دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
دیوار بلند بی اعتمادی
این روزها در بسیاری از محلهها میبینیم که همسایه از همسایه خود بیاطلاع است، حتی بیشتر اوقات هم روشنفکرانه پاسخ میدهند که فضولی در کار دیگران کار خوبی نیست. اما در گذشته همسایهها از مشکلات و مسائل همدیگر مطلع و به مراتب بیش از امروز راز نگهدار بودند.
روزگار، روزگار زندگی ماشینی، پیشرفت سریع تکنولوژی، تغییر سبک زندگی و تغییر و تحول گوناگون است. تغییراتی که در معماری خانههای ما نیز رسوخ کرده و باعث شده نوع معماری سازه و مصالح ساختمانی به کار رفته در ساختمانها همگام با پیشرفت و تغییر و تحولات در زندگی تغییر کند.
در معماری خانهها یکی از اجزایی که در گذر زمان دستخوش تغییر شده درهای ورودی منازل است، بهگونهای که امروزه درهای قدیمی و چوبی خانههای قدیم با ویژگیهای خاص خود جایشان را به درهای فولادی ریموتدار خوشرنگ و لعابی داده که در برخی از موارد نوع طراحی آنها با الگوبرداری از نمونههای غربی با هویت و فرهنگ ایرانی هیچ همخوانیای ندارد.
این در حالی است که هنوز در برخی از شهرهای ایران خانههای قدیمیای وجود دارد که درهای چوبی و تاریخی آنها هنوز روی پاشنه خود میچرخد و زیباییهای آنها یادآور خلاقیت و هنر معماران آن دوران است.
● نشانهای از میهمان دوستی
در گذشته در ورودی منازل نشانهای از سنت و آیین مردمداری، صفا و ارتباط دوسویه میزبان و میهمان بود. ورودی خانههای قدیم به همان اندازه ارج و قرب داشت که اندرونی خانهها و بدینسان این ورودیها یا همان که امروز با دو حرف ساده و در قالب یک کلمه به عنوان «در» از آن نام برده میشود، فتح بابی بود برای برقراری ارتباطات میان فرد با اهالی و ساکنان یک محله، قصبه، روستا یا شهر.
تزئینات و جنس در، همخوانی آن با بافت محیط اطراف، دیوارها و باورهای پیرامون خود حکایت شیرینی از ارتباط گرم و دوستانه بین مردم بود. در آن روزگار سبک معماری خانهها، مغازهها و کوچهها سرشار از کارکردهای ارتباطی بود.
ساخت کوچهها، محلهها، بازارچهها و گذرها و حتی سردر ورودی خانهها و سکوهایی که در یک فرورفتگی و در آستانه خانهها تعبیه میشد، امکان تبادل افکار، اندیشه و آرا و در نتیجه برقراری ارتباطی صمیمانه را فراهم میساخت.
گذشته از اینها، هویت شهری قدیم در پدیدهای به نام دروازههای شهر نمود عینی مییافت. همچنان که مردم برای خانهها و محل سکونت خویش دری تعبیه میکردند، در بزرگی نیز در سر کوچه، کوی و محله نصب میشد که بعد از گذشتن از یک دالان بزرگ و طولانی، به در هر یک از خانهها میرسید.
یکی از ویژگیهای درهای قدیم و سنتی منازل ایران، وجود سکوهایی در دو طرف درها بود. این سکوها علاوه بر زیبایی به تناسب بزرگی یا کوچکی خانه و در آن متفاوت بود و کارکرد ارتباطی داشت.
عصرگاهان مردان خانه برای رفع خستگی و تبادل اطلاعات و برقراری ارتباطات روی سکوها نشسته و نوعی ارتباطات سنتی و مؤثر را برقرار میکردند.
این سکوها در اوقاتی که مردان در خانه نبودند به زنها اختصاص داشت و زنهای همسایه این سکوها را به عنوان محفلی برای ارائه و انتقال اخبار، تبادل اطلاعات و خبرگیری به کار میبردند.
ورودی خانههای قدیمی هر چند ساده و محقر بود، اما عنصر ارتباطی در آن لحاظ میشد و در عصری که از تکنولوژی رسانهای و اطلاعاتی خبری نبود، این نوع ارتباطات سنتی بسیار کارآمد و ضروری بود. یکی دیگر از ویژگیهای درهای قدیمی منازل فرورفتگی ورودی بود.
به عبارتی دیگر هر تازهواردی باید یک پله به پایین حرکت میکرد تا بتواند از در عبور کند. ماهیت این پله نشان از فروتنی و افتادگی مردم قدیم داشت، به گونهای که نوعی ادای احترام افراد تازهوارد به افراد داخل خانه محسوب میشد.
در خانههای قدیمی درهای اندرونی نیز از سبک معماری و طراحی خاصی برخوردار بود. در طراحی و ساخت اکثر درها از سبکی به نام گرهچینی استفاده میشد که امروزه کمتر مورد استفاده قرار میگیرد.
در خانههای قدیم، اندرونی و بیرونی دو فضایی بود که در آن میهمان و میزبان هر دو احساس آرامش میکردند و هیچکدام مزاحم یکدیگر نبودند. هشتی در خانههای تاریخی با آن معماری زیبای خود نیز آرامش را به کسی که در انتظار صاحبخانه بود، میداد.
کوبههای در منازل قدیم نیز خود برای مردمان آن دوران تعبیر و مفهوم خاص و کارکردی ویژه داشت. کوبه بزرگتر و سنگینتر شکل طولی داشت و به تبع آن صدایی کلفتتر و بمتر داشت و در لنگه راست در نصب میشد.
این کوبه مخصوص آقایان بود و صاحبخانه یا افراد داخل اندرونی با صدا درآمدن آن در میفهمیدند، آن که پشت در است مرد و مذکر است و باید پوشش اسلامی خویش را حفظ کرده یا این که مرد خانه برای باز کردن در اقدام کند، اما کوبه در سمت چپ حالتی گرد و حلقهمانند داشت و به خاطر ساخت ویژهاش صدایی نسبتا زیرتر از کوبه مردانه داشت و در نتیجه برای اندرونی خانه نیز مشخص میشد که میهمان و کوبنده در یک زن است.
قوانین نانوشته در این ارتباط آنچنان در بین مردم رواج داشت که تقریباً همه مردم آن را رعایت میکردند و به نوعی نقش آیفون تصویری امروزی را ایفا میکرد.
نکته: این روزها چشمهای نگران و حساس همسایه جای خود را به دوربینهای مداربسته نصب شده در نقاط مختلف منازل داده و درهای ضدسرقت و دزدگیرها داده است
در گذشته ارتباط همسایهها در یک محل و یا دو همسایه دیوار به دیوار با یکدیگر آنقدر نزدیک و صمیمی بود و همسایهها آنقدر به همدیگر اعتماد داشتند که در برخی از خانهها یک ورودی روی دیوار مشترک آنها در حیاط ایجاد میشد و روی آن پردهای نصب میکردند تا خانمها و فرزندان دو همسایه بتوانند بدون این که وارد کوچه شده و از در ورودی داخل کوچه وارد منازل یکدیگر شوند، از این ورودی وارد حیاط و منازل یکدیگر شوند.
همسایهها آنقدر به یکدیگر اعتماد داشتند که هنگام مسافرت کلید منازل خود را به یکدیگر میسپردند تا در نبود آنها به خانهشان سرکشی کنند، گلدان یا باغچهها را آب دهند و گاهی مرغ، خروس، گاو و گوسفند همسایه را آب، دانه و علوفه دهند.
● درهای امروزی
با گذر زمان و پیشرفت تکنولوژی و تغییر در سبک معماری خانهها، ساختار درهای ورودی منازل نیز دستخوش تغییر شد و درهای چوبی منازل قدیم جای خود را به درهای فلزی ریموتداری داده که مجهز به قفل و چشم دیجیتال هستند و با کلیدها و کارتهای رمزدار و دیجیتال، قفل درهای منازل باز و بسته میشوند.
این روزها چشمهای نگران و حساس همسایه جای خود را به دوربینهای مداربسته نصب شده در نقاط مختلف منازل داده و درهای ضدسرقت و دزدگیرها تا حدودی خیال مردم را برای ترک خانههایشان یا رفتن به مسافرت راحت کردهاند.
از سوی دیگر در روزگار زندگی ماشینی، دیوارهای بیاعتمادی آنقدر در بین ساکنان و همسایههای یک محله بلند شده است که آنها ترجیح میدهند هنگام مسافرت یک چراغ را در منزلشان روشن نگه داشته و در منازل خود را چهارقفله کنند تا این که کلید منزلشان را به همسایه سپرده و به او بگویند در نبود ما مراقب منزل ما باشید و به آن سرکشی کنید.
● دیوار بلند بیاعتمادی
این روزها در بسیاری از محلهها میبینیم که همسایه از همسایه خود بیاطلاع است، حتی بیشتر اوقات هم روشنفکرانه پاسخ میدهند که فضولی در کار دیگران کار خوبی نیست. اما در گذشته همسایهها از مشکلات و مسائل همدیگر مطلع و به مراتب بیش از امروز راز نگهدار بودند.
در واقع دو ویژگی مهم اعتماد و همکاری مانند چسبی آنان را با هم نگه میداشت و از نفوذ آسیبها و مشکلات جلوگیری میکرد.
این ویژگیها در حال حاضر در برخی از محلات نیز دیده میشود و اساس چنین محلههایی بر تعامل و گفتوگو استوار است.
در چنین محلههایی گروه غیررسمی و رسمی زیادی وجود دارد که با هم به گفتوگو و تعامل درخصوص مسائل محله میپردازند و به صورت مشارکتی تصمیماتی برای بهتر شدن محله خود میگیرند و برای عملی شدن تصمیمات با هم همکاری میکنند.
بدیهی است که تا زمانی که افراد به هم اعتماد نداشته باشند نمیتوانند کنار هم بنشینند و با هم راجع به مسائل محله حرف بزنند.
اگر شما به همسایه خود اعتماد نداشته باشید، هیچگاه در آرامش نخواهید بود اما اگر به همسایه خود اعتماد داشته باشید و او را بشناسید احساس میکنید که در مجاورت خود فرد یا افرادی هستند که در مواقع نیاز میتوانند به شما کمک کنند.
وجود چنین نگاهی در گذشته در معماری ورودی خانهها یا در منازل تاثیر بسزایی داشت، از آنجا که همسایه خود را امین و غمخوار همسایه دیگر میدانست و بر خود تکلیف میکرد که به هنگام گرفتاری و غم و حتی شادی به داد همسایهاش برسد، لذا بندرت مشاهده میشد که در ورودی منازل با چندین قفل و حفاظ محافظت شود.
در اغلب خانهها یک در ورودی آهنی وجود داشت که در طول روز باز بود و فقط در مقابل آن پردهای قرار داشت که اگر نامحرمی خواست وارد منزل شود با گفتن «یاالله» صاحب خانه را از وجود خود مطلع کند، ولی امروز اگر فردی فرزند خود را برای یک دو ساعتی در منزل تنها بگذارد، همسایه خود را از این جریان مطلع نمیسازد چرا که اینجاست که داستان بیاعتمادی هزاران شک و تردید و خیال را در ذهن مادر فرزند به وجود میآورد که آیا مطلع ساختن همسایه کار عاقلانهای است یا خیر؟
محمدعلی گلابزاده محقق و مردمشناس در این باره میگوید: در گذشته در محلهها وقتی فردی میخواست به مسافرت برود، زن و بچه و اموالش را به شخصی درویش مسلک، بامرام، لوطی و صاحب قدرت که به آن قلندر میگفتند، میسپرد تا در نبود او حامی و محافظ آنها باشد.
وی با اشاره به این که با گذشت زمان هر چه زندگی به سمت ماشینی شدن پیش رفت مهربانی و گذشتها جای خود را به تردیدها و نامهربانیها دادند، میافزاید: وقتی یک جامعه از خط و خطوط اصلی خود خارج میشود وارد راهی میشود که با سنتهای گذشته متفاوت است.
به گفته محمدعلی گلابزاده تنها راهحل این معضلات اختصار بخشیدن به زندگی، خروج از تجددطلبی و ترغیب جامعه به شیوههای اخلاقی، سنتی و مذهبی است. شاید امروز در جامعه کسانی باشند که بخواهند سنتهای گذشته را رعایت کنند، اما دیوار بیاعتمادی به گونهای است که اجازه این کار را به آنها نمیدهد.
حکمت قاسمخانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست