پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا

باور علمی در عرصه سیاست و حکومت داری وجود ندارد


باور علمی در عرصه سیاست و حکومت داری وجود ندارد

یکی از مشکلا ت جامعه امروز ما که در عرصه های مختلف فرهنگی, اجتماعی, اقتصادی و سیاسی خود را بروز و ظهور داده است, نگاه غیرکارشناسانه به مسائل سیاسی و اجتماعی است در هر جامعه که انقلا ب می شود, ساختار توسط انقلا ب تخریب می شود و طرحی نو درانداخته می شود

یکی از مشکلا‌ت جامعه امروز ما که در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود را بروز و ظهور داده است، نگاه غیرکارشناسانه به مسائل سیاسی و اجتماعی است. در هر جامعه که انقلا‌ب می‌شود، ساختار توسط انقلا‌ب تخریب می‌شود و طرحی نو درانداخته می‌شود.

زمانی که بحث تخریب آن ساختار است، چندان نیازی به تخصص احساس نمی‌شود، اما زمانی که طرحی نو باید دراندازیم حتما باید از متخصصان مختلف استفاده کنیم تا آن طرح که بناست پی‌ریزی شود، بر اساس یک نگاه کارشناسانه باشد. اگر بخواهیم بین علوم انسانی، بالا‌خص علوم سیاسی که علم کشور‌داری است با علوم تجربی و ریاضی مقایسه‌ای انجام دهیم، می‌بینیم که در عرصه تجربی و ریاضی تا حدود زیادی باور علمی وجود دارد، مثلا‌ اگر بیمار شدیم به پزشک حاذق و متخصص مراجعه می‌کنیم، آن هم با احتیاط و وسواس فراوان. در همه زمینه‌های تجربی و ریاضی با باور علمی سراغ متخصصان می‌رویم، اما سوال این است که در عرصه سیاسی و حکومتداری چرا همه صاحبنظرند؟ البته یکی از ضعف‌های آن به دانش‌آموخته‌های سیاست بازمی‌گردد که نتوانستیم در جامعه جا بیندازیم که سیاست هم برای خودش تخصص است. ‌ از سوی دیگر به دلیل عدم باور غیرعلمی نسبت به سیاست برخی یا و حتی بسیاری از سیاستمداران و مسوولا‌ن ما در عین حال که از تئوری‌ها و نظریه‌ها، تکنولوژی و پیشرفت‌های عرصه‌های تجربی و ریاضی بهره‌می‌برند، اما در برابر نظریه‌ها و تئوری‌های علمی در عرصه‌علوم سیاسی و انسانی مقاومت کرده و آنها را مردود می‌دانند.

امروز چنین نگرشی بر ساختار مدیریتی ما حاکم شده و اگر نه کشوری که ۷ درصد منابع خام دنیا را در اختیار دارد نباید هشتش گرو نه‌اش باشد. مضاف بر اینها در عرصه حکومت و سیاست مشکل دیگری هم وجود دارد و آن عدم امکان استفاده از تجربه مستقیم دنیاست. این امکان در عرصه‌‌های دیگر وجود دارد اما در عرصه سیاسی ما نمی‌توانیم همچنان که پزشک یا مهندسی خارجی برای پروژه‌ای استخدام کنیم، برای کشورداری هم سیاستمدار استخدام کنیم. بنابراین باید از تجربه‌های جهانی به صورت غیر‌مستقیم بهره‌بگیریم.

مساله بعدی دیربازده بودن تصمیم‌گیری‌ها در عرصه سیاسی است یعنی امروز که تصمیم می‌گیریم احتمال دارد ۲۰ سال دیگر آثار و نتایج آن مشخص شود. در حالی در عرصه تجربی و ریاضی بازخورد تصمیم بسیار سریع است، بنابراین در حوزه حکومت‌داری، گاه متوجه آثار و نتایج تصمیم‌های خود نمی‌شویم، همچنان که مثلا‌ در خصوص آنچه درباره ساختار جمعیتی ایران رخ داده است؛ اوایل انقلا‌ب گفتند، هر که دندان دهد نان دهد، فکر نکردند که رشد جمعیت باید هماهنگ با توسعه کشور باشد، حتی تشویق هم کردند.

امروز ما ۲۰ میلیون جمعیت اضافه داریم، نه بر اساس، امکانات بالقوه که بر اساس امکانات بالفعل‌مان، بنابراین تبعات تصمیم‌های غلط در عرصه سیاست و حکومت درازمدت و همچنین گسترده است و به راحتی نمی‌توان آنها را جبران کرد و نه‌تنها سرنوشت یک نفر که حتی ممکن است جامعه‌ای را دچار بحران کند. پس اگر ما خواهان پیشرفت، سربلندی و توسعه ایران هستیم، باید به این مساله دقت کنیم که این راه، راهکار‌های عمل خاص خود را دارد، نباید ما به کسانی رای دهیم که وقتی در مصدر امور قرار می‌گیرند سیاست‌های اقتصادی‌ای را اتخاد کنند که مثل روز روشن است تورم را افزایش می‌دهد و به تذکر‌ها و نامه‌های اقتصاددانان توجه نکنند. پس وقتی ۲۴ اسفند، در پای صندوق‌های رای حاضر می‌شویم، کسانی را انتخاب کنیم که باور دارند مدیریت و کشورداری تخصصی علمی است و نیاز به دانش و فن دارد.

جواد اطاعت