یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
نظریه برچسب گذاری و برچسبهای موضوعی در سازماندهی اطلاعات نگاهی تطبیقی از زاویه ارتباطهای متقاعدگرانه
مدتهاست متخصصان حوزه اطلاعرسانی برای سازماندهی موضوعی مدارک به منظور بازنمون موضوعیت آنها در تسهیل مصالحه میان زبان کاربر و نظام بازیابی اطلاعات، از برچسبهای موضوعی استفاده می کنند. نظرهای صاحبنظران در این حوزه عمدتاً منحصر به بحث عملکردی ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات است، حال آنکه صرف استفاده از برچسبگذاری به منظور اطلاعرسانی، میتواند ریشه های نظری قویتری نیز داشته باشد. بحث متقاعد سازی در حوزه ارتباطها و نیز نظریه برچسبگذاری در دو حوزه علوم اجتماعی و روانشناسی، از جمله مباحثی است که انگاره های بنیادین مشترک بسیاری با برچسبگذاری موضوعی مطرح در سازماندهی اطلاعات دارد و به صورتی کاملاً ضمنی مورد استفاده متخصصان حوزه واقع شده است. مقالة حاضر با نگرشی تطبیقی، در پی تبیین روشنتر این روابط نظری و معرفی زمینه های نظری جدید در مطالعة مسائل مربوط به انتخاب اصطلاحهای موضوعی برای مدارک است.
● مقدمه
یکی از خاستگاههای تکامل نظریه ها در متقاعدسازی یا اقناع، «تبلیغ» است. در این حوزه، ارتباط به منظور تأثیرگذاری مطرح می شود. در جریان ارتباط، اطلاعات به صورتی سازمان یافته در قالب پیام منتقل می گردد. همانگونه که هیچ ارتباطی بدون انتقال اطلاعات صورت نمی پذیرد، هیچ فرایند متقاعدسازی نیز بدون انتقال اطلاعات امکان پذیر نخواهد بود؛ با این تفاوت که اطلاعات منتقل شده، باید ویژگیهای متقاعدکننده داشته باشد.
«حکیمآرا» (۱۳۸۴) پنج فعالیت اصلی را به منزلة فعالیتهای همجوار با تبلیغ در نظر می گیرد که کنش متقاعدگرانه دارند. این فعالیتها عبارتند از:
۱) اطلاعرسانی: آماده سازی اطلاعات و در معرض استفاده قراردادن آنها برای هر نوع بهره برداری.
۲) خبر و خبرگزاری: یکی از اشکال اطلاعرسانی است که طی آن اخبار جمع آوری، تدوین، تنظیم و منتشر می شوند.
۳) آموزش: هدف آن انتقال اطلاعات درباره اصول، حقایق و واقعیتهای معیّن است.
۴) مشاوره: این شکل از ارتباط متقاعدگرانه مستلزم تعامل دو طرف درگیر است که از طریق ارتقای بهداشت روانی یک فرد، کل جامعه سود خواهد برد.
۵) سخن پراکنی یا «پروپاگاند»: طرح یکجانبه عقاید و دیدگاهها به نحوی است که مخاطب را به صورت داوطلبانه به پذیرش آنها بطلبد. این روش درواقع راهی برای جهتدهی به افکار عمومی است.
یکی از فعالیتهایی که در امر سخنپراکنی مطرح میشود، بحث برچسبگذاری است. «حکیمآرا» (۱۳۸۴) از برچسبزنی به منزلة یکی از فعالیتهای مطرح در جنگ روانی یاد می کند. این در حالی است که برچسبزنی پشتوانه نظری قوی تری نیز دارد که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد. برچسب، حاوی اطلاعات است و در روانشناسی از آن با نام «میانبر شناختی»[۵] نیز یاد می شود. در حوزه علوم اجتماعی، برچسبها به افراد یا گروههای اجتماعی زده می شود. این بستههای اطلاعاتی کوچک، مخاطب را بدون نیاز به اطلاعات زیاد و تفکر موشکافانه، به سرعت به ارزیابی و نتیجه گیری می رسانند و این نتیجه معمولاً با نظر نهاد یا فرد برچسب گذارنده موازی خواهد بود. با چنین رویکردی، برچسب میتواند سوگیری ارزشی مثبت یا منفی داشته باشد. یکی از دلایل رواج این گرایش در متقاعدسازی، آن است که تحلیل اطلاعات کار چندان راحتی نیست، زمان زیادی می برد و این در حالی است که اغلب افراد یا صبر و حوصله چنین کاری را ندارند و یا زمان انجام این کار برای آنها فراهم نیست. در چنین شرایطی، استفاده از برچسبها زحمت توصیف و تحلیل موشکافانه را کم و به صورت مستقیم بار اطلاعاتی ـ ارزشی مصداق متناظر با برچسب را ارائه می کند.
هر برچسب یک بسته فشرده اطلاعاتی است که ارزیابیها و داوریها، پیشتر بر روی آن صورت پذیرفته و میتواند بر جهت دهی، تغییر و یا تشکیل نگرش فرد تأثیر زیادی داشته باشد.
این در حالی است که یکی از فعالیتهای اساسی کتابداران واطلاع رسانان در بحث سازماندهی اطلاعات نیز همین برچسبگذاری است. از برچسبگذاری و برچسبها (مقادیر و اصطلاحهایی که به منزله موضوع به هر مدرک اختصاص می یابد) در این حوزه نیز به منزله میانبرهای شناختی برای آشنایی بیشتر با مدارک و در یک کلام، برای بازنمون محتوای موضوعی مدارک[۶]، استفاده می شود. ویژگیهای محوری و اساسی برچسبها به طور کلی عبارت است از:
▪ فشرده بودن
▪ حاوی ارزیابیها و داوریهای قبلی
▪ قابلیت اختصاص دادن به یک یا گروهی از مصادیق
▪ عمل به عنوان میانبر شناختی
▪ تأثیرگذار بر نگرش (جهت دهی، تغییر و یا تشکیل).
با این تفاسیر، کلیدواژهها یا اصطلاحهایی که به منزله شناساگر و یا توصیفگر مدارک درکلیه خدمات نمایه سازی و چکیده نویسی کاربرد دارد، همراه با سرعنوانهای موضوعی و یا فرادادههای موضوعی اختصاص یافته به مدارک تحت وب ، همگی شرایط برچسب بودن را دار هستند. البته، نباید فراموش کرد که برچسبهای موضوعی، فاقد سوگیری ارزشی مثبت یا منفی برای مدارک بوده و در نهایت ارزشگذاری مدارک توسط هر کاربر و با توجه به ربط شخصی وی، متفاوت خواهد بود. بنابراین، به نظر می رسد در حوزه توصیف موضوعی و بازیابی، علاوه بر نظریه های بازیابی اطلاعات، زیربناهای فکری عمیق تر اجتماعی همچون ارتباط، اقناع و البته نظریه برچسبگذاری، به صورت ضمنی، ایفای نقش می کند.
مقاله حاضر در پی تبیین واضحتر رابطه نظری و وجوه مشترک برچسبگذاری موضوعی در خدمات اطلاعرسانی و سازماندهی اطلاعات با نظریه برچسبگذاری و فرایندهای ارتباطی ـ اقناعی است.
● متقاعدسازی
طرح هر پیام به قصد شکل دادن، تقویت یا تغییر پاسخهای شناختی، عاطفی و رفتاری افراد، گونه ای از ارتباط متقاعدگرانه محسوب می شود. به عبارت دیگر، هرگونه تلاش درجهت تأثیرگذاری بر دیگری، حاصلی جز تشکیل یا تغییر نگرش نخواهد داشت. در یک کلام، اصطلاح «متقاعدگرانه» صفت هر ارتباطی است که با هدف نفوذ و تأثیرگذاری بر دیگران طراحی شده باشد. به گفته «پتی و کاکیوپو»،[۷] متقاعدسازی کوششی به منظور تغییر باورها، نگرشها و رفتار آدمی است و با مطالعه چگونگی تشکیل و تغییر نگرشها سروکار داشته و به طور دقیق تر به مطالعه متغیرها وفرایندهایی اختصاص دارد که به چنین تحولی می انجامد (Cialdini, Petty & Cacioppo, ۱۹۸۱) . «پرلوف»[۸] نکته مهم دیگری را نیز بر این شالوده اضافه مینماید و آن شرایط متقاعدسازی است. وی متقاعدسازی را تنها طی شرایطی صادق می داند که مخاطب حداقل از درجاتی از آزادی انتخاب برخوردار باشد.
ارتباطهای متقاعدگرانه شامل دو فرایند کاملاً متمایز است؛ اول کوشش در جهت متقاعدسازی که به کلیه فرایندها و فعالیتهایی که متقاعدکننده برای متقاعدساختن مخاطب انجام می دهد، مربوط است. در حالی که طی فرایند دوم یا متقاعد شدن، متقاعد شونده به دنبال پردازش درونی اطلاعات است. حاصل این فرایند، تغییر و یا ایجاد نگرش جدید (اقناع) در مخاطب پیام می باشد (حکیم آرا، ۱۳۸۴).
جستجوی موضوعی در پایگاه های اطلاعاتی به واسطة برچسبهای موضوعی اختصاص یافته، اعم از کلیدواژهها و یا توصیفگرها، صورت می پذیرد. به نظر فرد جستجوکننده، مدارک بازیابی شده در مرحله اول با حوزه موضوعی مورد جستجو مرتبط خواهد بود. وی با مطالعه کلیدواژهها، توصیفگرها و یا سرعنوانهای موضوعی اختصاص یافته به هر مدرک، تشخیص می دهد که مدرک مورد نظر در کدام حوزه موضوعی جای می گیرد وآیا این همان حوزه مورد نظر خود اوست. مجموعه برچسبهای موضوعی در کنار یکدیگر، در واقع بدون آنکه به مطالعه عمیق تر چکیده و یا حتی متن اصلی اثر نیاز باشد، این امکان را برای فرد فراهم می کند تا دیدی کلی نسبت به اثر به دست آورد. به عنوان نمونه، اگر کلیدواژه اختصاص یافته به پایاننامهای، «رضایت شغلی»، «کارگران شبکار» و »کارخانه قند» باشد، بدون نیاز به مطالعه چکیدة مدرک می توان دریافت که حوزه کلی موضوعی پایاننامه چیست. پیام حاوی اطلاعات از طریق این کلیدواژهها انتقال یافته و نگرش را درباره کلیت موضوعی مدرک مورد نظر در ذهن به وجود آورده است. بنابراین، کلیدواژهها توانایی برآورده سازی یکی از شروط اصلی متقاعدسازی را دارا بوده و در این مثال اولاً این نگرش را در جستجوکننده ایجاد می کند که مدرک به حوزه رضایت شغلی کارگران مربوط است و در درجه دوم احتمالاً میتواند با موضوع مورد نظر فرد مرتبط باشد. بنابراین، به نگرش او این جهت را می دهد تا به مطالعه دقیق تر چکیده و یا حتی متن اثر بپردازد. همین مسئله به نوعی دیگر در مورد فرادادههای اختصاص یافته به مدارک مختلف در سطح وب نیز صدق میکند. در این وضعیت، کاربر پس از کاوش، با فهرستی از نتایج موتور جستجو روبه رو میشود که بخشی از آنها به واسطه فرادادههای توصیفی (توصیف کننده موضوع) اختصاص یافته به مدارک، به منزله نوعی برچسب موضوعی، بازیابی شدهاند.
اما جهت دهی و تشکیل نگرش به واسطه برچسبهای موضوعی، در مورد جستجو کننده ای که به کلیدواژههای مدارک بازیابی شده توجه نمی کند نیز صادق است. از آنجا که جستجو به واسطه کلیدواژههای موضوعی صورت گرفته است، به صورت غیرمستقیم این نگرش در فرد به وجود می آید که مسلماً مدارکی که ذیل موضوع «رضایت شغلی» بازیابی می شود، ربط قوی با بحث «رضایت شغلی» دارد، زیرا در غیر این صورت چنین کلیدواژه یا توصیفگری به مدرک اختصاص نمی یافت. در این جا نیز استفاده از برچسبهای موضوعی ابتدا این نگرش را به وجود می آورد که مدرک بازیابی شده با حوزه موضوعی کلی مرتبط بوده و سپس به نگرش فرد این جهت داده می شود که باید به مطالعه دقیق تر مدرک پرداخت تا میزان ربط شخصی موضوعی آن برای فرد آشکار شود.
توجه به برچسبهای موضوعی پس از بازیابی پیشینه ها و با در نظر گرفتن پیشفرض مرتبط بودن مدارک بازیابی شده برای برچسبهای مورد جستجو را می توان به نوعی در پیوند با پردازش اطلاعات از سوی مخاطب در بحث اقناع دانست.
این در حالی است که در مرحله برچسبگذاری نیز پردازش اطلاعات چه به صورت دستی (با دخالت انسان) و چه به صورت خودکار (مانند نمایهسازی استخراجی) صورت پذیرفته است. بنابراین، یکی دیگر از ویژگیهای برچسبها که از پیش داوری شدن است نیز در مورد برچسبهای موضوعی صورت میپذیرد.
با این تفسیر، به نظر ریشه و ذهنیت زیربنایی این دسته از نظریه های روانشناختی با مسئله بازنمون اطلاعات در نظامهای اطلاعرسانی مشترک بوده و با وجود اینکه تا کنون در متون هیچ یک از دو حوزه به صورت مستقیم به این ریشه مشترک اشاره نشده است، اما به نظر میرسد به صورت ناخودآگاه و ضمنی کلیه ویژگیهای مطرح در نظریه ها، در بحث بازنمون اطلاعات نیز لحاظ گردیده است.
▪ پردازش اطلاعات
در فرایند ارتباط، پردازش اطلاعات در واقع مبیّن کوششی شناختی است. حال هرچه این فرایند یا کوشش عمیقتر باشد، اعتبار تحلیل یا پردازش بیشتر خواهد بود. به عقیده بسیاری از صاحبنظران، روند پردازش ممکن است تحت تأثیر سوگیری ارزشی و یا مهمتر از آن حجم و آرایش اطلاعات منتقل شده به واسطه پیام باشد (Pierro, et al. ۲۰۰۴). حال از آنجا که در حوزه برچسبگذاری موضوعی در کار سازماندهی اطلاعات، برچسبها فاقد سوگیری ارزشی مثبت یا منفی هستند، وضوح و حجم اطلاعات منتقل شده توسط آنها اهمیتی دو چندان می یابد. دامنه تفکر با این ویژگی ارتباط مستقیم دارد.
پردازش اطلاعات را می توان انگارة غالب در متقاعدسازی به شمار آورد. چنانکه پیشتر نیز اشاره شد، این پردازش در دو مرحله صورت می پذیرد؛ مرحله اول توسط منبع ارسال و دوم توسط مخاطب (حکیم آرا، ۱۳۸۴).
در پیوند با سازماندهی موضوعی، پردازش اطلاعات بسیار موشکافانه و دقیق از جانب نمایه ساز، فهرست نویس (به صورت غیر خودکار) و یا به واسطه پردازش دقیق و جامع رایانه ای (به صورت خودکار) صورت می پذیرد تا برچسبهای انتخابی حامل بیشترین بار محتوایی مرتبط با مدرک باشد. چنین کاری در نهایت بار پردازش عمیق اطلاعات را از دوش مخاطب برمی دارد، زیرا چنانکه پیشتر نیز اشاره شد، برچسبها حاوی ارزشها و اطلاعات از پیش تجزیه وتحلیل شده است تا کار تصمیم گیری و تشکیل نگرش را در مخاطب ساده تر سازد.
مدل استشهادی، یکی از مدلهایی است که بر مبنای پردازش اطلاعات استوار بوده و درباره چگونگی توجه افراد به پیامهای متقاعدگرانه است. این مدل توسط «چایکن و ایگلی»[۹] ارائه شده و دو اصل «کمترین کوشش» و «کفایت» از بنیانهای نظری آن محسوب میشود. بر پایه این مدل، مخاطب به واسطه سرشت انسانی، در پی کمتر کار کردن و در عین حال رسیدن به نتیجه است (اصل «کمترین کوشش») (دیانی، ۱۳۷۶؛ قریشی، ۱۳۸۳) لذا هر زمان فرد به نتیجه برسد و یا احساس کند درباره موضوعی اطمینان حاصل شده است، پردازش را متوقف می سازد (اصل «کفایت»).
در مدل استشهادی، مخاطب برای پردازش اطلاعات از اطلاعات فوری و در اختیار، استفاده و تصمیمگیری می کند. در واقع، استشهادها، طرحها یا گزینه های شناختی بر داوری افراد تأثیرگذار است. استشهادها، همان میانبرهای شناختی اند که در حوزه سازماندهی موضوعی اطلاعات با نام «برچسبهای موضوعی» نیز شناخته میشوند.
پردازش استشهادی روشی برای تخفیف اطلاعات به منظور استنباط و ارزیابی سریع و راحت است. استفاده از میانبرهای شناختی در زمان پردازش اطلاعات صرفه جویی میکند (حکیمآرا، ۱۳۸۴). هنگامی که فرد به جستجوی موضوعی خاص می پردازد، چنانچه مدارکی بازیابی شود، کاربر در درجه اول به این نتیجه می رسد که به عنوان مثال، در ۲۰ مورد مدرک بازیابی شده برای «ربط» و «مدل برداری» حتماً و الزاماً به گونه ای به ارتباط میان «مدل برداری» و تأثیر آن بر رتبه بندی و در نتیجه «ربط» پرداخته شده است. در مرحله دیگر چنانچه کلیدواژهها و یا توصیفگرهای اختصاص یافته به مدرک ها را مرور نماید، متوجه می شود که برخی از این مدارک در کلیدواژههای خود «مدل مجموعههای فازی» و «مدل بولی» را نیز دارد و تمام این اطلاعات حاصل استفاده از همین کلیدواژهها یا برچسبهای موضوعی اختصاص یافته به مدارک به منزله میانبرهای شناختی است. البته، در این مرحله عنوان مدارک نیز به منزلة یک میانبر شناختی عمل می کند، اما بسیاری از اصطلاحها نه تنها در عنوان ذکر نمی شود، بلکه گاه تنها از طریق اصطلاحهای اختصاص یافته به مدارک قابل دسترسی است؛ بخصوص در مورد متون حوزه های علوم انسانی و اجتماعی که محتوانمایی عنوان در آنها کمتر است. منطق نهفته در این تحلیلها در نهایت به شکل گیری نگرش جستجو کننده نسبت به ارتباط موضوعی و یا موضوعیت مدرک، منجر می شود. این نتایج سپس این جهت را در نگرش جستجو کننده ایجاد می کند که به منظور قضاوت دقیق تر در مورد ربط، تحلیل و دقت بیشتری مورد نیاز است، لذا باید به مطالعه چکیده و یا حداقل بخشهایی از متن اصلی اثر پرداخت. پردازش استشهادی چیزی شبیه به «مدل پیرامونی»[۱۰] پردازش اطلاعات «پتی و کاکیوپو» است(Petty, Weeler & Bizer, ۲۰۰۰) . این دو نظریه پرداز درست بودن قضاوت فرد یا تغییر نگرش را منوط به پردازش اطلاعات به صورت مرکزی یا پیرامونی (جانبی) می دانند. با استفاده از روش مرکزی یا کانونی، تغییر نگرش، تغییری دائمی بوده و بر رفتار نهایی فرد تأثیر می گذارد، درحالی که حاصل پردازش پیرامونی، در نهایت چندان باثبات نیست. با وجود این، از آنجا که حاصل کار پردازش (تفسیر) در واقع عاملی متغیر است و ارتباط مستقیم با بحث ربط شخصی پیدا میکند، مسلم است که در تمام مراحل پردازش اطلاعات، مخاطب از هر دو روش کانونی و پیرامونی استفاده میکند (لیتل جان، ۱۳۸۱).
در بحث برچسبگذاری و پردازش اطلاعات، تحلیل ابتدایی از برچسبهای موضوعی در قالب پردازش پیرامونی است که میتواند تحت تأثیر عوامل نامربوط نیز قرار گیرد (Petty, Weeler & Bizer, ۲۰۰۰). در حوزه بازیابی اطلاعات و برچسبگذاری موضوعی، اطلاعات نامربوط میتواند خطای نمایهساز، خطای ماشین و در حوزه ربط از آن با عنوان «افت اطلاعاتی» یاد می شود. مهم آن است که پردازش پیرامونی اطلاعات روی برچسبهای موضوعی در نهایت این نگرش یا انگیزه را در فرد به وجود آورد تا به پردازش کانونی، که همان مطالعه دقیق تر مدرک و یا چکیده آن است، اقدام نماید.
انگیزهای که جستجوکننده را به سمت پردازش کانونی یا دقت بیشتر درباره مدارک بازیابی شده سوق می دهد، در واقع همان مسئله ربط شخصی است که در حوزه روانشناسی و ارتباطات توسط «پتی و کاکیوپو»[۱۱] (۱۹۸۱)، «سولسو» (۱۳۸۱) و بسیاری دیگر از نظریه پردازان مطرح می شود و در حوزه اطلاعرسانی، «ساراسویک»[۱۲] (۱۳۸۱)، «میزارو»[۱۳] (۱۹۹۸)، «حرّی» (۱۳۸۳) و بسیاری دیگر به صورت مبسوط به آن می پردازند.
▪ نگرش و برچسبگذاری
نگرش یکی از مباحث عمده تحقیقاتی در حوزه علوم روانشناسی به شمار می آید. نگرشها به واسطه تأثیرگذاری بر ادراک و تصمیم گیری، در نهایت به بروز رفتارهای خاص منجر می شوند و از آنجا که ایجاد، تغییر و یا جهت دهی به نگرش هدف فرایند متقاعدسازی است، به صورتی غیر مستقیم بر رفتار اثرگذار خواهند بود. در واقع، همانگونه که حکیم آرا (۱۳۸۴) اشاره می کند، تغییر یا ایجاد نگرش و متقاعدشدن، فرایندهای مستقلی به شمار نمی آیند. در حوزه نگرش، دو مسئله بیشتر خودنمایی میکند، که عبارتند از: «شکلگیری نگرش» و «ربط شخصی».
«شکلگیری نگرش» مستلزم برخورد واقعی (عملی) یا مواجهه نمادین (تصور ذهنی) با موضوع نگرش است. هر نگرش مشتمل بر اطلاعاتی است که در قالب عناصر یا سازههای ذهنی مختلف انباشته می شود. این اطلاعات یا از نوع دادههایی هستند که در تجزیه و تحلیل برای رسیدن به نتیجه درباره موضوع دخیل است ویا اطلاعاتی است که مستقیماً از راه برانگیختن احساس به تشکیل نگرش کمک می کند. اما مسلم آن است که نگرش همواره شامل سه دسته مؤلفه می باشد (Petty, Wegener, Fabrigar, ۱۹۹۷):
ـ مؤلفههای شناختی (باورها)؛ شامل آگاهی، فهم و دانش
ـ مؤلفههای عاطفی؛ شامل ارزیابی و ترجیح
ـ مؤلفههای رفتاری؛ شامل میل و قصد انتخاب و آزمایش پدیده.
در شرایط مختلف، وزن هر یک از این مؤلفهها میتواند بسته به نوع نگرش متغیر باشد. یکی از مزایای چنین رویکردی به نگرشها، ارزیابی و در نهایت پیش بینی عوامل مؤثر بر تغییر یا تشکیل نگرشهای مختلف است. مسلماً برای آن دسته از نگرشهایی که عنصر شناختی آنها بیشترین وزن را به خود اختصاص می دهد، راهبردهای شناختی و غنی از اطلاعات، بیشترین کارایی را نشان خواهد داد.
پیشتر نیز اشاره شد که در حوزه سازماندهی و بازیابی اطلاعات، برچسبهای موضوعی فاقد هرگونه سوگیری ارزشی هستند. لذا غنای اطلاعاتی هر برچسب میتواند عنصر مهمی در تشکیل و جهت دهی به نگرش باشد. نکته اساسی اینجاست که غنا و صحت اطلاعات این بستههای فشرده اطلاعاتی (برچسبهای موضوعی) بر آنچه «پتی و کاکیوپو» از آن با نام «صحت قضاوت» یاد می کنند، اثرگذار است نه بر فرایند پردازش پیرامونی یا کانونی اطلاعات(لیتل جان، ۱۳۸۴).
شعله ارسطوپور[۳]
دکتر اسدالله آزاد[۴]
منابع
ـ باکلند، مایکل (۱۳۸۲). خدمات کتابخانه درنظریه و عمل. ترجمه مرتضی کوکبی. تهران: چاپار.
ـ جرافسکی، دانیل و جیمز مارتین (۱۳۸۴). «معناشناسی واژگانی». در معنا شناسی و بازیابی اطلاعات: هفت گفتار. ترجمه جعفر مهراد و محمدرضا فلاحت فومنی. شیراز: کتابخانه رایانهای یا کتابخانه منطقه علوم و تکنولوژی. صفحه: ۱۰۲ – ۴۱.
ـ حری، عباس (۱۳۸۳). «زنجیره داوری ربط در فرایند انتقال اطلاعات». اطلاعشناسی. سال دوم، شماره ۱. صفحه: ۱۹۳ – ۱۷۸.
ـ حکیم آرا، محمدعلی (۱۳۸۴). ارتباطات متقاعد گرانه و تبلیغ. تهران: سمت.
ـ دیانی، محمدحسین (۱۳۷۶). «نظرات بنیانی درباره کتابخوانی». کتابداری و اطلاعرسانی. دوره اول، شماره ۲. صفحه۱۳ – ۱۰.
ـ ساراسویک، تفکو (۱۳۸۱). «علم اطلاعرسانی». مبانی، تاریخچه و فلسفه علم اطلاعرسانی (گزیده مقالات). گردآوری علیرضا بهمن آبادی. تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. صفحه: ۸۴ – ۴۹.
ـ سولسو، رابرت (۱۳۸۱). روانشناسی شناختی. ترجمه فرهاد ماهر. ویرایش ۲. تهران: نشر رشد.
ـ صفوی، کورش (۱۳۸۰). «نگاهی به مسئله شمول معنایی». گفتارهایی در زبانشناسی . تهران: هرمس. صفحه: ۱۹۸ – ۱۹۱.
ـ فاگمن، رابرت (۱۳۷۴). تحلیل موضوعی و نمایهسازی: مبانی نظری و توصیه های عملی. ترجمه علی مزینانی. تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.
ـ فتاحی، رحمت الله (۱۳۸۳). «تحلیل عوامل مؤثر بر نسبی بودن ربط در نظامهای بازیابی اطلاعات». اطلاعشناسی. سال دوم، شماره ۱. صفحه: ۲۲ – ۷.
ـ فلبر، هلموت (۱۳۸۱). مبانی اصطلاح شناسی. ترجمه محسن عزیزی. تهران: مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران.
ـ قریشی، زهره (۱۳۸۳). «بررسی نظر دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد درباره خواندن به قصد یادگیری، خواندن به قصد لذت، خواندن به قصد تصمیم گیری و دو اصل معقول اندیشی و کمترین کوشش». کتابداری و اطلاعرسانی. دوره هفتم. شماره ۴. صفحه ۴۳.
ـ کریمی، یوسف (۱۳۷۹). نگرش و تغییر. تهران: نشر ویرایش.
ـ لیتل جان، استیفن (۱۳۸۴). نظریه های ارتباطات. ترجمه مرتضی نوربخش و اکبر میرحسنی. تهران: جنگل.
ـ نشاط، نرگس (۱۳۸۲). «هرمنوتیک و بازیابی اطلاعات». اطلاعشناسی. سال اول، شماره ۲. صفحه ۴۶ – ۳۳.
- Capurro, R. (۲۰۰۰). “Hermeneutics and the Phenomenon of Information”. Metaphysics, Epistemology, and Technology. Research in Philosophy and Technology. Vol. ۱۹. P. ۷۹-۸۵. Available at: http://www.capurro.de/ny۸۶.htm
- Cialdini, R; Petty, R. & Cacioppo, J. (۱۹۸۱). “Attitude and Attitude Change”. Annual Review of Psychology. No. ۳۲. P. ۳۵۷ – ۴۰۴.
- Clark, J.; Wegener, D. & Fabrigar, L. (۲۰۰۶). “Attitude accessibility and message processing: The moderating role of message position”. Journal of Experimental Social Psychology. (IN Press).
- Crystal, D. (۱۹۸۷). “Semantics”. In The Cambridge Encyclopedia of Language. London: Cambridge Press. P. ۱۰۰ – ۱۰۷.
- Downs, William R. (۱۹۹۷). “Control theory, labeling theory, and the delivery of services for drug abuse to adolescents”. Adolescence, Spring. Available at: http://www.findarticles. com/p/articles/mi_m۲۲۴۸/is_n۱۲۵_v۳۲/ai_۱۹۴۱۷۳۱۳
- Mizzaro, S. (۱۹۹۸). “How Many Relevances in Information Retrieval”. Interacting with computers. Vol. ۱۰(۳). P. ۳۰۵—۳۲۲. Available at: http://www.dimi.uniud.it/~mizzaro/research/papers/IwC. pdf
- Petty, R.; Weeler, C. & Bizer, G. (۲۰۰۰). “Is There One Persuasion Process or More?Lumping Versus Splitting in Attitude Change Theories” Psychological Inquery. P. ۱۵۶ – ۱۶۳. Accessed from: EBSCO. On: ۲۰۰۷-۰۱-۱۴.
- Petty, R.; Wegener, D. & Fabrigar, L. (۱۹۹۷). “Attitudes and Attitude Change”. Annual Review of Psychology. No. ۴۸. P. ۶۰۹ – ۶۴۷.
- Pierro, A. et al. (۲۰۰۵). “Informational length and order of presentation as determinants of persuasion”. Journal of Experimental Social Psychology. No. ۴۱. P. ۴۵۸–۴۶۹.
- Tormala, Z. & Petty, R. (۲۰۰۷). "Contextual Contrast and Perceived Knowledge: Exploring the Implications for Persuasion”. Journal of Experimental Social Psychology. No. ۴۳ P. ۱۷ – ۳۰.
- Woelfel, J. & Fink, E. (۱۹۸۰). The Measurement of Communication Process: Galileo Theory and Methods. NewYork: Academic Press.
۱. Labeling Theory.برچسبگذاری
۲. Persuasive Communication. ارتباطهای متقاعدگرانه
۳. دانشجوی دکتری کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه فردوسی مشهد (arastoopoor@yahoo.com)
۴. دانشیار گروه کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه فردوسی مشهد.
۱. Cognitive Shortcut.
۱. لازم به توضیح است، سایر نقاط دسترسی به هر مدرک را می توان برچسبهایی برای مدارک دانست، اما مقاله حاضر دامنه تمرکز خود را تنها به برچسبهای موضوعی که انتخاب آنها در شکل گیری نگرش جستجوکنندگان و قضاوت ربط، اهمیت بسزایی دارد، محدود ساخته است.
۱. Petty & Cacioppo.
۲. Perloff.
۱. Chaiken & Eagly.
۱. Peripheral Model.
۲. Petty & Cacioppo.
۳. Talko Saracevic
۴. Mizzaro.
۱. Clark, Wegener & Fabrigar.
۲. چارچوب ارجاعی (Reference Frame) در هر زمان مفروض شامل تمامی عوامل درونی و بیرونی است که رفتار را تحت نفوذ خود قرار می دهد و هر شخص با توجه به چارچوب ارجاعی خود درک متفاوتی از پدیده ها خواهد داشت (Woelfel & Fink, ۱۹۸۰).
۱. Howard Becker.
۱. Downs.
۱. Jurafsky & Martin.
۱. Super Ordinate.
۲. Cohyponym / Subordinate.
۱. Michal K. Bukland
۱. Felber
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست