جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تنگناهای فرهنگی تركیه


تنگناهای فرهنگی تركیه

آن چه در پی می آید مقاله ای درباره تنگناهای فرهنگی كشور تركیه است كه «ابراهیم كالین» در مجله آنلاییش در جولای ۲۰۰۶ آن را نگشته و توسط رایزنی فرهنگی كشورمان در تركیه ترجمه و تنظیم شده است

هر سال در موسم بهار دیوار مسجد معروف كین (Cene) دركشور مالی با یك لایه جدید گل پوشانده می شود.لایه‌های گل كه در اثر باران تخریب شده‌اند با لایه های جدید تعویض می شوند.در این جشنواره همه مردم اعم از زن و مرد و كودك و جوان شركت می كنند و مسجد دوباره تعمیر می شود. هر طبقه گلی كه اضافه می شود، ضمن حفظ هویت اصلی مسجد، زندگی دوباره ای به آن می بخشد. این مسجد گلی كه از عجایب معماری آفریقا بشمار می آید، همه ساله با گل و دست انسان حیاتی دوباره می یابد. واژه كین نیز به معنای چیزی كه "دائما در حال تغییر بوده اما اصل آن همچنان باقی می ماند".

تاریخ مسجد كین شاهد این امر است.این مسجد كه برای اولین بار در قرن ۱۳ بنا گردید، در سال ۱۸۳۰ بازسازی شد و مسجد امروزی نیز در سال ۱۹۰۵ تجدید بنا شده است. در هر دوره از تعمیر و بازسازی بافت اصلی مسجد حفظ گردیده است. این مسجد شكوهمند در آفریقای غربی در سایه ماده متواضع (گل) و عرق جبین، دعا، صدقه،صمیمیت و دستان گلی مومنان اطراف آن حیات می یابد. گلهای شسته شده توسط آب باران فرصتی است برای اهالی این منطقه كه به این بهانه دور هم جمع شوند. زیرا یك چیز خراب احتیاج به تعمیر دارد.

امروز حوزه زندگی،كه ما از آن به عنوان فرهنگ نام می بریم، ماجرایی شبیه به ماجرای مسجد كین دارد. كسانی كه گمان می كنند فرهنگ به تكامل رسیده و یا به معنای عام متغیر است،همواره اشتباه كرده اند. سیاستهای متكی به این دو قطب افراطی،همیشه تحول فرهنگی را به معنای تخریب و تنزل آن را به معنای دگرگونی تصور كرده‌اند.

همان گونه كه در تركیه مشاهده می شود،گامهایی در جهت تغییرات فرهنگی برداشته شد،اما غافل از این كه در نتیجه این اقدامات ملتی به وجود آمده كه از تولید فرهنگ عاجز مانده است.

اما اشتباه اصلی در اینجاست كه گمان می رود "فرهنگ" چیزی قابل مشاهده است.آن چه كه در شهر كین مالی هویت اصلی مسجد را همچنان حفظ كرده نمای ظاهری و مادی آن نیست بلكه آن دستهای گل آلود، پاهای برهنه و جبین عرق آلود مردم آنجاست. اگر این قابلیت سازنده بودن از آنان سلب گردد، چیزی جز كابوس باقی نمی ماند. ساختمانهایی كه تحت عنوان معماری مدرن بنا كرده- ایم، به صورت فرهنگ در نمی آیند زیرا ما قابلیت فرهنگ سازی را از دست داده ایم. از این رو فیچه فرهنگ را از یك طرف قابلیت انسانها برای شكوفا ساختن استعدادهای نهفته خود و از سوی دیگر "قابلیت تبدیل و شكل دادن به عناصر خارجی بر اساس تصورات خود" معرفی می كند.

● باید ملتی فرهنگ ساز بود

تنگناهای فرهنگی تركیه صرفا در معماری مدرن، شهرسازی و یا روی آوردن به موسیقی مدرن نیست، بلكه در وهله اول روندی است كه به دلیل فقدان فرهنگ سازی گریبانگیر آن است. فرهنگ نقطه تلاقی منحصر بفرد بودن، خودمختار بودن و قابلیتها و معیارهای مشترك است. لذا می تواند ضمن پایبندی به یك سنت، امكان دارا بودن خلاقیت را به ما ارائه كند. در صورتی می توانیم ملتی فرهنگ ساز باشیم كه حوزه زندگی خود را كه سنتهای ما برایمان به ارث گذاشته است زنده نگهداریم. مثل تجدید حیاط مسجد كین كه همه ساله با گل كه ماده اصلی آن می باشد، دوباره تقویت می شود.

تركیه بدلیل از دست دادن این قابلیت، حتی از تقلید و یا توارث فرهنگی غرب نیز عاجز است. زیرا تقلید كردن نیز حد و اندازه دارد. تقلید و توارث مانند مواجهه اندیشه اسلامی با تمدن قدیم یونان و هند گاهی موجب تولد سنتزهای خلاق جدیدی می شود. تصور امروز تركیه از فرهنگ، امكان چنین سنتزی را نمی دهد. تركیه كشوری است كه از اراده سیاسی كه پشتوانه فرهنگ نیز است، دور شده و حقیر و كوچك بودن را پذیرفته است.

این درحالیست كه دنیای مدرن مملو از نمونه هایی از این دست است و برای ساختن یك تصور فرهنگی سالم باید از این نمونه ها بهره برد. "هاكی روی چمن" در قرن نوزدهم در هندوستان سیاسی ترین بازی به شمار می آمد. مسلمانان، سیكها و هندوها باور كرده بودند كه می توانند انگلیسها را در بازی خود شكست دهند. راه شگست دادن امپراطوری بریتانیا، محروم كردن آن از احساس امپراطوری بود. تنها راه این كار جمع آوری توپ و تفنگ نبود. بلكه برعكس در جائی كه توپ و تفنگ وجود نداشت، با تصور، احساس، نشان دادن قابلیتها و موضعگیری توانسته بودند یك جامعه را از اطاعت ملكه بیرون بكشند.

فیلم "لاگان" این روحیه را به سینماها كشانده است. در این فیلم نشان داده می شود كه مقاومت مردم در پرداخت نكردن مالیاتی به نام لاگان چگونه به یك مبازره مثبت تبدیل می شود. بووان قهرمان فلیم از یكسو در برابر زورگویی والی انگلیسی برای اخذ مالیات زمین و از سوی دیگر در مقابل اظهار عشق خواهر والی مقاومت می كند. وی از انگلیسها قول می گیرد كه در صورت شكست دادن آنها در بازی كریكت (هاكی روی چمن) از پرداخت مالیات معاف شوند. بووان كه می دانست فقط در صورت شكست دادن انگلیسیها در هاكی از پرداخت مالیات معاف خواهد شد، از میان مردم عادی روستا یك تیم تشكیل می دهد. مقاومت در برابر انگلیسیها روحیه یك همبستگی جدید را موجب می شود. اولین تیم هاكی هندیها متشكل از مسلمانان، هندوها و سیكها، انگلیسها را شكست می دهند. امپراطوری انگلیس در مقابل انسانهای معمولی هند تن به شكست می دهد.

● فرهنگ و سیاست

مهم این نیست كه بتوان دشمن را با سلاح خودش سركوب كرد، بلكه آنچه مهم است اینكه در پس پرده هر فرمول فرهنگی یك اراده سیاسی نهفته است. هر فرهنگ نیرومندی از چنین اراده سیاسی برخوردار است. قدرت فرهنگی قوی و ظرافت انسانی دوره عثمانی از وجود یك اراده عمیق سیاسی حكایت داشت. یك فرهنگ فاقد اراده سیاسی قوی، نمی تواند برای انسانها یك هویت نیرومند و مستقل بوجود بیاورد. موفقیت تركیه در ایجاد یك ملت فرهنگ ساز (و مقابله با امپریالیسم فرهنگی) بستگی به پیوند مستحكم بین سیاست حساب شده و شناخت هویت بومی خود دارد.

اگر روزی بتوانیم در این كار موفق شویم، میراث فرهنگی تركیه تبدیل به یك قدرت واقعی و تأثیرگذار خواهد شد. باید بدانیم كه برای احیای میراث فرهنگیمان از حضرت مولانا گرفته تا شكوه وصف ناپذیر توپ قاپی و نامه های جلوتر از زمان و مكان دده افندی و ...، وجود یك اراده سیاسی قوی اجتناب ناپذیر است. این اراده قوی هر چقدر عمیقتر باشد نتیجه بهتری خواهد داد. در غیر این صورت جز لوث كردن این فرهنگ بی نظیر كاری از پیش نخواهیم برد.

در دهه های آخر سال ۱۷۰۰ میلادی یك نویسنده غربی بنام توماس تورنتن كه در آن زمان در نزدیكی استانبول زندگی می كرد، در كتابی با عنوان The Present State Of Turkey در باره نحوه نگرش اروپائیها به عثمانی می نویسد : "درباره عثمانی به ما چنین گفته شده : از افسران نظامی و روشهای عادلانه آنها عینا تقلید كنید؛ اما سرسختی آنان را كریه بدانید و رفتار بی امان آنها در مقابل دشمنانشان را كوچك بشمرید. به علت رفتار خوب و شفاف آنان با شهروندان، رهبران مسیحی همواره نسبت به روش حكومت آنان حسد ورزی كرده اند؛ فلاسفه نیز (فرهنگ سیاسی) آنها را به عنوان رهبران اجرایی یك قدرت پراكنده به باد انتقاد گرفته اند". طرح این سخنان از زبان یك اروپایی آنهم در اوایل دوران پر آشوب قرن نوزدهم، نشاندهنده این است كه عمر قدرت فرهنگی عثمانی بیش از آنچه تصور میرفت، طولانی بوده است.

● اوهام تركیه

تركیه برای اینكه بتواند یك استراتژی منطقی در حوزه فرهنگی داشته باشد باید از دو باتلاق نجات پیدا كند. یكی از این دو باتلاق این است كه خود را "مرد بیمار جهان مدرن می بیند". زیرا بر این اساس دیدگاه فردی، اجتماعی و جهانی مردم آناطولی، اجازه ایجاد طرز زندگی مدنی، آزادمنشانه و مبتنی بر عدالت را نمی دهد. مردم تركیه هر كاری و هر اقدامی بكنند مجبورند در پس تاریخ باقی بمانند. لذا با سندرم عقب افتادن از تاریخ، و عقب ماندگی فرهنگی امكان ایجاد ارتباط سالم فرهنگی با اروپا، آمریكا و یا كشورهای شرق دور وجود ندارد. اگر به فرانسویها بگویی كه "ما از شما لائیكتر هستیم" به هلندیها بگویی "ما از شما لیبرالتریم"، به انگلیسیها بگویی "ما از شما زرنگتریم" و به آمریكاییها بگویی " ما از شما كاپیتالیست تریم"، و با این كار بخواهی خود را به دنیا معرفی كنی، این به معنای انصراف از ادعای هرگونه موجودیت است. تركیه برای نجات از فشار روانی عقب ماندگی احتیاج شدید و ریشه ای به یك تصور فرهنگی دارد.

دومین باتلاق تركیه، این است كه خود را "فرزند ناتنی" فرهنگ خاورمیانه می بیند. همانگونه كه احساس عقب ماندگی تاریخی، تركیه را در مقابل فرهنگ و تمدن غرب محكوم به عجز و ناتوانی كرده است، نوین گرایی مخصوص به خود نیز آن را نسبت به خاورمیانه و اسلام بیگانه كرده است. لذا احساس ناتنی بودن در خاورمیانه و دور بودن از ظرفیتهای سیاسی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی منطقه نه از جهت سیاستهای منطقه ای و نه سیاست واقع بینانه قابل دفاع است. تركیه در منطقه با هیچ كشوری رابطه تاریخی مشابه آنچه كه فرانسه با الجزایر، انگلیس با هند و یا پاكستان داشته اند ندارد.

آندره ژید پس از آنكه در سال ۱۹۱۰ از استانبول و قونیه دیدن كرده جمله ای را نوشته است كه درخور دقت است : "وقتی این مناطق را دیدم دوباره متوجه شدم كه تنها تمدن بزرگ دنیا همان تمدنی است كه ما در اروپا بویژه در فرانسه داریم". اگر بخواهیم نگرش نژادپرستانه ژید را بصورت علنی و یا ضمنی دوباره شاهد نباشیم ناگزیر باید یك نقشه فرهنگی برای خود ترسیم نماییم.

به همین دلیل یك بار دیگر باید به پیوندهای خود با سنت دیرینه فكر كنیم. تركیه نمی تواند با رد سنتهای خود به تولید فرهنگی بپردازد. غیر ممكن بودن این امر را در ماجرای فرهنگی یكصد سال اخیر مشاهده كردیم. امروز كه فرهنگ نیز به سان یك كالای مصرفی در آمده، باید درمقابل امواج از خود بیگانگی و بی هویتی محكم بایستیم. و باید توازن بین سنت و فرهنگ و شعور سیاسی را مجددا برقرار كنیم. زمانی كه موفق به انجام چنین كاری شویم، از فرسوده شدن همه ساله دیوار مسجد كین نگرانی نخواهیم داشت. زیرا دستهای گل آلودی كه بتواند حیاتی دوباره به آن ببخشد همواره وجود خواهد داشت.

مترجم:فرهاد پالیزدار *

*رایزن فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تركیه