چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

نمونه هایی از زنان دین ستیز در تاریخ اسلام


نمونه هایی از زنان دین ستیز در تاریخ اسلام

برخی معتقدند هر چند نمونه هایی مبنایی و مؤثر از مشارکت سیاسی زنان را در تاریخ اسلام شاهدیم, لکن این تلاش ها حرکتی سلیقه ای و خودسرانه بوده و مورد رضایت خداوند نمی باشد

● دلایل تأیید دین

برخی معتقدند هر چند نمونه هایی مبنایی و مؤثر از مشارکت سیاسی زنان را در تاریخ اسلام شاهدیم، لکن این تلاش‏ها حرکتی سلیقه‏ای و خودسرانه بوده و مورد رضایت خداوند نمی‏باشد. زیرا مسئولیت زنان منحصر به وظایف خانوادگی و رسیدگی به امور منزل و فرزندان است و او بیش از آن وظیفه‏ای ندارد.

با این اعتقاد کلیه آیات و روایاتی که صریحا زنان را موظف به آگاهی و حضور مؤثر در جامعه می‏داند و در برابر رخدادهای جامعه اسلامی مسوول می‏کند، نادیده گرفته شده‏و توجه به سه نکته اهمیت دارد.

الف) بسیاری از فعالیت‏های سیاسی زنان، مستقیما توسط معصوم علیهم‏السلام مورد تمجید قرار گرفته است که به مواردی از آن (که در بخش‏های پیشین ذکر شد) اشاره می‏شود:

▪ وجوب امر به معروف و نهی از منکر برای زنان، در کلام الهی ؛

▪ ستایش پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله زنان برگزیده‏ای را که ابدال نامیده می‏شوند و بدین مقام نرسیده‏اند مگر بواسطه آنکه جامعه اسلامی را راهنمایی و رهبری نموده‏اند؛

▪ وجوب پذیرش ولایت اهل بیت علیهم‏السلام در تمامی امور اجتماعی و سیاسی به زنان؛

▪ مشارکت سیاسی بانوی معصوم حضرت فاطمه زهرا علیها‏السلام ؛

▪ بیعت زنان با پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در عقبه اولی، عقبه ثانی، فتح مکه، بیعت رضوان و بیعت در غدیر خم (شروع خلافت علی علیه السلام) و نیز بیعت زنان با حضرت مهدی (عج) در آغاز قیام آن حضرت؛

▪ هجرت زنان به حبشه و مدینه به امر خداوند و دستور پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و نیز هجرت زنان در آغاز نهضت حضرت مهدی (عج)؛

▪ تمجید پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از سمیه، اولین زن شهید مسلمان که جایگاه او را بهشت معرفی کردند؛

▪ تأیید مبارزه مسلحانه نسیبه با کفار در جنگ احد توسط پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ؛

▪ تأیید و حمایت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از زنانی که در جنگها برای مداوای مجروحان یا آبرسانی به رزمندگان و یا سایر خدمات عازم صحنه جنگ می‏شدند؛

▪ آموزش اخبار سیاسی آینده توسط پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و ائمه علیهم‏السلام به‏ام سلمه، اسماء، ام هانی و بسیاری از زنان دیگر؛

▪ سپردن امانت امامت و مواریث نبوت توسط پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به ام‏سلمه، توسط امام حسین علیه‏السلام به فاطمه بنت الحسین و توسط امام کاظم علیه‏السلام به ام احمد؛

▪ مأموریت چهل زن از شیعیان علی علیه‏السلام جهت مراقبت از فرمانده لشکر مقابل - عایشه - و بازگرداندن او به مدینه؛

▪ عزل حاکمی توسط حضرت علی علیه‏السلام بواسطه گزارشات زنی به نام سوده و سپردن مسئولیت رساندن حکم عزل او توسط این بانو؛

▪ خطابه سیاسی امام حسین علیه‏السلام در منی، خطاب به زنان و مردان و امر به رساندن سخنان ایشان به مسلمان مورد اعتماد؛

▪ حضور زنان به همراه امام حسین علیه‏السلام در قیام کربلا و تأیید این عمل در کلام آن حضرت؛

▪ تمجید و تأئید امام صادق علیه‏السلام از اعتراض آرام زنان بنی هاشم به شهادت امام حسین علیه‏السلام ؛ (این اعتراض بدینگونه واقع شد که تمامی آن زنان جهت زنده نگه داشتن یاد سرور شهیدان، تا سالها از زینت استفاده ننمودند؛

▪ مأموریت یافتن چند زن از سوی امام معصوم علیه‏السلام در عصر اختناق شدید دوران غیبت صغری برای آشنائی مردم با رهبر حقیقی و حجت خدا، چون حکیمه، خدیجه، سوسن، پیرزنی از خادمان امام حسن عسکری علیه‏السلام ، زنی لاغر اندام و زرد چهره در ایام حج و...

▪ مدح امام باقر علیه‏السلام از زنانی که اعضای خانواده خویش را در هنگامه قیام حضرت مهدی (عج) بر علیه سیطره ضلالت جهانی، جهت حمایت از رهبران این قیام گسیل می‏دارند؛

▪ یادآوری امام صادق علیه‏السلام از پنجاه زن که در زمره اصحاب خاص حضرت مهدی (عج) قرار دارند که سیزده نفر از آنان در جنگها به درمان مجروحان و پرستاری بیماران می‏پردازند.

ب) بسیاری از وجوه مشارکت سیاسی زنان به گونه‏ای است که پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله یا امام علیه‏السلام گاه با سکوت خود آن را تأیید می‏کردند و در صورتی که عمل را مورد رضایت خداوند نمی‏دیدند یقینا به دلیل وجوب امر به معروف و نهی از منکر، عدم رضایت خود را ابراز می‏داشتند. از جمله:

▪ سکوت و بعضا تأیید کلامی معصوم، در برابر حضور زنان در میادین جنگ احد، احزاب، خیبر، فتح مکه، جمل، صفین و کربلا؛

▪ سکوت رضایتمندانه پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نسبت به اعتراض زنان در ماجرای قلم و کاغذ؛

▪ سکوت همراه با تأیید دو معصوم بزرگوار - فاطمه علیها‏السلام و علی علیه‏السلام - در مقابل اعتراض ام سلمه و ام ایمن به خلیفه اول در مسئله غصب فدک ؛

▪ سکوت پر مهر علی علیه‏السلام در مقابل تلاش گسترده سیاسی ام سلمه، پس از رحلت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله تا شهادت علی علیه‏السلام ؛

▪ سکوت و تأیید معصومین علیه‏السلام در مقابل نقل احادیث سیاسی توسط زنان که برخی از آنان، دختران یا همسر ایشان نیز بوده‏اند؛

۶ - سکوت علی علیه‏السلام در قبال خطابه‏های حماسی زنانی چون سوده، بکاره هلالیه، ام الخیر، زرقا، عکرشه، ام البراء، ام ذریح در جنگ جمل و صفین؛

۷ - تأیید عملی علی علیه‏السلام نسبت به ام الفضل و همسر هیثم بن اسود که در غزوات جمل و صفین به شکل انتقال اطلاعات و اخبار مربوط به دشمن به آن حضرت انجام وظیفه می‏نمودند.

ج) با توجه به تحسین پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و ائمه علیه‏السلام در برخی موارد، از زنانی که عملکرد سیاسی آنها مورد رضایت ایشان بوده است که به مواری از آن اشاره می‏گردد.

۱) خطاب پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به ام‏سلمه (فعال در امور سیاسی) که می‏فرمایند: «خداوند تو را رحمت کند تو بر طریق نیک هستی و به سوی خیر و نیکی نیز خواهی رفت.»؛

۲) بیان شده که رسولخدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در وصف سه زن فعال در امور سیاسی فرمودند: میمونه، ام الفضل، اسماء سه خواهر با ایمان می‏باشند؛

۳) دعای رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در حق نسیبه بعد از جنگ احد که: «خدایا اینها را در بهشت در زمره دوستان من قرار بده» و در روایتی فرمودند: نسیبه از زنانی است که سعادت یاری حضرت مهدی (عج) را پس از رجعت به دنیا، می‏یابد. که خود نشانگر رضایت خدا از فعالیت‏های سیاسی او می‏باشد؛

۴) ام ایمن از زنان فعال در امر سیاست می‏باشد. در وصف او از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و امام باقر علیه‏السلام نقل شده که: «ام ایمن زنی از زنان بهشتی است.»؛

در مواردی با استفاده از تأییدات پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نسبت به این زنان در جهت بر پا داشتن حقی و یا مبارزه با باطلی، از آنها مدد گرفته می‏شد؛

۵) ستایش امام صادق علیه‏السلام از حبابه والبیه که می‏فرمایند: «آنگاه که مردم در پی معاویه روان بودند حبابه رهبری امام حسین علیه‏السلام را پذیرفته و رو به آن حضرت آورد؛

۶) ستایش امام باقر علیه‏السلام از ماریه که (منزل خویش را پایگاه تجمع شیعیان مبارز در عصر یزید کرده بود) او را شیعه حقیقی می‏نامند؛

۷) ستایش امام حسین علیه‏السلام از دخترشان فاطمه که افشاگریهایش، پس از واقعه کربلا، تأثیر عمیقی در جامعه آنروز گذارد؛

۸) تمجید امام رضا علیه‏السلام از بانویی به نام سعیده که نسبت به امور سیاسی حساس بود. آن حضرت در وصف سعیده فرمودند: «بدرستی که سعیده در مذهب قوی بوده و در دقت نظر خطا نمی‏رود.»

در پاسخ معتقدین به انزوای سیاسی زنان در پایان کلام به سخن مقام معظم رهبری اشاره می‏شود که فرمودند: «اسلام می‏خواهد که رشد فکری و علمی و اجتماعی و سیاسی و بالاتر از همه فضیلتی و معنوی زنان به حد اعلا برسد.»

● نگرش افراطی نسبت به موضوع زن و سیاست

در تفکری متضاد با اعتقاد گذشته، برخی می‏کوشند به طور افراطی مشارکت سیاسی زنان را در هر شکل و صورت، صحیح و پسندیده بشمارند. در این نگرش، صرفا خروج زن از خانه و ورودش به عرصه اجتماع به هر دلیل قابل ستایش است.

لذا در مقوله اندیشه و فرهنگ، هر زنی که حجم نوشته‏ها و تعداد خوانندگانش بیشتر باشد ولو سرشار از مسائل شهوانی، مورد مدح قرار می‏گیرد. در بحث اشتغال نیز مشاغل ناسازگار با عرف مطلوب اجتماع نیز مورد ستایش قرار می‏گیرد، رانندگی یک زن با کامیون مورد تحسین است و تصاویر و مصاحبه‏های فراوان از آن ارائه می‏گردد. در بحث سیاست نیز، زنی که موقعیتی سیاسی را بدست آورد ولو به قیمت انحطاط جامعه، به عنوان یک ارزش جلوه می‏کند. لذا در جهان سیاست از مارگارت تاچر نخست وزیر اسبق انگلیس، کورازون آکینو رئیس جمهوری پیشین فیلیپین، بی نظیر بوتو نخست وزیر سابق پاکستان، مری رابینسون رئیس جمهور مریلند، مر اوجینا چارلز نخست وزیر دومینیکن، ویولتا چامورو رئیس جمهور نیکاراگوئه و ویگدیس فینبو گادوتیر رئیس جمهور ایسلند، به عنوان الگوهایی برای زنان یاد شده و بدینوسیله تلاش می‏گردد، حس قدرت طلبی و شهرت دوستی زنان تقویت گردد و اصرار بر آن است که در کسب پست‏های قدرت، زنان با مردان باید از جایگاهی یکسان برخوردار باشند. ای کاش در معرفی چهره‏هایی از زنان به عنوان الگوی زن مسلمان ایرانی به افرادی که انحراف اعتقادی و فساد عملی آنان وضوح کمتری داشت اکتفا می‏شد. و مثلاً به طرح شخصیتی چون مارگارت تاچر پرداخته نمی‏شد. زنان خردمند ایرانی فراموش نکرده‏اند که مارگارت تاچر در اردیبهشت ۱۳۵۷ در اوج کشتار مردم ایران توسط رژیم پهلوی به ایران آمد و همزمان با ملاقات‏های مکرر با شاه و فرح، ضمن یک مصاحبه مطبوعاتی در تهران پشتیبانی کامل خود را از رژیم شاه اعلام داشت. مارگارت تاچر رهبر حزب محافظه کار، در روزهای آخر سقوط رژیم پهلوی نیز در مصاحبه‏ای با «آلان هارت» خبرنگار تلویزیون انگلیس، در پاسخ به این سؤال که اگر شاه از انگلستان تقاضای پناهندگی بکند و شما در مقام نخست وزیر این کشور باشید چه واکنشی نشان خواهید داد؟ گفت: اگر نتوانم به شاه پناهندگی بدهم از انگلیسی بودن خود شرمگین خواهیم شد.» سیاست خارجی خانم مارگارت تاچر در دوران طولانی نخست وزیری او در ارتباط با حمایت از عراق در جنگ تحمیلی بر علیه ملت شریف ایران، حمایت از سیاست‏های ضد انسانی رژیم صهیونیستی اسرائیل، حمایت از رژیم نژاد پرست آفریقای جنوبی و.... موجب تنفر همه آزادگان جهان بوده است.

در این تفکر بر اریکه اقتدار سیاسی تکیه زدن، برای زنان ارزشی است که تاکنون بدلیل ظلم بر زنان، از آن محروم بوده‏اند.

گاه جهت تأیید این بینش مثال از صدر اسلام نیز آورده می‏شود که همسر پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله آنچنان اقتدار سیاسی داشته که جنگی بزرگ را رهبری نموده است.

متأسفانه در این نوع نگرش، چگونگی اعمال قدرت چندان مورد توجه قرار نمی‏گیرد. حتی اگر این زن مادلین آلبرایت و مجری سیاستهای تجاوز گرانه امریکا بر علیه ملل مظلوم جهان باشد، باز هم اقتدار سیاسی او به جهت زن بودنش ارزشمند تلقی می‏گردد.

به تحلیل این اندیشه از نگاه دین، در پایان این مبحث خواهیم پرداخت.

● نقش منفی زنان سیاستمدار

تاریخ همانگونه که شاهد مشارکت سیاسی مثبت زنان بوده، خاطراتی فراوان از تأثیر منفی آنها نیز در متن خویش دارد:

در قرآن به همسر لوط و نوح به عنوان دو زن خائن که به ساحت مقدس رهبر جامعه اسلامی خدشه وارد ساخته و با دشمنان انبیاء همراهی نمودند، اشاره می‏شود.

در آیه‏ای دیگر از دو تن از زنان پیامبر اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله که در فعالیت بر علیه پیامبر مشارکت داشتند یاد می‏شود.

در سوره تبت خداوند قهار، ام جمیل، همسر ابولهب را «حمالة الحطب» می‏خواند که هیزم بیار معرکه عناد و دشمنی با پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بود.

تاریخ انبیا نشان می‏دهد زنی در قتل یحیی بن زکریا، پادشاه را با سیاست و تدبیر، بر کشتن آن پیامبر عظیم الشان تحریک می‏نماید و در نهایت بر سر طشتی از طلا که سر مبارک آن حضرت در آن قرار گرفته می‏نشیند.

اکنون به جهت رعایت اختصار در بیان مطلب، تنها به بررسی نقش سیاسی مخرب زنان در صدر اسلام می‏پردازیم.

● عصر رسالت

جنگ احد، تنها جنگی است که مسلمانان طعم تلخ شکست را در آن می‏چشند و با شهدای فراوان به مدینه باز می‏گردند. در این جنگ زنان در لشکر دشمن نقش فعالی داشتند. در منابع تاریخی نام هند همسر ابوسفیان، ام حکیم همسر عکرمة بن ابی جهل، فاطمه دختر ولید، برزه، ریطه همسر عمروعاص، سلافه، خناس و عمره در زمره زنان لشکر قریش ثبت شده و البته تعداد زنان بیش از این بوده است.

زنان در این جنگ به رهبری هند همسر ابوسفیان، به دف زدن و تصنیف خواندن در پشت سر مردان سپاه می‏پرداختند و بدینوسیله آنان را بر جنگ دلیر می‏ساختند و کشتگان بدر را به آنان یادآوری می‏کردند.

حساس‏تر از آن، اینکه عمره دختر علقمه دوازدهمین و آخرین پرچمدار قریش در جنگ احد است که پس از افتادن پرچم و پراکنده شدن مشرکان قریش آن را بلند کرده سبب انسجام لشکر می‏گردد، با کشته شدن یازده نفر از پرچمداران قریش، زمان شکست آنان فرا رسیده بود و مردان جنگی و زنان همگی پا به گریز نهاده بودند و اگر دختر علقمه پرچم را به دست نگرفته بود و دوباره لشکر قریش را سروسامان نداده بود، پیروزی مسلمانان قطعی به نظر می‏رسید. ولی این بار چون پرچمدار، یک زن بود، مسلمین بدلیل برخورد از سر رحمت نسبت به زنان، او را نکشتند و لذا پرچم دشمن استوار شده و مشرکین دوباره تجمع خود را باز یافتند.

زنان لشکر قریش که کینه نسبت به پیامبر اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و حکومت اسلامی، تمام وجودشان را آکنده ساخته بود در صحنه جنگ، پیکر مطهر شهدای اسلام را مثله کرده و گوش و بینی آنانرا بریدند.

هند، از گوش و بینی شهدا، خلخال‏ها و گردن بندهایی به خود آویخت و آنچه زینت داشت همه را به وحشی غلام جبیر بن مطعم، قاتل حمزه داد. جگر حمزه را در آورد و جوید. اما نتوانست فرو ببرد و بیرونش انداخت. سپس روی سنگی بالا رفت و اشعاری در باره این انتقامجویی گفت که هند، دختر اثاثه بن عبد المطلب که از زنان مؤمن حاضر در صحنه پیکار بود، با اشعاری پاسخ هند جگر خواره را داد.

تمامی این حرکات در تقویت روحیه مردان جنگی قریش برای نابودی مسلمین تأثیر به سزایی داشت.

در روز فتح مکه نیز با تدابیر سیاسی پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله زمینه‏ای فراهم شد تا ابوسفیان در مکه مردم را از مخالفت و ایستادگی برحذر دارد. هنگام ورود و ممانعت مردم از مقاومت در برابر لشکر اسلام، همسر او هند با خشم فراوان سبیل او را گرفت و گفت: مردم، این خیک روغن گوشت آلود را بکشید، چه زشت قراولی که تو بودی.

هند تلاش داشت تا پایگاه شرک تسلیم نشده و مقاومت در برابر لشکر اسلام تداوم یابد.

بدلیل توطئه‏های سیاسی فراوان او بر علیه اسلام و مسلمین بود که در روز فتح مکه علیرغم عفو قریب به اتفاق مشرکین، پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله امر به کشتن هند نمودند. هر چند پس از تقاضای عفو، رسولخدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله او را نیز عفو نمودند.

در ماجرای فتح مکه نیز زنی دیگر از اهل مدینه به نام ساره، به توطئه چینی بر علیه حکومت اسلامی پرداخت. او که در مکه موجب آزار پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏گردید در مدینه، پیش از فتح مکه، نامه حاطب بن ابی بلتعه مبنی بر گزارش آمادگی لشکر مسلمین را در لابلای موهای بافته سر خود پنهان کرد تا در مکه به سران شرک تحویل دهد. در روز فتح مکه این زن جاسوس از جمله افراد معدودی بود که عفو عمومی پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را شامل نگردید. هر چند در نهایت با در خواست برخی مسلمانان با امان رسولخدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله زنده ماند.

- فرتنی و قریبه نیز دو کنیز آوازه خوان ابن خطل بودند که با اشعار مشتمل بر طعن و ناسزا بر پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، آوازه خوانی می‏کردند و به عزت و اقتدار اسلام لطمه می‏زدند. این دو که با کلام خویش بر علیه اسلام مبارزه و تلاش کرده بودند، از عفو عمومی پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله استثناء شدند و قریبه در روز فتح مکه کشته شد، فرتنی که اسلام آورده بود به زندگی خود ادامه داد.

از دیگر زنانی که با سخنان محرک و اشعار خویش در تضعیف اسلام بسیار مؤثر بودند از عصماء دختر مروان یهودی می‏توان نام برد که پیامبر را نیز بسیار اذیت می‏نمود، بیان شده که عصماء در مجالس اوس و خزرج حضور می‏یافت و با اشعار خود آنان را تحریک می‏نمود تا پیامبر را نابود سازند. بدلیل نقش تخریبی او در تضعیف اسلام و مسلمین بود که توسط عمیر کشته شد.

قابل توجه آنکه اشعار و سخنان زنان قریش در تحریک مردان برای جنگ با مسلمین بسیار مؤثر بوده و سران شرک نیز با بهره‏گیری از قدرت زنان، در تهییج احساسات لشگر، از آنها استفاده می‏نمودند. در تاریخ بیان شده که رهبران کفار به این دلیل در جنگ احد، زنان را با خود همراه بردند که سربازان را به جنگ با رسول اللّه‏ صلی‏الله‏علیه‏و‏آله تشجیع نمایند.

در جنگ احزاب نیز آنگاه که علی علیه‏السلام با عمروبن عبدود «به تعبیر رسولخدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله کل ایمان با کل شرک» روبرو شدند، ابتدا حضرت علی علیه‏السلام از عمرو خواستند تا ایمان آورد و در نتیجه آن حضرت از جنگ با او دست بردارد عمرو نپذیرفت. آنگاه علی علیه‏السلام به او گفتند: باز گرد و لشگر را نیز بازگردان که در اینصورت از جانب ما هیچ ضرری متوجه شما نخواهد شد. عمرو با همه شجاعتش ابراز داشت: از ترس آنکه مبادا زنان قریش او را مسخره کرده و هجو نمایند چنین نخواهد کرد.

از جمله تحرکات سیاسی زنان در مسیر باطل، می‏توان از زنی یهودی در جنگ احزاب یاد کرد. در این نبرد، مشرکین مکه با همیاری قبایل اطراف به مرکز حکومت اسلامی، مدینة‏النبی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله هجوم آوردند. آنان پس از مشاهده خندق‏ها که مانع حمله آنها به مسلمانان می‏شد، دست به دامان یهود داخل مدینه شدند. یهودیان بنی قریظه نیز به آنان قول همکاری دادند و بر علیه مسلمین مشغول به توطئه شدند. بدین جهت مسلمانان نیز با یهودیان درگیر شدند. در این جنگ یکی از زنان یهود، سنگ آسیائی را بر سر رزمنده مسلمانی بنام خلاّد بن سُوَید انصاری انداخت و او را کشت. جزای این توطئه نیز آن بود که دستور دادند تا او را در ردیف مردان بنی قریظه اعدام نمایند.

بار دیگر زن یکی از اشراف یهود به نام زینب بعد از جنگ خیبر گوسفندی را بریان کرد و در گوشت آن سم وارد نمود و به عنوان هدیه خدمت پیامبر فرستاد. پیامبر نخستین لقمه را که در دهان خود گذارند احساس کردند که مسموم است. فورا آن را از دهان در آوردند. ولی بشیر بن براء بن معرور که چند لقمه از آن را خورده بود پس از مدتی بر اثر سم در گذشت. معروف آن است که پیامبر در بیماری وفات خود می‏فرمودند: این بیماری از آثار غذای مسمومی است که آن زن یهودی پس از فتح برای من آورد. ابن اسحاق روایت می‏کند که: رسولخدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در مرض وفات خود به ام بشر دختر براء بن معرور که برای عیادت ایشان آمده بود فرمود: ای ام‏بشر از همان خوراکی که با برادرت در خیبر خورده‏ام اکنون رگ دلم قطع می‏شود و بدین جهت مسلمانان رسولخدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را علاوه بر افتخار نبوت، دارای مقام شهادت هم می‏دانستند.

پایان حیات رسولخدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله مواجه با تحرکات سیاسی وسیعی جهت بدست آوردن موقعیت ویژه جانشینی پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بود. علیرغم تأکیدات مکرّر پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بر خلافت علی علیه‏السلام از ابتدای دعوت علنی در یوم الانذار تا آخرین روزهای دعوت در یوم الغدیر و حتی پس از آن، گروهی تلاش می‏کردند تا علی علیه‏السلام در جایگاه خلافت قرار نگیرد. در این تحولات سیاسی برخی زنان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نقش مؤثر و فعالی داشتند.

در تاریخ بیان شده که چگونه در آخر عمر حضرت رسول صلی‏الله‏علیه‏و‏آله حفصه و عایشه همسران ایشان اطلاعات درون منزل را به پدران خویش می‏دادند و بدینوسیله آنانرا در فراهم نمودن مقدمات غصب خلافت یاری می‏کردند. علیرغم تصریح تاریخ براینکه ابوبکر و عمر هر دو جزء گروهی بودند که پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله دستور اکید در رفتن آنها به همراهی اسامه داده بودند. حضور مکرر آنها در روزهای آخر عمر پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در مدینه و گاه بر بالین پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله با همکاری این دو زن، نشاندهنده بروز توطئه‏ای می‏باشد.

ابن عباس نقل می‏کند که رسولخدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در بستر بیماری فرمود که به دنبال علی بفرستند. عایشه گفت: چه می‏شد اگر ابوبکر را می‏خواستی؟ حفصه گفت: چه می‏شد اگر عمر را طلب می‏کردی؟ همه جمع شدند. رسولخدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود مطلبی نیست، بروید، اگر خواستم در پی شما خواهم فرستاد.

موردی دیگر آنکه پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در اواخر عمر خویش آنگاه که در بستر بیماری بودند دستور فرمودند تا مردم نماز بخوانند اندکی بعد مردم در مسجد به امامت ابوبکر مشغول به نماز شدند. این واقعه در زمانی پیش آمد که پیامبر مکرر تأکید داشتند برخی مهاجرین از جمله ابوبکر باید در لشکر اسامه باشند و کیلومترها تا مدینه فاصله داشته باشند. حتی یکبار با تنی بیمار به مسجد آمده و لعنت بر کسانی کرد که از رفتن تخلف کنند. از نقلهای متعدد در موضوع این نماز، فهمیده می‏شود که پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله تنها به مؤذن گفت که به مردم بگوید نماز بخوانند اما شخص خاصی را معین نفرمود از جمله عبداللّه‏ بن زمعه می‏گوید پیامبر هیچ فردی را معین نکرد تنها به من فرمود تا به مردم بگویم نماز بخوانند. در ارتباط با این مسئله که پس چه شد که نماز به امامت ابوبکر واقع شد، ابن ابی الحدید گوید: اعتقاد علی بر این بود که عایشه همسر پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، زمینه‏ای را فراهم نمود تا ابوبکر برای مردم نماز بخواند او می‏گوید که علی علیه‏السلام این مطلب را بارها در خلوت برای اصحاب نزدیک خود بیان می‏کرد.

از نظر اخبار شیعه مسلم است که این عایشه بوده است که از داخل خانه پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و از زبان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ابوبکر را برای امامت جماعت تعیین کرده است، نه خود پیامبر.

● پس از رحلت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله

با شروع انحراف سیاسی در حکومت اسلامی آن عصر باز هم شاهد نقش منفی برخی زنان می‏باشیم از جمله انکه :

با شروع خلافت ابوبکر سعی شد تا پشتوانه مالی علی علیه‏السلام در فعالیت سیاسی احتمالی او، تصاحب شود. لذا دستور داده شد تا فدک را از فاطمه علیها‏السلام بگیرند. پس از اخراج وکیل فاطمه علیها‏السلام از فدک آن حضرت به نزد خلیفه آمد و استدلالهای مفصلی مبنی بر آن که حکومت، حق تصرف فدک را ندارد، ارائه دادند. دلایل فاطمه علیها‏السلام آن چنان مستحکم بود که خلیفه را واداشت تا نوشته‏ای به آن حضرت داده مطابق آن فدک به ایشان برگردانده شود. اوس بن حدثان گوید عایشه و حفصه حضور یافتند و شهادت دادند که پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: ما انبیاء آنچه که باقی گذاشتیم، برای کسی به ارث نمی‏گذاریم و بدینوسیله توجیهی دینی و مردم پسند جهت غصب مجدد فدک فراهم نمودند.

از جمله نقشهای منفی و انحرافی زنان در آن عصر ادعای نبوت و فریب عوام بود. موضوع بدین شرح است که بعد از رحلت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و ایجاد انحراف در مسیر حکومت اسلامی، برخی از دشمنان جسور شده و به قصد انهدام حکومت اسلامی به سوی مدینه لشکر کشی نمودند از جمله زنی به نام «سجاح» که ادعای پیامبری می‏کرد. او در اوایل خلافت ابوبکر ادعای نبوت کرده و می‏گفت که وحی بر او نازل می‏شود. جملات موزونی را نیز با عنوان آیات نازل شده بر مردم عرضه می‏کرد از جمله: علیکم بالیمامة دفوا دفیف الحمامه فانها غزوة صرامه لایلحقکم بعدها ملامة بر شما باد حمله بر یمامه

و چون کبوتران صف بکشید بدرستی که این جنگ نبردی پیروزمند است بعد از آن ملامت و سرزنشی به شما نخواهد رسید.

او در شریعت نو ظهورش نماز صبح و عشا را برای پیروان خود حذف کرد. جمع بسیاری به سجاح ایمان آورده و لشکری فراهم نمودند که به فرماندهی او به سوی مرکز حکومت اسلامی - مدینه - هجوم آوردند. در جنگی که مسلمانان با این زن و پیروان او کردند آنان شکست خورده و سجاح نیز به تغلب رفت.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.