چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

تعطیلا ت ایرانی


تعطیلا ت ایرانی

به نظر می رسد ایرانیان در تقویم خود از بالا ترین رقم تعطیلا ت سالیانه در میان ملل جهان برخوردارند اگر به این لیست تصمیم های خلق الساعه مدیران سیاسی را اضافه نماییم بعید است در طول سالیان آینده نیز کشوری به رکورد ما دست یابد

به نظر می‌رسد ایرانیان در تقویم خود از بالا‌ترین رقم تعطیلا‌ت سالیانه در میان ملل جهان برخوردارند. اگر به این لیست تصمیم‌های خلق‌الساعه مدیران سیاسی را اضافه نماییم؛ بعید است در طول سالیان آینده نیز کشوری به رکورد ما دست یابد. در این میان چنانچه تعهد و انضباط کاری خود را نیز اضافه نماییم درمی‌یابیم که ایرانیان انصافا بالا‌ترین رقم استراحت را در میان ملل جهان دارند! این ادعا بدان معنا نیست که در امکانات و استانداردهای تفریح نیز چنین وضعیتی را دارا هستیم اما بدون تردید ما جزو آن دسته از مللیم که می‌دانیم چگونه زندگی خود را شاد نماییم.

کافی است فرصتی دست دهد تا محیط را برای فرح‌بخشی خود فراهم آوریم. شاید به همین دلیل است که ما جزو مللی هستیم که در ساختن لطیفه در میان ملل سرآمد هستیم. هرچند انکار نمی‌کنیم که شرایط زندگی در ایران به خلا‌یق چنین آموخته است. با این توضیح و با علم به اینکه در اواخر هفته گذشته دو روز تعطیل پیش‌بینی شده و در کنار دست و دلبازی‌های رئیس‌جمهور که ظاهرا او نیز از تعطیلا‌ت بدش نمی‌آید، کل هفته گذشته تعطیل شد و با توجه به گرمای هوا ، شمال یگانه انتخاب ایرانیان بود. اما چرا این تعطیلا‌ت برای برخی از مسافران به یک کابوس بدل شد؟ گذری بر برخی عوامل ایجادکننده آن بی‌مناسبت نیست:

۱) دولت در ایران مالک همه چیز است. قدرت فراوان و ثروت بسیار دارد و به هیچکس هم پاسخگو نیست. این تنها خصیصه دولت آقای احمدی‌نژاد نیست. ساخت قدرت در ایران اینگونه است. حال این دولت ظاهرا از مابقی پرقدرت‌تر و ناپاسخگوتر است! وگرنه یک بار هم که شده پاسخ می‌داد با کدام معیاری علا‌وه بر تعطیلا‌ت سنتی، ناگاه کشور را به تعطیلی ناگهانی فروبرده و خسارات ناشی از عدم برنامه‌ریزی آن را چه کسانی باید پرداخت نمایند؟ ما با این روش‌ها ذهنیت برنامه‌ریزی برای کودکانمان را نابود می‌کنیم. این را که امتحانات جابه‌جا و ناگهان امور کشور مختل می‌شود، چه کسی باید پاسخ دهد؟ فرض کنید آیا امکان انجام چنین تصمیمی در کشوری مانند آلمان امکان‌پذیر است؟ این تصمیم‌ها به ذهنیت ما برمی‌گردد. مثلا‌ آیا تا به حال دیده‌اید یک سریال ایرانی در ساعتی که هفته‌ها زمان شروع آن را اعلا‌م می‌کنند شروع شود؟ اینگونه داستان‌ها شبیه خریدن لباس و کفش در دوره جوانی نسل اول کشور است. والدین ما معمولا‌ چند شماره بزرگ‌تر می‌خریدند تا ما آرام‌آرام در سال‌های آتی به آن سایزها برسیم!

۲) ایرانیان در میان بدترین رانندگان جهان قرار دارند. در این میان مللی هستند که از ما بدتر هستند. اما ما هم در این میان بسیار خطاکاریم. ما جزو مللی هستیم که در تخلف در زمان رانندگی به گنهکاران مدد می‌رسانیم. در سر پیچ‌ها و جاده‌ها به هم اطلا‌ع می‌دهیم که پلیس جلوتر ایستاده است، مبادا در این قسمت تخلف نمایید! جالب آن است با آنکه ما فرهنگی به نام تعارف داریم ظاهرا پشت فرمان که هستیم تغییر شخصیت می‌دهیم. از هر راهی که بتوانیم گذر می‌کنیم و هر چراغ قرمزی را پشت سر می‌نهیم و هیچ فرصتی به دیگران نمی‌دهیم. این بی‌نظمی در رانندگی کار را در اینگونه بحران‌ها سخت‌تر می‌کند. گاهی ترافیک با رفتار ما غامض‌تر و شکننده‌تر می‌شود. مثلا‌ در کشوری مانند مالزی یا چین اگر شما در ترافیک گیر بیفتید محال است به خود اجازه دهید از خط ویژه عبور نمایید. گاهی چهار ساعت در ترافیک می‌ایستید اما گردش به خلا‌ف مشاهده نمی‌کنید. حتما آنها زرنگی ما را ندارند!

۳) مردم ایران از نظر تفریحی دارای امکانات فراوانی نیستند. موجبات فرهنگی نیز دایره این محدوده را کاهش داده است. لذا برخی شهرها و اماکن دارای مزیت‌های بیشتری هستند؛ شهرها و اماکن زیارتی و شهرهای شمالی. بدیهی است در ایام تعطیلا‌ت آن هم در تابستان شمال از جاذبه بیشتری برخوردار است. از سویی مسیر شمال دارای اهمیت استراتژیک نیز هست چون ما را به کریدور شمال متصل می‌کند. اما جاده شمال در این سال‌ها همانی است که در دوران پهلوی ساخته شده بود. تنها در دولتین هاشمی و خاتمی بود که توجه به این مسیر در دستورکار قرار گرفت و دولت خاتمی طرح آزادراه شمال و راه‌آهن آستارا به قزوین را آغاز نمود. با این همه طرح مذکور با کندی به پیش می‌رود. حال ضرورت دارد با جدیت بیشتری نسبت به این پروژه‌ها اقدام شود، زیرا در حال حاضر در هر مقطع زمانی و در هر ساعتی از شبانه‌روز که بخواهیم به شمال سفر نماییم ناچار از ملا‌قات با غول ترافیک هستیم. ‌

۴) با توجه به سابقه مدیریت بحران در ایران، انتظار می‌رود دستگاه‌های مسوول از خود قدرت و توانایی بیشتری نشان دهند. اینکه دستگاه‌هایی چون پلیس راه، هلا‌ل‌احمر و وزارت راه اینگونه خلع‌سلا‌ح و از کارایی ساقط شده و از کارگشایی اظهار عجز نمایند، چندان شایسته به نظر نمی‌رسد. عادت کرده‌ایم بپذیریم که اتفاقاتی از این دست ظاهرا آخرین آنها نخواهد بود اما امیدواریم بدترین آنها نیز نباشد.