دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا

فضایل اخلاقی در پرتو ایمان الهی‏


فضایل اخلاقی در پرتو ایمان الهی‏

فضایل اخلاقی آن قدر زیاد است که قابل شمارش نیست. تمام حکما و علمای علم اخلاق متفقند که فضیلت اخلاقی و رئوس ملکات ارجمند انسانی منحصر در همین صفات چهارگانه است: حکمت، عفّت، شجاعت …

فضایل اخلاقی آن قدر زیاد است که قابل شمارش نیست. تمام حکما و علمای علم اخلاق متفقند که فضیلت اخلاقی و رئوس ملکات ارجمند انسانی منحصر در همین صفات چهارگانه است: حکمت، عفّت، شجاعت و عدالت. فضیلت و شرافت و امتیاز بشر از تمامی موجودات به وجود این صفات چهارگانه است و هر کجا فخر و شرف و سیادتی نمایان است از پرتو همین ملکات ارجمند پدید گشته نه از حسب و نسب یا عناوین دیگر، کسی به آباء و اجداد خود افتخار می کند لابد از جهت فضیلت و اخلاق نیکی است که متصف به وی بوده اند، زیرا شرافت و سعادت بشر منحصر به همین فضایل اخلاقی است و اینک رئوس ملکات که جامعه تمام فضایل و منشأ ارجمند انسانی است:‏

نخستین فضیلت و ملکه ارجمندی که بشر را ار تمامی موجودات امتیاز می دهد "حکمت" است و چنان که د رمحل خود معرفی کرده اند: حکمت علم به حقیقت موجودات است از حیثیت وجود آنها، به عبارت دیگر حکمت عبارت از علم و معرفت نسبت به حق تعالی و امور الهی و شناسایی روح و روان انسانی است و این قسم از حکمت را حکمت نظری گویند که حکمت عملی بر وی مترتب می گردد و با حکمت عملی است که شخص امور معاش و معاد خود را منظم و مرتب می گرداند.‏

و به درستی صلاح و فساد اعمال خود را از هم تمییز می دهد و می فهمد که بین معقولات کدام یک را باید اختیار کند و بر طبق آن عمل نماید و به تعبیر دیگر حکمت دو نوع است: یکی دانستنی و دیگری عمل کردنی. به عبارت دیگر یکی علم و دیگری عمل، کمال قوه علمی این است که نفس شایق و مایل گردد به معرفت و شناسایی امور الهی و همت گمارد بر تحصیل علوم و حکمت تا آنجا که در نتیجه دارای حکمت گردد و حقیقت موجودات را به قدر وسع و طاقت بشریت بشناسد و پس از آن با متانت و استقامت در مقام شناسایی مطلوب حقیقی و غرض کلی که مبدأ و منتهای تمام موجودات است برآید تا آنجا که به مقام توحید رسد و در عداد و شمار اولیای حق تعالی محسوب گردد.‏

دومین فضیلت عفت است که ناشی از فضیلت احساسات است و ملکه عفت وقتی در نفس بروز و ظهور می نماید که انسان احساس خود را تحت حکومت عقل درآیند و اعمال و افعال آنها مطابق تمییز و رای صحیح باشد به طوری که نفس از تحت حکومت قوه شهوانی آزاد گردد.

سومین فضیلت شجاعت است که از فضیلت و کمال قوه غضبیه ناشی می گردد و ملکه شجاعت وقتی در نفس پدید می گردد و ظهور وبروز می نماید که به اشارت و صلاح دید عقل عمل کند و به هر امر مشکل هولناکی که فعل آن جمیل و صبر بر آن نیکو باشد اقدام نماید.

ملکه عدالت پس از آنکه صفات و ملکات سه گانه فوق در نفس انسان پدیدار گردید و به درجه کمال رسید، از آنها ملکه عدالت تولید می گردد، به عبارت دیگر هر گاه تمام قوا و مشاعر تحت حکم عقل در آمد و هر یک از آنها به روش عقلای عمل نمود و اعمال و افعال بر یک قاعده مضبوطی قرار گرفت‎ ‎‏ و این صفتی است که خداوند متعال به آن فرموده است: انّ الله یامر بالعدل.. و همچنین فرموده دادگری کنید که به تقوی نزدیکتر است: اعدلوا هو اقرب للتّقوی..‏گفته شده است که عدل سه شعبه دارد: عدل با خدا، عدل با خود، عدل با حق. حضرت علی (ع) فرمود: خودت را میزان قرار ده به اینکه هر طوری که دلت می خواهد طرف با تو رفتار کند، تو با او رفتار کن و آنچه را برای خودت دوست و یا زشت می داری برای دیگران هم همان ظور باشد و همان را بخواه. و این را هم باید توجه داشت که انسان بادی طرفدار عدل باشد نه عادل و دشمن ظلم باشد نه ظالم. و اینها رئوس فضایل اخلاقی هستند.‏

مینا پرتوی