پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

توکل به خدا بهترین روش در برابر مشکلا ت


توکل به خدا بهترین روش در برابر مشکلا ت

توکل به خداوند متعال و اعتماد به لطف و مرحمت او در تمام حوادث زندگی می تواند به عنوان سپری در مقابل مشکلا ت تلقی شود

توکل به خداوند متعال و اعتماد به لطف و مرحمت او در تمام حوادث زندگی می تواند به عنوان سپری در مقابل مشکلا ت تلقی شود. از این رو ، روانشناسان آن را یک روش مقابله ای می دانند. علمای اسلا می به اهمیت توکل در درس خواندن تاکید نموده اند و دانشجویان را به توکل ترغیب نموده اند. چون درس خواندن را یک چالش مداوم مشکلا ت می بینند.

حال بایستی دید که توکل به خداوند متعال چیست و چگونه دانشجویان و دانش آموزان را در حل مشکلا ت کمک می کند، و نحوه ایجاد نگرشی که منجر به رفتار متوکلا نه در دانشجویان می گردد کدام است؟

توکل چیست؟

توکل عبارت است از نگرش و حالتی که موجب می شود شخص در تمام کارهایش به خداوند متعال اعتماد کند و این اعتماد در دل او آرامشی ایجاد می کند که در اثر حوادث زندگی دچار لغزش و شک و تردید نمی گردد، اساس نگرش توکل مدارانه از همان آغاز کودکی در خانواده ریخته می شود و با توجه به غنای محیطی و تجربیات دوران کودکی، این حالت، غنا و تحول پیدا می کند.

شخص متوکل از هر چه غیر خداست نظر و امیدیش را بر می دارد و ذهن او متوجه و معطوف خداوند می گردد. البته ایجاد این حالت به هیچ وجه منجر به عدم استفاده از اسباب و وسایل ظاهری برای رسیدن به هدف نمی گردد، بلکه امید و اعتماد او به خداوند است نه به اسباب و وسایل ظاهری.

انسان متوکل در حین اینکه از اسباب و وسایل زندگی در رسیدن به هدف استفاده می کند، بر این باور است که خداوند متعال مطلوب او را یا از طریق این وسایل ظاهری و یا از طریق دیگری که او تصورش را نمی کندبه او خواهد داد.

توکل به عنوان روش موثر مقابله با مشکلا ت زندگی

اگر انسان در حین مواجهه با مشکلا تی که از توان او خارج است باور داشته باشد که خداوند مهربان در کنار اوست و او را راهنمایی می کند، دچار پریشانی و ترس و اضطراب نخواهد شد. چنین فردی به جای هراس و خودباختگی با خیال آسوده در مورد حل مشکلا ت فکر می کند و از ظرفیت فکری خود بهترین استفاده را می برد.

● برای داشتن رفتار متوکلانه لازم است که به شش اصل زیر ایمان داشت:

۱) بایستی اطمینان حاصل کنیم، خداوند کریم که از رگ های گردنمان به ما نزدیکتر است به ما لطف و عنایت دارد و هیچ لحظه ما را به خود وا نمی گذارد.

۲) بایستی معتقد باشیم که خداوند حکیم است و صلا ح ما را بهتر از خودمان می داند. ای بساپای بندهای ما لحظه ای بوده و برمبنای تمایلا ت لحظه ای ما تنظیم شده باشند و از دور اندیشی لا زم برخوردار نباشند. ولی اعتماد به لطف خدا و اعتماد به حکمت او باعث می شود که ما به اتفاقات زندگی با دیده باز نگریسته و معنایی را که در ورای اتفاقات و حوادث زندگی وجود دارد ملا حظه نمائیم. این حالت در زندگی، موجب می شود که ما تسلیم رضای خداوندی شویم و از بسیاری از تنش های غیرضروری درامان باشیم.

۳) به قدرت خداوند اعتقاد داشته باشیم و بدانیم خداوند ناظر تمام حوادث و اتفاقات می باشد، و هیچ امری صورت نمی گیرد مگر به اذن و مشیت او و اوتوان برآوردن تمام نیازها و خواست های ما را دارد. این اعتقاد به قدرت و تدبیر حضرت حق ما را در توکل نمودن به خداوند متعال استوارتر می گرداند.

۴) اعتقاد داشته باشیم، خداوند به تمام خواست ها و دعاهای ما پاسخ می دهد و خواست های مارا مستجاب می کند، اگر او را در سختی بخوانیم ما را بدون پاسخ نخواهد گذاشت.

۵) تلا ش و کوشش متعهدانه و خستگی ناپذیر درراه رسیدن به هدف داشته باشیم. فرد متوکل با نگرش مثبتی که نسبت به نتیجه عمل خود دارد، با کوشش زایدالوصفی در راستای هدف خود کوشش می کند و این کوشش برخاسته از تکیه گاه استواری است که در آن هیچ گونه شکستی را نمی توان تصور نمود.

فرد متوکل علا وه بر این که به این عنصر اصلی توکل(کوشش برای رسیدن به هدف) ایمان دارد و آن را مهم و اساسی می داند از لحاظ عاطفی نیز نیروهای خود را منسجم و یک پارچه نموده و فقط به هدف می اندیشد و از شکست و نتیجه ناخوشایند، نمی هراسد چون مطمئن است که تکیه کننده به خداوند متعال هرگز شکست نمی خورد. این ایمان به موفقیت موجب رسیدن او به هدف می گردد. همان اصلی که روانشناسان آن را اثر انتظار می نامند و معتقدند که اگر ایمان به موفقیت داشته باشیم و در انتظار موفقیت باشیم به احتمال زیاد موفق خواهیم بود.

۶) بار زندگی خود را به خداوند متعال بسپاریم و با تفویض امور به او به آرامش برسیم. یکی ازمسایلی که ذهن را خسته و فرسوده می کند درگیر شدن با مسائلی است که ظاهرا راه حل فوری و مستقیم ندارد، مثل مواجهه با بیماری های صعب العلاج شخصی و مشکلا ت پیچیده خانوادگی، اختلا فات شدید خانوادگی، مشکلا ت شغلی و اجتماعی که در برخی مواقع برای بعضی افراد طاقت فرسا می باشد. افراد اگر اشتغال ذهنی بیش از حد به این مسائل ظاهرا لاینحل داشته باشند دچار اضطراب، افسردگی، بی خوابی و سایر عوارض ناخوشایند می شوند.

ولی افراد متوکل زمانی که احساس کردند مشکلات زندگی بر شانه های آنها سنگینی می کند، مشکل را به خدا سپرده و خود را از فشارهای روانی آزاد می سازند. این افراد مطمئن هستند که خداوند آنها را در حل مشکلات کمک خواهد کرد. این کناره گیری و واگذاری موقت امر به خداوند نه تنها از بار ذهن خودآگاه می کاهد و نمی گذارد که ذهن آدمی خسته و فرسوده گردد، بلکه به روان ناهوشیار (ناخودآگاه) نیز مجال می دهد که به راحتی دنبال راه حل های لازم بگردد. توجه به شش اصل فوق نه تنها به افراد، قدرت و شهامت لازم برای اقدام به کارهای مهم را می دهد و آنان را جرات می بخشد تا در تغییر زندگی خود گام های موثر بردارند واز عوض شدن و تغییر روند زندگی نهراسند، بلکه از اضطراب ها، هراس ها و دلشوره های بسیاری نیز آنان را باز می دارد و در نهایت انرژی چنین افرادی صرف مبارزه با نگرانی ها و اضطراب های ناشی از عوامل زندگی نمی گردد، بلکه صرف حل مشکلات واقعی زندگی می شود.

نویسنده : محمد کفاشیان