دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

فرهنگ و ضرورت بازتولید نمادها


فرهنگ و ضرورت بازتولید نمادها

یکی از عوامل موثر در حفظ و تعالی هر فرهنگ آن است که این فرهنگ بتواند خود را باز تولید کند. در واقع این معنا که فرهنگ (به معنای عام آن) باید خود را باز تولید کند به این جمله تعبیر می‌شود …

یکی از عوامل موثر در حفظ و تعالی هر فرهنگ آن است که این فرهنگ بتواند خود را باز تولید کند. در واقع این معنا که فرهنگ (به معنای عام آن) باید خود را باز تولید کند به این جمله تعبیر می‌شود که: “معارف و ماثر الهی و دینی باید خود را بازتولید نمایند.” این باز تولید در واقع ادامه حیات و یا احیای این معارف و مبانی است. یکی از ابزارهایی که می‌تواند در این امر موثر باشند نمادها هستند. نمادها یا سمبل‌ها جزئی از فرهنگ اقوام و یا نظام‌های معرفتی هستند ودر درون آنها ایجاد می‌شوند.نمادها در درون فرهنگ‌ها ایجاد می‌شوند و از طرفی نمادها خود عامل موثر در حفظ و تحکیم فرهنگ‌ها هستند. اساسا فرهنگ با هر نظام معرفتی دردرجه اول یک سیستم یا نظام هماهنگ است که عامل اصلی حرکت پویایی آن هماهنگی این اجزا است.

حال اگر نهادها به‌عنوان نمای بیرونی و عامل انتقال پیام‌ها کارکرد خود را از دست دهند مسلما پویایی فرهنگ تهدید می‌شود. بررسی نمادها، بازنمایی آنها و فلسفه و معنای آنها خود رشته‌ای علمی است که دارای مبانی ارتباطات مهمی نیز می‌باشد. امروزه آنچه بیشتر در مورد کارکردهای نمادها مورد توجه قرار می‌گیرد، کارکرد انتقال پیام است. چون پیام خود وسیع است، محتوای زیادی را در بر می گیرد و کمیت آن نیز غالبا گسترده است. لذا پیام‌ها از طریق نمادها منتقل می‌شوند. حتی حروف الفبا و فن نوشتن هم نوعی نماد هستند. زبان، رنگ، شکل، ادوات و ... همگی نمادند و منتقل کننده پیام. به‌طور خلاصه هر چه فرهنگی وسیع‌ترو عمیق‌تر باشد نمادهای به کار رفته در آن نیز وسیع‌تر، متنوع‌تر و دارای معنای عمیق‌تر هستند. ویژگی خاص پدیده‌های تاریخی در این زمینه آن است که تا زمانی که این پدیده‌ها زنده هستند نیازمند نمادهای تولیدی خودمی‌باشند و باید دائما کارکرد نمادهای خود را حفظ نمایند. لاجرم این امر می‌طلبد که نمادها در هر زمان و مکانی به‌طور متناسب و در زمینه‌کلی که از معارف مبنایی جدا نمی‌باشند باز تولید بشوند. تولیدات جدید در واقع قالب‌های جدیدند که در یک خط پیوسته به دنبال مراحل قبلی می‌آیند. تحمیلی نیستند، رسمی نیستند، همان معانی کلی معرفتی را تداعی می‌کنند و زبانشان جدید است. واقعه‌ عاشورا و قیام امام حسین در این زمینه یک نمونه شاخص و عالی است. عاشورا دارای پشتوانه عظیم معارف است. معارف الهی و معارف فطری و انسانی ناب واز طرفی در طول تاریخ تشیع، خود منبع عظیم معرفت و علم و تعالی بوده است.

این واقعه به دلایل مختلف تاریخی و تلاش معصومین و علما و ویژگی‌های خاص ارتباطی و زمینه‌های انتقال پیام دارای گستردگی فوق‌العاده‌ای درطول تاریخ و سطح جغرافیا دارد. این‌ ویژگی هاباعث می‌‌شود عاشورا هم نمادهای فراوان و گسترده‌ای داشته باشد و هم عمق معانی این نمادها فوق‌العاده و قابل تامل باشد. مردم در ایجاد نماد و با زتولید به روز آن نقش اساسی و محوری دارند. مخاطب نمادها مردم‌اند. مردمی که هر یک بوم خاص خود را دارند. لذ ا تولید نمادها نیز با رویکردی بومی صورت می‌گیرد و از تکثربرخوردار خواهد بود. لکن این تکثر و تنوع در مولفه‌های شناخت و بازشناسی نمادها همگی در یک بسترمشترک صورت می‌گیرد و باعث می‌شود فهم حداقلی مشترک و درونی در همه مخاطبان درتمام بوم‌ها صورت بگیرد.‌

سارا محمدی نژاد