چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
نقطه پایان رشد جمعیت
براساس گزارش بخش جمعیت سازمان ملل، جمعیت جهان در ۳۱ اکتبر امسال (۹ آبان ۱۳۹۰) به ۷ میلیارد نفر رسید. طبق روال همیشگی زمانی که مسائل مهمی از این دست حادث میشود، تبدیل به یک نقطه پررنگ در سمینارها، کنفرانسها، مقالات و . . . میگردد که همگی در برگیرنده پیشبینیهای مالتوسی در مورد بحرانهای ناشی از انفجار جمعیت است. در این رابطه سازمان ملل عنوان میکند که جمعیت کره زمین در سال ۲۰۵۰ به ۳/۹ میلیارد نفر و در پایان قرن نیز به بیش از ۱۰ میلیارد نفر خواهد رسید.
البته اصولا این گونه پیشبینیها، دینامیک زیربنایی جمعیتی را به درستی نمایش نمیدهند، چرا که در سالهای آتی ما شاهد نرخ رشد جمعیتی بسیار پایینی در دنیا خواهیم بود نه نرخی بالا.
جمعیتشناسان، «نرخ کل باروری» (TFR) را برابر با متوسط نوزادان زندهای که هر زن در طول عمر خود به دنیا میآورد، تعریف میکنند. در بلندمدت اگر «نرخ کل باروری» با «نرخ جایگزینی» (Replacement Rate) _ یعنی ۲ فرزند به ازای هر مادر _ برابر باشد، میزان جمعیت قاعدتا ثابت میماند. هماکنون میانگین «نرخ کل باروری» برای کل دنیا کمی بیش از ۳/۲ و برای کشورهای توسعه یافته برابر با ۱/۲ است.
سال گذشته سرشماری نفوس در اکثر کشورهای جهان انجام شد. بر اساس یافتهها، زمانی نرخ زاد و ولد فقط در کشورهای توسعهیافته پایین بود، ولی اکنون این نرخ، برای بیشتر کشورهای در حال توسعه نیز به شدت رو به کاهش است. برای مثال در چین، روسیه و برزیل وضعیت به کلی با گذشته متفاوت است، به گونهای که نرخ زاد و ولد کنونی این کشورها، چندان بیشتر از «نرخ جایگزینی» نیست. حتی امروزه در کشوری مانند هند نیز، فرزندان بسیار کمتری در هر خانواده متولد میشوند. در واقع نرخ باروری زنان در این کشور، در یک دهه آینده با نرخ جایگزینی برابر خواهد شد. شاید تا نیمه قرن حاضر با افزایش عاملی مثل طول عمر افراد، نرخ رشد جمعیت افزایش یابد، ولی اگر از دید زیستشناسی و تولید مثلی به قضیه نگاه کنیم، جمعیت گونه انسانها دیگر گسترش چندانی نخواهد داشت. اکنون نرخ کل باروری برای بسیاری از کشورهای توسعهیافته کمتر از نرخ جایگزینی قرار دارد. میانگین این نرخ برای کشورهای OECD حدود ۷۴/۱ است، اما بعضی از این کشورها همچون آلمان و ژاپن نیز، نرخی کمتر از ۴/۱ کودک به ازای هر زن را تجربه میکنند. با این حال بزرگترین کاهش «نرخ باروری کل» طی سالهای اخیر در کشورهای در حال توسعه اتفاق افتاده است. برای مثال در سال ۱۹۵۰ این نرخ در چین ۱/۶ و در هند ۹/۵ بود، اما اکنون رقم باورنکردنی ۸/۱ را برای چین (در اثر اجرای سیاستهای تهاجمی داشتن تنها یک فرزند توسط مقامات این کشور) و همچنین۶/۲ را برای هند (به علت سرعت بالای شهرنشینی و تغییر نگرشهای اجتماعی مردم هند) شاهد هستیم. یک فاکتور دیگر نیز میتواند باعث کاهش نرخ زاد و ولد آینده برای کشورهای چین و هند باشد. سرشماری انجام شده سال گذشته در چین نشان میدهد که به ازای هر ۱۰۰ نوزاد دختر، ۶/۱۱۸ نوزاد پسر در این کشور متولد میشود. به طور مشابه در هند نیز به ازای هر ۱۰۰ نوزاد دختر، ۱۱۰ نوزاد پسر متولد میشود. این عدم انطباق بین تعداد نوزادان دختر و پسر اصولا به فرهنگ حاکم موجود در جامعه باز میگردد که نشاندهنده ترجیح مردم برای داشتن فرزند پسر است. در نتیجه همچین اختلافی، به علت وجود زنان کمتر در این جوامع، ظرفیت موثر تولید مثل از آنچه نرخ کل باروری تعدیلنشده نشان میدهد؛ پایینتر است.
در واقع پس از تنظیم عدم تعادل جنسیتی، نرخ باروری موثر در چین ۵/۱ و در هند ۴۵/۲ به دست خواهد آمد. به عبارت دیگر چینیها از «نرخ جایگزینی» فاصله زیادی دارند و مردم هند نیز میزان اندکی بالاتر از نرخ جایگزینی قرار دارند. با این اوصاف نرخ موثر باروری در کل دنیا، در حدود ۴/۲ خواهد شد که فقط اندکی بیشتر از نرخ جایگزینی است! روند فعلی نشان میدهد سرعت تولید مثل انسان در اویل دهه ۲۰۲۰، از «نرخ جایگزینی» بیشتر نخواهد بود و بعد از این دوره تنها عاملی که میتواند باعث رشد جمعیت در جهان شود، افزایش طول عمر افراد است. این تحولات دلالتهای مهمی برای عرضه نیروی کار جهانی دارد. برای مثال جمعیت چین به سرعت سالخورده خواهد شد و نیروی کار آن ظرف مدت محدودی تقلیل مییابد. در کشور چین تعداد زنانی که قابلیت بارداری دارند (زنان در سن مابین ۴۹-۱۵ سال)، در دهه ۲۰۱۰ معادل ۸درصد و در دهه ۲۰۲۰ نیز ۱۰درصد دیگر کاهش مییابد.
در ضمن فرآیند مهاجرت نیروی کار در بسیاری از اقتصادهای بزرگ جهان، احتمالا به نقطه اوج خود رسیده و دیگر افزایش نخواهد یافت. برای مثال آمریکا یکی از این کشورهای صنعتی است که به خاطر وضع قوانین آزاد برای مهاجرت، همیشه برای مهاجرتهای دارای اهداف شغلی، جذاب بوده است. اما این روال ممکن است در صورت بروز عواملی نظیر رونق گرفتن اقتصاد کشورهایی که نیروی کار آنها به آمریکا مهاجرت میکنند و همچنین کاهش شدید نرخ زاد و ولد در خود این کشورها، تغییر یابد. بنابراین بسیاری از کشورهای توسعه یافته باید به فکر نگهداری نیروی کار مولد خود باشند. هند به عنوان تنها اقتصاد بزرگ دنیا که عرضه نیروی کار آن در مقیاس مناسبی در طی سه دهه آینده رشد خواهد کرد، میتواند تا حدی کاهش نیروی کار در دیگر اقتصادهای بزرگ دنیا را جبران نماید. اما با وجود روند رو به کاهش نرخ زاد و ولد در این کشور همانند سایر کشورها، پیشبینی میشود در دهه ۲۰۵۰ جمعیت این کشور در ۵۵/۱ میلیارد نفر تثبیت شود.
با توجه به مطالب گفته شده میتوان نتیجه گرفت که بر خلاف پیشبینیهای معمول از سوی سازمانهای مختلف، جمعیت دنیا طی سالهای آتی گسترش چندانی نخواهد یافت و حتی نرخ رشد جمعیت با شیب شدیدی در حال کاهش است. این کاهش را میتوان از جنبه کمبود منابع کره زمین مساله خوشایندی تلقی کرد؛ ولی از طرف دیگر با تغییر دینامیک جمعیتی قطعا انسانها با مشکلات عدیده دیگری روبهرو خواهند شد.
سانجیو سانیال
مترجم: هدی رودی *
منبع: پروجکت سیندیکیت **
* hodaroodi@gmail.com
** متن اصلی (انگلیسی) مقاله در آدرس اینترنتی زیر موجود است:
http://www.project-syndicate.org/commentary/sanyal۳/English
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست