پنجشنبه, ۷ تیر, ۱۴۰۳ / 27 June, 2024
مجله ویستا

پیغمبر شناسی


پیغمبر شناسی

دانه گندمی كه در شكم خاك با شرائط مناسبی قرار میگیرد شروع به رشد و نمو كرده بشاهراه تحول میافتد و هر لحظه صورت و حالت تازه ای بخود گرفته با نظم و ترتیب مشخصی راهی را میپیماید تا یك بوته ای كامل دارای خوشه های گندم میشود و

۱ ) بسوی هدف - هدایت عمومی .

دانه گندمی كه در شكم خاك با شرائط مناسبی قرار میگیرد شروع به رشد و نمو كرده بشاهراه تحول میافتد و هر لحظه صورت و حالت تازه ای بخود گرفته با نظم و ترتیب مشخصی راهی را میپیماید تا یك بوته ای كامل دارای خوشه های گندم میشود و اگر یكی از دانه های آن بزمین افتد باز مسیر گذشته را آغاز كرده بسرانجام میرساند .

و اگر هسته میوه ای است در مهد زمین آغاز حركت نموده پوست را شكافته نوك سبزی میدهد و راه منظم و مشخصی را پیموده بالاخره درختی برومندو سر سبزی باردار میشود .

اگر نطفه حیوانی است در میان تخم یا در رحم مادر شروع بتكامل نموده راه مشخصی را كه ویژه همان حیوان نطفه ایست سیر نموده فردی كامل از همان حیوان میشود .

این راه مشخص و سیر منظم در هر یك از انواع آفرینش كه در این جهان مشهورندبرقرار رو در سرشت همان نوع است و هرگز بوته سبز گندم كه از دانه شروع نموده بگوسفند یا بز یا فیل نمیرسد و هرگز حیوانی ماده كه از بز خود باردار گشته خوشه گندم یا درخت چنارنمیزاید حتی اگرنقصی در تركیب اعضاء یا در عمل طبیعی نوزادی پیدا شود مثلا گوسفندی بیچشم یا بوته گندمی بیخوشه بوجود آید ما تردید نمیكینم كه بیك آفت و سبب مخالف مستند میباشد .

نظم و ترتیب مداوم در تحول و تكون اشیاء و اختصاص هر نوع از انواع آفرینش در تحول و تكامل خود بنظامی خاص برای متتبع كنجكاو غیر قابل انكار میباشد .

از این نظریه روشن دو مسئله دیگر میتوان نتیجه گرفت : ۱ - در میان مراحل كه نوعی از انواع آفرینش از آغاز پیدایش تا انجام آن میپیماید یك اتصال و ارتباطی برقرار است مانند اینكه نوع نامبرده در هر یك از مراحل تحول و تكون خود از پشت سر دفع و از پیش رو جذب میشود .

۲ ) هدایت خصوصی .

نظر باتصال و ارتباط نامبرده آخرین مرحله سیر هر نوع از آغاز پیدایش مطلوب و مورد توجه تكوینی همان پدیده نوعی است چنانكه مغز گردوئی كه در زیرخاك نوكی سبز میدهداز همان وقت متوجه یك درخت برومند گردوئی است و جنین در تخم یا در رحم از آغاز تكون بسوی حیوان كاملی رهسپار میباشد .

قرآن كریم در تعلیم خود ( كه مطلق آفرینش و پرورش اشیاء را بخدا نسبت میدهد ) این رهسپاری و كشش را كه هر نوع از انواع آفرینش در راه كمال خود دارد بهدایت الهی و رهبری خدائی نسبت میدهد چنانكه میفرماید (الذی اعطی كل شی خلقه ثم هدی ) سوره طه آیه ۵۰ .

و میفرماید ( الذی خلق فسوی و الذی قدر فهدی ) سوره اعلی آیه ۳۲ و بنتیجه های نامبرده اشاره كرده میفرماید .

( و لكل وجههٔ هو مولیها ) سوره بقره آیه ۱۴۸ .

و میفرماید ( و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لاعبین ما خلقناهما الا بالحق و لكن اكثرهم لا یعلمون ) سوره دخان آیه ۳۹

بدیهی است نوع انسان از این كلیات مستثنی نیست و همین هدایت تكوینی كه درهمه انواع آفرینش حكومت میكند در وی نیز حكومت خواهد كرد و چنانكه با هر نوع سرمایه اختصاصی خود بسوی كمال رهسپار میشود و هدایت مییابد انسان نیز با هدایت تكوینی بسوی كمال واقعی خود هدایت یابد انسان در عین اینكه با انواع دیگر نباتی و حیوانی در بسیاری از خصایص شریك است خصیصه اختصاصی دارد كه از دیگران تمیزش میدهد و آن ( خرد ) است .

خرد است كه انسان بواسطه آن بتفكر پرداخته از هر وسیله ای ممكن بنفع خوداستفاده مینماید در فضای بیكران آسمانها اوج میگیرد و در اعماق دریاها شنامیكند و در سطح زمین از انواع جماد و نبات و حیوان استثمار و استخدام مینماید حتی از همنوعان خود تا جائی كه میتواند سود میگیرد .

انسان بحسب طبع اولی سعادت و كمال خود را در آزادی مطلق خود میبیندولی نظرباینكه سازمان وجودیش سازمان اجتماعی است و نیازمندیهای بیشمار دارد كه هرگزبه تنهائی توانائی رفع آنها راندارد و در صورت اجتماع و تعاون با همنوعان خود كه آنان نیز همان غریزه خودخواهی و آزادی دوستی را دارند ناگزیر است مقداری از آزادی خود را در این راه از دست بدهد در برابر سودی كه ازدیگران میبرد سودی بدهد و معادل آنكه از رنج دیگران بهره میگیرد از رنج خود بهره بدهد یعنی اجتماع تعاونی را از روی ناچاری میپذیرد .

این حقیقت از حال نوزادان و كودكان , بسیار روشن است نوزادان درآغازدرخواستهای خود بچیزی جز زور و گریه متوسل نمیشوند ونیز زیربار هیچ قانون و مقرراتی نمیروند ولی تدریجا بحسب تكامل فكر میفهمند كه كار زندگی تنها باسركشی و زورگوئی پیش نمیرود و كم كم بحال فرد اجتماعی نزدیك میشوند تا در سن یك فرد اجتماعی كه تفكر كامل دارد بهمه مقررات اجتماعی محیط خود رام میگردندانسان بدنبال پذیرفتن اجتماع تعاونی وجود قانون لازم میشمرد كه در اجتماع حكومت كرده وظیفه هر یك از افراد را معین و سزای هر متخلف را مشخص سازد قانونی كه با جریان عملی آن هر یك از افراد جامعه بسعادت واقعی خود برسند و نیكبختی را كه معادل ارزش اجتماعی وی میباشد بیابند .

این قانون همان قانون عملی همگانی است كه بشر از روز پیدایش تا امروز پیوسته خواهان و شیفته آنست و همیشه آن را در سر لوحه آرزوهای خود قرار داده دربرآوردن آن تلاش میكند بدیهی است اگر چنین چیزی امكان نداشت و در سرنوشت بشریت نوشته نشده بود , خواست همیشگی بشر قرار نمیگرفت .

خدای متعال بحقیقت این اجتماع بشری اشاره نموده میفرماید ( نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیاهٔ الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضا سخریا ) سوره زخرف آیه ۳۲ .

در معنی خودخواهی و انحصار طلبی انسان میفرماید : خلق الانسان هلوعا اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخیر منوعا سوره معارج آیه ۲۱ .

۳ ) خرد و قانون .

اگر درست دقت كنیم خواهیم دید قانونی كه بشر پیوسته در آرزوی آنست ومردم تنها و دسته دسته به نهاد خدادادی لزوم چنان مقرراتی را كه سعادتشان را تأ مین كند , درك میكنند , همانا قانونی است كه جهان بشریت را از آن جهت كه جهان بشری است بیتبعیض و استثناء به نیكبختی رسانیده در میانشان كمال عمومی را برقرار سازدو بدیهی است تاكنون دردوره های گوناگون زندگی بشر چنین قانونی كه تنظیم یافته عقل و خرد باشد , درك نشده است و اگر چنین قانونی بحسب تكوین بعهده خرد گذاشته شده بود البته در این روزگاران دراز برای بشریت درك و مفهوم میشدبلكه همه افراد مردم كه با جهاز تعقل مجهز میباشند آن را تفصیلا درك میكردند چنانكه لزوم آن رادر جامعه خود درك میكنند .

و بعبارت روشنتر قانون كامل مشتركی , كه باید سعادت جامعه بشری را تأ مین كند و باید بشر را از راه آفرینش و تكوین بسوی آن هدایت شود , اگر تكوینا بعهده خرد گذاشته شده بود هر انسان با خردی آن را درك میكرد چنانكه سود و زیان و سایر ضروریات زندگی خود را درك میكند ولی از چنین قانونی تاكنون خبری نیست و قوانینی كه خود بخود یا با وضع یكفرد فرمانروا یا افراد یا ملل كه تاكنون در جامعه های بشری جریان یافته , برای جمعی مسلم و برای غیر آنان مسلم است و دسته ای ازآن با اطلاع و دسته ای بیاطلاع میباشند و هرگز همه مردم كه در ساختمان بشری مساوی و همه باخرد خدادادی مجهزند درك مشتركی در این باب ندارند .

۴ ) شعور مرموزی كه وحی نامیده میشود .

با بیان گذشته روشن شد كه قانونی را كه سعادت جامعه بشری را تأ مین كند خرددرك نمیكند و چون به مقتضای نظریه هدایت عمومی وجود چنین دركی در نوع انسانی ضروری است ناگزیر دستگاه درك كننده دیگری در میان نوع انسانی بایدوجود داشته باشد كه وظایف واقعی زندگی را به آنان بفهماند و دردسترس همگان گذارد و این شعور ودرك كه غیر از عقل وحس میباشد, شعور وحی نامیده میشود البته لازمه پیدایش چنین نیروئی در انسانیت این نیست كه در همه افراد پیدا شودچنانكه نیروی تناسل در انسانیت آفریده شده ولی درك لذت ازدواج و مهیا شدن برای آن تنها درافرادی پیدا میشود كه بسن بلوغ برسند و شعور وحی درافرادی كه ظهور نكرده شعوری است مرموزچنانكه درك لذت ازدواج برای افراد نابالغ انسان دركی است مرموز .

خدای متعال در كلام خود در خصوص وحی شریعت خود و نارسائی عقل در این خصوص اشاره كرده میفرماید ( انا اوحینا الیك كما اوحینا الی نوح و النبیین من بعده رسلا مبشرین و منذرین لئلا یكون للناس علی الله حجهٔ بعد الرسل ) سوره نساء آیه ۱۶۲ .

۵ ) پیغمبران و عصمت نبوت .

ظهور پیغامبران خدا نظریه وحی را كه درفصل سابق گذشت تأ یید میكند پیغامبران خدا مردانی بودندكه دعوی وحی و نبوت نمودند و بدعوی خود حجت قاطع اقامه كردند و مواد دین خدا را كه همان قانون سعادت بخش خدائی است , بمردم تبلیغ نموده در دسترس عموم گذاشتند وچون پیغمبران كه با وحی و نبوت مجهز بودند , در هر زمان كه ظاهر شدند بیش از یكفرد یا چند فرد نبودند , خدای متعال هدایت بقیه مردم را با مأ موریت دعوت و تبلیغ كه به پیغمبران خود داده , تتمیم و تكمیل فرمود .

و از اینجاست كه پیغمبر خدا باید با صفت عصمت متصف باشد یعنی درگرفتن وحی ازجانب خدا و در نگهداری آن و در رسانیدن آن بمردم از خطا مصون باشد و معصیت ( تخلف از قانون خود ) نكند زیرا چنانكه گذشت تلقی وحی و حفظ و تبلیغ آن سه ركن هدایت تكوینی میباشند و خطا در تكوین معنی ندارد .

گذشته از اینكه معصیت و تخلف از مؤدای دعوت و تبلیغ خود , دعوتی است عملی بضد دعوت و موجب سلب وثوق و اطمینان مردم است از راستی و درستی دعوت و در نتیجه غرض و هدف دعوت را تباه میكند .

خدای متعال در كلام خود بعصمت پیغامبران اشاره نموده میفرماید ( و اجتبیناهم و هدیناهم الی صراط المستقیم ) .سوره انعام آیه ۸۷ .

و باز میفرماید : ( عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احدا الا من ارتضی من رسول فانه یسلك من بین یدیه و من خلفه رصدا , لیعلم ان قد ابلغوا رسالات ربهم ) سوره جن آیه ۲۸ .

۶ ) پیغمبران و دین آسمانی

آنچه پیغمبران خدا از راه وحی بدست آورده و بعنوان پیغام و سفارش خدائی بمردم رسانیدند دین بود یعنی روش زندگی و وظائف انسانی كه سعادت واقعی انسان را تأ مین میكند .

دین آسمانی بطوركلی از دو بخش اعتقادی و عملی مركب میباشد بخش اعتقادی یكرشته اعتقادات اساسی و واقع بینیها است كه باید انسان پایه زندگی خود را به روی آنها گذارد و آنها سه اصل كلی توحید و نبوت و معاد است كه با اختلال یكی از آنها پیروی دین صورت نبندد .

و بخش عملی یكرشته وظائف اخلاقی و عملی است كه مشتمل است بر وظائفی كه انسان نسبت به پیشگاه خدای جهان و وظائفی كه انسان در برابر جامعه بشری دارد .

و از اینجاست كه وظائف فرعی كه در شرایع آسمانی برای انسان تنظیم شده بر دوگونه است اخلاق و اعمال و هر یك از آنها نیز بر دو قسم است : قسمتی اخلاق و اعمالی است كه به پیشگاه خداوندی ارتباط دارد مانند خلق و صفت ایمان و اخلاص و تسلیم و رضا و خشوع و مانند عمل نماز و روزه و قربانی و این دسته بویژه عبادات نامیده میشود و خضوع و بندگی انسان را نسبت به پیشگاه خدائی مسجل میسازد .

و قسمی اخلاق و اعمال شایسته ای است كه بجامعه ارتباط دارد مانند اخلاق و صفات بشر دوستی و خیر خواهی و عدالت و سخاوت و مانند وظائف معاشرت و داد و ستدو غیر آنها و این قسم بویژه معاملات نامیده میشود .

و از طرف دیگر نوع انسانی تدریجا متوجه كمال است و جامعه بشری بمرور زمان كاملتر میشود ظهور این تكامل در شرایع آسمانی نیز ضروری است و قرآن كریم نیز همین تكامل تدریجی را ( چنانكه از راه عقل بدست میآید ) تأ یید میكند و چنانكه از آیاتش استفاده میشود هر شریعت لاحق از شریعت سابق كاملتر است میفرماید ( و انزلنا الیك الكتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه من الكتاب و مهیمنا علیه ) .

سوره مائده آیه ۴۸ .

و البته چنانكه نظریات علمی نشان میدهد و قرآن كریم نیز تصریح میكند زندگی جامعه انسانی در این جهان ابدی نیست و طبعا تكامل نوع وی نامتناهی نخواهد بود و از این روی كلیات وظائف انسانی ا جهات اعتقاد و عمل ناگزیر درمرحله ای واقف خواهد شد بالتبع نبوت و شریعت نیز روزی كه از جهت كمال اعتقاد و توسعه مقررات عملی بآخر مرحله رسید , ختم خواهد گردید .

و از اینجاست قرآن كریم برای روشن ساختن اینكه اسلام - دین محمد (ص ) آخرین و كاملترین ادیان آسمانی است خود را كتاب آسمانی غیر قابل نسخ و پیغمبر اكرم را خاتم الانبیاء و دین اسلام را مشتمل بهمه وظائف , معرفی میكند چنانكه میفرماید .

( و انه لكتاب عزیز لا یأ تیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه ) سوره حم سجده آیه ۴۲ و میفرماید ( و ما كان محمد ابا احد من رجالكم و لكن رسول الله و خاتم النبیین ) سوره احزاب آیه ۴۰ و میفرماید ( و انزلنا الیك الكتاب تبیانا لكل شی ء ) سوره نحل آیه ۸۹ .

۷ ) پیغمبران و حجت وحی و نبوت .

بسیاری از دانشمندان امروزی كه در وحی و نبوت كنجكاوی كرده اند مسئله وحی ونبوت و مسائل مربوط بآنرا با اصول روانی اجتماعی توجیه نموده اند میگویند پیغمبران خدا مردانی پاك نهاد , بلند همت و بشر دوست بوده اند كه برای پیشرفت مادی و معنوی بشر و اصلاح جامعه های فاسد قوانین و مقرراتی تنظیم نموده اند مردم را بسوی آن دعوت كرده اندوچون مردم آن روز زیر بارمنطق عقل نمیرفته اند برای جلب اطاعت مردم , خود و افكار خودرا بعالم بالا نسبت داده اند و روح پاك خود را روح القدس و فكری كه از آن ترشح میكند ( وحی و نبوت ) و وظائفی را كه از آن نتیجه گرفته میشود ( شریعت آسمانی ) و بیاناتی كه مشتمل بآنهاست مثلا ( كتاب آسمانی ) نامیده اند .

كسیكه با انصاف و نظر عمیق بكتب آسمانی و بویژه بقرآن كریم و همچنین بشریعت پیغمبران نگاه كند , تردید نخواهد داشت كه این نظریه درست نیست .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.