پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

این اعتیاد اصلا کم خطر نیست


این اعتیاد اصلا کم خطر نیست

وقتی شغل شما ازدواج تان را نابود می کند

آیا ملاقات‌های کاری و انجام وظایف سپرده شده به شما در محل کار باعث می‌شود مراقب سلامتی و بهداشت فردی خود نباشید؟ یا اگر خانه‌دار هستید مشغله کودکان و کارهای خانه باعث می‌شود که هیچ وقتی برای خودتان نداشته باشید و در تمام مدت مشغول انجام دادن کارهای خانه و فرزندان‌تان هستید؟ آیا کارهای شما آنقدر زیاد است که نمی‌توانید زمان مناسبی برای استراحت و تفریح پیدا کنید؟ آیا ممکن است دغدغه‌های شغلی‌ شما آنقدر زیاد باشد که حتی در زمان خواب و استراحت هم ذهن شما را درگیر کند؟ اگر به هر کدام از این سوال‌ها پاسخ «بلی» بدهید ممکن است دچار «اعتیاد به کار» (یا همان Workholism) شده باشید.

در ایالات متحده آمریکا حدود ۱۷ جمعیت بزرگسال، یعنی حدود ۲۰ میلیون نفر به این مشکل دچار هستند. آمار نشان می‌دهد که این افراد هفته‌ای بین ۵۰ تا ۷۰ ساعت کار می‌کنند. البته تعداد ساعت کار در هفته نمی‌تواند نشانگر دقیقی برای اعتیاد به کار باشد اما خب همه آنهایی که به این مشکل دچار هستند بیشتر از حد معمول و عرف جامعه کار می‌کنند. دکتر برایان رابینسون، متخصص روانشناسی کار و ارتباط فردی «اعتیاد به کار» را یک «دغدغه همیشگی و پیشرونده، بسیار سخت و خطرناک ذهنی با مساله کار و وظایف شغلی، عدم توانایی در انجام رفتار شغلی به صورت معمول و عدم رسیدگی کامل و مناسب به سایر مسایل زندگی مثل ارتباطات خانوادگی، مسایل مرتبط با سلامت و روابط خصوصی و تفریحات.»

● به این سوالات فکر کنید

شاید واقعا نتوان سوالات مناسبی پیدا کرد که براساس آنها بتوان فرد را «معتاد به کار» ارزیابی کرد اما به هر حال به این سوالات فکر کنید:

۱) همیشه احساس می‌کنید برای انجام کارهای شغلی خود زمان کم می‌آورید و ذهن‌تان همیشه درگیر مسایل شغلی است؟

۲) بیشتر از سایر افراد جامعه و همکاران‌تان کار می‌کنید؟

۳) از اینکه در وسط انجام دادن کارهای‌تان کسی با شما صحبت کند یا چیزی از شما بپرسد خیلی ناراحت می‌شوید؟

۴) زمانی که دیگران در مورد کار کردن شما و درگیر بودن‌تان با کار می‌گویند، ناراحت می‌شوید؟

۵) احساس می‌کنید که باید هر زمان چند کار را با هم انجام بدهید تا به همه کارهای‌تان برسید؟

۶) زمانی که کار نمی‌کنید احساس گناه دارید؟

اگر به هر یک از این سوالات پاسخ بلی دادید یعنی اینکه ممکن است دچار این اعتیاد خطرناک باشید.

● نشانه‌های این اعتیاد

خب طبیعی است که کار کردن خوب است و نمی‌توان انسانی را که هیچ کاری انجام نمی‌دهد انسان کاملی دانست، کار کردن چیزهای زیادی به انسان می‌آموزد و باعث می‌شود او بیشتر ارزش زندگی و معناهای چند بعدی آن را دریابد. کار کردن است که باعث می‌شود انسان در زندگی هدف داشته باشد و دارای درآمد شود. بدون کار کردن زندگی روزمره انسان یکنواخت و بی‌هیجان و بی‌هدف می‌شود. تقریبا همه انسان‌ها به محل کار خود علاقه‌مند می‌شوند و محل کار خود را بخشی از زندگی روزمره خود می‌کنند و با همکاران خود ارتباط دوستانه و عاطفی پیدا می‌کنند. اما چقدر کار کردن مفید است و چقدر کار کردن می‌تواند روابط انسانی و شخصی را تحت تاثیر قرار دهد و خراب کند؟ خب برای مثال اگر احساس می‌‌کنید که در کار خود در مسیر پیشرفت هستید اما در رابطه فردی و مثلا در ازدواج خود دچار مشکلات بیشتر هستید این می‌تواند به معنای آن باشد که کار شما برای شما مشکل‌زاست. برای آنکه متوجه شوید که آیا روابط شخصی‌تان را تحت تاثیر شغل خود قرار دارد به این نشانه‌ها توجه کنید:

- از فردی سوال می‌کنید اما به پاسخی که او می‌دهد توجهی نمی‌کنید چرا که فکر و ذهن خودتان جای دیگری است.

- وقت بسیار کم یا هیچ‌ وقتی را به نیازها و درخواست‌های کسانی که برای شما عزیز هستند، اختصاص می‌دهید.

- مراسم مهم و سالگردهای مناسبتی مثل جشن تولدها، سالگرد عروسی‌ها و نامزدی‌ها و مسایلی مشابه در مورد عزیزان و اعضای خانواده‌تان را فراموش می‌کنید.

- برای شما جایگاه شغلی‌تان و پیشرفت در کار مهم‌تر از روابط‌تان با والدین، نامزد یا همسرتان است.

- همسر، نامزد یا فرزندان شما دایما مجبور هستند غیبت‌های شما را در مراسم و مسایل اجتماعی توجیه کنند.

- زمانی که در خانه هستید احساس می‌کنید که بی‌هدف و بی‌حوصله هستید.

اگر این نشانه‌ها را می‌بینید باید نگران شوید چرا که اعتیاد شما به کار ممکن است روابط شخصی و اجتماعی شما را دچار مشکل کند و حتی آنها را به خطر بیندازد. شاید بسیاری از آنهایی که اعتیاد به کار پیدا می‌کنند این توجیه را داشته باشند که به خاطر آنهایی که دوست دارند این همه کار می‌کنند اما این واقعیت ندارد چرا که اصلی‌ترین درخواست افراد مورد علاقه آنها این است که آنها این‌قدر کار نکنند.

● راه‌هایی برای حل مشکل

شاید بهترین شیوه برای برخورد با این مساله این باشد که از خودتان بپرسید که چرا این کار را انجام می‌دهید؟ یعنی از خودتان بپرسید که هدف‌تان از این همه کار کردن چیست؟ از نظر من هدف‌های اصلی زندگی پیروی از فرامین خداوند و کمک به سایر انسان‌هاست. حالا از خودتان بپرسید که هدف شما از زندگی چیست؟ به دست آوردن ثروت بیشتر یا اعتبار اجتماعی بالاتر؟ اگر هدف شما اینها باشد قطعا خودتان هم با کمی تفکر پی خواهید برد که هیچ‌کدام از اینها نمی‌تواند جای سلامت روحی و جسمی شما را بگیرد یا ارزش از دست دادن نزدیکان و افرادی که به آنها علاقه‌مند هستید را داشته باشد. اگر احساس می‌کنید که افرادی که دوست دارید و به حضور آنها نیازمند هستید شما را درک می‌کنند به این هم فکر کنید که شاید اشتباه کنید. وقتی اطرافیان شما مثلا به شما می‌گویند:«تو فقط به صورت فیزیکی اینجا هستی اما فکرت جای دیگر است.» این یعنی اینکه آنها از لحاظ روحی و احساسی دچار کمبود هستند. و آنها جدا از اینکه بسیاری از ساعات روز کاملا شما را ندارند، وقتی هم شما در کنار آنها هستید تمام وجود شما در کنارشان نیست و این می‌تواند زنگ خطر را به صدا دربیاورد. در واقع می‌توان گفت که این چنین جملاتی گام اول از دست دادن عزیزان و افرادی که دوست دارید است اما چه کار می‌توانید بکنید تا از وقوع چنین حادثه‌ای پیشگیری کنید؟ اینها نکته‌هایی هستند که حتما باید به خاطر داشته باشید.

۱) اگر واقعا از ایجاد مشکل در روابط شخصی و خانوادگی خود نگران هستید (بر اثر مشغله کاری زیاد) حتما با یک متخصص روانشناس و مشاور صحبت کنید.

۲) به این نکته فکر کنید که هر روز فقط ۲۴ ساعت است و هر یک دقیقه بیشتر به کار فکر کردن یعنی یک دقیقه کمتر در خانه بودن یا یک دقیقه کمتر همراه فکری اعضای خانواده بودن (یک نصیحت مهم، برای کارتان برنامه‌ریزی کنید تا حتما طی هشت ساعت همه کارهای شغلی‌تان به پایان برسد، پس از آن به خانه یا نزد اعضای فامیل و دوستان خود بروید، تلفن همراه و کامپیوتر خود را هم روشن نکنید و فقط با آنها معاشرت کنید).

۳) این یادتان باشد که هر ارتباطی نیازمند وقت گذاشتن است. شما ممکن است ۳۰ یا ۴۰ سال فرزند مادرتان بوده باشید اما این به آن معنی نیست که نباید برای آنها وقت بگذارید. اگر ۱۰ سال است که با همسرتان ازدواج کرده‌اید باید بدانید که حالا باید بیشتر از سال اول ازدواج برای آنها وقت بگذارید.

۴) به این نکته باور داشته باشید که اعتیاد شما به کار بر تمام روابط شخصی و اجتماعی شما تاثیر خواهد گذاشت. (البته همه آنهایی که معتاد به کار هستند برخلاف این مساله فکر می‌کنند و باور نمی‌کنند که همسر یا فرزندان یا والدین یا دوستان آنها در نهایت آنها را رها کنند، حتی آنها فکر می‌کنند که این افراد باید قدردان آنها هم باشند، اما اگر خوب فکر کنید، می‌بینید که این طرز فکر درست نیست و در نهایت معتادان به کار تنها خواهند ماند).

۵) وقتی با کسانی که به آنها علاقه دارید، هستید حتما تمام وجود خودتان را به آنها اختصاص دهید. به حرف‌های آنها به دقت گوش بدهید با آنها مشورت کنید، برایشان وقایع روز را تعریف کنید و از آنچه انجام داده‌اند بپرسید و در مورد برنامه‌های آینده خودتان و آنها صحبت کنید.

۶) این نکته یک شعار نیست، یک واقعیت است: در هر چیزی رعایت اعتدال لازم است، حتی در کار کردن.

ترجمه: بهنود صفوی