یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا

تبیینی بر مسئله حجاب


تبیینی بر مسئله حجاب

به راستی, «حجاب» چیست آیا حجاب محدودكننده ای ذاتی در جامعه است یا عاملی مصونیّت بخش است آیا حجاب مخصوص دین اسلام است یا در ملل و اقوام دیگر هم وجود داشته است

گوهر اسلام، سعادت و نجات آدمی است و باورهای دینی و احكام اخلاقی و فقهی در راستای این غایت نازل شده‏اند. در حقیقت، هدف كلیه آموزه‏هایی كه از سوی خالق حكیم صادر می‏گردند چیزی جز پاسخ‏گویی به همه نیازهای روحی و جسمی، مادی و معنوی، و فردی و اجتماعی انسان نیست. در نتیجه، احكام الهی مربوط به پوشش زن نیز با توجه به همین غایت و هدف صادر شده‏اند.

مسئله حجاب از دیرباز مورد توجه و بحث و بررسی دانشمندان و روشن‏فكران، چه در شرق و غرب عالم و چه در داخل و چه خارج از كشور، بوده است. دامنه این سخنان و گستره عقاید برخاسته از آن، چنان است كه گاه گروهی از این اندیشمندان در مقام تحلیل و بررسی، تا آنجا پیش می‏روند كه «حجاب» را شاخصی «محدود» كننده و عامل «تضییع» در زیست فردی و حضور اجتماعی زنان در جامعه اسلامی می‏دانند و حتی از این رهگذر، خواهان «منع» یا دست‏كم «اختیاری‏شدن» آن می‏شوند و گاه گروهی دیگر، با دفاع نامناسب و ناآگاهانه خود، راه را بر محق جلوه دادن گروه نخستین هموار می‏كنند.

به راستی، «حجاب» چیست؟ آیا حجاب محدودكننده‏ای ذاتی در جامعه است؟ یا عاملی مصونیّت‏بخش است؟ آیا حجاب مخصوص دین اسلام است؟ یا در ملل و اقوام دیگر هم وجود داشته است؟

این مقاله به صورت تحلیلی ـ پژوهشی قصد آن دارد تا در جهت پاسخ‏گویی به پرسش‏هایی این‏چنین، همراه با بهره‏مندی از دیدی منصفانه و بهره‏گیری از منابع و سرچشمه‏های اصیلِ مكتب اسلام، به مسئله «حجاب» در جامعه اسلامی و اقوام و ملل گذشته و فلسفه آن بنگرد تا از این رهگذر، به چشم‏اندازی درباره وضعیت اجرای این دستور استوار و ارزش مستحكم در جامعه امروزین اسلامی ایران دست یابد.

● واكاوی حجاب در اسلام

«حجاب»، این واژه عربی، در نگاهی به معنای پوشیدن، پوشش، پرده و حاجب است كه البته در این میان، معنای «پرده» بیشترین كاربرد را دارد و همین امر موجب شده است كه عده زیادی گمان كنند كه اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود.

اندیشمند شهید مرتضی مطهّری در این‏باره می‏فرماید: «پوشش زن در اسلام این است كه زن در معاشرت خود با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه‏گری و خودنمایی نپردازد. آیات مربوطه همین معنا را ذكر می‏كند و فتوای فقها هم مؤیّد همین مطلب است. حدود این پوشش را با استفاده از قرآن و منابع سنّت، می‏توان به دست آورد. در آیات مربوطه، لغت «حجاب» به كار نرفته است. آیاتی كه در این‏باره هست، چه در سوره مباركه نور و چه در سوره مباركه احزاب، حدود پوشش و تماس‏های زن و مرد را ذكر كرده است، بدون آنكه كلمه «حجاب» را به كار برده باشد.»(۲)

با توجه به چنین سخنانی، فهرست‏وار همراه با بیانی كوتاه و سخنی مجمل، به توصیف و تبیین «حجاب اسلامی» یا «پوشش اسلامی» درقالب گزاره‏های ذیل می‏پردازیم:

● حجاب و فلسفه آن

اگر به انسان و ساختار وجودی او، چه از لحاظ جسمی و چه از نگاه روحی، بنگریم و از این رهگذر، نظری به انگیزه‏های نهفته و امیال گوناگون خفته در سرشت و خمیرمایه وجودی او، كه «فطرت» نامیده می‏شوند، بیندازیم، به راحتی درمی‏یابیم كه از جمله نیرومندترین، بزرگ‏ترین و برترین نیروهای موجود در او، غریزه «جنسی» است؛ میلی نیرومند كه اگر در مسیر صحیح و راه درست خویش هدایت نشود، به سهولت سرچشمه گناهان بزرگ و معاصی نابخشودنی می‏گردد و پیامدی جز تبدیل زندگی پرنشاط و پویای انسانی به زندگی سراسر فلاكت و تباهی چیزی در پی ندارد.

اندیشمندان و روشن‏فكران با توجه به چنین نكته‏ای، سعی در چاره‏جویی بنیادین در رویارویی با این غریزه و میل فطری داشته و در این راه، نظریه‏های متفاوتی ارائه كرده‏اند. گروهی همچون مانی، بودا و تولستوی گفته‏اند: این میل نهفته و غریزه ذاتی را بكلی باید از بین برد تا انسان و جامعه انسانی از آسیب‏های آن در امان باشند و گروهی دیگر همچون فروید عكس این مطلب را بیان نموده‏اند.

در كشاكش میان این دو نظر، كه یكی جانب افراط می‏پیماید و دیگری جانب تفریط، مكتبی زندگی‏آفرین همچون اسلام، كه همواره از جایگاه اعتدال و گریز از افراط و تفریط سخن می‏گوید، راه‏كاری میانه و معتدل ارائه كرده است؛ راه‏كاری كه به رغم گذشت چهارده قرن از پیدایش آن، هنوز بوی تازگی از آن برمی‏خیزد. اسلام میل جنسی را به رسمیت می‏شناسد و حتی آن را پلید نیز نمی‏داند، به شرط آنكه به درستی و با شیوه‏ای مناسب در مسیر انسان‏ساز خویش به حركت درآید.

راه‏كار مكتب اسلام در چنین اندیشه‏ای و در مقام عمل به آن، به طور كلی، در دو راهبرد ذیل خلاصه می‏شود:

الف) راهبردهای كوتاه‏مدت و میان‏مدت همچون ازدواج سهل و آسان در جامعه و ترویج فرهنگ آن در میان اقشار گوناگون، به ویژه جوانان.

ب) راهبردهای بلندمدت و اساسی همچون از بین بردن زمینه‏های به كارگیری ناسالم این میل در جامعه برپایه دستورات و ارزش‏هایی مانند: حجاب، عفاف، خویشتن‏داری و پرهیز از اختلاط زنان و مردان.

این دو راهبرد كه برگرفته از دستورات صریح و فرمان‏های روشن پروردگار در قرآن و كلام الهی‏اند، ما را در بیان فلسفه وجودی و وجوبی حجاب و پوشش، با نكاتی همچون نكات ذیل مواجه می‏سازند:

۱) «امنیت» به تمام معنای آن از جمله مسائلی است كه در اندیشه اسلامی به آن توجه كافی شده است. «برهنگی» به معنای عدم پوشش و ناپوشیدگی در جامعه یا تضعیف و كم‏توجهی به آن، پیامدهایی ناگوار همچون آرایش، خودآرایی، و عشوه‏گری به همراه دارد و مردان، به ویژه جوانان، را در معرض تحریك دایم عصبی و ایجاد التهاب و هیجان دروغین زودگذر قرار می‏دهد. این بار هیجان و التهاب آن چنان است كه گاه فرد را به بیماری روانی مبتلا می‏كند و از این‏رو، او را به اعمالی وامی‏دارد كه سرچشمه بسیاری از مفاسد و معاصی دیگر می‏شود؛ آن‏چنان كه برخی از دانشمندان با توجه به چنین نكته‏ای بر این اعتقادند كه «هیچ حادثه مهمی را پیدا نمی‏كنید، مگر آنكه پای زنی در میان است.»

۲) نگاهی گذرا به تلاش خانواده‏ها در جوامع گوناگون و گذری آماری بر دلایل بیشتر «طلاق»ها، این پدیده شوم، نكته‏ای مسلّم را به خودنمایی وامی‏دارد: درهم شكستن حریم خانواده و برهنگی روزافزون در جامعه انسانی، جدایی و از هم‏گسیختگی خانواده‏ها و در پی آن، پدیده‏ای تلخ و جانسوز همچون «فرزندان طلاق» را در پی می‏آورد؛ زیرا در بازار آزاد برهنگی، زنان به صورت «كالای مشترك»، دست كم در مراحل غیرآمیزش جنسی به شمار می‏آیند و دیگر پیوند زناشویی قداست و پاكی خاص خویش را در میان دو نفر، كه به یكدیگر تعلّق خاطر دارند، ندارد؛ چرا كه هر روز مردی در دام زنی دیگر و زنی در دام مردی دیگر فرو می‏افتد و كانون زندگی او را سست می‏گرداند.

محبوبه گندم‏آبادی(۱)

۱. دانش‏آموخته حوزه علمیه و مدرس دانشگاه.

۲. مرتضی مطهّری، مسئله حجاب، چ ۴۳، صدرا، ۱۳۷۵، ص ۲۸.

۳. مرتضی مطهری، پیشین، ص ۶۹ ـ ۷۰.

۴. كتاب مقدّس (عهد عتیق و عهد جدید) و ترجمه فاضل خان همدانی، ولیام گلن و هنری، كتاب سرود سلیمان، تهران، اساطیر، ۱۳۸۰، فصل پنجم، سفر نشید الاناشید، ب ۵، ص ۱۰۰۳، آیه ۸.

۵. همان، سفر تكوین، باب ۲۴، آیه ۶۶.

۶. ویل دورانت، تاریخ تمدّن، ترجمه ابوالقاسم ظاهری، انتشارات فرانكلین و اقبال، كتاب چهارم، «عصر ایمان»، بخش سوم، «عصر عظمت».


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.