سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
فلسفه قارهای
تقسیمات همواره اعتباریاند؛ تقسیم فلسفه معاصر به تحلیلی و قارهای نیز چنین است. این تقسیمبندی تا حدی مورد اقبال اهالی آکادمی و کمابیش بسیاری از اندیشمندان خارج از آکادمی نیز قرار گرفته است.
فلسفه قارهای (Continental philosophy) در واقع مجموعهای از سنتها در جریانهای فلسفی دو قرن اخیر است که در قاره اروپا وجود داشتهاند و میتوان پدیدارشناسی، اگزیستانسیالیسم وهرمنوتیک را از جمله آنها دانست. البته باید توجه داشت که عنوان «فلسفه قارهای» نخستین بار در نیمه دوم قرن بیستم و برای اشاره به حوزه اندیشمندان و سنتهای خارج از فلسفه تحلیلی به کار رفت.
فلسفه تحلیلی (Analytic philosophy) اما فلسفه آکادمیک حاکم بر دانشگاههای کشورهای انگلیسیزبان (آنگلوساکسون) است که فیلسوفانش بر روشنی و وضوح، بامعنی بودن و منطقی و ریاضیوار بودن گزارهها تأکید فراوان دارند و در نتیجه به متافیزیک به دیده شک مینگرند. آنها معتقدند که روش تحلیل خاصی وجود دارد که فلسفه فقط از آن طریق میتواند به نتایج مطمئن دست یابد.
در همین راستا منطق و فلسفه زبان از همان ابتدا از بحثهای محوری فلسفه تحلیلی محسوب میشدند که میتوان از پوزیتیویسم منطقی، تجربهگرایی منطقی، اتمیسم منطقی، منطقگرایی و فلسفه زبان به عنوان گرایشهای مختلف در این نحله فلسفی نام برد.
کتاب «فلسفه قارهای» نوشته سایمون کریچلی کتابی است مختصر و مفید که در فوریه ۲۰۰۱ (زمستان ۱۳۸۰) به زبان انگلیسی و از سوی انتشارات آکسفورد در قالب مجموعه Very Short Introductionsمنتشر شد.
انتشارات آکسفورد از سال ۱۹۹۵ انتشار این مجموعه را در دستور کار خود قرار داده که تاکنون بیش از ۲۶۰ عنوان کتاب در قالب این مجموعه منتشر شده است. هرچند بخش اعظمی از این کتابها به مفاهیم فلسفی و فلاسفه برمیگردد، اما تنوع موضوعی این مجموعه بسیار گوناگون است.
«فلسفه قارهای» به گفته مؤلفاش در پی هدفی سه گانه است: نخست اینکه میخواهد با وارسی تاریخچه معنای فلسفه قارهای و نحوه جدایی آن از به اصطلاح فلسفه تحلیلی یا فلسفه انگلیسی – امریکایی، که میگویند نقطه مقابل آن است و منتقد آن، نشان دهد که چرا این اصطلاح محل نزاع است.
کریچلی همچنین میخواهد نشان دهد که چگونه انگاره فلسفه قارهای را میتوان مشخص کرد و نشان داد که فلسفه قارهای مجموعه مشخصی از سنتهای فلسفی است که طیف گسترده و پر ابهتی از مسائلی را شامل میشود که در سنت انگلیسی – امریکایی غالباً نادیده گرفته شده یا طرد شدهاند.
سومین هدف این کتاب بنا به گفته نویسنده آن این است که میخواهد نشان دهد چگونه میتوان در آینده از فلسفه در مقام فلسفه، ورای نزاعهای حرفهای که چه کسی فیلسوف تحلیلی است و چه کسی فیلسوف قارهای، بهتر سخن گفت.
مؤلف در این اثر مباحث خود را در هشت فصل تدوین و تنظیم کرده است که چنین عنوان گرفتهاند:
شکاف میان حکمت و شناخت/ سرچشمههای فلسفه قارهای: چگونه از کانت به ایدهآلیسم آلمانی رسیدیم؟/ عینک و چشمی برای دیدن: دو فرهنگ در فلسفه/ آیا فلسفه میتواند جهان را تغییر دهد؟ نقد، پراکسیس، رهایی/ چه باید کرد؟ چگونه به نیهیلیسم پاسخ دهیم؟/ تأمل در نمونهای از سوءتفاهم: هایدگر و کارناپ/ علمزدگی در برابر وهم زدگی: پرهیز از مخمصه سنتی در فلسفه/ جرأت دانستن: فرسودگی نظریه و نوید فلسفه
سایمون کریچلی
ترجمه خشایار دیهیمی
نشر ماهی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست