یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

بررسی مضامین پایداری در سروده های خلیل الله خلیلی


بررسی مضامین پایداری در سروده های خلیل الله خلیلی

بی تردید خلیل الله خلیلی مشهورترین شاعر معاصر افغانستان است او« شاعری است در قالب ,كهن گرا و در بیان نواندیش , از سویی وارث سنت زیبایی شناسی قدیم است و به همین اعتبار به فصاحت و استواری زبان اهمیت می دهد و از سویی بنابر طبع نوجوی خود كوشیده است در همان چارچوب قوالب كهن نو آوری هایی به خرج دهد و در این مسیر از كاربرد قالب هایی مثل چارپاره هم پرهیز نكرده است

مقاله ای را كه می خوانید«بررسی مضامین پایداری در سروده های "خلیل الله خلیلی"» شاعر برجسته افغانستانی است كه به وسیله "رضا چهرقانی برچلویی " كارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی نوشته شده است.

بی تردید خلیل الله خلیلی (۱۲۸۶ ـ ۱۳۶۶ش) مشهورترین شاعر معاصر افغانستان است. او« شاعری است در قالب ،كهن گرا و در بیان نواندیش ، از سویی وارث سنت زیبایی شناسی قدیم است و به همین اعتبار به فصاحت و استواری زبان اهمیت می دهد و از سویی بنابر طبع نوجوی خود كوشیده است در همان چارچوب قوالب كهن نو آوری هایی به خرج دهد و در این مسیر از كاربرد قالب هایی مثل چارپاره هم پرهیز نكرده است .

درونمایه شعر خلیلی را جدا از توصیف ها و ستایش های مذهبی و سیاسی و اخوانیه هایی كه بنابر سنت در شعر همه اقران او دیده می شوند ، مفاهیم سیاسی و اجتماعی تشكیل می دهد . انتقاد از نابسامانی های كشور و بی كفایتی زمامداران ، دعوت به وطن دوستی و حفظ افتخارات كهن ، بیان تضادهای اجتماعی مثل فقر و غنا مضامین غالب شعر اویند. این مایه از تنوع در موضوعات و معانی در شعر كمتر كسی از اقران او در افغانستان و حتی ایران دیده می شود.او همچنان دلبستگی ای به استعمار ستیزی و باز گشت به خویشتن و وحدت در میان جوامع اسلامی دارد . و در این گرایش ها ، بدون تردید متأثر از علامه اقبال لاهوری است»۱

بی تردید خلیل الله خلیلی شاعری است در قالب ،كهن گرا و در بیان نواندیش ، از سویی وارث سنت زیبایی شناسی قدیم است و به همین اعتبار به فصاحت و استواری زبان اهمیت می دهد و از سویی بنابر طبع نوجوی خود كوشیده است در همان چارچوب قوالب كهن نو آوری هایی به خرج دهد و در این مسیر از كاربرد قالب هایی مثل چارپاره هم پرهیز نكرده است . درونمایه شعر خلیلی را جدا از توصیف ها و ستایش های مذهبی و سیاسی و اخوانیه هایی كه بنابر سنت در شعر همه اقران او دیده می شوند ، مفاهیم سیاسی و اجتماعی تشكیل می دهد .

عبدالغفور آرزو زندگی خلیلی را به سه دوره تقسیم كرده است :

« مبارز ـ مصلح ـ مبارز»۲‌او كه در یازده سالگی طعم شهادت پدر و تبعید و حصر را چشیده بود در آغاز جوانی با انگیزه های كاملا شخصی در صف مبارزان مردمی و مخالفان امان ا... خان قرار گرفت و در دولت مستعجل بچه سقا نیز چند صباحی مستوفی مزار شریف بود كه همین امر بهانه آزار او در زمان نادرخان شد.اما خلیلی در دوره دوم زندگی خود(یعنی پیش از انقلاب اسلامی افغانستان) شاعری بود نزدیك به دربار و مشاور فرهنگی ظاهر شاه، با این وجود ، صراحت او در انتقاد از دستگاه حاکم و بیان دردها و مسائل مردم و عتاب و خطاب مستقیم با بعضی از وزرا و وكلا شعر او را به مرزهای ادب پایداری نزدیك می كند.۳

خلیلی ، بعد از کودتای مارکسیستی و آغاز انقلاب اسلامی افغانستان(یعنی در دوره سوم حیات) ، هنر خود را یکسره در خدمت انقلاب و مبارزه با متجاوزان روس و دست نشاندگان آنها قرار داد و به همین دلیل بسیاری از صاحب نظران او را آغازگر شعر مقاومت افغانستان می دانند. واصف باختری در این بــاره می گـــوید : « نخستین شعـرهای جهادی كه به نام شعر مقاومت به افغانستان رسید از استاد خلیلی بود مانند مستزاد « ای وای وطن ، وای وطن وای وطن وای » و چند قصیده دیگر كه در امریكا سروده شده بودند »۴

"ابوطالب مظفری" هم علی رغم انتقاداتی كه نسبت به زندگی پیش از انقلاب خلیلی دارد ۵ مقام خط شكنی او را به رسمیت شناخته می گوید : « شعر مقاومت افغانستان با تجاوز نیروهای اشغالگر اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد و آغازگر آن هم پیرمرد وطن دوستی بود كه در انتهای عمر خویش خانه را روشن كرد.»۶

مقصود از پیرمرد وطن دوست در عبارت فوق خلیل ا...خلیلی است كه در آغاز به قدرت رسیدن كمونیست ها در ایالت نیوجرسی امریكا به سر می برد و نخستین واكنش های ادبی نسبت به این حادثه را در قالب اشعاری پرهیجان نشان داد .

وی پس از مدت كوتاهی به منظور نزدیك شدن به خاك وطن و همدردی با مردم جنگ زده خود ، امریكا را ترك گفت و به اسلام آبادِ پاكستان نقل مكان كرد و تا پایان عمر (۱۳۶۶ ه‍.ش)۷ همه توان شعری خود را مصروف جهاد و مقاومت در برابر متجاوزان نمود. اشعار انقلابی این شاعر دلسوخته توسط شخصیت ها و سازمان های جهادی بلافاصله پس از ســروده شدن در جزوات كوچك منتشر می شد و در صفوف مجاهدین دست به دست می گشت . تأثیر این اشعار در بالا بردن روحیه مجاهدین و تحریض مردم به مقاومت چنان بود كه بعضی عقیده دارند شعر او از تیر مجاهدان كارگرتر افتاده است .۸

ما در این مقاله شعر خلیلی را از منظر مضامین پایداری در دو دوره قبل و بعد از کودتای مارکسیستی در افغانستان ، مورد بررسی قرار خواهیم داد .

۱- مضامین پایداری در شعر خلیل الله خلیلی(قبل از کودتای مارکسیستی):

۱-۱- اینترناسیونالیسم اسلامی

با اینكه خلیلی را شاعری ملی گرا شمرده اند،گرایشات اینتر ناسیونالیسم اسلامی در آثار او جلوه های بارزی دارد. محمد سرور مولایی در این باره می نویسد : «عشق به وطن درزندگی واشعار وآثارخلیلی مفهومی بسیار گسترده دارد و تنها حدود جغرافیایی و سیاسی و مردمــان خاص را در بر نمی گیرد بلكه مــرزهای وطن او از دورتـرین نقطه های پیوند فرهنگی تا نزدیكترین روابط تاریخی سیاسی و اجتماعی و استوارترین علایق دینی و مذهبی و سنتی را شامل می شود.

در گستره فرهنگی و تاریخی و سیاسی و ادبی ، مزرهای وطن او از سواحل دریای گنگ در شرق تا آن سوی دجله و فرات و آسیای صغیر و سواحل مدیترانه در غرب،‌و سمرقند و بخارا و خوارزم در شمال تا دریای عمان و هند را در جنوب در می نوردد .»۹ در واقع خلیلی خود را موظف به موضع گیری در برابر مصائب تمام جهان به ویژه بلاد اسلامی می داند . و همین موضوع او را در كسوت یك مصلح اجتماعی و در مقام «كوچك ابدال» اقبال می نشاند. در دیوان او اشعار متعددی درباره الجزایر ، فلسطین ، عراق ، یمن و. . . وجود دارد که به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم .

مكر اسرائیل مصروف جهاد مؤمنان با خویش در مكر و عناد

او چو دیواری قوی بر بسته صف مرد و زن در جستجوی یك هدف

مؤمن نامتحد در روز حرب روی این در شرق و روی آن به غرب

یا:

خصم در قدس است و جنگ اندریمن آه واو یلا ز بـازی زمن

(مجموعه اشعار ، ص۱۴)

خلیلی حتی درباره آتش بس چند روزه ای كه امریكا به مناسبت ایام میلاد مسیح در جنگ ویتنام اعلام كرد موضع گیری می کند و می گوید :

انبیــا رهـبران حـق بودند بهر تأمین صـلح جنگیدند

رهــبران زمــانه مــا بـین صلح را بهـر جنگ بگزیدند

گر دو روزی به احترام مسیح آتش جنگ را خموشیدند

همچو گرگی كه می رود به كمین زین عمل خیر خویش سنجیدند

تا نمانید چنگ و دندان تیز حـیله صلــح را تــراشیدند

(مجمو عه اشعار، ص ۱۴۲)

۱-۲ - انتقاد از اهل سیاست

از دیگر مضامین عمده شعر خلیلی ، انتقاد از سیاست و سیاست پیشگان است.

... به شهرستان عقل آدمی آتش زدند اكنون

سیاستجو به لبخندی ، حكمفرما به امضایی

كنون زین آتش فتنه شگفتی هاست درگیتی

كه بینی شعله اش جایی و آید دود ازجایی

(مجموعه اشعار ، ص ۳۶)

در جای دیگر سیاستمداران را تلویحا اسناد به خوك می دهد :۱۰

آتشی از جنگ افروزند هر دم در جهان این سیاست پیشگان شوم با افكار خویش

پیش ما از آشتـــی لافند اما در كمیـــن گرمتــــر سازند هر دم عــرصه پیكار خویش

ظالمان راگنج گوهركی كند قانع كه خوك گر به گلشن جا كند جوید همان مردارخویش

(مجموعه اشعار، ص ۸۱)

۱-۳- نفی استبداد

مضمون دیگر‏ نفی استبداد است كه با توجه به رابطه شاعر با ظاهر شاه ، غالبا در بیانی ملایم و غیر مستقیم ابراز می شود :

...فكر یك شخص رای مردم نیست هر صدایی صدای مردم نیست

فكر یك شخص هر قدر نیكوست تابع مد و جزر حالت اوست

دولتی را قوام بیشتر است كه در آن رأی قوم معتبر است

(مجموعه اشعار ، ص ۱۸۸)

۱-۴ - انتقاد از بی عدالتی اجتماعی و اقتصادی

خلیلی در اشاره به محرومیت مردم ، فساد مسؤولان ، بی عدالتی و ظلم موجود درجامعه ،خطاب به وزیر مطبوعات وقت می گوید :

ولی یك روز در اخبار دولت نخواندم ماجرای اهل ثروت

كه این آقای افخم ، این ولسوال چه سان چاپیده از خلق این همه مال

فلان كس از كجا كرد این همه زر كه قصرش با فلك گردیده همسر

نبودش از پدر جز كهنه شالی نه باغی نی سرایی نی نهالی....

چرا این جمع رشوت خوار قلاش نشد در یك جریده رازشان فاش

شگفت این است کاین رندان چالاك همی لافند از خدمت در این خاك

(مجموعه اشعار، ص ۱۵۶)

او اشعار دیگری هم درباره ظلم و بی عدالتی و محرومیت مردم دارد که «گریبان بینوا»،

«فقر گرسنگان» و «ناله خاركن» از آن جمله اند . ۱۱

خلیلی در دوران پیش از انقلاب با آنكه در بیان مصائب مردم و ظلم و بی عدالتی حاكمان كوتاهی نكرده ، شیوه لیبرال مآبانه را برای تحقق آرمان های خودبرگزیده است. در حقیقت او در این دوره تغییر اوضاع به نفع محرومان را در چهارچوب نظام سیاسی موجود و با روش های مسالمت آمیز جستجو می كند .

۲- مضامین پایداری در شعر خلیل الله خلیلی( بعد از کودتای مارکسیستی):

۲-۱- ستایش آزادی و آزادگی و مبازره با استبداد

ساختار حكومت در افغانستان ، همیشه ساختاری استبدادی بوده است . پیش از كودتای ماركسیستی ، حركت هایی كه در راستای محدود یا ساقط كردن استبداد صورت گرفته بود با سركوب شدید مواجه شدند . چنانكه جنبش مشروطیت در افغانستان به نتیجه نرسید و حركت افرادی همچون علامه بلخی هم در نطفه خفه شد .

در واقع تنها تجربه جمهوری در افغانستان ، دوران كوتاه حكومت داوود خان است كه رئیس جمهور آن نه با رأی مردم كه با كودتا به حكومت رسیده و به مراتب از پسر عم خود ظاهرشاه مستبد تر بود . بعد از كودتای ماركسیستی هم استبداد حزبی جای استبداد فردی را گرفت . استبدادی كه به اعتقاد صاحبنظران نوع ماركسیستی _ استالینی آن به مراتب خطرناك تر و بی رحمانه تر از استبداد فردی و سنتی شاهان است .

پرچمدار شعر ضد استبدادی دوران سلطنت ( پیش از کودتای ۱۳۵۷ ه‍.ش) علامه بلخی است . اگر مشروطه خواهان به دنبال تحدید استبداد و امثال خلیلی در پی مهار كردن آن بودند ، بلخی می كوشید تا استبداد را از ریشه ساقط كند. بعد از كودتای هفتم ثور نیز مردم افغانستان با شدت بیشتری به مبارزه با استبداد احزاب دست نشانده خلق و پرچم پرداختند و در این میان خلیلی ذوق و زبان خود را در خدمت اراده و خواست ملت قرار داد .

استبداد ستیزی ملت افغانستان از خوی آزادیخواهی و مناعت طبع آنان سرچشمه می گیرد آنان بردگی را عین شرمندگی می دانند به اعتبار همین روحیه ، خلیلی می گوید :

زندگی در بردگی شرمندگی است معنی آزاد بودن زندگی است

سر كه خم گردد به پای دیگران بر تن مـردان بود بار گران

بندهٔ حق در جهان آزاده است مست وی فارغ زجام و باده است ( اشكها و خونها ،‌)

آزادی ضامن شرافت است و جوانمردان در راه شرف جان می بازند .

عشق و آزادی و ایمان وشرف انسان است مرگ در راه شرف شأن جوانمردان است ( اشكها و خونها ،‌)

افغان یعنی جوانمرد۱۲ و جوانمرد كه شرف را با جان پاس می دارد زمام خویش به غیر نمی سپارد

زمام خویش سپردن به غیر بی شرفی است قسم خورم كه در این حرف اشتباهی نیست ( اشكها و خونها ،‌)

غیرت افغان از آزادگی است و آزادگی از مسلمانی نشأت می گیرد.

نیست مومن كه به آیین غلامان باشد حریت جوهر شمشیر مسلمان باشد

بندهٔ غیر شدن خصلت انسانی نیست سر نهادن به در غیر ، مسلمانی نیست ( اشكها و خونها ،‌)

به اعتقاد خلیلی دین و آزادی درخون افغان است پس تن به غلامی نمی دهد و طوق بندگی غیرحق را نمی پذیرد.

دین و آزادی است در ذرات خون ما نهان ما و این پیمان ما تا جان شود از تن برون

گر غلامی طوق الماس است بندبندگی است بشكنش در زیر پا چون كردی از گردن برون ( اشكها و خونها ،‌)

آزاده گردن به تیغ می دهد اما به طوق نه

گردن آزادگان را تیغ بهتر جای طوق مرد حق را سرفرازی باشد از دار و طناب ( اشكها و خونها ،‌)

پی نوشت ها :

۱- محمد كاظم كا ظمی ، شعر پارسی ، ص ۱۰۶

۲- عبدالغفور آرزو ، نقد خلیلی ، ص ۷۵

۳- مانند مثنوی «صدق آباد» كه خطاب به وزیر مطبوعات وقت سروده شده و در آن با صراحت از بدبختی های مردم و بی دردی زمامدارن سخن می گوید .رك ؛ خلیل ا.. خلیلی ، ‌مجموعه اشعار ، ص ۱۵۵

۴- واصف باختری ، دیروز ، امروز و فردای شعر افغانستان ، مجله شعر ، ش۱۴ ، ص ۷۷

۵- ابوطالب مظفری ، از سر تربت آتش نفسان می آیم ، ص ۱۰۲ ، شانه های زخمی پامیر ، به کوشش م . ح . ملك جعفریان.

۶- ابوطالب مظفری ، شاعری جستجوی حقیقت است ، مجله شعر ، ش ۱۳ ، ص ۸۷

۷- برای آگاهی از چند و چون واپسین روزهای حیات خلیلی و چگونگی مرگ او رك: محمود طاووسی ، مثنوی هزاره اول ، صص ۱۵ ـ ۲۸

۸- چنگیز پهلوان ، شعر امروز افغانستان ، مجله آینده ، ش ۷-۱۲ ، ص ۳۱۸

۹- محمد سرور مولایی ، به یاد خلیل ا.. خلیلی ، مجله آینده ، ش ۳ـ ۵ ، ‌ص۳۵۷ و ۳۵۸

۱۰- برای آگاهی از دلایل خصومت خلیلی با سیاست پیشگان رك: عبدالغفور آرزو ، نقدخلیلی ، ص ۶۷

۱۱- رك: خلیل ا... خلیلی ،‌مجموعه اشعار ، ص ۱۷۶ ، ۱۱۷ ،‌

۱۲- افغان از ریشه «اوه گانه» است و معنایی نزدیک به شوالیه و جوانمرد دارد رک : مری لوئیس كلیفورد، سرزمین و مردم افغانستان ،ترجمه مرتضی اسعدی ، ص۱۴۱

فهرست منابع و مآخذ

ـ آرزو ، عبدالغفور، ۱۳۷۵ ، نقدخلیلی ، چ اول ، مشهد ، ترانه .

ـ باختری ، واصف ، ۱۳۷۳ ، دیروز ،‌امروز و فردای شعر افغانستان ، مجله شعر ، ش ۱۴.

ـ پهلوان، چنگیز ، ۱۳۷۷ ، شعر امروز افغانستان ، مجله آینده ، شماره ۷-۱۲.

ـ خلیلی ، خلیل ا... ، ۱۳۶۴، اشك ها و خون ها ، چ اول ، اسلام آباد ، انتشارت رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران.

ـ خلیلی ،خلیل ا... ، ۱۳۷۸، دیوان ، با مقدمه دكتر محمد سرور مولایی ، چ اول ، تهران ، عرفان.

ـ خلیلی ، خلیل ا... ، ۱۳۶۵ ، شب های آوارگی ، چ اول ، اسلام آباد ، شورای ثقافتی جهاد افغانستان.

ـ خلیلی ، خلیل ا... ، ۱۳۷۲، مجموعه اشعار ، به كوشش مهدی مداینی ، چ اول ، تهران ،‌پژوهشگاه.

ـ طاووسی، محمود ، ۱۳۷۸ ، مثنوی هزاره اول ،‌چ اول ، شیراز ،‌نوید.

ـ كاظمی ، محمد كاظم ، ۱۳۷۹ ، شعر پارسی ، چ اول ، مشهد ، ضریح آفتاب.

ـ كلیفورد ، مری لوئیس ،۱۳۷۱ ، سرزمین و مردم افغانستان، ترجمهٔ مرتضی اسعدی ،‌چ دوم ،‌تهران ، علمی و فرهنگی.

ـ مظفری ، ابوطالب ، ۱۳۷۳ ، شاعری جستجوی حقیقت است ،‌مجله شعر ، ش ۱۳.

ـ ملك جعفریان ،‌محمد حسین ، ۱۳۷۱، شانه های زخمی پامیر ،‌چ اول ، تهران ، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی.

ـ مولایی ، ‌محمد سرور ، ۱۳۶۸، به یاد خلیل ا... خلیلی ، مجله آینده ، شماره ۳-۵ .

رضا چهرقانی برچلویی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.