سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

خانه روی آب


خانه روی آب

جای خانه های خشتی بیشتر خانه ها با چوب ساخته شده اند اما به همان بی دوامی و بی در و پیکری فقط همین اندازه که سقفی بالای سر باشد از خانه ها که بگذریم تصاویر همان تصاویر است

به رغم سیستم های پیش بینی توفان، گردبادی با سرعت ۲۴۰ کیلومتر در ساعت پنجشنبه هزاران نفر را در بنگلادش کشت و میلیون ها نفر دیگر را آواره کرد.

جای خانه های خشتی بیشتر خانه ها با چوب ساخته شده اند. اما به همان بی دوامی و بی در و پیکری. فقط همین اندازه که سقفی بالای سر باشد. از خانه ها که بگذریم تصاویر همان تصاویر است. همان تصویرهایی که چند سال پیش وقتی بم لرزید دیدیم. زن میانسالی که ماتم زده نگاهش می چرخد بی آنکه پی چیزی باشد. بچه هایی که ردیف روی آوار نشسته اند، سردرگم و خیره به دوربین. دخترهایی که ساری های رنگارنگ پوشیده اند به رنگ همان شلیته شلوار ها که روستایی ها در ایران می پوشند و بعضی هاشان هم بچه یکی دو ساله یی بغل گرفته اند. تازه اینها خوش شانس ها هستند که از بین خواهرها و برادرهایشان زنده مانده اند.

خانه هایی که روی هم خوابیده و این بار به جای اینکه همه چیز خاک شده باشد صحنه بیشتر شبیه جنگلی است پر از چوب، درخت و شاخه های شکسته و درهم تنیده . خیلی ها زیر همین شاخه ها و تنه درخت ها مرده اند. گردباد هفته پیش بنگلادش بنا بر آمار رسمی تاکنون بیش از سه هزار قربانی گرفته و سه هزار نفر دیگر را مجروح کرده است. اما موسسات کمک رسانی می گویند انتظار می رود تعداد کشته شده ها از مرز ده هزار نفر هم بگذرد که طبق معمول می گویند آمارهای رسمی کم گویی می کنند. تعداد کشته شده ها در حالی از مرز سه هزار نفر گذشته که این کشور مجهز به سیستم های پیش بینی توفان است و دولت ادعا می کند به ساکنان مناطق آسیب دیده هشدار داده بوده که گردباد در راه است. با این حال، خیلی از اهالی مناطق آسیب دیده می گویند خبر داشته اند که گردباد می آید.آنها فقط دیده اند که موج ها بلند شدند تا پنج متر. آب رودخانه ها جوشید و بالا رفت... و بعد درخت ها از ریشه درآمد و خانه ها روی هم خوابید. و آن ۱۵۰ ماهیگیری که در خلیج بنگال به دنبال صید رفته بودند هم دیگر هیچ وقت برنگشتند.ماموران امداد گر دارند کمک می کنند به نقاط ساحلی دورافتاده برسند. تا زمانی که دسترسی به این نقاط مقدور نباشد نمی شود گفت واقعاً گردباد چند نفر را کشته است.

● وسعت ویرانی

طبق معمول باز در خبرها خواندیم؛ «گردباد بیشتر از همه امان از فقیرها برید» که خانه هاشان سست تر و در مقابل هر بلایی آسیب پذیرتر بودند. برخی از خبرنگارها می گویند توی رودخانه ها اجسادی را می بینید که پف کرده از آب بیرون زده اند. همین طور زیر آوار و لای گل و لای. خیلی از مزرعه ها هم به کلی تخریب شده و برنجی باقی نمانده. مقامات می گویند در برخی از دهکده ها ۹۵ درصد برنجی که زمان برداشتش رسیده بود از بین رفته است. مزارع کشت میگو هم به کلی شسته شده.سومان اسلام، یکی از ماموران امور هماهنگی موسسه امدادرسان کر (CARE)، به رویترز گفت؛ «اتفاقی که افتاده فشار زیادی بر دولت، اقتصاد و خود مردم خواهد گذاشت و همه اینها زمانی رخ داده که همین چند ماه پیش سیل بزرگی در شمال کشور داشتیم.»یکی از اهالی باقرات، یکی از نقاطی که به سختی آسیب دیده، به خبرگزاری فرانسه گفت که ۸۰ درصد دهکده اش به کلی از بین رفته است.ملک تاریکور رحمان، کاسبی در همین دهکده، می گوید؛ «مثل روز آخرت بود، ترسناک ترین پنج ساعتی که در عمرم گذراندم. فکر کردم دیگر هیچ وقت خانواده ام را نمی بینم.»رحمان این را هم گفت هر جا نگاه می کنی خرابی و ویرانی می بینی و «اصلاً نمی دانیم خانه مان کجا بوده.»جنگل سانداربان در جنوب غربی بنگلادش، زیستگاه ببر بنگال است. این ببر جزء گونه های جانوری است که در معرض انقراض هستند. خود جنگل هم در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده و یکی از جنگل های منحصر به فرد جهان است.یکی از مقامات جنگلبانی بنگلادش اعلام کرده گردباد سیدر به بسیاری از درختان آسیب زده و بیشتر از صد مایل مربع از جنگل ها را نابود کرده است. هنوز از مرگ و میر ببرها یا جانوران دیگر آماری در دست نیست.

● کمک ها در راه است اما ناکافی

تا زمانی که تعداد کشته شده ها و عمق ویرانی مشخص شود، بیش از سه میلیون نفر آواره برای بقا به غذا و کمک های اولیه نیاز دارند. امدادگران می ترسند توزیع نامناسب و بی برنامه کمک ها باعث شود تعداد کشته ها بیشتر هم بشود. رناتا لاک دسالین یک نماینده مقیم سازمان ملل در داکا می گوید؛ «آنهایی که جان سالم به در برده اند به غذا، سرپناه و دارو نیاز دارند.» خانواده هایی هم که می خواهند اجساد را دفن کنند پارچه (برای کفن) می خواهند. بعضی جاها راهی نیست جز دفن مردگان در گورهای دسته جمعی. کار امدادرسانی در نقاط آسیب دیده در حالی انجام می شود که برق هم قطع شده. بیشتر از همه به غذا نیاز است، آب آشامیدنی سالم و دارو.در خیلی از دهکده ها مردم از روزی که گردباد آمده گرسنگی می کشند.

خبرنگار بی بی سی گزارش می دهد؛ «وقتی به دهکده یی خالی در جنوب در حاشیه جنگل استوایی سانداربان رسیدیم دیدیم که مردم مایوسانه برای غذا صف کشیده اند.» «لطفاً کمک کنید.» این را فیروز می گفت که گردباد چهار نفر از اعضای خانواده اش را کشته بود. و ادامه می داد؛ «گرسنه ام. خانه ام هم ویران شده.» گزارشگر بی بی سی نوشته ارتش آن روز داشت بین مردم مقداری برنج تقسیم می کرد. اما برنج کافی نبود. سربازها راهی نداشتند جز با باتوم مردم را دور کنند که هجوم آورده بودند تا شاید مشتی برنج گیرشان بیاید. و این تصویری است که این روزها در سراسر جنوب غربی بنگلادش زیاد به چشم می خورد. خبر خوب این است که کمک رسانی سراسری است اما بیشتر محدود و در خیلی از جاها ناکافی.روزنامه گاردین سه شنبه نوشت؛ با گذشت چهار روز از گردباد موسسات کمک رسانی همچنان تلاش می کنند خود را به نقاط دورافتاده برسانند. گاردین به نقل از محمد سلیم، یک امدادگر در باقرهات، یکی از نقاطی که بیشترین آسیب را دیده، نوشت؛ «همین طور دهکده به دهکده که پیش می رویم اوضاع بدتر می شود.» بی بی سی هم می گوید؛ «تقریباً از تمام موسسات کمک رسانی جهانی شعبه یی هم در بنگلادش وجود دارد که تاریخچه حوادث این قبیلی در این کشور یکی دو تا نیست.

از سازمان ملل گرفته تا دیگر سازمان های غیرانتفاعی (NGOها) و موسسات کمک رسانی همه در بنگلادش شعبه و نمایندگان مقیم دارند. سیدرحمان مشاور سیستم های مخابراتی می گوید؛ «علت اصلی که کمک رسانی بد انجام می شود این است که دولت و موسسات کمک رسانی با هم هماهنگ نیستند.» او ادامه می دهد؛ «نگاهی به این آدم ها بیندازید. اگر به زودی به آنها کمک نرسد یا از وبا می میرند یا از آب آلوده.» ماج شاهیم، یکی از افسرانی که مسوول پخش مقدار ناچیز برنج در روستای جنوب ماجی است، هم می گوید غذا کافی نیست. او می گوید؛ «خیلی ها اینجا واقعاً دارند گرسنگی می کشند. اما واقعاً نمی توانیم به همه کمک کنیم. زمان که بگذرد غذا به همه خواهد رسید اما الان واقعاً نمی توانیم.» دولت بنگلادش اما اعلام کرده کمک ها به طور مداوم در جریان است و اگر گاهی کمک ها دیر می رسد بیشتر به خاطر مشکلات تدارکاتی برای رساندن غذا به میلیون ها آواره است. فخرالدین احمد وزیر کشور و مسوول کمک رسانی ارتش یکشنبه گفت مدیریت بحران در کشور قابل قبول است و دارد «در شرایط بسیار سخت خیلی خوب عمل می کند.» او دوشنبه به نقاط آسیب دیده سفر کرد و گفت؛ «شهامت شما در رویارویی با گردباد و سیل به ما نیرو می دهد تا بهترین کار را انجام بدهیم.» مثل خیلی از دولت ها در مواجهه با بحران از دولت بنگلادش هم انتقاد شده که اوضاع را قدری شسته رفته تر منعکس کرده است.

رحمان می گوید دولت همیشه این کار را می کند چون نمی خواهد آبروی کشور برود. و ادامه می دهد «نمی خواهد طوری نشان بدهد که نمی تواند با بحران دست و پنجه نرم کند.» یکی از کارکنان سازمان ملل می گوید؛ «دولت باید اول بفهمد کجا به کمک نیاز دارد، بعد کمک ها را سرازیر کنند. نه اینکه جایی مردم گرسنگی بکشند و جای دیگر برنج اضافه بیاید.» با وجود آنکه امکانات برای کمک رسانی ناکافی به نظر می رسد ناوها و هلی کوپترهای نظامی تلاش می کنند به هزارها نفری برسند که در خلیج بنگال و دیگر نقاط ساحلی ارتباطشان با دنیا قطع شده و منتظر کمک هستند.هلی کوپترهای سازمان ملل و نیروی هوایی بنگلادش هم دارند در نقاطی که نمی شود فرود آمد بیسکویت های انرژی دار پخش می کنند. در کنار هلی کوپترها و ناوهای جنگی، فیل ها هم به کار گرفته شده اند تا آوار را کنار بزنند. در کنار کمک های ارتش، کشورهای دیگر هم به کمک بنگلادش آمده اند. مثل ایالات متحده امریکا که دو هواپیمای سی-۱۳۰ این کشور، یکشنبه شب با بار دارو و لوازم درمانی در داکا پایتخت بنگلادش به زمین نشسته اند. هم اکنون امدادگران سازمان ملل، صلیب سرخ جهانی و آکسفام در کنار بسیاری دیگر از امدادرسانان مشغول کمک رسانی به نقاط آسیب دیده هستند.

● خود توفان

ارتفاع بنگلادش از سطح دریا زیاد نیست. و چیزی به نام گردباد و سیل پدیده یی فصلی و تقریباً عادی در بنگلادش است. اما گردباد هفته پیش یکی از نادرترین گردبادها بود که یک تنه کشور را به هم ریخت.گردباد سیدر پنجشنبه عصر هفته گذشته با سرعت ۲۵۰ کیلومتر در ساعت به سواحل جنوب غربی بنگلادش زد که موجی پنج متری را بلند کرده بود. گردباد از وسط داکا، پایتخت بنگلادش، هم عبور کرد. اما آن موقع سرعتش کم شده بود که در نتیجه خسارت زیادی به پایتخت نرسید. گردباد آدم ها و جانوران را بلند کرد و در رودخانه ها انداخت. حالا خیلی از بازمانده ها به دنبال اجساد و دفن آنها هستند. یک بازمانده گفت؛ «از درخت ها بالا رفتیم. یک ببر هم همان نزدیکی بود. بعد موج بالا گرفت و من را کند و با خود برد. وقتی به خودم آمدم دیدم توفان تمام شده و زنده مانده ام.»

● از نگاه آسیب دیدگان

«آن شب، مثل هر شب رفتیم بخوابیم.» او گفت.

«اما شب که شد دیدیم صدای باد دارد بیشتر می شود. نه زنم و نه من، نشنیده بودیم که دارد گردباد می آید.»

«نیمه شب یکهو از خواب پریدم به خاطر صدایی که بیشتر شبیه بمب بود.» «آنجا بود که فهمیدم قفل شده ام به تخت و نمی توانم تکان بخورم. درخت سقف را کنده بود و افتاده بود روی ما و ما نمی توانستیم آن را تکان بدهیم.» «صدای زنم را می شنیدم که کنارم جیغ می کشید. اما نمی توانستم برایش کاری بکنم.» آن شب او زنش را جلوی چشمانش از دست داد.

داستان او چنین ادامه می یابد؛

«صبح که شد خودم را از خانه یی که حالا به کلی ویران شده بود بیرون کشیدم.» «اجساد عزیزانم را پیدا کردم و مجبور بودم خودم خاک شان کنم.» این فقط یکی از روایت هایی است که این روزها در جنوب غرب بنگلادش بسیار می شنوید؛ جایی که یک دهکده هم پیدا نمی کنید که از گردباد جان سالم به در برده باشد.دهکده موری چال، یکی از دهکده های گردبادزده است. صدها درخت از ریشه کنده شده اند. خانه ها روی هم خوابیده اند، مزارع ویران شده اند و تیرهای چوبی تلگراف دو نیمه شده اند. اینجا آدم ها مرده اند و زنده مانده ها عصبانی که «غذا نداریم، خانه ها و مغازه هایمان از روی زمین محو شده اند و کسی نیست به ما کمک کند.» این را رفیگل اسلام می گوید که یکی از مقامات محلی است.

بنگلادش از سال ۱۹۷۰ به این طرف که توفانی بیش از ۵۵۰ هزار نفر را کشت کشور را به یک سیستم هشدار توفان مجهز کرده است. گفته می شود اگر این سیستم وجود نداشت آمار مرگ و میر خیلی بالاتر می رفت. گفته می شود توفان امسال در یک دهه گذشته بی سابقه بوده است. توفان دیگری در سال ۱۹۹۱ بیشتر از ۱۴۱ هزار نفر را کشت. دولت می گوید با رساندن پیغام به دهکده های دورافتاده جان هزاران نفر را نجات داده است. چنین گفته می شود که صدها داوطلب خبر توفان را به دهکده های دورافتاده رسانده اند و به روستاییان هشدار داده اند که پناه بگیرند. با این حال، دولت را متهم کرده اند اگر اطلاع رسانی بهتر صورت می گرفت جان انسان های کمتری به خطر می افتاد.