سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
آیا قرآن خاص زمان نزول است
آیا قرآن از فرهنگ عصر و مکان خود تاثیر گرفته است؟ مثلاً اگر جای دیگری نازل میشد به جای خرما و شتر چیز دیگری در قرآن میآمد؟
پرسش هایی از این قبیل این روزها از طرف افراد شبهه پراکنی که خود را روشنفکر معرفی می کنند بسیار مطرح می شود و این ها با این ترفندها در صدد هستند که معارف والای اسلام و قرآن را زیر سؤال ببرند تا بهتر بتوانند در راستای اهداف خود به جامعه جهت دهند و باید گفت این ترفند متأسفانه بر روی کسانی که آگاهی چندانی در مورد دین و قرآن ندارند کارگر افتاده است و ما باید به هوش باشیم که این تأثیر پذیری عده ای مربوط به بی سوادی و بی اطلاعی خود ایشان است و نه خلل و نقص در دین مبین اسلام .
باید دقت شود که گاهی در طرح یک بحث، با خلط مبحث ظریف و جا به جایی یک واژه که شاید ابتدا زیاد هم مهم به نظر نرسد، یک معنای کاملاً انحرافی و غلط را بیان و القا میکنند، که از جمله همین واژهی «تأثیر پذیری» به جای واژههای چون «انطباق، هماهنگی و ...» است.
به عنوان مثال: اگر منظور از سؤال این باشد که در هر حال آیات الهی در هر دینی منطبق با زبان پیامبر آن دین و هماهنگ و مفهوم قوم مخاطب و محیط رسالتش (محدود و یا جهانی) نازل میگردد، درست است و حرف جدیدی نیست. چنان چه خداوند متعال خود در کلام وحی میفرماید:
«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ فَیُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ» (ابراهیم -۴)
ترجمه: هیچ پیغمبری را جز به زبان مردمش نفرستادیم، تا (احکام را) برای آنان بیان کند، و خدا هر که را بخواهد گمراه، و هر که را بخواهد هدایت مینماید، و او عزیز و حکیم است.
بالاخره پیامبران از آسمان نازل نمیشوند و در بین اقوام زندگی کرده و مبعوث میگردند و بدیهی است که هر قومی زبانی و فرهنگی دارد که پیامبرش به آن زبان سخن میگوید و به آن فرهنگ آشنایی کامل دارد و اولین مخاطبین هر پیامبری نیز قوم خودش هستند و نه اقوام دیگر و سپس به موجب گسترهی شعاع مأموریت الهی، اقوام دیگر را شامل و در نهایت دین جهانی میگردد.
اما به این معنایی که ذکر شد، «تأثیر پذیری» نمیگویند. تأثیر پذیری وقتی صورت میپذیرد که کلام یا فعل متأثر از چیزی باشد و کلام وحی فقط متأثر از علم، حکمت و ارادهی الهی است، نه متأثر از هیچ چیز دیگری و از جمله فرهنگ یک قوم. که اگر چنین بود آداب و سنن آن قوم مثل بتپرستی، دختر کشی، لجن خواری، قمار، پسر خواندگی و ... را رد نمینمود. و معارف و احکامش را نیز منطبق با فرهنگ و نیازهای یک قوم صادر می نمود و نه منطبق بر عقل و فطرت بشر در تمامی اعصار و خود نیز محدودهی رسالت را تعیین مینمود. چنان چه به یکی فرمود: تو مخصوص قوم لوط هستی، به دیگری فرمود: مخصوص بنی اسرائیل هستی ... و به آخری فرمود که جهانی و برای همگان در همهی اعصار هستی.
آنها که مدعی میشوند قرآن کریم متأثر از فرهنگ قومی محیط بوده است، در اصل میخواهند وحی بودن آن را منکر شوند تا بتوانند در نهایت خالق حکیم را انکار کنند. پس برای آنها هیچ پاسخی در این باره مفید و حتی لازم نمیباشد، بلکه باید در اصل مبحث توحید بحث شود، که آیا اساساً جهان آفریدگار حی، علیم، حکیم و قادری دارد یا خیر؟ این آفریدگار هدایت هم میکند و یا همه را رها کرده است و ...؟
خداوند در آیة ۱۲۵ سورة انعام میفرماید: «... خداوند هر که را خواهد گمراه کند، سینة او را آنچنان تنگ میکند که گویا میخواهد به آسمان برود»لذا شاهدیم که مطرح کنندگان این گونه شبهات، فقط روی مثالها تکیه میکنند، در صورتی که در قرآن کریم مباحث اعتقادی، فلسفی، عرفانی، حقوقی، اجتماعی، سیاسی و ... بسیاری مطرح شده است و در برخی از مسائل نیز مثال آورده شده است و مثال نیز فقط مختص به «شتر» نبوده که بگوییم عربی است. هر چند که شتر نیز مختص سرزمینهای عربی نیست و همگان آن را میشناسند. بلکه از عنکبوت، مورچه، مگس، زنبور، الاغ، گاو، پشه، خورشید، نور، ماه و ... نیز مثال آورده شده است که عمومیت دارد و تعداد این مثالها و جامعیت آنها نیز بسیار بیشتر از مثال به «شتر» است. بله، البته که قرآن مثالی از یک حیوان که فقط عدهای خاص آن را دیده باشند (مثل ماهی سفید که مخصوص دریای خزر است یا کوسهی دریای مدیترانه یا خرس قطبی) نمیآورد و حتی چنان چه بیان شد حتی مثال از «شتر» در آن برای همگان آشنا است. آیا کشورهای آسیایی فاقد شتر هستند یا آمریکایی یا اروپایی یا خاور دور مثل چین؟! حالا یک جا کمتر است و یک جا بیشتر. ولی کدام ملتی در جهان وجود داشته یا دارد که به هیچ وجه از پوست، گوشت، شیر و پی شتر استفاده نکرده باشد؟!
● مثال های قرآنی ، با حکمت بیان شده اند !
اما آنان که اینگونه بهانه را مطرح میکنند، در میان همهی مثالهای قرآنی فقط «شتر» را انتخاب میکنند که بگویند: قرآن عربی است و نتیجه بگیرند که یا اصلاً از طرف خداوند نیست و یا دست کم فقط مخصوص به محیطهای عربی و اعراب است. در صورتی که نه شتر مختص به اعراب است، و نه مثالهای قرآنی محدود به شتر است و نه «مثل به شتر» دلیل بر وحی بودن یا نبودن، یا منطقهای یا جهانی بودن اسلام میباشد.
البته چنان چه بیان شد، مثالهای دیگری نیز در قرآن کریم وجود دارد که به مراتب بیشتر است. اگر اینان فقط به مثال بسنده میکنند و هیچ مطلب و مفهوم دیگری را نمیفهمند، چرا مثالهای دیگر را بیان نمیکنند. به مثال به دو نمونهی ذیل دقت شود:
«مَثَلُ الَّذینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ» (العنکبوت - ۴۱)
ترجمه: مثل کسانی که به جای خدا اولیایی دیگر اتخاذ میکنند مثل عنکبوت است و خانه ساختنش و به درستی سستترین خانهها خانه عنکبوت است اگر بدانند.
«مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ» (الجمعة - ۵)
ترجمه: وصف حال آنان که تحمل (علم) تورات کرده و خلاف آن عمل نمودند در مثل به حماری (الاغی) ماند که بار کتابها بر پشت کشد (و از آن هیچ نفهمد و بهره نبرد) آری قومی که مثل حالشان این است که آیات خدا را تکذیب کردند بسیار مردم بدی هستند و خدا هرگز ستمکاران را (به راه سعادت) رهبری نخواهد کرد.
● خداوند در مثل زدن اِبایی ندارد !
در هر حال خداوند از هر چه که بخواهد مثل میزند و در مثل زدن نیز هیچ ابایی ندارد و هر کس که عنادی نداشته باشد با مثلی روشنتر و آگاهتر میشود و آنان که عناد دارند، حتی بحثهای عقلی نیز در آنان کارساز نیست، چه رسد به مثلها:
«إِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثیراً وَ یَهْدی بِهِ کَثیراً وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقینَ» (البقره - ۲۶)
ترجمه: خدا از این که به پشه و یا کوچکتر از آن مثل بزند شرم نمیکند مؤمنان چون آن را بشنوند میدانند که درست است و از ناحیه پروردگارشان است، ولی کافران گویند خدا از این مثل چه منظور داشت بسیاری را با آن هدایت و بسیاری را به وسیله آن گمراه میکند ولی جز گروه بدکاران کسی را بدان گمراه نمیکند.
۱) از امام صادق ـ علیه السلام ـ سؤال شد که چرا قرآن با تکرار و درس و نشر جز تازگی اثر دیگری نمیپذیرد؟ حضرت فرمود: تازگی قرآن برای آن است که خدای تبارک و تعالی آن را برای زمان موقّت یا مردم خاص نفرستاده و چون همیشگی و همگانی است، در هر زمان جدید است، و در نزد هر مردمی تا روز قیامت شیرین و پر جذبه است
▪ پاسخ:
دلیلهای زیادی را میتوان آورد که قرآن جاودانه و برای تمام زمانها بوده و مخصوص یک زمان نمیباشد:
۱) خطابات عام قرآن: بسیاری از آیات قرآن خطابهایی دارد که برای تمام مردم و هر مکلفی میباشد. مانند «یا ایها الذین آمنوا: ای کسانی که ایمان آوردهاید»۱ و «یا ایها الناس: ای مردم»۲ و «یا ایها الانسان: ای انسان».۳
۲) طرز بیان قصههای قرآن: در قرآن داستانهای فراوانی از پیامبران و امتهای گذشته ذکر شده، ولی چون هدف قرآن هدایت انسانهاست، این داستانها را به طور کامل و مرتب بیان نکرده و آنچه را برای هدایت مفید بوده، آورده است تا بندگان از آن جریانات پند گیرند. بنابراین نمیشود گفت این جریانات برای گذشته بوده و ربطی به آینده ندارد، پندگیری از یک جریان برای همیشه است.
۳) آیاتی که قرآن را جاودانه معرفی میکند: قرآن کتابی جهان شمول است و اختصاصی به زمان، مکان، نژاد، آداب و سنن خاص ندارد؛ زیرا قرآن خود را چنین معرفی مینماید: «ان هو الا ذکری للعالمین»۴ قرآن جز یک پند برای عالمیان نیست. «نذیراً للبشر»۵ بیم دهنده تمام انسانها است. لازمة این کلیّت و دوام و نیز نیازمندی همیشگی بشر به آن، این است که هیچ گاه گرد کهنگی بر آن نشیند و همیشه تازه باشد.
۴) روایات: از روایات استفاده میشود، محتوای قرآن کریم به گونهای تنظیم شده تا همانند سفرهای همگان در هر عصری بر سر آن بنشینند، و از نعمتهای معرفتی آن استفاده برند: ۱ـ از امام صادق ـ علیه السلام ـ سؤال شد که چرا قرآن با تکرار و درس و نشر جز تازگی اثر دیگری نمیپذیرد؟ حضرت فرمود: تازگی قرآن برای آن است که خدای تبارک و تعالی آن را برای زمان موقّت یا مردم خاص نفرستاده و چون همیشگی و همگانی است، در هر زمان جدید است، و در نزد هر مردمی تا روز قیامت شیرین و پر جذبه است.۶
۵) امام باقر ـ علیه السلام ـ همیشگی بودن قرآن را به همواره بودن دو اختر فروزان، خورشید و ماه تشبیه نموده، میفرماید: «قرآن همانند خورشید و ماه همیشه در جریان است، و زندگی انسانها را تا پایان دنیا روشن میسازد.۷
۶) باطن داشتن قرآن کریم: قرآن علاوه بر ظاهر، دارای باطن است. و ظاهر قرآن همان دلالت ظاهری قرآن است که از قرائن، از جمله شأن نزول آیه به دست میآید و جنبة خصوصی دارد؛ ولی باطن قرآن با قطع نظر از قرائن موجود، برداشتهایی کلی است که از متن قرآن به دست میآید، و همه جانبه و جهان شمول است، لذا پیوسته مانند جریان خورشید و ماه در جریان است. اگر چنین نبود قرآن از استفاده دائمی ساقط میگردید. لذا همین برداشتهای کلی و جهان شمول است که تداوم قرآن را برای همیشه تضمین کرده و آن را همواره زنده و جاوید نگاه داشته است.۸ و اگر چنین نبود میبایست با از بین رفتن گروهی، آیة مخصوص آنها نیز باطل میشد.امام باقر ـ علیه السلام ـ میفرماید: «اگر آیهای درمورد قومی نازل شود و آن قوم بمیرد، آیه هم میمیرد، و برای قرآن چیزی باقی نمیماند، ولی قرآن تا آسمان و زمین باقی است، جریان دارد. پس بنابراین باید از قرآن معنایی به دست آورد که برای عموم افراد تا قیامت باشد. برای روشن شدن مطلب، یک نمونه از قرآن آورده می شود:
▪ بتپرستی: اولاً: بتپرستی مخصوص زمان پیامبر اکرم (ص) نبوده، زیرا هم اکنون تعداد زیادی از افراد در کشورهایی چون ژاپن، هند و ... بتپرست هستند ثانیاً: بتپرستی در هر زمانی جلوهای دارد، در آن زمان چوب و سنگ بود، و هماکنون صورتهای دیگری چون دنیاپرستی، پولپرستی، مقامپرستی و... دارد.۹
امام باقر ـ علیه السلام ـ همیشگی بودن قرآن را به همواره بودن دو اختر فروزان، خورشید و ماه تشبیه نموده، میفرماید: «قرآن همانند خورشید و ماه همیشه در جریان است، و زندگی انسانها را تا پایان دنیا روشن میسازدنتیجه گیری :
اما این که قرآن در رابطه با آینده سخنی ندارد، باید گفت: کتابهایی که اعجاز قرآن را بیان کردهاند، یک بخش را اختصاص به اعجاز علمی دادهاند که قرآن مطالبی را بیان کرده که برای آن زمان مشخص نبود، و بعداً با پیشرفت علم معنای آیه خوب روشن شده است، مانند دشواری تنفس با افزایش ارتفاع که امروزه، علم به آن رسیده است.۱۰ خداوند در آیة ۱۲۵ سورة انعام میفرماید: «... خداوند هر که را خواهد گمراه کند، سینة او را آنچنان تنگ میکند که گویا میخواهد به آسمان برود.»
● معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱) عبدالله جوادی آملی، تفسیر موضوعی (قرآن در قرآن)، (قم؛ اسراء ۱۳۷۸)، ج ۱،ص ۲۷۷ تا ۳۴۹، بخش جاودانگی قرآن.
۲) مرتضی مطهری،خاتمیّت، (تهران؛ صدرا، ۱۳۶۴). ص ۱۵۲ تا ۱۶۴ و قسمتهای دیگر.
۳) محمد هادی معرفت،علوم قرآنی، (قم؛ مؤسسة فرهنگی تمهید، ۱۳۸۰)، صص ۴۱۴ تا ۴۳۱.
۴) ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه (دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۸)، ج ۵، ص ۴۳۵، ج ۸، ص ۲۲۷، ج ۱۰، ص ۱۱۹، ج ۱۱، ص ۱۸۳؛ ج ۱۸، ص ۳۸۹؛ ج ۱۹، ص ۱۷؛ ج ۲۳، ص ۲۶۶.
پینوشتها :
۱ - ر.ک: بقره/۱۰۴، ۱۵۳، ۲۷۲ و آل عمران/۱۰۰، ۱۰۲ و نساء/ ۱۹،۲۹.
۲- بقره/ ۲۱ و نساء/۱ و یونس/۲۳ و حج/۵ و فاطر/۵ و حجرات/۱۳ و ...
۳- ر.ک: انفطار/۶ و انشقاق/۶.
۴ - انعام/ ۹۰.
۵- مدثّر/ ۳۶.
۶- به نقل از: جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، قرآن در قرآن، قم، انتشارات اسراء، ۱۳۷۸، ج ۱، ص ۳۱۳.
۷- همان.
۸- ر. ک: معرفت، محمد هادی، التمهید، قم، جامعة مدرسین حوزة علمیّة، بیتا، ج ۳، ص ۲۹.
۹ ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۸، ج ۸، ص ۲۶۰.
۱۰- معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص ۴۲۵.
فرآوری: محمدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست