پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا

با همزادهای دیجیتالی دیگر جای شما خالی نیست


با همزادهای دیجیتالی دیگر جای شما خالی نیست

یک روز صبح در شهر توکیو, دکتر الکس شواتزکف در دفتر کار خود نشسته و با حالتی اخم آلود طرح دانشجوی خود را بررسی می کند درست در همان زمان, او هزاران کیلومتر آن سوتر در ایالات متحده, در حال صحبت با همکارش است چنین چیزی چگونه ممکن است

یک روز صبح در شهر توکیو، دکتر الکس شواتزکف در دفتر کار خود نشسته و با حالتی اخم‌آلود طرح دانشجوی خود را بررسی می‌کند. درست در همان زمان، او هزاران کیلومتر آن سوتر در ایالات متحده، در حال صحبت با همکارش است. چنین چیزی چگونه ممکن است؟

دکتر شواتزکف فقط یکی از هزاران نفری است که می‌تواند همزمان در چند مکان حضور داشته باشد و کارهای مختلفی را همزمان انجام دهد. زیاد تعجب نکنید. خبری از جادو و جنبل نیست و با یک داستان علمی ـ تخیلی هم سروکار ندارید. نوعی فناوری دیجیتالی این امر را ممکن ساخته است. دکتر شواتزکف و همکارانش در موسسه ملی علوم ایالات متحده نوعی همزاد دیجیتالی هوشمند و متحرک پدید آورده اند که می‌تواند طیف گسترده‌ای از اطلاعات ـ اعم از دانش تخصصی تا حرکات ظریف صورت ـ را بروز دهد و وقتی حضور ندارد، از طریق نمایشگر رایانه، با دیگران تعامل داشته باشد.

با پیشرفت در ساخت بدل مجازی، شاید بزودی شما هم از مزایای داشتن همزمان چند تا از آنها بهره ببرید. در واقع این امکان فراهم می‌شود تا کپی‌های دیجیتالی از خود بسازیم تا وقتی نمی‌توانیم در جایی حضور فیزیکی داشته باشیم، از این بدل‌ها استفاده کنیم. با استفاده از این فناوری قادر خواهیم بود ویژگی‌های شخصی و علائق خود را به این بدل‌ها دهیم تا کارهایی نظیر به روز رسانی محتوای شبکه اجتماعی ما را انجام داده، حتی گفت‌وگویی با دیگران ترتیب دهند.

البته این همزادهای دیجیتالیی دقیقاً همانند انسان نیستند، بلکه همچون شخصیتی ساده و به طور بالقوه کاربردی هستند. اگر کاربرد آنها گسترش یابد، می‌توانند به ابزاری برای برقراری ارتباط بین افراد و نیز انجام برخی کارهای دیگر تبدیل شوند. این موضوع سبب صرفه‌جویی در زمان شده، بدین شکل دیگر نیازی نخواهد بود برخی کارهای خسته کننده را انجام دهیم و حتی شاید این بدل‌ها موجب تلطیف رفتار افراد شوند. حال نسخه دیجیتالیی شما چگونه است و اصلاً دوست دارید چگونه باشد؟

فناوری ایجاد همزاد دیجیتالی می‌تواند ساده یا بسیار پیچیده باشد. برنامه‌های پاسخ خودکار به ایمیل، شکلی بسیار ساده و ابتدایی از این نسخه‌های بدل دیجیتالی برای ما هستند. این برنامه‌ها پس از دریافت ایمیل، پیغام خاصی را به فرستنده آن ارسال می‌کنند.

یکی از اولین گام‌ها برای پیش بردن شبیه‌سازی شخصیتی، اواخر دهه ۹۰ در آزمایشگاه زیراکس کالیفرنیا روی داد. پژوهشگران این آزمایشگاه می‌کوشیدند یک شخصیت مجازی شبه هوشمند ایجاد کنند. این شخصیت مجازی قرار بود کارهایی نظیر صحبت با ملاقات‌کنندگان مجازی فرد مورد نظر را انجام دهند و پیام‌هایی را به آنها داده و از آنها دریافت کنند، اما نتیجه طرح بسیار ساده بود و گفت‌وگوها تفاوت زیادی با گفت‌وگو دردنیای واقعی داشت.

مدت‌های مدیدی است که بسیاری از پژوهشگران، استفاده از هوش مصنوعی را تنها راه ممکن برای ایجاد یک شخصیت مجازی می‌دانند. البته هوش مصنوعی آن قدر پیشرفت نکرده که تمام رفتارهای پیچیده انسان را شبیه‌سازی کند و برای این‌که بتواند از پس این کار برآید، بی‌شک سال‌های زیادی طول خواهد کشید، اما بتازگی این نتیجه به دست آمده است که در محیط دیجیتالی امروز، نشان دادن همه جنبه‌های یک انسان ضروری نیست. درست است که نمی‌توانیم ماشین‌ها را طوری برنامه‌ریزی کنیم که قادر به تفکر باشند، اما می‌توانند کارهایی مشخص را انجام دهند.

● هویت مجازی

برای بررسی این‌که این فناوری کجا و چگونه مفید واقع می‌شود، بهتر است ابتدا به بررسی این مساله بپردازیم که هویت یک فرد چگونه در اینترنت به نمایش در می‌آید. هر کاربر معمولی اینترنت، یک خودِ دیجیتالی دارد که از کنار هم قرار دادن ویژگی‌های بیان شده از سوی او در شبکه‌های اجتماعی، وب سایت‌های تخصصی، اظهار نظرهایی که درباره مطالب مختلف در اینترنت دارد و غیره شکل می‌گیرد. البته انسان‌ها با توجه به شرایط، خود را به گونه‌ای دیگر ابراز و معرفی می‌کنند. به عنوان مثال، نوع رفتار ما در محل کار با رفتاری که در یک مرکز تفریحی داریم، متفاوت است. ارتباطات دیجیتالی شاید به نوعی تشدید کننده این ویژگی باشد، زیرا یک انسان به شکلی محدود تر می‌تواند خود را در اینترنت نشان دهد.

همزادهای دیجیتالی دقیقاً همانند انسان نیستند، بلکه شخصیتی ساده و کاربردی هستند که می‌توانند به ابزاری برای برقراری ارتباط بین افراد و نیز انجام برخی کارهای دیگر تبدیل شوند

انسان‌ها با این زیر مجموعه‌های هویتی خود همانند عروسک رفتار می‌کنند. یعنی مواقعی که به آنها نیازی ندارند، آنها را رها می‌کنند. نکته دقیقاً همین جاست که بسیاری از پژوهشگران و شرکت‌ها دریافته‌اند، این عروسک‌ها را می‌توان طوری برنامه‌ریزی کرد که مواقعی که حضور نداریم، به شکل مستقل فعالیت داشته باشند. لزومی ندارد تمام ویژگی‌های یک انسان را شبیه سازی کرد، فقط کافی است یک هویت مجازی ساخت که البته این کار نیازی به هوش مصنوعی پیچیده و کار زیاد ندارد.

به عنوان مثال، وب سایت rep.licants.org که از طریق هنرمندی به نام ماتیو چروبینی شکل گرفته، به ما امکان ساخت یک «خود در رسانه اجتماعی» را می‌دهد و لذا مواقعی که نیاز است، می‌تواند در شبکه‌های اجتماعی جایگزین‌مان شود. ابتدا اطلاعاتی نظیر موقعیت مکانی، سن و موضوعات مورد علاقه خود را به آن می‌دهید. سپس این سایت، به بررسی و تحلیل آنچه در شبکه‌های اجتماعی مختلف قرار داده‌اید، پرداخته و با بهره‌گیری از این داده ها، به جای شما در شبکه‌های اجتماعی مطلب ارسال می‌کند.

این فناوری شاید روزی جایگزین افرادی شود که از سوی سیاستمداران و هنرپیشگانی که وقت کافی ندارند، استخدام شوند تا از طرف آنها در شبکه‌های اجتماعی حضور یابند. البته خیلی‌ها هم از نرم افزارهایی که کاری مشابه انجام می‌دهند بهره می‌برند. به عنوان مثال، نرم‌افزاری که یک پیغام تشکر را به کسانی ارسال می‌کند که شما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند. کسانی که این پیغام را دریافت می‌کنند، گمان می‌کنند این پیغام واقعا از سوی خود شخص نگاشته و ارسال شده است.

البته این شخصیت‌های مجازی را می‌توان تکثیر کرد. به عنوان مثال، بتازگی یک شرکت استرالیایی، این امکان را در اختیار کاربرانش قرار می‌دهد تا نسخه‌هایی دیجیتالی از خود ایجاد کرده، با دیگران از طریق متن ارتباط برقرار کنند و در ضمن، یک تصویر از خود را به نمایش درآورند. این کپی‌ها می‌توانند به پرسش‌هایی همانند پرسش‌هایی که در رزومه کاری پرسیده می‌شود، پاسخ دهند. برای این که این شخصیت مجازی هر چه بیشتر شبیه فرد شود، این شرکت از روشی جالب بهره می‌برد. بدین صورت که ابتدا کاربران به یک تست سی سوالی درباره شخصیت خود پاسخ می‌دهند و بدین صورت مشخص می‌شود که شخصیت مجازی باید به عنوان فردی درونگرا ظاهر شود یا برونگرا.

شاید تا چند سال آینده، این شخصیت‌های مجازی ساده، تبدیل به آواتار شوند. آواتار عبارت است از نسخه متحرک دیجیتالی انسان. تاکنون از آواتار در بازی‌های رایانه‌ای استفاده می‌شد، اما شواهد حاکی است که در آینده آواتارها در زندگی روزمره نیز مورد استفاده قرار خواهند گرفت. در یکی دو سال گذشته، شرکت اَپل، چند گواهی ثبت اختراع و مالکیت معنوی برای استفاده از آواتار در شبکه‌های اجتماعی و تله کنفرانس‌ها به نام خود ثبت کرده است. شرکت مایکروسافت نیز به این مقوله علاقه نشان داده و در حال بررسی این است که چگونه از ابزار رصد حرکت موجود در کینکت (فناوری موجود در کنسول‌های بازی ایکس باکس) برای تشخیص چهره کاربر و ایجاد آواتار با آن بهره گرفت. این شرکت همچنین بر آن است تا آواتارهایی را که میلیون‌ها نفر در بازی‌های ایکس باکس از آن استفاده می‌کنند، به سیستم عامل ویندوز هم گسترش داده تا کاربران معمولی رایانه هم بتوانند از آن استفاده کنند.

پرسش اینجاست که آیا می‌توان آواتار‌ها را خودکار کرد تا به شکلی مستقل عمل کنند؟ چنین کاری امکان‌پذیر است. درواقع این اتفاق قبلا در دنیای بازی‌های دیجیتالی روی داده است. کاربران بسیاری از نرم‌افزارهای هوشمند برای کنترل آواتارهایشان در مواقعی که حضور ندارند، بهره می‌برند. به عنوان مثال، در برخی بازی‌ها، کاربران از آواتارهای خودکار خود برای مبارزه با حریف استفاده می‌کنند.

همین هدف بود که موسسه ملی دانش ایالات متحده را سال ۲۰۰۷ بر آن داشت تا یک آواتار هوشمند و متحرک از دکتر شواتزکف بسازد. دکتر شواتزکف آن زمان، مدیر یکی از برنامه‌های این موسسه بود.

دکتر جیسون لی که متخصص رایانه در دانشگاه ایلینویز است، از فیلمی که از چهره دکتر شواتزکف تهیه شده بود، برای ساخت نوعی پویانمایی شبیه واقعیت بهره گرفت. وی همچنین برخی نکات ریز و دقیق شخصیت دکتر شواتزکف را در این پویانمایی جای داد. به عنوان مثال، وقتی دکتر شواتزکف درباره مساله‌ای جدی حرف می‌زد، معمولا ابروهایش درهم می‌رفت و گاهی هم ناخن‌هایش را می‌جوید.

بدین صورت، نسخه دیجیتالی یا اصطلاحا همزادی که از دکتر شواتزکف ساخته شد، بسیار شبیه او بود. حتی افرادی که در یک آزمون با این همزاد صحبت می‌کردند، باور می‌کردند که او خود دکتر شواتزکف است و حتی در پایان کار از او تشکر کردند.

این پژوهشگران در حال کار روی ساخت همزاد دیجیتالی فضانورد معروف «جیم لاول» هستند. برخی دیگر نیز در حال کار برای ساخت همزاد دیجیتالی افرادی دیگر هستند تا پس از مرگ‌شان همچنان زنده مانده، با دیگران تعامل داشته باشند.

● پزشک مجازی

ساخت آواتار متحرک و هوشمند از پزشکان و پرستاران، موضوعی بود که فکر برخی دیگر از دانشمندان را به خود جلب کرد و این طرح نیز به نتایج خوبی رسیده است. به عنوان مثال، یکی از آتاوارهایی که برای پرستاران طراحی کردند، پرستاری است که در قسمت ترخیص بیمارستان به کار گرفته شده است. جالب اینجاست که پس از به‌کارگیری در یک بیمارستان مشخص شد ۷۰ درصد بیماران ترجیح می‌دادند با او صحبت کنند تا یک پرستار واقعی. پزشکان نیز می‌توانند از این آواتارها برای مدیریت مواردی تحت نظارت خود استفاده کنند.

برنامه‌ریزی برای آواتارها کاری زمان‌بر است. به عنوان مثال، برنامه‌ریزی برای آواتار دکتر شواتزکف ماه‌ها به طول انجامید. البته زمان لازم برای برنامه‌ریزی به پیچیدگی کاری که آواتار قرار است انجام دهد، بستگی دارد.

یکی از راه‌های کم کردن زمان این فرآیند، استفاده از رفتارهایی است که برای منظوری خاص در نظر گرفته شده است. درواقع پیچیدگی هوش مصنوعی مورد استفاده اهمیت چندانی ندارد. آنچه مهم است، پذیرش آواتار به عنوان موجودی مستقل و هوشمند است. به عنوان مثال، چندی پیش دو دانشمند آواتاری ساخته بودند که روی صفحه نمایش ظاهر می‌شد و به گروهی از دانشجویان درس می‌داد. این آواتار به گونه‌ای طراحی شده بود که هر دفعه به هریک از دانشجویان دو ثانیه نگاه می‌کرد. ابتدا دانشجویان فکر می‌کردند با یک هوش مصنوعی فاقد احساس یا قوه تفکر و البته دارای اطلاعاتی تخصصی درباره آن درس خاص روبه‌رو هستند و لذا آن را چندان جدی نگرفتند، اما وقتی با این آواتار هوشمند روبه‌رو شدند، بناچار به گونه‌ای رفتار کردند که گویی با یک انسان روبه‌رو هستند.

این آزمایش نکته جالبی را نشان داد. برخلاف باور بسیاری از پژوهشگران، شاید بزرگ‌ترین مانع بر سر راه گسترش آواتارهای هوشمند، هوش مصنوعی نباشد. بسیاری از کاربران وقتی می‌بینند، آواتاری که روی صفحه ظاهر می‌شود بخوبی از پس کاری که باید انجام دهد برمی‌آید، آن را بیشتر به عنوان موجودی مستقل می‌پذیرند و لذا داشتن عملکردی بسیار شبیه انسان در همه زمینه‌ها چندان مهم نیست.

این فناوری علاوه بر پزشکان، می‌تواند در خدمت استادان دانشگاه نیز باشد و بدین صورت آواتارهای استادان می‌توانند همزمان در چند کلاس تدریس کنند و در صورت لزوم هرازگاهی در میانه کلاس، خود استاد کنترل کلاس را در دست گرفته تا کلاس درس هرچه بیشتر طبیعی جلوه کند و جلوی مشکلات احتمالی نیز گرفته شود.

البته خیلی‌ها هم دوست ندارند آواتار آنها کنترل بخشی خاص از زندگی آنها را در دست بگیرد، چون مشخص نیست اگر مساله‌ای غیرعادی روی داد، آواتار چه واکنشی نشان دهد.

● لشکری از آواتارها

بسیاری از هنرپیشگان و افراد معروف، شخصیت مجازی‌ دیجیتال دارند که گاهی عملکردی برخلاف خواسته آنان دارد. به نظر می‌رسد در آینده ‌باید قوانین جدیدی درباره همزاد دیجیتال ما نیز وضع شود تا از هرج و مرج در این حوزه جلوگیری شود.

در این میان، برخی پژوهشگران نگران اثرات منفی این فناوری بر کل جامعه بشری هستند. آنها بر این باورند که فناوری‌ها همیشه به ما این مژده را می‌دهند که وقت بیشتری را برای فعالیت‌هایی که دوست داریم برای ما خالی می‌کنند، اما در مقابل با کارهای جدیدی روبه‌رو می‌شویم که آن وقت آزاد شده را به خود اختصاص می‌دهد. اگر آواتارهای زیادی در جاهای مختلف داشته باشیم، بی‌شک ‌باید وقت زیادی را صرف رسیدگی به آنها کنیم.

به نظر می‌رسد به‌کارگیری همزادهای دیجیتال کم‌هزینه‌تر از استخدام و به‌کارگیری انسان باشد. فرض کنید یک استاد تاریخ در دانشگاه هستید و آواتارهای شما می‌توانند همزمان در کلاس‌های مختلف تدریس کنند. در این صورت چه نیازی خواهد بود که دانشگاه هزینه‌هایی کلان برای استخدام چند استاد تاریخ بپردازد؟

نکته جالب دیگری که درباره آواتارها وجود دارد، این است که ممکن است افراد از مشاهده آواتار خود احساس بهتری بیابند. به عنوان مثال یک گروه پژوهشی، آواتار افراد مختلف را اندکی تغییر داد تا جذاب‌تر به نظر برسند. نتیجه آن شد که افراد پس از مشاهده آواتار خود، اعتماد به نفس بیشتری یافتند و این اعتماد به نفس تا مدت‌ها برایشان باقی ماند. همچنین در پژوهشی دیگر، آواتار افراد مختلف چاق‌تر از وضع فعلی‌شان نشان داده شد. بدین وسیله این افراد انگیزه‌ای برای انجام فعالیت‌های ورزشی برای کاهش وزن یافتند.

کاملا مشخص است که استفاده از آواتارها در زندگی روزمره، خالی از مشکل نیست، اما بی‌شک می‌تواند تحولاتی شگرف در تعاملات بشری با خود به همراه داشته باشد.

مترجم: صالح سپهری‌فر

منبع: Newscientist