دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

با امام حسین علیه السلام در محضر قرآن


با امام حسین علیه السلام در محضر قرآن

دنیا برای بسیاری از مردم جای زینت, تفاخر, تكاثر, لهو و لعب است اما گروهی از مردان خدا هرگز فریب لذت های زودگذر را نمی خورند و بر اساس فرمایش قرآن كریم تجارت, آنها را از ذكر خدا غافل نمی كند

دیباچه

دنیا برای بسیاری از مردم جای زینت، تفاخر، تكاثر، لهو و لعب است؛ اما گروهی از مردان خدا هرگز فریب لذت‌های زودگذر را نمی خورند و بر اساس فرمایش قرآن كریم "تجارت، آنها را از ذكر خدا غافل نمی كند." آنان در دنیا زندگی می كنند؛ اما هرگز وابسته به دنیا نیستند. آری فقط به خدا و آنچه كه در مسیر كمال است؛ دل بسته‌اند.مونس آنان كتاب خدا و آیات الهی است؛ آن گونه كه اگر تمام مردم كره زمین بمیرند، اما این كتاب همراهشان باشد، هرگز احساس تنهایی و وحشت نمی كنند.

امام حسین علیه السلام از جمله انسان‌های بی‌نظیر جهان هستی است كه زندگی او با قرآن عجین شده بود. او از كودكی با قرآن همراه بود؛ عاشق و دلداده قرآن بود. چون لب به سخن می گشود، كلامش آیات قرآن بود و از قرآن دفاع می كرد؛ اگر نامه‌ای می نگاشت، دفاع از قرآن بود و سكوتش برای اندیشیدن در آیات آن.

با اذعان به این كه در این نوشتار كوتاه نمی توان كاملا به زندگی قرآنی امام حسین علیه السلام پرداخت، اما اجمالا به مواردی از آن اشاره خواهد شد كه از دوران كودكی حضرت، تا روز شهادتش را در برگرفته است.

۱. عشق به قرآن در دوران كودكی

امام حسین علیه السلام از كودكی به قرآن عشق فراوانی داشت، زیرا آیات فراوانی از قرآن در خانه شان بر رسول خدا(ص) نازل گشت و بدون تردید، امام حسین علیه السلام متاثر از فضای قرآن حاكم بر خانواده بود. ایشان از سنین كودكی به قرائت، حفظ، تفسیر و تاویل قرآن اهمیت زیادی می داد. به چند نمونه از آنها كه در تاریخ به ثبت رسیده، دقت كنید:

الف ـ فراگیری سوره توحید

از امام حسین علیه السلام سوال شد: از رسول خدا چه شنیدی؟ فرمود: شنیدم كه می فرمود:

"خداوند كارهای مهم و بزرگ را دوست می دارد و كارهای پست و حقیر را نمی پسندد... و او " قل هوالله احد" و نمازهای پنجگانه را به من آموخت."

و شنیدم كه می فرمود:

"هر كه خدا را اطاعت كند، خدا او را بالا می برد و هر كه نیت خود را برای خدا خالص كند، خدا او را نیكو سازد و بیاراید و هر كه به آنچه نزد خدا است، اطمینان كند، خدا او را بی نیاز كند و هر كه بر خدا بزرگی كند، خدا او را خوار سازد."(۱)

امام زین العابدین علیه السلام می فرماید: در شب عاشورا پدرم یاران خود را جمع كرد و برای آنها خطبه خواند. من نیز خدمت ایشان رفتم تا گفتارشان را بشنوم. پدرم به یاران خود می فرمود: خدای را ستایش می كنم به بهترین ستایش هایش و او را سپاس می گویم در خوشی و ناخوشی. بار خدایا! تو را سپاس می گزارم كه ما را به نبوت گرامی داشتی و علم قرآن و فقه دین را به ما كرامت فرمودی و گوشی شنوا و چشمی بینا و دلی آگاه به ما عطا كردی؛ ما را از زمره سپاسگزاران قرار بده.

ب ـ پرسش تاویل برخی آیات از رسول خدا(ص)

اسماعیل بن عبدالله روایت كرده است: هنگامی كه آیه "و اولوا الارحام بعضهم اولی ببعض فی كتاب الله"؛ (و خویشاوندان در كتاب خدا بعضی مقدم بر بعضی دیگرند) نازل شد، امام حسین علیه السلام می فرماید: تاویل این آیه شریفه را از پیامبر(ص) سوال كردم.

پیامبر(ص) در پاسخ فرمودند: سوگند به خدا كه منظور پروردگار در این آیه جز شما نمی باشد. و"اولوا الارحام" شمایید. پس اگر من از دنیا رفتم، پدرت علی از هر كس به جانشینی من شایسته تر است و هر گاه پدرت علی درگذشت، برادرت حسن به جانشینی او سزاوارتر است و هر گاه حسن از دنیا رفت، تو به جانشینی او لایق تری.

عرض كردم: ای رسول خدا! چه كسی پس از من به جانشینی من سزاوارتر است؟

فرمود: فرزندت علی، سپس فرزندش محمد، سپس فرزندش جعفر، سپس فرزندش موسی، سپس فرزندش علی، سپس فرزندش محمد، سپس فرزندش علی، سپس فرزندش حسن؛ پس هر گاه حسن از دنیا رفت، غیبت در نهمین فرزند تو رخ می دهد و این نُه امام، از نسل تو هستند. خدا به آنان دانش و فهم مرا عطا فرموده است و سرشت آنان از سرشت من است.(۲)

ج ـ منظور از (ان السمع و البصر و الفواد) چیست؟

عبدالعظیم فرزند عبدالله حسنی گوید: سرورم امام هادی علیه السلام از پدران خود، از امام حسین علیه السلام نقل كرده است كه رسول خدا(ص) فرمود: همانا ابوبكر نسبت به من همچون گوش، و عمر همچون چشم و عثمان همچون دل است. امام حسین علیه السلام می فرماید: فردای آن روز خدمت پیامبر(ص) مشرف شدم در حالی كه در محضر او امیرمومنان علیه السلام، ابوبكر، عمر و عثمان شرفیاب بودند. از حضرت سوال كردم: ای جد بزرگوار! دیروز از شما درباره این صحابه سخنی شنیدم؛ منظور چیست؟

پیامبر(ص) فرمود: آری. سپس به آن سه نفر اشاره كرده، فرمود: آنان همانند گوش و چشم و دل اند و به زودی در روز قیامت در مورد این وصی من ـ سپس به علی علیه السلام اشاره فرمود ـ از آنان سوال می شود. خدای سبحان می فرماید: "ان السمع و البصر و الفواد كل اولئك كان عنه مسئولا"(۳) سپس فرمود: سوگند به عزت پروردگارم كه همه امت من در روز قیامت نگه داشته می شوند و از آنان درباره ولایت علی علیه السلام سوال می شود و این، همان فرموده خدای سبحان است كه "و نگاهشان دارید كه سوال می شوند."(۴)

د ـ شفا یافتن به بركت سوره حمد

علامه مجلسی می نویسد: از امیرمومنان علیه السلام نقل شده كه فرمود: وقتی امام حسین علیه السلام بیمار شد، مادرش فاطمه(س) او را نزد پیامبر(ص) برد و عرض كرد: یا رسول الله! دعا كن خداوند به پسرت شفا عنایت فرماید. رسول خدا(ص) فرمود: دخترم! خداوند متعال همان كسی است كه او را به تو هبه كرد و او قادر است كه پسرت را شفا دهد. در همان وقت جبرئیل نازل شد و عرض كرد: یا محمد! به درستی كه خداوند متعال سوره ای را بر شما نازل نكرده، مگر این كه در آن، حرف "فا" می باشد. و هر فایی از آفت است؛ جز سوره حمد كه در آن، حرف فاء نیامده است. پس ظرف آبی طلب كن و بر آن چهل مرتبه سوره حمد را بخوان. سپس آن آب را بر حسین بپاش كه خداوند در اثر چنین كاری، به حسین شفا خواهد داد. پیامبر(ص) چنین كرد و امام حسین علیه‌السلام عافیت یافت.(۵)

۲. عشق به آیات قرآن

اگر چه شنیدن تمام آیات قرآن برای امام حسین علیه السلام لذت بخش بود، اما گاهی شنیدن برخی آیات، آن هم از زبان پدرشان، آن قدر لذت بخش بود كه وصف آن را فقط خود ابی عبدالله علیه السلام می دانست و بس.

امام صادق علیه السلام می فرماید: پدرم برایم نقل فرمود كه علی ابن ابی طالب علیه السلام در حالی كه امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در محضر مبارك او بودند، سوره مباركه "انا انزلناه فی لیله القدر" را قرائت كرد. امام حسین عرض كرد: پدر جان! گویا شنیدن این سوره از دهان مبارك تو، شیرینی ویژه ای دارد! امام علی علیه‌السلام در پاسخ فرمود: ای فرزند رسول خدا و ای فرزندم! من از این سوره خاطره ای دارم كه تو از آن خبر نداری؛ چون این سوره نازل شد، جد تو پیامبر خدا(ص) مرا به حضور طلبید و آن را بر من قرائت كرد. سپس دست برشانه راست من زد و فرمود: ای برادر و وصی من و ای سرپرست امت من پس از من، و ای ستیزگر با دشمنان من تا روزی كه برانگیخته شوند! این سوره پس از من برای توست و سپس در شان فرزندان تو. همانا برادرم جبرئیل رویدادهای امتم را برایم بازگو كرد و او آنها را همانند حوادث نبوت برای تو بازگو می كند. این سوره در قلب تو و اوصیای تو تا هنگام طلوع فجر قائم آل محمد علیه السلام نوری درخشان دارد.(۶)

علامه مجلسی از اربلی، از انس نقل می كند: نزد امام حسین علیه السلام بودم كه یكی از كنیزان آن حضرت در حالی كه شاخه گلی در دستش بود، وارد شد و آن را به امام تقدیم كرد. امام فرمود: تو در راه خدا آزاد هستی. عرض كردم: او را در برابر یك شاخه گل بی ارزش و كم بها آزاد می كنی؟! حضرت فرمود: خداوند ما را چنین تربیت كرده است كه می فرماید: "و اذا حییتم بتحیه فحیوا باحسن منها او ردوها." و آزادگی او بهتر است از آنچه كه او آورده بود.

۳. عشق به تلاوت قرآن كریم

همانگونه كه گفته شد، امام حسین علیه السلام از دوران كودكی به این كتاب آسمانی علاقه شدیدی داشت و همواره در تمام زندگی اش از قرآن سخن می گفت و لحظه ای از آن جدا نبود؛ حتی در آن روزهایی كه برای دفاع از قرآن و اسلام آماده جنگ با دشمنان اسلام بود. امام علیه السلام چه در مدینه و چه در بین مكه و مدینه و در راه عزیمت از مكه به كربلا و در كربلا، در مقاطع مختلف، از قرآن سخن به میان میآورد و با ابراز عشق به آن، میزان علاقه خود را به حاضران و آیندگان نشان می داد كه به چند مورد از آنها اشاره می كنیم:

الف ـ قرائت قرآن در بیابان سوزان

ابن عساكر از یزید الرشك، از شخصی كه با امام حسین علیه السلام گفت وگو داشته، نقل كرده است: (در منزل ثعلبیه) چشمم به چادرهایی افتاد كه در بیابان برپا شده بود. پرسیدم: این چادرها از آن كیست؟ گفتند: امام حسین علیه السلام. پس به نزد او آمدم و او را پیرمردی یافتم كه مشغول تلاوت قرآن بود و اشك از چشمانش بر گونه ها و محاسنش سرازیر بود. عرض كردم: پدر و مادرم به فدایت ای فرزند رسول خدا! برای چه به این جا آمدی، و در این بیابان كه هیچ كس در آن یافت نمی شود، چه می كنی؟

فرمود: این نامه های اهل كوفه است كه به من نوشته اند و نمی بینم مگر آن كه همان ها قاتل من هستند. پس اگر چنین كردند، هیچ حرمتی برای خدا نبوده، مگر آن كه دریده باشند و خداوند در برابر این همه بی حرمتی، از آنها كسی را بر آنان مسلط خواهد كرد كه خوار و ذلیلشان كند...(۷)

پی نوشت ها:

۱ ـ فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ص ۳۱.

۲ ـ كفایه الاثر، ص ۱۷۵.

۳ ـ اسرا / ۳۶.

۴ ـ فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ص ۶۲۹.

۵ ـ بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۲۶۱.

۶ ـ فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ص ۶۳۷.

۷ ـ وقائع الطریق من مكه الی كربلا، ج ۳، ص ۲۲۶.

۸ ـ قصه كربلا، ص ۲۴۳ / لهوف سید ابن طاووس، ص ۳۸.

۹ ـ ارشاد مفید، ص ۲۱۴.

۱۰ ـ آل عمران / ۱۷۸ و ۱۷۹.

۱۱ ـ سخنان حسین بن علی از مدینه تا كربلا، ص ۲۰۹، به نقل از تاریخ طبری.

۱۲ ـ مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۶۶.

۱۳ ـ نحل / ۲۳.

۱۴ ـ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۵۷ / بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۸۹.

۱۵ ـ نساء / ۸۶.

۱۶ ـ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۹۵.

۱۷ تا ۱۹ ـ آل عمران / ۱۳۴.

۲۰ ـ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۹۵.

۲۱ ـ اعراف / ۲۰۲ ـ ۱۹۹.

۲۲ ـ یوسف / ۹۲.

۲۳ ـ مثلی است معروف و در جایی كه اصل و سبب و ریشه ماجرا معلوم است، به كار برده می شود.

۲۴ ـ الامام الحسین فی المدینه المنوره، ج ۱، ص ۳۵۳.

۲۵ ـ بقره / ۱۹۹.

۲۶ ـ ابراهیم / ۳۶.

۲۷ ـ فرقان / ۴۴.

۲۸ـ فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ص ۶۲۵.

۲۹ ـ حج / ۴۱.

۳۰ ـ مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۴۷.

۳۱ ـ فتح / ۲۹.

۳۲ ـ فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ص ۶۳۴.

۳۳ ـ یس / ۱۲.

۳۴ ـ فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ص ۶۳۳.

۳۵ ـ رعد / ۲۹.

۳۶ ـ فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ص ۶۲۸.

۳۷ ـ والضحی / ۳ ـ ۱.

۳۸ ـ تفسیر فرات كوفی، ص ۲۱۲.

۳۹ ـ فصلت / ۴۲.

۴۰ ـ نساء / ۵۹.

۴۱ ـ همان / ۸۳.

۴۲ ـ انفال / ۴۸.

۴۳ ـ احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۲۲.

۴۴ ـ اعراف / ۵۸.

۴۵ ـ مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۶۷.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.