یکشنبه, ۶ خرداد, ۱۴۰۳ / 26 May, 2024
مجله ویستا

حریم و سینمای وحشت


حریم و سینمای وحشت

۱) سینمای وحشت یکی از دوست داشتنی‌ترین ژانر‌های سینمایی است. اما به خاطر اینکه انتساب آن به گیشه بیشتر از سینمای هنری است کمتر در طول تاریخ سینما مورد توجه مخاطبان خاص قرار …

۱) سینمای وحشت یکی از دوست داشتنی‌ترین ژانر‌های سینمایی است. اما به خاطر اینکه انتساب آن به گیشه بیشتر از سینمای هنری است کمتر در طول تاریخ سینما مورد توجه مخاطبان خاص قرار گرفته؛ جز معدودی که در اینگونه ماندگار شده‌اند. سینمای وحشت با سبک اکسپرسیونیسم در نقاشی و تئاتر همنشینی پیدا می‌کند. سبک‌هایی که بسیار نمایانگر تنهایی و آشفتگی‌های انسان مدرن است. به‌خصوص پس از جنگ‌های جهانی این نگره در هنرهای مختلف قوت بیشتری پیدا کرد. بعد‌ها این ژانر نیز همانند دیگر ژانر‌ها دچار تغییر و تحول شد و زیرشاخه‌هایی در آن شکل گرفت که با فضای امروز همخوانی بیشتری داشت. این سینما به مدد تکیه بر روایت و داستانگویی همواره مورد علاقه سینماروهای حرفه‌ای بوده و در سراسر جهان نیز از آن به عنوان عاملی برای جذب مخاطب عام استفاده می‌شود. در اهمیت داستان در این جنس سینما همین بس که امروزه در شرق دور پنجره‌های تازه‌ای از ادبیات کهن و داستان‌های بومی این کشور‌ها سینمای وحشت آنها را به اوج رسانده و حتی نگاه‌های تازه آن بر سینمای هالیوود نیز تاثیر نهاده است. داستان‌هایی که پیش از جدی شدن سینما از نمایش‌های کابوکی کار خود را آغاز کرده بود.

۲) سینمای وحشت در ایران از ابتدا چندان با اقبال مواجه نشد. به جز مرحوم ساموئل خاچیکیان که تجربیاتی در زمینه سینمای دلهره انجام داد سینماگر دیگری حاضر نشد آن را ادامه دهد. زیرا تماشاگر ایرانی کمتر حاضر می‌شود در تجربه شخصیت‌ها و داستان‌های فیلم شریک شود. تماشاگر محافظه‌کار سینمای ایران دوست دارد بیشتر مصرف‌کننده باشد تا همراه. تماشاگر ایرانی چندان دوست ندارد جهانی را ببیند که در آن موقعیت و جایگاه خود و خانواده‌اش در خطر قرار بگیرد از همین رو سینمای وحشت نتوانست در ایران شکل بگیرد و کارهایی هم که جسته و گریخته انجام شد بیشتر نتیجه معکوس داشت و خود، ریشه این سینما را در ایران خشکاند. کارگردان سینمای تجاری ایران که همیشه از مخاطب ترسیده و به او باج داده در سینمای وحشت هم با سوءتفاهم و رودربایستی تماشاگر را می‌ترساند. به جز شب بیست‌ونهم که حمید رخشانی در آن تا حدودی توانست با تکیه به داستانی ایرانی و بومی به موفقیت‌هایی دست یابد. از سویی دیگر باورهای سنتی و مذهبی رایج در ایران نیز چندان اجازه نزدیک شدن به سینمای وحشت را نمی‌داد. به هرحال اکران همزمان فیلم حریم، کینه و کلبه می‌تواند محملی باشد تا این سینما را مورد آسیب‌شناسی قرار دهیم.

۳) فیلم حریم که سیدرضا خطیبی سرابی آن را به عنوان دومین فیلم خود در ایران ساخته پیشنهاد‌های تازه‌ای را در این نوع سینما مطرح می‌کند. فیلم همچنان از سوی فیلمنامه ضعف‌هایی دارد، اما ساختار سینمایی آن در برخی فصول قابل توجه به نظر می‌رسد. اول اینکه کارگردان فیلم حریم تکیه خود را بر این فیلم بر داستانگویی استوار کرده است. داستانی که در لحظاتی هم مخوف به نظر می‌رسد. او بدون رودربایستی با تماشاگر خود رو به رو می‌شود و در صحنه‌هایی که باید تماشاگر بترسد واقعا این فضا را ایجاد می‌کند. به‌طور مثال در صحنه‌ای که سرگرد نیمه شب از خواب برمی‌خیزد و پیرمردی را که در جنگل دیده در اتاق خوابش می‌بیند و بعد متوجه می‌شود دچار توهم شده است. در ادامه همین سکانس آن مرد موبلند وحشتناک را می‌بینیم که پشت سر او می‌آید و می‌رود. شکل مونتاژ و دکوپاژ کارگردان در این فصل تماشاگر را تحت تاثیر قرار می‌دهد. از سویی دیگر در فصل کابوس مرد خارجی در بیمارستان هم ما با فضایی منطبق با نگره‌های اکسپرسیونیستی مواجهیم. دوم اینکه خطیبی از لوکیشن‌های خود استفاده‌ای مناسب می‌کند. بخش‌های عمده‌ای از فیلم در جنگل می‌گذرد. اما این بار جنگل را نه در شب که در روز می‌بینیم. شاید اینجا کارگردان و نویسندگان فیلم پا را از قواعد ژانر بیرون گذاشته‌اند، اما کارکرد آن مثبت بوده است. مخاطب ایرانی همواره جنگل را محلی برای تفریح می‌شناسد و خطیبی در داستان خود این نگاه را وسعت می‌بخشد که همه آنچه می‌تواند آرامبخش باشد در شرایطی دهشتناک بوده و به ضد خود بدل می‌شود. یا در همان صحنه کابوس سرگرد،که ذکرش رفت لوکیشن خانه و تودرتویی آن بسیار به تعلیق داستان کمک می‌کند. صحنه‌هایی دیگر را نیز می‌توان در این‌باره برشمرد که با دیدن فیلم به طور حتم خود به آن واقف خواهید شد. اما مشکل فیلم حریم به فیلمنامه آن بازمی‌گردد. در این شکل فیلم‌ها تماشاگر برای اینکه بتواند در لحظه با داستان ارتباط برقرار کند نویسنده از ایجاد موقعیت‌های پیچیده در پیرنگ داستان پرهیز می‌کند. هرچقدر پیرنگ ساده‌تر اما موقعیت‌ها جذاب و ترسناک باشند فیلم اثرگذاری بیشتری دارد. خطیبی با داستان گم شدن کودک در جنگل در ابتدای فیلم و بعد رمزگشایی راز غار پیرنگی پیچیده ایجاد می‌کند که بخشی از حواس مخاطب را به خود معطوف می‌کند. فیلم حریم نسبت به سایر آثار ارائه شده در چند سال اخیر موفق‌ترین فیلم این گروه بوده است که می‌تواند پنجره‌هایی تازه را به سمت اینگونه بگشاید.