شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
عقب ماندگی ساختاری
طی ۲۵ سال گذشته حدود ۸۰۰ میلیارد دلار از محل ذخایر نفت و گاز به اقتصاد ایران تزریق شده است . طی همین مدت اقتصاد ما شاهد تلاشهای جان فرسا و شبانه روزی حجم بزرگی از مدیران و نیروی کار در بخشهای دولتی و خصوصی بوده ایم. در همین زمان نظام آموزشی کشور گسترش فراوان یافته است و شاهد تخصیص منابع عظیم سرمایه به حوزههای زیربنائی (فولاد، پتروشیمی، ...) و موفقیتهای واقعی در زمینه پایه گذاری و گسترش صنایع اساسی (سدسازی، راه سازی، ارتباطات، ...) به دست آمده است.
علی رغم این همه، تولید سرانه جامعه به قیمتهای ثابت طی این دوران طولانی ثابت مانده و احتمالا کاهش یافته است . چرا؟
داستان این است که ما چند مشکل اساسی داریم.
اولا جامعه ما دولت سالار است . نکته مورد بحث این نیست که دولت کوچک یا بزرگ است. نکته در این جاست که دولت ما به مردم اجازه مشارکت خلاق نمیدهد. این موضوع قطعا اقتصاد را دچار مسئله میکند.
از سوی دیگر نظام انگیزشی ایران در حوزه اقتصادی بسیار ناکارا است . مجموعه تشویقها و تنبیهات است که نظام انگیزشی را میسازد . مجموعه انگیزشی حاضر، انسانها را به سمت تولید سوق نمیدهد و به همین دلیل باید دچار دگرگونی شود.
در کنار ایجاد چنین مجموعهای باید کوشید تا نظام ایجاد سرمایه انسانی از طریق تکمیل آموزشهای عالی، در زمینههای کیفی رشد کند و جایگاه ایران در اقتصاد جهانی روشن شود. احتراز از دیوان سالاری، توجه به نظام بازده، ایجاد نظام انگیزشی سالم، ایجاد کیفیت در نظام آموزش عالی، یافتن جایگاه معقول در اقتصاد جهانی و... راههایی است که بر اساس آنها به استراتژی توسعه منطقی میرسیم و در کنار اینها، سازمانهایی را باید ساخت که بتوانند این استراتژیها را بدون دخالت مستقیم دولت اداره کنند.
اگر بخواهیم شاخصهای تفصیلی توسعه در ایران را بررسی کنیم باید به این سؤالات پاسخ دهیم که آیا فرهنگ متکی به اصالت علم و بر اصالت انسان است؟ آیا از حکومتی مردم سالار بهره مندیم و آیا سیستم آموزشی مدرنی را مورد استفاده قرار میدهیم؟ میزان بهرهمندی ما از انرژیهای جدید چه مقدار است؟ باید پرسید که در زمینه راه و ارتباطات چه مقداری کار انجام داده ایم؟ در زمینه آب آشامیدنی سالمسازی شده و سایر حوزههای مشابه تا چهاندازهای به زندگی مدرین نزدیک شدهایم؟
نتیجه بررسی تطبیقی شاخصهای یکپارچه و شاخصهای تفصیلی توسعه ایران حاکی از آن است که مشکلات نهادینه شده ساختاری فراوانی در اقتصاد ایران وجود دارد.
برای پیشرفت اقتصادی ایران به سه فاکتور اساسی نیازمندیم:
۱) نظام انگیزشی مناسب
۲) جایگاه مناسب در نظم بین المللی
۳) نهادهای کارا برای سیاست گذاری و اجرا
این سه فاکتور باعث شکوفا شدن اقتصاد خواهد شد.
سرکوب نظام انگیزشی نوآوران جامعه و سهولت نسبی نقل و انتقالات بینالمللی نظرهای خلاق باعث شده است تا اولا ناهنجاریهای روانی در اقشار نوآور و در کل جامعه به وجود آید و ثانیاد خلاقیت و نوآوری جامعه به زمینههای ناسالم معطوف شود و ثالثا نیروهای خلاق و نوآور از جامعه خارج شوند. که همه اینها ضعف شدید خلاقیت سالم در جامعه را منتهی شده است. به تعبیر من اقتصاد کشور ضربه مغزی شده است . اولویت اول پزوهشی ما درک و فهم علت و علل این ضربه مغزی شده اقتصاد ایران و یافتن راه حلهایی است که بتوان آن را از این وضعیت خارج کرد.
اقتصاد ایران به هر دلیلی از افتصاد مولد به سوی اقتصاد دلالی حرکت کرده و بخشهای تولیدی در حال رکود است . این که چگونه میتوان این روند را متوقف کرد، زمینه کار پژوهشی است . سئوال دیگر این که، چگونه میتوان اندیشهها و نتایج پژوهشها را به سازمان مدیریت و برنامه ریزی منتقل کرد. یعنی چه کار میتوان کرد که سطح دانش و پذیرش علمیکارشناسان را بالا برد؟
در ایران متاسفانه یک اشتباه صورت گرفته که ما تصور کردیم با آموزش تنها میتوان سرمایه انسانی به وجود آورد. این غلط است . البته آموزش، امری بسیار اساسی است و همانند چاقویی است که بسیار نیز و برا باشد و لی مسئله مهمتر این است که این کارد در دست چه کسی است و این شخص با چه انگیزهای کار میکند.
بنابراین سرمایه انسانی، یک نظام آموزشی و یک نظام انگیزشی دارد و اگر این دو با هم تلفیق شود سرمایه انسانی حاصل میشود. بنابراین سرمایه انسانی، یک نظام آموزشی و یک نظام انگیزشی دارد و اگر این دو با هم تلفیق شود سرمایه انسانی حاصل میشود. من مشکلات سرمایه انسانی ایران را به خصوص در سازمان مدیریت و برنامهریزی عمدتا در نظام آموزشی نمیدانم بلکه در نظام انگیزشی میدانم.
بنابراین در پاسخ به این سئوال که ما چه باید بکنیم بگویم که اولا باید قدم به قدم جلو رفت، اولین قدم این است که این بخش نظام انگیزشی را بیشتر بپرورانیم و آن را طرح کنیم و مسئولین و تصمیمگیران هم مسئله را به روشنی ببینند و بپذیرند . چون برای حل هر مشکلی در ابتدا این پذیرش و درک لازم است . همه اینها به اصلاح و بازسازی مجموعه سیاستهای حکومت باز میگردد. توسعه ایران در گرو اصلاح نگرشهاست. مهمترین عامل در این زمینه هم دولت و حکومت است. یعنی نه تنها بخش عمدهای از افتخار توسعه نیافتگی جامعه نصیب دولتها است، بلکه بخش قابل توجه ای از علل عقب ماندگی را هم باید در ساختار دولتها جستجو کرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست