پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

تجارت انقلاب


تجارت انقلاب

۵ سال است كه انقلاب را در اروپای شرقی و آسیای مركزی رهبری می كنند آنها جوانند, به اندازه كافی باسواد و زبان رایج آنان انگلیسی است در مؤسسات غربی مشغول به كارند, به ویژه در مراكز آمریكایی آنها را می توان «بریگاد بین المللی دموكراسی» توصیف كرد كه فعالیت شان در واشنگتن ساماندهی می شود چندین نفر از آنان از سوی «جورج بوش» نشان «فاتحان آزادی» را دریافت كرده اند

نمایندگان آنها را می توان در بلگراد، تفلیس، براتیسلاوا، كی یف و بیشكك مشاهده كرد؛ مناطقی كه نسخه سقوط حكومتهای خودكامه به رشته تحریر درآمد.با تجربه ترین آنها «پاول دهش» نام دارد. وی اسلوواك است، ۴۹ ساله و جزو نخستین كسانی بود كه در این راه قدم گذاشت. در سال ،۲۰۰۰ دهش در دادگاه مخالفین اسلوبودان میلوشوویچ (رهبر مخلوع صربستان) فعالیت و برنامه كمك های خارجی را تنظیم می كرد. سال گذشته، وی مشاور پشت پرده انقلاب اوكراین بود و در براتیسلاوا مدیریت بخش اروپای شرقی سازمان غیردولتی آمریكایی German Marshall fund را برعهده دارد. تجربه وزارت امور خارجه كشورش موجب شده است تا با تحولات سیاسی بلوك شرق آشنایی كامل داشته و زمان مناسب وقوع انقلاب را انتخاب كند. موفقیت در وهله نخست، به چگونگی صف آرایی در مقابل دولت های غیرمردمی بستگی دارد. به گفته دهش، مقاومت در مقابل استبداد، نیرویی معنوی ایجاد می كند كه موجب برانگیختن همكاری دیگران می شود. كلید دوم موفقیت، به شیوه كار بستگی دارد. دهش در این باره توضیح می دهد: عصر روز رأی گیری انتخابات، اسناد تقلب ها و تخلفات جمع آوری شده و این اطلاعات به طرز فوق العاده سریعی در سطح كشور پخش می شود. بلافاصله صدها هزار نفر در خیابانها تجمع می كنند، سپس به صورت كاملاً مسالمت آمیز مراكز دولتی را تحت كنترل درمی آورند تا ثابت كنند كه حاكمیت قانونی به شخص دیگری سپرده شده است. «سرجا پوپویچ» صرب شیوه اجرای تئوری دهش را تشریح می كند. گرچه ۳۲ سال دارد اما اكنون این شخص بلندقامت و لاغر به چهره ای افسانه ای بدل شده است. وی سازمان دهنده و طراح نخستین جنبش انقلابی قرن بیست و یكم است؛ جنبشی كه الگوی دیگران شد. در سال ،۲۰۰۰ گروه «مقاومت» تحت رهبری وی بدون ریخته شدن حتی یك قطره خون میلوشوویچ را از قدرت بركنار كرد. از این رو، از همه جای جهان برای مشورت و نظرخواهی نزد سرجا پوپویچ می آیند، حتی از زیمبابوه. او جهت پاسخگویی به نیازهای مراجعین، بنیاد Canvas Group را بنیان نهاد. او می گوید: این یك تجارت خصوصی است. تشكل به عنوان یك سازمان غیردولتی ثبت شده است تا مالیات نپردازد. پوپویچ، گردش مالی این بنیاد را جزو ترفندهای تجاری می داند، اما در مركز تازه تأسیس دیگری در بلگراد تحت عنوان Movie Bar كه وی مالك آن است، همان ترفندها را بیان می كند: «برای پیروزی در انقلاب، وجود یك عامل ضروری است؛ جوانان، جوانان و باز هم جوانان چرا؟ بدان دلیل كه جوان، خصلت شجاعی دارد و قدرت، كمتر می تواند در او نفوذ كند، علاوه بر آن، صاحب فرزند، كار و ثروت نیست. جوانان چیزی برای از دست دادن ندارند.»برای بازدهی بیشتر، پوپویچ یكی دیگر از ترفندهایش را بازگو می كند. وی وقتی حاكمیت در مقابل جوانان بی سلاح به قوه قاهره متوسل می شود یا آنان را ضرب و شتم می كند و به زندان می افكند، به حمایت از پدران، مادران و خویشاوندان جوانان می پردازد. به همان نسبت هم از همرزمان جوانان انقلابی دفاع می كند و این همان هدف مورد جست وجوست. وی بلافاصله ادامه می دهد: در هنگام تجمع مردمی وقتی كه اطلاع حاصل می كند احتمال وقوع تنش وجود دارد، در ردیف اول، دخترانی جوان كه پیراهن های سفید پوشیده اند را قرار دهید و منتظر عكس العمل نیروهای ضدشورش باشید. نتیجه قابل پیش بینی است، پس از چند برخورد و ضرب و جرح روی پیراهن های سفید چند قطره خون نقش می بندد. آن هنگام، مناسب ترین زمان برای جلب كادرهای قوی است كه توان جلب توجه دیگران را دارند و در این برهه، حاكمیت از قدرت ساقط می شود. مراحل هشت گانه آماده سازی تا وقوع انقلاب های مخملین بنابر تجربه تحولات پنج سال اخیر را می توان چنین شرح داد:

- مرحله اول، چند ماه پیش از انتخابات، گروههای پرتحرك و ناراضی جوانان تشكیل می شود كه درواقع سرنیزه اهرم انقلاب هستند. پوپویچ با بیان این مطلب می افزاید: ضروری است تا نامی برای گروه انتخاب شود. «الكساندر ماریچ» علاوه بر آنكه یكی از سه بنیانگذار «مقاومت» است، ۳۰ سال سن دارد و اهل صربستان و یك دفتر تحقیقات انقلاب تشكیل داده است، وی رقیب پوپویچ به شمار می رود. ماریچ عاشق موسیقی است و این ویژگی موجب شد تا نامی مناسب برای گروه خود انتخاب كند. نام گروه انقلابی باید كوتاه و كمتر از ۲ بخش باشد تا راحت حفظ شود مانند نام های Coca یا Levis این نام امضا و عنوان انقلاب خواهد بود.

- مرحله دوم، پس از انتخاب نام، نوبت به تبلیغ آن می رسد. در بهار ،۲۰۰۳ ماریچ و همفكرانش تیمی تحت عنوان «سوروس» را به گرجستان فرستادند كه وظیفه مشورت به رهبران گروههای معترض را برعهده داشتند. ۲۰ نماینده گرجی پس از انتخاب نام گروه خود كمارا (كافی است) درصدد انتشار آن در سطح كشور برآمدند. «چه گوارا» های بلگراد برنامه ای را پیشنهاد دادند كه از سوی فعالان (اكتیویست)های جوان گرجستان به مرحله اجرا درآمد. در شب های آوریل، در خیابانهای تفلیس و ۹ شهر بزرگ صدها پلاكارد، «كمارا» نصب شد. نتیجه آن بود كه فردای آن روز در تمام كشور درباره این پلاكاردها صحبت می كرد. «ادوارد شواردنادزه» (رئیس جمهور سابق گرجستان) به صرافت افتاد و به جای تحقیر زمزمه ها مرتباً از طریق رادیو و تلویزیون نام كمارا می گفت و این تبلیغی بزرگ برای یك گروه كوچك بود كه برای عامه مردم، حكم یك جنبش ضربتی را داشت. شیوه شبكه ای مزبور طی یك شب توانست كمارای انقلابی را بر سر زبانها بیندازد.

- مرحله سوم، باید امكانی فراهم شود تا این گروه به سرعت بتواند هزاران اعلامیه چاپ كند كه در صدر خود، عنوان كمارا بسته باشد. همچنین وجود سازماندهی تجمع برای هواداران جنبش ضروری است تا امكان گردآمدن هزاران نفر از شهرهای گوناگون فراهم شود، طبیعی است هزینه بلیت رفت وبرگشت و اقامت مردم شهرهای دیگر و نیز مشاوران خارجی باید پرداخت شود كه رقمی بالغ بر میلیون ها دلار خواهد بود و بخش عمده آن در خارج از كشور تأمین می شود. كارخانه ها و مؤسسات داخلی به این نوع پروژه های انقلابی به دیده تردید می نگرند، چرا كه قصد ندارند روابط خود را با حاكمیت تیره و تار كنند. البته به محض شروع انقلاب آنها به راهی دیگر می روند و چمدان های پول را به جوانان انقلابی خواهند سپرد. در ابتدا، كمك های مالی را باید در خارج به ویژه واشنگتن جست وجو كرد، زیرا طبق تصور رایج، اروپایی ها محتاطند و درمواقع خاص تنها بریتانیایی ها، هلندی ها و لهستانی ها هستند كه از این قاعده مستثنی می شوند. از پاییز ۲۰۰۳ و همزمان با آغاز روند وقوع انقلاب های مخملین، تقاضاها از مؤسسات بزرگ خصوصی و تشكل های اجتماعی همچون National Endowment for democracy و us AID آغاز شد. «بالاش هارابك» اسلوواك به گروه مقاومت اوكراین كمك كرد تا كمك های مالی را از آن سوی آتلانتیك جذب كنند. وی از سازمان آمریكایی freedom House مبالغی دریافت كرد، اما نتوانست موافقت اعطای كمك های اختصاصی به «مقاومت» را كسب كند.در انقلاب، همانند تجارت معمولاً هر چیز از مشورت سرمایه گذاران آغاز می شود. هارابك كه دارای تحصیلات عالیه از دانشگاه كلمبیای آمریكا است، در این باره معتقد است: انقلاب بازار پررقابتی است. رهبران گروه های دموكراتیك باید به سوی واشنگتن هدایت شوند تا به بهترین نحو، مبالغ هنگفت را دریافت كنند و برنامه ها را تنظیم و جدول های مالی را تهیه كنند، درست همانند یك تجارت.

- مرحله چهارم، در این مرحله باید تعداد قابل توجهی از فعالین انقلابی را جذب كرد. دریافت اولین سری از مبالغ، خبر خوشی به فعالان انقلابی است تا به شهرهای مختلف اعزام شوند. آنها در جلسات مختلف این موضوع را بررسی می كنند كه آیا همه چیز برای سقوط رژیم های دیكتاتوری آماده است. طبق معمول جلسات درفضای باز و دور از شهرها برگزار می شود تا ظن نیروهای امنیتی - اطلاعاتی را برنینگیزد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.