دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
خـانـواد ه نـا امـن
![خـانـواد ه نـا امـن](/web/imgs/16/151/gqr661.jpeg)
با وجود دگرگونی در ساختار خانواده و نقشهای خانوادگی، بیتردید خانواده همچنان یکی از ارکان و نهادهای اصلی جامعه به شمار میرود. اهمیت خانواده ازاینروست که نه تنها محیط مناسبی برای همسران به شمار میآید، بلکه وظیفه جامعهپذیری و تربیت نسلهای آتی را نیز برعهده دارد. به عبارتی میتوان گفت: درونی کردن ارزشها و هنجارها از خانواده آغاز میشود.
وجود خانواده از آن جهت ضروری است که شخصیت انسانی زاده نمیشود، بلکه از طریق فرایند اجتماعی شدن که بنیان و اساس آن از خانواده است، ساخته میشود. آنها کارخانههایی هستند که شخصیت انسانی را تولید میکنند. ایفای بهینه این کارکردها نه تنها برای بقای خانواده ضروری است، بلکه برای تداوم جامعه و انسجام اجتماعی نیز ضروری است. ولی با این وجود، در حال حاضر خانواده دچار آسیبهایی نظیر طلاق، اختلافات زناشویی، خودکشی، کودکان فراری و خشونت خانوادگی شده است.
در این میان، خشونت خانوادگی یا خشونت در حوزه خصوصی، پدیدهای است که روابط سالم خانوادگی را که برای بقا و تحکیم خانواده لازم و ضروری است، متزلزل ساخته و بعضاً از بین میبرد. امروزه اشکال و انواع متفاوتی از خشونت خانوادگی وجود دارد که دامنه گسترده آن از نزاع بین والدین، خواهران و برادران آغاز و گاه تا به قتل رسیدن یکی از اعضای خانواده کشیده میشود.
به طور کلی انواع خشونتهای خانوادگی را میتوان در قالبهایی نظیر:
۱) همسرآزاری.
۲) فرزندآزاری.
۳) والدینآزاری
۴) سالمندآزاری قرار داد
همچنین به نظر میرسد که در بین انواع مختلف خشونت خانوادگی، همسرآزاری یا آزار همسر نمود بیشتری دارد و معمولاً در محیط خلوت و خصوصی خانواده به وقوع میپیوندد و در بیشتر موارد میان افرادی رخ میدهد که به سبب صمیمیت، ارتباط خونی و یا قانونی به هم پیوند خوردهاند.
خشونت خانوادگی، به ویژه خشونت علیه زنان (همسران) با توجه به این نکته که زنان به عنوان نیمی از جمعیت نقش غیرقابل انکاری در پیشرفت و توسعه جامعه دارند، باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. چرا که فراگیری این قسم از خشونت در جامعه پیامدهای نامطلوب و جبرانناپذیری را برجای میگذارد که در ذیل به ذکر چند نمونه از آن بسنده میشود:
۱) شاید بتوان مهمترین اثر نامطلوب خشونت خانوادگی به ویژه همسرآزاری را خدشه وارد کردن به کرامت ذاتی و انسانی زنان دانست، چرا که اعمال خشونت علیه زنانمنافیحیثیت وارزشانسانیآنها است و برخورداری زنان را از حقوق بشری و آزادیهای بنیادین نقص و یا تضییع میکند و تجاوزی آشکار به بهرهمندی زنان از حقوق انسانی و آزادیهای اساسی محسوب میشود که بالطبع مانعی فراروی اهداف برابری،توسعه وصلح است.
۲) از دیگر عواقب خشونت خانوادگی به ویژه همسرآزاری، ایجاد ترس و عدم امنیت در زندگی زنان است.
با توجه به اینکه خشونت علیه زنان چه در حوزه خصوصی (خانواده) و چه در حوزه عمومی (جامعه)، تجلی مناسبات نابرابر میان زنان و مردان در طول تاریخ و در برخورداری از قدرت است، به عنوان یکی از مهمترین سازوکارهایی محسوب میشود که زنان وادار به پذیرش موقعیتی فروتر از مردان می کند. ترس از خشونت سبب می شود که زنان نتوانند مشارکت کامل، فراگیر و همه جانبه را درزندگی اجتماعی وجامعه داشته باشند.
بنابراین با توجه به اینکه مشارکت به عنوان مهمترین وسیله توسعه به حساب میآید تا جایی که از آن به عنوان حلقه گمشده فرایند توسعه یاد میشود و با در نظر گرفتن این مسأله که بیش از نیمی از جمعیت جامعه را زنان تشکیل میدهند، بدیهی است که منزوی شوند و نسبت به جامعه و سرنوشت آن بیتفاوت و بدبین شوند واحساس کنند کهعملاً ومستقیماً در توسعه و برنامههای مربوط به آن دخالت ندارند.
به این ترتیب مسلماً تعهد، دلبستگی و التزامی نیز درقبال این برنامهها و اهداف توسعه اجتماعی و اقتصادی احساس نخواهند کرد، در نتیجه جامعه از مشارکت نسلی فعال و پویا محروم خواهد شد و هرگز نمیتواند قدم در راه توسعه بگذارد. لذا باید کلیه موانع فراروی توانمندسازی زنان (از جمله خشونت علیه آنان) را از میان برداشت.
۳) خانوادههایی که در آنها خشونت خانوادگی به وفور دیده میشود، فرزندانی مستبد، بدون اعتماد به نفس و نابهنجار پرورش میدهند و خود بزرگسالان نیز در محیط کار، رفتارهای نابهنجار اجتماعی داشته و در مقایسه با دیگران از کارایی کمتری برخوردارند که در مواردی به برکنار شدن آنها از کار منجر میشود. به علاوه این افراد منزوی شده و در روابط اجتماعی از خود تزلزل و عدم اطمینان نشان میدهند و تمایل بسیار زیادی به خودکشی و روی آوردن به مواد مخدر دارند.
بنابراین مطالعات اپیدمولوژیک در این زمینه، در مورد این که چه کسانی، چگونه و با چه انگیزه و وسیلهای مورد خشونت و آزار قرار میگیرند و چه عواملی بر آن تأثیری میگذارند.
یکی از ضرورتهای اجتنابناپذیر برای پیشگیری و درمان این معضل اجتماعی به شمار میآید. چرا که باید دقتکرد که برای داشتن جامعهای سالم و افرادی متعادل در جامعه، نمیتوان چشم بر روابط خشونتآمیز خانوادگی بست؛ زیرا نتایج ناشی از رفتار خشونتآمیز خانوادگی بر قربانی، سبب میشود که او در روابط اجتماعی خود با دیگران رفتاری نابهنجار داشته باشد و حتی برای افرادی که از مقوله خشونت دورند و از آن ذهنیتی ندارند، مشکلاتی به وجود آورد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست