دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
وقتی نیش مار دیگر گزنده نیست
پالی نت در اجرای یکی از سنتهای قدیمی هندی کاملا استاد شده. او میداند چگونه با ماری که در جعبه جلویش قرار گرفته رفتار کند تا کبری گوش به فرمان او باشد و رشما نام مار کبری با صدای نی پالی از خود بیخود میشود و سرش را از جعبه بیرون میآورد. نت ۵۲ ساله یکی از ۱۰ مارگیر دهلی است که مارهایش مجوز دارند. داستان از این قرار است که زیر پوست این مارها چیپ کامپیوتری کار گذاشته که کار مار و صاحبش را قانونی میکند و اگر زمانی نشانی از بدرفتاری با مارها مشاهده شود آنوقت مسوولان مربوطه میدانند که چگونه از خجالت صاحب آن دربیایند. داشتن مجوز، امتیازی ویژه برای نت نسبت به سایر همکارانش است.
او که در محلهای کثیف و بیرون از پایتخت زندگی میکند عقیده دارد که داشتن این مجوز حسادت بسیاری از همصنفانش را در پی داشته: «طبیعی است که آنها به من حسودی کنند چون من در شرایطی مشغول پول درآوردن از این راه هستم که آنها از کار بیکار شدهاند.» این موضوع در نگاه اول خوشحالکننده به نظر میرسد اما نت شغلی دارد که در آن هیچ خبری از امنیت جانی نیست. نکته دیگر، هندیها نسبت به گذشته تفاوتهای زیادی کردهاند و سلایق و سرگرمیهایشان هم عوض شده. بچههایی که زمانی از شنیدن صدای نی نت و عشوههای مار او به وجد میآیند حالا لحظهای از جلوی تلویزیون و بازیهای کامپیوتریشان بلند نمیشوند. نت که شش کلاس درس خوانده و جلوی همکاران بیسوادش، آدم باسوادی محسوب میشود، میگوید: «ما فرهنگمان را از دست دادهایم» او از اینکه حالا قانون هوای حیواناتش را دارد آنچنان که باید، راضی نیست.
وقتی بحث از حقوق حیوانات میشود طبیعی است که خیلیها مخالف کار نت میشوند. از نظر آنها نت و همکارانش تنها در ظاهر کاری سرگرمکننده انجام میدهند و در واقع آنها مارها را به قاچاقچیانی میفروشند که از راه تولید داروهای سنتی و گرانقیمت چینی به پول خوبی رسیدهاند. هزینه هر کدام از این چیپها برای دولت ۲۰ دلار است که بر اساس آن اصالت مار و تعلق او به صاحبش مشخص میشود. نت تنها دو روز قبل از آنکه اجرای طرح مجوزدار کردن مارها به پایان برسد، متوجه آن شد و خودش را با شش ماری که در جعبه داشت به اداره حیاتوحش دهلی رساند تا کارش را قانونی کند. رسانهها، مقامات دولتی و جمعیت دفاع از حقوق حیوانات از افرادی مثل نت بابت آنکه مارهایشان را در سبدهای تنگ و کوچک میاندازند و نیششان را میکشند همیشه انتقاد کردهاند. البته نت چندان این بحثها را قبول ندارد و میگوید که با حیواناتش مثل بچههایش رفتار میکند و تغذیه مارها بهتر از اوست.
در سال ۲۰۰۷ بیش از ۸۰۰ هزار مارگیر بدون مجوز در هند مشغول به کار بودند. حالا این جماعت اگر کماکان مجوز نداشته باشند و سروکارشان به پلیس بیفتد هفت سالی پشت میلههای زندان میافتند و شغلشان را از دست خواهند داد و دیگر حق نزدیک شدن به حیوانات را ندارند. نیتین ساوانت، جانورشناس دانشگاه گوا که اوایل سال گذشته ۴۲ مار را چیپدار کرد نسبت به رفتار مارگیران با منبع درآمدشان چندان خوشبین نیست: «طرز نگهداری مارها اصلا خوب نیست و طبیعتا سلامتی آنها هم به خطر میافتد» اما انگار بیشتر از آنکه به حال مارها افسوس بخوریم باید نگران مارگیرها باشیم که روزگاری برای خودشان بروبیایی داشتند و توریستهای خارجی حسابی سر کیسه را شل میکردند تا شاهد هنرنمایی آنها باشند.
روزگاری که حالا تنها رویایی از آن بر جا مانده. در سرزمینی که مارها از تقدس و جایگاه ویژهای برخوردارند سالهای دهه ۶۰ میلادی خاطرات خوبی را به همراه ندارد. در آن زمان هندیها پوست میلیونها مار را به خارجیها فروختند تا از آنها برای ساخت لباس، کمربند و کفش استفاده شود. کار به جایی رسید که قانونی برای محدودیت این موضوع تصویب شد اما تازه چند سال است که اجرای آن به شکل جدی دنبال میشود. از آن زمان بحثهای زیادی در مورد آینده کاری مارگیرها مطرح شده و عدهای گفتند که میتوان از تخصص آنها در جاهای دیگر استفاده کرد. اما هیچکدام از این بحثها به نتیجه خاصی نرسید چرا که هر کدام از فعالان این حوزه ساز خودشان را میزنند. کار به جایی رسید که اکثر مارگیرها نسبت به آینده کاریشان ناامید شدند تا اینکه اتفاق ماه دسامبر رخ داد.
در آن زمان یکی از مارگیرها که حسابی خونش به جوش آمده بود وقتی متوجه شد که برای ادامه کارش باید سبیل چند نفر را خوب چرب کند به سیم آخر زد و ۲۰ مار را در اداره حیاتوحش ایالت اوتار پرادش رها کرد تا میزان استفاده کارمندان اداره از آب قند را به شکل عجیبی بالا ببرد. زندگی نت از راه اجرای برنامه در عروسیها و تولدها تامین میشود. او در کارت ویزیت خود حسابی برای خودش در نوشابه باز کرده اما زندگی به سایرین مثل او روی خوش نشان نداده. دهها کیلومتر دورتر از محل اقامت پالی نت مارگیری به نام کارما زندگی میکند که حالا دیگر هیچ کاری با مارها ندارد و خرج زندگیاش را از اجرای موسیقی در برنامههای مختلف تامین میکند. چند کوچه آنطرفتر دورگای ۷۰ ساله هم که از بچگیاش با مار بزرگ شده بود حالا تنها دلش را به خاطرات آن روزها خوش میکند. او زمانی برای اجرای برنامه به ژاپن رفته بود تا همه را با هنرنماییاش مات و مبهوت کند اما حالا هیچکسی سراغی از دورگا نمیگیرد. این در حالی است که اکثر اوقات دور و بر پالی نت شلوغ است و او میتواند ملت را چند دقیقهای میخکوب کند البته او هم زیاد از شرایط راضی نیست و میگوید: «این مردم دیگر آن مردم گذشته نیستند و به نظرم داریم به آخر دنیا نزدیک میشویم.»
ترجمه:رامین طبرسی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست