جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به كتاب علم و نابخردی


نگاهی به كتاب علم و نابخردی

یاوه پیچ و خم های شگفت آوری دارد اگر بدانید كه با توجه به آن, چه مطالبی می توانید بیاموزید حیرت می كنید تنها كافی است بهانه اش پیدا شود كه خبرهای چند روز اخیر آن را فراهم كرده اند جوان خلاق ایرانی موفق به حل معمای مدال های اتمی اینشتین شد معمایی كه از انجمن شیمی آمریكا گرفته بود و بعد كسی كه دو بار در عمرش اینشتین را دیده راه حل او را تایید كرده است

یاوه پیچ و خم های شگفت آوری دارد. اگر بدانید كه با توجه به آن، چه مطالبی می توانید بیاموزید حیرت می كنید. تنها كافی است بهانه اش پیدا شود كه خبرهای چند روز اخیر آن را فراهم كرده اند. جوان خلاق ایرانی موفق به حل معمای مدال های اتمی اینشتین شد. معمایی كه از انجمن شیمی آمریكا گرفته بود و بعد كسی كه دو بار در عمرش اینشتین را دیده راه حل او را تایید كرده است. این جوان نخبه قبلاً مقاله و پژوهش علمی نداشته و شیمی نه رشته تحصیلی اش، بلكه یكی از علاقه هایش است. روزنامه دیلی نیوز نوشته كار او انقلاب علمی قرن بیست و یكم است. تمامی این مشخصات آشناست. لازم نیست در علم صاحب نظر باشید تا تشخیص دهید كه چه مطلبی شبه علم است. تنها كافی است از آنچه علم است و مهمتر، از آنچه علم نیست یك تصور كلی داشته باشید. اینها ویژگی های مشترك تمام حاشیه نشینان علم است. منظور از حاشیه علم داستان های علمی تخیلی نیست، مرزهای دانش و پیشرفت های نوین در رشته هایی مثل زیست شناسی مولكولی یا فیزیك انرژی های بالا هم مورد نظر نیست. «منظور ناحیه سایه روشنی است كه در آن حرمت علم مشكوك است. حاشیه نشینان علم مدعی اند كه یك مطلب باارزش علمی را ارائه می كنند. بعضی از آنها علناً نظریه های علمی پذیرفته شده را رد می كنند. سایرین تنها ادعای ارائه حقایقی را دارند كه دانشمندان باید آنها را توضیح دهند، ولی به دلایلی آنها را نادیده می گیرند.همه خود را انقلابی هایی می پندارند كه دلیرانه با جزمیات علم معاصر به نبرد برخاسته اند. دیگران ممكن است به آنها برچسب سودازدگی بزنند.» وقتی كسی را سودازده می نامیم تنها تا جایی كه مرتكب استدلال علمی ناقص و نادرست شود به او چنین لقبی می دهیم. این امر به هیچ وجه حاكی از داوری درباره شخصیت یا مقاصد او نیست. به منظور ارزیابی ادعاهای شبه علمی كه در اینجا مورد نظر ماست، نیازی به تعلیمات وسیع علمی نیست. تنها چیزی كه لازم است، داشتن یك تصور كلی از معنای علم است. كسانی كه ما سودازده می خوانیم حتی حداقل استاندارد استدلال علمی را در كارهایی كه نقد می كنیم، رعایت نمی كنند.

• گالیله های دوران

یكی از مهمترین دستاویزهای شبه دانشمندان توسل به ماجراهای تاریخ علم است. آنها گالیله و كوپرنیك و پاستور را مثال می زنند كه مورد قبول دانشمندان زمان خود واقع نشدند. اما از تجربه كسانی چون گالیله و پاستور چه درسی می توان گرفت؟ به نظر انقلابی های ادعایی ما، آن درس این است كه سودازده های امروز ممكن است گالیله ها و پاستورهای فردا باشند. انقلابی های ادعایی ما در توسل خود به تاریخ دو فرض را در نظر می گیرند. یكی اینكه رفتار جامعه علمی با گالیله و پاستور غیرمنصفانه بوده است، دیگر اینكه كسانی چون گالیله و پاستور در روزگار خود سودازده به شمار می آمدند. هر دو فرض را می توان نقد كرد. اتهام به دانشمندان زمان گالیله در اینكه تسلیم نشدند اصلاً اتهام بجایی نیست. اتفاقاً آنها وظیفه شان را انجام دادند. آنها باید نظریات گالیله و پاستور را زیر سئوال می بردند و نقد می كردند. آن كه كار علمی می كند حتماً تحمل نقد را دارد، آن هم نه تنها نقد از سوی دیگر دانشمندان بلكه نقد از سوی طبیعت. اصلاً همین كه دانشمندی برای آزمون نظریه خود آزمایشی طراحی می كند یعنی خود را در معرض نقد طبیعت قرار می دهد. دادگاهی جدی كه با كسی شوخی ندارد و هیچ كس هم نمی تواند آن را نادیده بگیرد. سنت و روش علمی به خاطر چنین نقدهایی از سوی طبیعت و دیگر دانشمندان بقا یافته و پیشرفت كرده است. ظاهراً اتهام آنها آن بود كه به محض اینكه باید تسلیم می شدند، نشدند. با نگاه دقیقی به تاریخ علم می بینیم مخالفت دانشمندان وقت با گالیله و پاستور آنقدر كه بعضی ها می خواهند باور كنیم احمقانه و غیرمنطقی نبوده است. اگر نظریات و روش های قدیمی ریشه دواندند به دلیل یكدندگی یا تنبلی جامعه علمی نبود، بلكه به این خاطر بود كه توانسته بودند سالیان دراز از آنها استفاده كنند. در واقع اگر جامعه علمی عقاید گالیله و پاستور را بدون جدل می پذیرفت غیرمنطقی بود. فرض دوم هم قابل اتكا نیست، منظور ادعایی است كه گالیله و پاستور در زمان خود سودازده به حساب می آمدند و مورد تایید دانشمندان زمان خود نبودند. اتفاقاً این دو دانشمند آنقدر شناخته شده بودند و قبل از آن كارهای دیگری انجام داده بودند كه جامعه علمی آنها را می شناخت، و به نظریاتشان توجه می كرد.

• ویژگی های سودازدگان

ویژگی هایی هستند كه در سودازده ها دیده می شود، اما به خودی خود برای آنكه كسی را به اسم سودازده كنار بگذاریم، كافی نیستند. یكی از این ویژگی ها نداشتن مدارك علمی و تحصیلی است.سودازده ها اغلب خودآموخته هستند یا در بهترین حالت در رشته نامربوطی تحصیل كرده اند. با این حال فقدان مدرك به تنهایی تضمین نمی كند كه شخصی سودازده باشد، درست همان طور كه وجود مدرك سودازده نبودن شخص را تضمین نمی كند. بعضی از دانشمندان بزرگ فاقد تحصیلات رسمی در رشته خود بودند. چارلز داروین و مایكل فارادی بهترین مثال ها هستند. مدرك معمولاً گواهی می كند كه شخص كار علمی قابل قبولی انجام داده است، ولی تضمین نمی كند كه تمام كارهای او درست باشد. یكی دیگر از وجوه سودازده ها دوری آنها از جامعه علمی است. آنها نه تنها مدرك ندارند بلكه هیچ تماس مستقیمی هم با جامعه علمی ندارند و اغلب گله دارند كه دانشمندان به آنها گوش نمی دهند. البته باز هم باید تاكید كرد هر كس كه تنها كار می كند سودازده نیست، درست همان طور كه همه سودازده ها تنها كار نمی كنند. آنچه در تعیین سودازده بودن یك شخص اهمیت دارد این نیست كه آیا دانشمندان به او گوش می دهند، بلكه این است كه آیا او به دانشمندان گوش می دهد. معمولاً گفته می شود دانشمند كسی است كه از روش علمی پیروی می كند. مفهوم مرسوم روش علمی این است كه شامل جمع آوری اطلاعات، تنظیم فرضیه ای برای توضیح آن اطلاعات و آزمودن فرضیه به كمك آزمایش باشد. اما این تعریف برای تمایز بین علم و شبه علم كافی نیست. روش علمی باید چیزی فراتر از این باشد و این یكی از موضوعات اساسی فلسفه علم است. در اینجا قرار نیست كه روش علمی را با همه پیچیدگی هایش مطرح كنیم، تنها نكته مهم این است كه شیوه هایی وجود دارد كه آنها را در علم پیدا نمی كنیم و تنها در شبه علم می یابیم. شیوه های مربوط به دلایل ارائه فرضیه جانشین، توضیح واقعیت های پذیرفته شده و این كه چه چیزی شاهد نظریه به حساب می آید و كدام شاهد را نباید پذیرفت. در اینجا به بعضی ویژگی های شبه علم اشاره می شود كه در علم وجود ندارد. وقتی نظریه ای رد شد دیگر دانشمندان به آن بازنمی گردند مگر اینكه دریابند چگونه می توان آن را در جایی كه قبلاً كار نمی كرد به كار انداخت. باید اتفاقی افتاده باشد تا نظریه كارآمد شده باشد. یعنی یا شواهد جدید پیدا شده باشد یا چارچوب علمی چنان تغییر كرده باشد كه اندیشه های قدیمی معنای جدید یافته باشند. معمولاً تصور می شود كه نظریه های شبه انقلابی تازه، بدیع و بی سابقه اند. ولی بسیاری از آنها در حقیقت بازگشت به یك شیوه قدیمی نگرش به جهانند. وقتی سودازده با پیچیدگی های علم امروز روبه رو می شود به دنبال توضیحاتی می گردد كه فهمشان ساده باشد و اغلب آنها را در میان چیزهایی می یابد كه علم قبلاً كنار گذاشته است. بهترین مثال زمین تخت است. وقتی دانشمندان پژوهش می كنند این كار را در یك چارچوب نظری پذیرفته شده انجام می دهند. چارچوب مسائل را طرح می كنند، روش شناسی حل آنها را مشخص می كنند و پیش بینی هایی از جواب ارائه می دهند. اما گاهی بی قاعدگی هایی برخلاف پیش بینی ها رخ می دهد. در این شرایط دانشمندان سعی می كنند این بی قاعدگی ها را در چارچوب نظری موجود توجیه كنند. تنها در صورت زیاد شدن بی قاعدگی ها است كه مجبور می شوند نظریه را به نفع نظریه ای جدید كنار بگذارند. برای آنكه نظریه ای مورد قبول دانشمندان واقع شود، نه تنها باید یك نابهنجاری را بهنجار كند، بلكه باید قدرت تبیین كنندگی بیشتری هم داشته باشد. یك نوع متداول شبه علم با معماها و اسرار سروكار دارد، مثل بشقاب های پرنده، مثلث برمودا، فعالیت روح مزاحم، باران ماهی و قورباغه و مثال های دیگر. سودازده برخلاف دانشمند به جست وجوی معماها می رود و وقتی آنها را می یابد به وجد می آید. ضمن اینكه رفتار سودازده در مورد نابهنجاری با رفتار دانشمند از این نظر متفاوت است كه سودازده مشتاقانه بعیدترین توجیه را می پذیرد. بدون اینكه نگران هزینه های این انتخاب باشد، مهم هم نیست كه معیار منطق فراموش شود و همه چیز آشفته و ناسازگار شود. یكی دیگر از ویژگی های سودازده ها توسل آنها به اسطوره است. برای مثال آفرینشگرایان هم از اسطوره های دوران باستان و هم از قرائن زمین شناسی و دیرین شناسی برای توجیه فرضیه خود استفاده می كنند. این الگوی استدلال هیچ گاه در عرصه علم پیدا نمی شود. ممكن است نوشته های قدیمی ایده یا سرنخی به دانشمندان بدهند، اما هیچ وقت شاهدی برای تایید فرضیه شان به حساب نمی آیند. شبه دانشمندان در برخورد با شواهد تنها به كمیت آنها توجه می كنند و از این طریق می كوشند نقایصی را كه در كیفیت تك تك آن شواهد وجود دارد جبران كنند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید