یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

راهبرد, فرصت ها و تهدیدهای گردشگری


راهبرد, فرصت ها و تهدیدهای گردشگری

توسعه صنعت گردشگری در ایران

با توجه به آنکه صنعت گردشگری در سال های اخیر به رشدی خیره کننده دست یافته است، بررسی آسیبها و راهبرد های توسعه این صنعت امری اجتناب ناپذیر می نماید. از آنجایی که گسترش این صنعت جزئی از جریان کلی جهانی شدن است به تبع آن متاثر از قانونمندی های نظام سرمایه داری است و بررسی صنعت گردشگری بدون توجه به فرایند های نظام سرمایه داری نمی تواند راهگشا باشد. بنابراین با توجه به این مقدمات ضمن بیان موانع گسترش گردشگری در ایران سعی شده است تا استراتژی گردشگری در ایران تدوین شود تا با در نظر گرفتن عوامل زیر بنایی، عوامل موثر بر ادراکات گردشگر نیز مورد توجه قرار گیرد تا در نهایت با در نظر گرفتن فرصتها و تهدیدات راهبرد ارائه گردد.

● گردشگری در جهان معاصر

امروزه گردشگری به عنوان پدیده ای اجتماعی که به جهت اجتماعی اقتصادی اثرات بسیاری در جوامع مقصد به جای می گذارد، مورد مطالعه محققین از رشته های علمی مختلف قرار می گیرد. آنچه که از مطالعات ومشاهدات محققین رشته های جامعه شناسی ،روان شناسی اجتماعی و مردم شناسی درزمینه گردشگری بر می آید، نقش محوری واساسی آن درعرصه اقتصادی ودر زمینه های اوقات فراغت، تمدداعصاب، تبادل فرهنگی ورفع سایر نیازهای انسانی می باشد.با توجه به شرایط پس ازانقلاب صنعتی وفرآیند مدرنیزاسیون، جوامع غربی نه تنها پیشتازدرعرصه گردشگری محسوب می شوند بلکه این امر در جوامع آنان به یک نیاز اجتماعیاجتناب ناپذیرمبدل گشته است.

هر چند که کشورهای توسعه نیافته نیز بالاخص درسال هایاخیرتلاش های بسیاری در این زمینه به عمل آورده اند؛وعلی رغم آنکه بعضا موفقیتهایی داشتهاند، با موانع ومشکلات متعددی مواجه گشته اند که بدون عنایت به فرایند جهانی شدن وخصایص مرتبط با نظام سرمایه داری ارائه راهبرد ورفع موانع امکان پذیرنمی باشد و ازآنجاکه توسه نیافتگی امری تاریخی است بررسی عوامل خاص آن در بستر اجتماعی و در چارچوب نظری مناسب امری اجتناب ناپذیر می نماید؛چرا که سرمایه داری پیکره ای اقتصادیاست که نادیده انگاشتن آن در عرصه گردشگری نه تنها ما را به نتایج درستی نمی رساندبلکه هرگونه ارائه راهبرد را با چالش های انکار ناشدنی مواجه می نماید. امروزه گردشگری مبدل به صنعتی درآمد زا در کشورهای بالاخص غربی شده است . به طوری که پنجاه درصد درآمد حاصل ازاین صنعت تنها به سوی هفت کشور امریکا،انگلیس،فرانسه،ایتالیا،اسپانیا،آلمان واتریش سرازیر می شود.

کشورهایی که اصطلاحا جنوب نامیده می شوند،تنها با برداشتن موانعی که بر اثر سنت گرایی پایدار مانده اند می توانند گام های موثری در جهت تو سعه گردشگری بردارند ودر این عرصه که هر ساله بر تعداد رقبا و روشهای جذب گردشگر افزوده می شود سخنی موثر برای گفتن داشته باشند. در این مقاله ایران کشوری در حال توسعه در نظر گرفته شده است، که در جهت نیل به توسعه صنعت گردشگری در حال تکاپو می باشد وسعی دارد تا با تاکید بر برنامه بیست ساله با جذب حداقل یک ونیم درصد تعداد توریست به دو درصد درآمد این صنعت نائل گردد.

به طریقی که در این مقاله خواهد آمدجهت بررسی کنش های نیت کرده نظام سرمایه داری به بررسی یکی از پیامدهای نیت نکرده آن پرداخته شده است، که در کالبد جهانی شدن به رشدیخیره کننده دست یافته است. هرچند این مقاله برآن نیست تا به گونه ای تقلیل گرایانه گردشگری را به اقتصاد سرمایه دارانه محدود نماید اما توجه به ساخت نظام سرمایه داری و نحوه شکل گیری آن رویکرد مناسبی در جهت فهم موانع و چالش هایی است که صنعت توریسم در کشورهای جنوب به طور کلی وایران به طورخاص با آن مواجه گردیده است.

برای درک بهتر صنعت توریسم لازم است تا ارتباط آن با جهانی شدن وافول فرایند ملت گرایی وشکل گیری اتحادیه ها درقالب نظام سرمایه داری مورد بررسی قرار گیرد.

ایروینگ ام زیتلین که جامعه شناسی نئومارکسیستی است معتقد است که هدف اصلی رویکرد نظری مارکس تهیه دستورالعملی بود برای کشف روابط تودرتو و از نظر تاریخی تحول پذیر، روابطی که میان اقتصاد وسایر ابعاد جامعه وجود دارد.

بر طبق نظریه مارکس “سرمایه که دائما درصدد ایجاد کار اضافی بیشتر است چاره ای ندارد به غیر از آنکه دایره مبادلات را هم به عنوان مکمل آن گسترش دهد. برای تامین ارزش یا کاراضافی به کار اضافی بیشتری نیاز است، واین در واقع چیزی نیست جزء گسترش وانتشار هرچه بیشترتولید سرمایه داری. گرایش به ایجاد بازارجهانی مستقیما در خود مفهوم سرمایه می باشد، هرحدومرزی برای سرمایه، مانعی است که باید ازمیان برداشته شود.”

وهمین امر موجبات رشد فرایند جهانی شدن با پیشگامی نظام سرمایه داری بوده است. چرا که تجارت وسرمایه گذاری نمی تواند خود را به مرزهای ملی که زمانی آن را برای حفظ خود پدید آورده بود اکتفا نماید. بنابراین برایجاد اتحادیه ها وقوانین مشابه تاکید می نماید. شکل گیری اتحادیه اروپا را می توان درهمین چارچوب مورد ارزیابی قرارداد. چرا که سرمایه داری نیازمند رژیم حقوقی مناسب تری است تا در چارچوب آن بتواند به سرمایه گذاری وانباشت سرمایه بپردازد. اما مسئله اساسی آن است که سرمایه داری درسطحی فراتر در قالب مک دونالدیزه کردن جهان به حرکت درآمده است. سرمایه داری که فرهنگ آن لیبرالیستی و نظام سیاسی امن و مطمئن برای آن دموکراسی- لیبرال می باشد، به همراه اشاعه سرمایه رشد می کند.

وسرمایه به هرجا که وارد شود فرهنگ وسیاست منطبق با منافع خود را نیز ترویج می نماید، ودر این راستا از ابزارهای تبلیغاتی وسیعی چون ماهواره واینترنت بهره می برد تا در دنیایی که بر اساس نظریه فرانسیس فوکویاما به پایان تاریخ رسیده است آن را به پایان جغرافیا برساند تا بدون توجه به مرزهای جغرافیایی مبادلات صورت پذیرد. واز همین رهگذر می توان به پیشرفت صنعت توریسم در سال های اخیر و توجه بیش از پیش سرمایه داران وسیاستمداران به این عرصه پی برد و البته گردشگری به مانند سایر الزامات جامعه، از همان قانون مندی های نظام سرمایه داری پیروی می نماید.چرا که درک درست گردشگری وبرداشتن موانع ازپیش روی آن مستلزم برنامه ریزی های اقتصادی- اجتماعی می باشد.

همگی درعصر جهانی شدن از قواعد خاصی پیروی نموده و زمانی که سخن از الزامات می رود، یعنی نمی توان به مقوله گردشگری جدای از سایر ابعاد سرمایه داری وجهانی شدن پرداخت. به هراندازه که ملت گرایی افول می نماید و جهانی شدن اوج می گیرد، به همان اندازه موانع وتشریفات مسافرتی کمتر شده وضمن گسترش ارتباطات اجتماعی، رقابت برای جذب گردشگر بیش از پیش رونق می گیرد. اما این در حالیست که جوامع توسعه نیافته که از رشد سرمایه داری و پویایی های درونی آن کم بهره بوده اند نه تنها در عرصه جهانی شدن در حاشیه قرار می گیرند بلکه در جذب گردشگر نیز با موانع وچالش های اجتماعی واقتصادی?زیادی مواجه می شوند.چراکه به لحاظ انباشت سرمایه درجوامع توسعه شمال (در برابرجنوب)آن جوامع در شکل دهی به صنعت توریسم ضمن اینکه نقشی تعیین کننده دارند، مسافرت آنان به جوامع توسعه نیافته می تواند ازجهت ارزآوری وبهبود اوضاع اجتماعی-اقتصادی بسیار موثر باشد امااین امر با چالشها وموانعی روبروست که در ادامه بدان پرداخته خواهد شد.

● ارکان صنعت گردشگری:

▪ تعریف گردشگر:

علی رغم تعاریف زیادی که از واژه توریست ارائه گردیده است، هیچ گونه تعریف مورد اتفاقی وجود ندارد. هرچند که در مجموع بیشترین تاکید بر مولفه بازدید کنندگی مبتنی است وعموما گردشگری به عنوان میهمان نوازی تجاری در نظر گرفته می شود که نوع تجارتی شده مناسبات سنتی بین میزبان و میهمان است.

▪ عوامل موثر بر ادراک گردشگر:

ازآنجایی که اولین گام برای ارائه راهبرد گردشگری شناخت گردشگران و اهتمام و توجه به آنان است ابتدا باید آنان را به خوبی شناخت. آنان کیستند؟، عوامل موثر بر ادراکاتشان چیست؟، نیازهایشان کدامست؟، به چه چیزهایی علاقه مند هستند؟، چگونه میتوان آنان را به بازدید مجدد ترغیب نمود؟ و اینکه چگونه میتوان از آنان یک مبلغ مثبت ساخت؟

جهت شناخت حوزه علایق گردشگران، شناخت عوامل موثر بر شکل گیری ادراکات آنان حایز اهمیت است و میتوانند در این عرصه فیلترهای فیزیکی باعث تقویت و یا تضعیف وجهه میزبان نزد گردشگران باشد. از جمله نظافت و پاکی شهرها و محیطهای توریستی و سرویس های حمل و نقل هتلها و رستورانهای در نظر گرفته شده جهت پذیرایی از گردشگران که در صورت مناسب بودن از آنان مبلغانی مثبت خواهد ساخت؛ و بر فیلترهای روانی سایر گردشگران میتواند تاثیرگذار باشد. فیلترهای روانی عبارتند از خاطره، دانش یا آگاهی باورها و ارزشها و هنجارها. یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار بر ادراکات گردشگران وجهه آن کشور در عرصه بین المللی است که به عوامل سیاسی و رسانه ای مرتبط است و در این زمینه تبلیغات میتواند نقش موثری داشته باشد امروزه در جهان بحث های زیادی پیرامون گردشگری الکترونیک مطرح است، هرچند مقوله ای نوپاست اما در کشورهای غربی جایگاه خود را یافته است ودر ایران نیز تلاش هایی دراین راستا آغاز شده است.

شایان ذکر است که از این امر در جوامع توسعه یافته تعبیر به انقلاب گردشگری می شود .اهمیت تبلیغات در زمینه گردشگری به هیچ وجه قابل چشم پوشی نمی باشد چرا که در نظام سرمایه داری این عرصه هم مانند سایر عرصه ها هر روز فضایی رقابتی تر می یابد. هرچند تبلیغ امری تاریخی است اما متاسفانه جاذبه های گردشگری ایران نه تنها برای خارجی ها ناشناخته مانده است بلکه بعضا خود ایرانی ها هم نسبت به جاذبه های سرزمین خود کم اطلاع هستند. نباید فراموش کنیم که درعصر ارتباطات به هرشهروند به صورت بالقوه باید به دیده یک مبلغ نگریست می توان با زمینه سازی برای آموزش عمومی گردشگری که درادامه به آن بیشتر پرداخته خواهد شد برای حل این مسئله برنامه ریزی دقیقی داشت. این امری انکار ناپذیر است که “ از زمانی که تاریخ مکتوب وجود داشته، تبلیغ هم وجود داشته است.

باستان شناسانی که درکشورهای محدوده دریای مدیترانه کاوش می کرده اند به نشانه هایی برخورده اند که بدان وسیله افراد را از رویدادها ومحصولات خاص آگاه می کرده اند. رومی ها دیوارها را نقاشی کرده و بدان وسیله مبارزه های گلادیاتورها را به اطلاع دیگران می رسانیدند و فنیقی ها تابلوهایی را نقاشی می کردند و بدان وسیله محصولات خود را به رهگذران معرفی میکردند. در عصر طلایی در یونان، جارچی ها فروش حیوانات، صنایع دستی، وحتی لوازم آرایش را به اطلاع مردم می رسانیدند. ولی تبلیغات کنونی از صدای جارچی ها بسیار فراتر رفته است.

مسعود فولادفر

کارشناس ارشد علوم سیاسی