یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

فلسفه اجتماعی کانت


فلسفه اجتماعی کانت

فلسفه اجتماعی را می توان به معنای بررسی رابطه افراد با موسساتی که قسمتی از بدنه حکومت نیستند و همچنین رابطه افراد با یکدیگر از طریق این موسسات دانست خانواده, نمونه آشکاری از یک موسسه اجتماعی است که مقدم بر فرد است, ولی در عین حال حداقل واجد عناصری است که به واسطه حکومت کنترل نمی شوند

فلسفه اجتماعی را می‌توان به معنای [بررسی] رابطه افراد با موسساتی که قسمتی از بدنه حکومت نیستند و همچنین رابطه افراد با یکدیگر از طریق این موسسات دانست. خانواده، نمونه آشکاری از یک موسسه اجتماعی است که مقدم بر فرد است، ولی ]در عین حال[ حداقل واجد عناصری است که به واسطه حکومت کنترل نمی‌شوند.

دیگر مثال‌ها عبارتند از موسسات اقتصادی‌ای مثل موسسات تجاری و بازارها، موسسات دینی، انجمن‌های اجتماعی و اتحادیه‌های خصوصی که براساس علایق اولیه یا به عنوان یک فعالیت تفریحی محض تاسیس شدند، موسسات آموزشی و دانشگاهی، نظام‌ها و طبقه بندی‌های اجتماعی همچون نژاد و جنسیت و معضلات اجتماعی محلی همچون فقر.

تعداد اندکی از افراد به خودی خود مثالی برای موضوع مورد بحث محسوب نمی‌شوند. کانت حمایت از افرادی از جامعه را که توانایی تکفل امور خود را ندارند، وظیفه شهروندان آن جامعه می‌داند و حتی به حکومت این حق را می‌دهد که این کمک رسانی را ساماندهی کند. (۶:۳۲۶) او تبیینی زیست شناختی از نژاد در مقالات مختلف و همچنین در آثار دوره نقادی خود ارائه می‌دهد و در آنها اظهار می‌کند که دیگر نژادها پست‌تر از نژادهای اروپایی هستند.

امروزه این دیدگاه او نژادپرستانه محسوب می شود و از نهضت اصلاحاتی در آموزش و پرورش که مبتنی بر اصولی است که در کتاب «امیل» (Emile) روسو ذکر شده، حمایت می‌کند. من تفسیر مشروح دیدگاه‌های کانت در مورد همه مسائل مذکور را ذکر نمی‌کنم (زیرا در برخی مسائل کانت بسیار کم سخن گفته و برخی موارد هم ربطی به بدنه اصلی فلسفه او ندارد) بلکه صرفا بر ماهیت فلسفه اجتماعی از نگاه کانت متمرکز می‌شوم.

کانت فلسفه اجتماعی جامعی را در آثار خود ارائه نمی‌کند. کانت در راستای نظریات قانون طبیعی از حقوق طبیعی مربوط به برخی موسسات اجتماعی بحث می‌کند. می‌توان نیمه نخست بخش آموزه حقوق را فلسفه اجتماعی دانست، زیرا کانت در این قسمت ذیل عنوان حق خصوصی از حقوق افراد نسبت به یکدیگر بحث می‌کند.

برخلاف نیمه دوم این بخش که ذیل عنوان حق سیاسی از حقوق افراد نسبت به حکومت می‌گوید. کانت حتی تفاوت میان این دو را نیز به این شکل تشریح می‌کند که متضاد وضعیت طبیعی وضعیت اجتماعی نیست، بلکه شرایط مدنی یا همان حکومت است (۶:۳۰۶). وضعیت طبیعی، جوامع اختیاری؛ یعنی جوامعی که در آنها هیچ التزام پیشینی برای افراد نسبت به ورود به آنها وجود ندارد را نیز شامل می‌شود (که کانت از آنها به طور کلی باعنوان روابط داخلی سخن می‌گوید). این اظهارات کانت محل بحث و تردید است، زیرا او همه انواع مالکیت را پیوسته و وابسته به التزام به شرایط مدنی می‌داند و بحث او درباره ازدواج و خانواده همچون روابط قراردادی و نوعی رابطه مالکیت محسوب می‌شود. بدین‌سان آشکار نیست در شرایطی که روابط مالکیت از پیش‌فرض‌های موسسات اجتماعی است، چگونه بدون شرایط مدنی، موسسات اجتماعی می‌توانند وجود داشته باشند.

رهیافت دیگر به موضوع فلسفه اجتماعی در آثار کانت، در نظر گرفتن این مساله بر حسب فلسفه اخلاق به معنای واقعی کلمه است، یعنی التزامات انسان برای عمل کردن تحت قواعد درست که ذیل عنوان آموزه ارزش از آن بحث شده است. در آموزه ارزش کانت درباره التزامات برای طرح و تحول بسط روابط دوستانه و مشارکت در مراودات اجتماعی بحث می‌کند (۶:۴۶۹-۷۴). کانت در کتاب «دین در محدوده عقل محض» از تحول ارزش اجتماعی اخلاقی که در آن انسان‌ها راه‌حل‌های اخلاقی یکدیگر را از طریق مشارکت در اجتماع اخلاقی کلیسا تقویت کردند، بحث می‌کند.

او همچنین معتقد است موسسات آموزشی که موضوع بحث کتاب «تربیت» (On Pedagogy) اوست، می‌باید به نحوی طراحی و برنامه‌ریزی شوند که اخلاق را در انسان که در وضع طبیعی فاقد خیراخلاقی (moral good) است، طرح و توسعه دهند. فلسفه اجتماعی کانت در این موارد همچون بازوی نظریه ارزش او و نه موضوعی آزاد به خودی خود تلقی می‌شود.

رهیافت سوم به فلسفه اجتماعی در کتاب انسان شناسی از منظری عملی مطرح می‌شود. کانت انسان‌شناسی را به مثابه کاربرد تجربی اخلاق به تصویر کشیده بود، همچون نفس شناسی تجربی به مثابه کاربرد اصول متافیزیکی محض طبیعت. شناخت خصوصیات کلی انسان همانند شناخت خصوصیات جزئیمثل جنسیت، نژاد، ملیت و غیره می‌تواند در تشخیص وظایف دقیق نسبت به دیگر افراد یاری رسان باشد. بعلاوه این گونه شناخت و معرفت می‌تواند در برانگیختن فاعلان اخلاقی برای انجام عمل اخلاقی یاری رسان باشد؛ اما براساس جزییات متن کانت این وعده‌های انسان‌شناسی در کاربرد عملی آن نافرجام می‌مانند. او ارزیابی نقادی کوتاهی را درباره پیشداوری‌ها و فعالیت‌های کلیشه‌ای اجتماعی که برای تحول اخلاقی زیان‌آور هستند ارائه کرده است. نگرش شخصی کانت امروزه به طور کلی جنسیت‌گرا و نژادپرستانه تلقی می‌شود و حتی با نظر همکاران او که مباحث کانت درباره موسسات آموزشی بر رویشان بسیار تاثیرگذاشت، ناسازگار است.

فردریک راشر

منبع: استنفورد

مترجم:‌ سلمان اوسطی