پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

صراحت و صداقت مهم ترین مشخصه سیاست اسلامی در حکومت علوی


صراحت و صداقت مهم ترین مشخصه سیاست اسلامی در حکومت علوی

سوگند به خدا معاویه از من سیاستمدارتر نیست اما معاویه حیله گر و جنایتکار است اگر نیرنگ ناپسند نبود من زیرک ترین افراد بودم ولی هر نیرنگی گناه و هر گناهی نوعی کفر و انکار است

امام العارفین حضرت علی (ع ) که از کلامش سبزه زندگانی می روید و سخنی جز حق بر زبان مبارکش جاری نمی شود در بیانی با هدف اعلام سیاست دروغین معاویه و در پاسخ به سخن برخی از یارانش که پنهانی به امام خرده می گرفتند فرمود :

والله ما معاویه بادهی منی ولکنه یغدرو یفجر. ولولاکراهیه الغدر لکنت من ادهی الناس و لکن کل غدره فجره و کل فجره کفره و لکل غادرلوا یعرف به یوم القیامه . والله ما استعفل بالمکیده ولااستغمز بالشدیده . (۱ )

« سوگند به خدا معاویه از من سیاستمدارتر نیست اما معاویه حیله گر و جنایتکار است . اگر نیرنگ ناپسند نبود من زیرک ترین افراد بودم ولی هر نیرنگی گناه و هر گناهی نوعی کفر و انکار است . روز رستاخیز در دست هر حیله گری پرچمی است که با آن شناخته می شود. به خدا سوگند من با فریبکاری غافلگیر نمی شوم و با سخت گیری ناتوان نخواهم شد. »

برخی یاران امام معاویه را سیاستمدار می دانستند و امام را محافظه کار و محتاط . دلیلش این بود که معاویه با خدعه و نیرنگ افراد را تطمیع می کرد و بر قدرت خود و منطقه تحت نفوذ خود می افزود. برخی این روش ناپسند را به سیاستمدار بودن معاویه تعبیر کرده بودند. امام در پاسخ به این شبهه سیاستی را که با خدعه و نیرنگ به سرانجام برسد غیراسلامی خوانده آن را به گناهی بزرگ تعبیر می کند.

این سخن هم رد شیوه های فرعونی است که جامعه ای را به انحطاط می کشد و هم اثبات این اصل است که امام اهل مدارا و عقب نشینی در مقابل دشمن نیست گرچه شرایط برای او بسیار ساخت باشد و حتی نزدیکانش او را سرزنش کنند.

در جای دیگر نیز به کسانی که گرد او جمع شدند و درخواست کردند امام برای تثبیت موقعیت خود و حکومتش همچون خلفای گذشته امتیازاتی را برای افرادی خاص درنظر بگیرد فرمود :

اتامرونی (اتامروننی ) ان اطلب النصر بالجور فیمن ولیت علیه ! والله لااطور به ما سمر سمیر و ما ام نجم فی السما نجما! »

« آیا به من دستور می دهید برای پیروزی خود از جور و ستم درباره امت اسلامی که بر آنها ولایت دارم استفاده کنم به خدا سوگند تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان از پی هم طلوع و غروب می کنند هرگز چنین کاری نخواهم کرد . » !(۲ )

براستی چرا جامعه اسلامی اندکی پس از حاکمیت آموزه های گرانسنگ پیامبر گرامی اسلام آن چنان دچار انحطاط می شود که انسان های به ظاهر مسلمان با جرات از امام مسلمین می خواهند اصول خدشه ناپذیر و ارزش های متعالی اسلام را به بوته فراموشی سپارد و خدعه و نیرنگ و سیاست بازی در ارکان حکومت اسلامی را جایگزین سیاست بسط عدالت اجتماعی و ترویج صمیمیت و صداقت در بین مردم مسلمان نماید. بی تردید از جمله عوامل اساسی این رویکرد دلبستگی های دنیایی و اسارت های مادی افرادی است که فریب دنیاطلبان را خورده اند و اصالت و تشخص انسانی خویش را از یاد برده اند.

امام (علیه السلام ) ضمن رد سیاست بازی های مخالفانش اجرای فرامین الهی را وابسته به سه عنصر و خصوصیت اساسی می داند :

« لایقیم امرالله (سبحانه ) الا من لایصانع ولایضارع ولایتبع المطامع . » (۳ )

« فرمان خدا را برپا ندارد جز آن کس که در اجرای حق مدارا نکند سازشکار نباشد و پیرو طمع و آرزوها نگردد. »

در حکومت علوی با کسانی که حقوق اجتماعی و سیاسی مردم را پایمال می کنند باید با اعلان مواضع قاطع مقابله کرد و حاکمیت اسلامی را از انحراف اجرای سیاست های دروغین و شیطانی رهایی بخشید.

« امام » پس از جنگ صفین در نامه ای که با عنوان « عمروعاص » ارسال کرده است با صراحت تمام آن عنصر نامطلوب را این گونه مخاطب قرار می دهد.

« فانک قد جعلت دینک تبعا لدنیا امری ظاهر غیه مهتوک ستره یشین الکریم بمجلسه و یسفه الحلیم بخلطته فاتبعت اثره و طلبت فضله اتباع الکلب للضر غام یلوذ بمخالبه و ینتظر ما یلقی الیه من فضل فریسته فاذهبت دنیاک و آخرتک ! ولو بالحق اخذت ادرکت ما طلبت . فان یمکنی الله منک و من ابن ابی سفیان اجز کما بمد قدمتما و ان تعجزا و تبقیا فما امامکماشرلکما . (۴ )

« تو دین خود را پیرو دنیای کسی قرار دادی که گمراهی اش آشکار است . پرده اش دریده و افراد بزرگوار در همنشینی با او لکه دار و در معاشرت با او به سبک مغزی متهم می گردند. تو در پی او می روی و چونان سگی گرسنه به دنبال پس مانده شکار شیر هستی به بخشش او نظر دوختی که قسمت های اضافی شکارش را به سوی تو افکند پس دنیا و آخرت خود را تباه کردی در حالی که اگر به حق می پیوستی به خواسته های خود می رسیدی . اگر خدا مرا بر تو و پسر ابوسفیان مسلط گرداند سزای زشتی های شما را خواهم داد اما اگر قدرت آن را نیافتم و باقی ماندید آنچه در پیش روی دارید برای شما بدتر است . »

این صراحت و صداقت از این روست که در نظر مولای متقیان هدف از تشکیل حکومت اسلامی اجرای سیاست توحیدی و هدایت و کمال انسان هاست . نه رسیدن به مقام فانی حکومت دنیایی و معامله و مدارا با دشمنی که ظاهری فریبنده دارد :

اللهم انک تعلم انه لم یکن الذی کان منا منافسه فی سلطان ولا التماس شی من فضول الحطام ولکن لنردالمعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک فیامن المظلومون من عبادک و تقام المعطله من حدودک . (۵ )

« خدایا تو می دانی که جنگ و درگیری ما برای به دست آوردن قدرت و حکومت و نیا و ثروت نبود بلکه می خواستیم نشانه های حق و دین تو را به جایگاه خویش بازگردانیم و در سرزمین های تو اصلاح را ظاهر کنیم تا بندگان ستمدیده ات در امن و امان زندگی کنند و قوانین و مقررات فراموش شده تو بار دیگر اجرا گردد. »

و نیز در جای دیگر می فرماید :

ولکنا انما اصبحنا نقاتل اخواننا فی الاسلام علی ما دخل فیه من الزیغ و الاعوجاج و الشبهه و التاویل . فاذا طمعنا فی خصله یلم الله بها شعثنا و نتدانی بها الی البقیه فیما بیننا رغبنا فیها . و امسکنا عما سواها . (۶ )

اما امروز با پیدایش زنگارها در دین کژی ها و نفوذ شبهه ها در افکار تفسیر و تاویل دروغین در دین با برادران مسلمان خود به جنگ خونین کشانده شدیم پس هر گاه احساس کنیم چیزی باعث وحدت ماست و به وسیله آن با یکدیگر نزدیک می شویم و شکاف ها را پر و باقیمانده پیوندها را محکم می کنیم به آن تمایل نشان می دهیم آن را گرفته و دیگر راه را ترک می گوییم . (۷ )

پاورقی :

۱ ـ نهج البلاغه خطبه ۲۰۰

۲ ـ همان خطبه ۱۲۶

۳ ـ همان حکمت ۱۱۰

۴ ـ همان نامه ۳۹

۵ ـ همان خطبه ۱۳۱

۶ ـ همان خطبه ۱۲۲

۷ ـ جلوه های رفتار علوی اسماعیل سعادت ج ۲ ص ۴۹ ـ۴۳

جامعه اسلامی در فاصله کوتاهی پس از حاکمیت آموزه های گرانسنگ پیامبراکرم (ص ) آنچنان دچار انحطاط می شود که انسان های به ظاهر مسلمان از امام مسلمین می خواهند اصول خدشه ناپذیر و ارزش های متعالی اسلام را به بوته فراموشی بسپارد و خدعه و نیرنگ را در ارکان حکومت اسلامی نفوذ دهد!

برخی از افراد معاویه را سیاستمدار می دانستند و امام علی (ع ) را محافظه کار و محتاط و دلیل آنها این بود که معاویه با خدعه و نیرنگ افراد را تطمیع می کرد و بر قدرت خود و منطقه تحت نفوذش می افزود. امام (ع ) در پاسخ به این شبهه سیاستی را که با خدعه و نیرنگ و فریبکاری به سرانجام برسد غیراسلامی خواند و آن را معصیت و گناهی بزرگ و عامل خسران عظیم در رستاخیز نامید