سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

فضـای خانـواده علت بسیـاری از فـرارهـاسـت


فضـای خانـواده علت بسیـاری از فـرارهـاسـت

دکتر غنچه راهب, مددکار اجتماعی و روان شناس می گوید

«شماره ‌تلفن ۱۲۳ بهزیستی، مراکز اورژانس اجتماعی و گشت‌های سیار سازمان بهزیستی در سطح شهر، شهرداری و... همه و همه وظایف خدمت‌رسانی به گروه‌های در معرض خطر را دارند. ضمن اینکه اگر فردی از خانه فرار کند در صورتی که به مراکز اورژانس اجتماعی مراجعه کند، این مراکز پذیرای او بوده و او را به مراکز بازپروری و مراکز نگهداری سازمان بهزیستی اعزام می‌کنند بنابراین افرادی که دچار آسیب‌های روانی و اجتماعی می‌شوند،..

می‌توانند به کلینیک‌های مددکاری که در سطح شهر وجود دارند مراجعه کنند.» اینها را دکتر غنچه راهب، مددکار اجتماعی و روان‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی عنوان می‌کند. وی که حدود ۷ سال روی دختران فراری و مشکلات‌شان کار کرده است از خطرات فرار از خانه و آسیب‌های بعدی آن می‌گوید.

▪ اگر نوجوانی به شما مراجعه کند و بگوید به دلیل فشارهای زیادی که در خانه وجود دارد قصد فرار از خانه را دارد، شما خانواده وی را در جریان این امر قرار می‌دهید یا اینکه فقط با خودش مشاوره می‌کنید؟

- قطعا با خود فرد که باید مشاوره انجام شود. مشاوره با خانواده وی هم بستگی به ارزیابی‌‌ای دارد که مددکار اجتماعی از موقعیت خانواده انجام می‌دهد. یک زمان هست که می‌بینیم خانواده جنبه پذیرفتن این موضوع را دارد و می‌تواند کمک کند، در این صورت خطر را به آنها گوشزد می‌کنیم و عاملی هم که این خطر را به وجود آورده است را شناسایی و سعی در حل آن می‌کنیم.

اما یک زمان هم هست که مطرح‌کردن این موضوع که دختر شما می‌خواهد از خانه فرار کند، مساله را حادتر و عرصه را برای آن دختر تنگ‌تر می‌کند. در چنین شرایطی با خانواده مشاوره می‌کنیم بدون اینکه قصد دخترشان را بگوییم. از طرفی حواسمان هست که این اتفاق نیفتد. بنابراین باید همیشه در دسترس آن دختر یا فردی که می‌خواهد فرار کند، باشیم تا اگر احساس خطر در وی بالا رفت بتواند سریعا با ما در ارتباط باشد تا مانع از فرارش شویم. این امر هم بستگی به ارتباط بین ما، نوجوان یا جوان و خانواده او دارد. در مجموع منظر نگاه ما برای حل مشکل، هم خانواده و هم خود نوجوان است.

▪ با توجه به اینکه خانواده‌های ایرانی، خانواده‌های متعصبی هستند چطور خانواده را برای پذیرش نوجوان فراری‌اش آماده می‌کنید؟

- ابتدا ما باید بتوانیم علت فرار را شناسایی کنیم. خیلی وقت‌ها علت فرار در خود خانواده قرار دارد. ممکن است خانواده فکر کند دخترش فرار کرده برای اینکه فرضا می‌خواسته با دوست‌پسرش باشد. ولی واقعیت این است که اینطور نیست و دلایل بسیار زیادی برای فرار دختر از خانواده وجود دارد. درواقع رفتارهایی که در خانواده اتفاق می‌افتد، بی‌توجهی‌ها، تبعیض‌ها، تنگ کردن عرصه و... همه و همه زمینه‌هایی برای فرار نوجوان است. بنابراین برای اینکه خانواده را مجاب کنیم این مسائل را در خانه شناسایی کرده و به خانواده می‌قبولانیم که شما خود مقصرید. در این صورت اگر آنها بپذیرند که علت اصلی این اتفاق خودشان هستند با قضیه منطقی‌تر برخورد خواهند کرد.

به هرحال هر کسی ممکن است دچار خطا و اشتباه شود باید دید اشتباهی که انجام شده است، این دختر یا پسر فراری را به کجا می‌کشاند. درواقع نپذیرفتن خانواده و طرد کردن فرزندشان از خود باعث می‌شود که او برای همیشه در جامعه‌ای رها شود که برای او مشکل‌ساز است و کمتر خانواده‌ای می‌خواهد که فرزندش به طور کامل از دست برود و ته چاهی باشد که دیگر هرگز راه برگشتی ندارد. پس با روشن کردن عواقبی که اگر فرزندشان را نپذیرند چه مسایل و مشکلاتی برای او به وجود خواهد آمد، خانواده را پذیرای فرزندشان می‌کنیم. موضوع بعدی این است که بتوانیم خانواده و دختر را به لحاظ عاطفی به هم نزدیک کنیم.

البته قطعا با یک جلسه این اتفاق نمی‌افتد و شاید چند جلسه نیاز باشد تا روی خانواده و نوجوان فراری کار کنیم تا این اتفاق بیفتد و پذیرش حاصل شود. دلخوری‌ها از بین برود و ارتباطی عاطفی برقرار شود. نکته دیگر این است که خیلی وقت‌ها خود کودکان فراری نمی‌پذیرند که به سمت خانواده بازگردند. به عنوان نمونه آدرس نمی‌دهند، خودشان را درست معرفی نمی‌کنند و... این هنر مددکار اجتماعی است که بتواند در او نفوذ کند، اعتمادش را جلب کند و به او نشان دهد که توانایی این را دارد که از پس موقعیت برآید، کنترل لازم را در هر شرایطی داشته باشد و بعد تغییرات لازم را به وجود بیاورد.

▪ اگر همین الان نوجوان یا جوانی که قصد فرار از منزل را دارد، مطلب ما را بخواند، شما به‌عنوان یک مددکار اجتماعی چه توصیه‌هایی به او می‌کنید؟

- اولین حرف من این است که بداند که این کار، کار بسیار خطرناکی است و مشکلات عدیده‌ای برای او ایجاد می‌کند. متاسفانه بیرون‌آمدن این بچه‌ها از خانه در مواقع بسیار زیادی منجر به خراب شدن پل‌های پشت سرشان می‌شود. ما در یک فرهنگ کاملا سنتی در حال زندگی هستیم و وقتی دختری فقط یک شب بیرون از خانه می‌ماند برچسب‌های زیادی به او می‌خورد. به هر حال خانواده‌های ایرانی برای آبرویشان و اینکه همسایه‌ها چطور به آنها نگاه می‌کنند اهمیت زیادی قایل هستند.

تمام این مسایل باعث می‌شود در مواقعی، نوجوان فراری به طور کامل از خانواده طرد شود و دیگر هرگز بستر خانواده را تجربه نکند. زمانی که نوجوانی از خانواده فرار می‌کند، شاید آنقدر داغ و ناراحت است که متوجه این نکات نشود که از دست رفتن پیوندهای عاطفی با والدین‌اش می‌تواند بسیار آسیب‌زا باشد ولی وقتی مثلا یک سال یا ۲ سال گذشت و دید که هیچ یک از اعضای خانواده‌اش پذیرای او نیستند این درد برایش پررنگ می‌شود. موضوع دیگر این است که فرار نوجوانان می‌تواند آسیب بسیار جدی‌ای از لحاظ روانی و عاطفی به خانواده‌ بزند. ما والدینی را داشته‌ایم که از داغ فرار فرزندشان از خانه و به واسطه غصه فراوانی که خورده‌اند نهایتا فوت کرده‌اند.

این مرگ هم درد بزرگی برای نوجوان فراری و هم برای سایر اعضای خانواده در پی داشته است و این امر خود مانعی برای برگشت نوجوان به خانه خواهد شد. نکته دیگر این است که فردی که قصد فرار از خانه را دارد به این فکر کند که وقتی از خانه خارج شد به کجا خواهد رفت. خیلی از این افراد خانه‌های مجردی دوستان‌شان را تجربه می‌کنند. این خانه‌ها خیلی وقت‌ها پایگاه و کانونی برای ارتباط‌های جنسی هستند. به این شکل که دختر فراری به واسطه دوستش به فرد سومی فروخته می‌شود و دوستش از این راه پول کسب می‌کند. این هم تجربه بسیار سخت و دردناکی برای این بچه‌هاست. خیلی اوقات دختران فراری اصلا فکر نمی‌کنند که چنین مسایلی در انتظارشان است و بعد از مدتی می‌بینند که تبدیل به برده‌ای شده‌اند که آنها را به راحتی می‌فروشند و به انواع موادمخدر معتادشان می‌کنند. حتی ممکن است به پسری اعتماد کنند و به خاطر او از خانه خارج شوند و بعد ببینند که تمام سرمایه‌ عاطفی و روانی‌شان را گذاشته‌اند و برای یک عشق و دوست داشتن گذرا از خانه خارج شده‌اند ولی بعد به دنبال یک ارتباط جنسی یا حتی چند ماه زندگی در خانه آن فرد در خیابان رها می‌شوند. ممکن است بارداری نامشروع را تجربه کنند، ممکن است به انواع بیماری‌های آمیزشی و HIV مبتلا شده باشند، ممکن است حتی کشته شوند و هیچ‌کس از سرنوشت آنها مطلع نشود. ضمن اینکه مراکز بهزیستی مراکز خوبی هستند اما هرگز نمی‌توانند سرویسی را که به یک فرد سالم اجتماعی داده می‌شود به آنها بدهند.

بنابراین توصیه می‌کنم اگر نوجوان یا جوانی احساس می‌کند که در خانه، عرصه بر او تنگ شده و دلش می‌خواهد از خانه فرار کند، حتما برای مشاوره با فردی که در این زمینه تخصص دارد مانند مددکار اجتماعی، مشاور، روان‌شناس و... اقدام کند. ما در مدارس مشاور داریم. انجمن اولیا و مربیان مشاوران خوبی دارند که می‌توانند از آنها کمک بگیرند و قبل از اقدام به فرار از این افراد مدد بگیرند. ضمن اینکه مراکز اورژانس اجتماعی، خط ۱۲۳، گشت‌های سیار سازمان بهزیستی، شهرداری و... مراکزی است که این افراد می‌توانند به آنجا مراجعه کرده و کمک بخواهند.