دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
مجله ویستا

احمد محمود چرا رمان نوشت


احمد محمود چرا رمان نوشت

به مناسبت ۱۲ مهر هفتمین سالگرد درگذشت راوی قصه های جنوب

ادبیات داستانی ایران از آغاز تا کنون، رشد قابل توجهی در زمینه ی داستان کوتاه داشته است. به طوری که داستان های کوتاه زیادی را می توان نام برد که با شاهکارهای جهانی برابری می کنند. اما در زمینه رمان، تعداد شاهکارها انگشت شمار است. احمد محمود که بی شک یکی از قله های رئالیسم اجتماعی بود، نیز به این موضوع وقوف داشت و شاید این مسئله موجب اهمیت دادن بیش تر وی به این نوع ادبی شد. احمد محمود داستان نویسی را با نگارش داستان کوتاه آغاز کرد و تا اواخر عمر نیز به این کار اهتمام داشت. مطالعه سیر داستان نویسی وی برایمان روشن می کند که او داستان های کوتاه قابل قبولی در کارنامه دارد.

به طوری که حسن میرعابدینی درباره ی آن ها می گوید: ((هر گلچینی از داستان کوتاه ایرانی، بدون ((شهر کوچک ما)) – از مجموعه داستان پسرک بومی(۱۳۵۰) – و ((دیدار)) – از مجموعه داستان دیدار(۱۳۶۹) – گزیده ی ناقصی خواهد بود. این دو داستان از بهترین داستان های کوتاه تاریخ داستان نویسی ایران به شمار می آیند)). پس او در این زمینه بسیار موفق عمل کرده است. حال، استاد محمود با وجود بیش از ۵۰ داستان کوتاه در کارنامه، این پرسش خودنمایی می کند که چرا او بیش از این داستان کوتاه ننوشت؟ در حالی که در این زمینه چیره دست شده بود. و چرا زمان قابل تاملی از عمر داستان نویسی خود را به رمان نویسی اختصاص داد؟ پاسخ این پرسش ها در همان سطرهای ابتدایی یادداشت است. احمد محمود می دانست که رمان های ایرانی دندان گیر، اندک هستند و می بایست بیش تر به این نوع ادبی پرداخت. پس زود دست به کار شد و سه سال را به رمان همسایه ها اختصاص داد. از سال ۱۳۴۲ تا سال ۱۳۴۵. تا سال ۱۳۵۳ نیز چندین بار آن را ویرایش کرد تا سرانجام چاپ شد و زود فروش رفت، به طوریکه ساواک برای جمع آوریش از بازار، یک نسخه از آن را نیز پیدا نکرد. بعد از آن ممنوع الچاپ شد تا سال ۱۳۵۷ که نظارت دستگاه حکومتی ضعیف شده بود. از سال ۵۷ تا ۵۹ ، شمارگان چاپ انتشارات و چاپ قاچاقی آن مجموعا به ۲۵۰ هزار نسخه رسید.

از این روی است که همسایه ها را یکی از پُر تیراژترین رمان های ایرانی می دانند. سوایِ اقبال عمومی، منتقدان نیز همسایه ها را یکی از بهترین رمان های ایرانی شناسایی می کنند. آقای میرعابدینی می نویسد: ((هرچند داستان های کوتاه محمود از بهترین نمونه های ادبیات اقلیمی جنوب ایران است، اما اهمیت عمده ی وی به دلیل نوشتن رمان هایی است که حداقل یکی از آن ها جزو ((ده رمان بزرگ فارسی)) قرار دارد. تداوم جاذبه ها و حساسیت برانگیزی های همسایه ها (۱۳۵۳)، سه دهه پس از نخستین چاپ، نشان دهنده ی غلبه این رمان بر زمان است)).

احمد محمود همزمان با انقلاب اسلامی، خود را بازخرید کرد تا فقط به داستان نویسی بپردازد. و یکراست سراغ رمان ((داستان یک شهر)) رفت. این رمان را در سال ۱۳۶۰ چاپ کرد. رمان بعدی خویش را با نام ((زمین سوخته)) سال ۱۳۶۱ به چاپ رسانید. او معتقد است که رمان همسایه ها را بیشتر به صورت غریزی نوشته است تا مبتنی بر قوانین و اصول داستان نویسی. اما رمان سه جلدی ((مدار صفر درجه)) (۱۳۷۲) بیشتر مبتنی بر اصول داستان نویسی است تا حس غریزی.

در سال ۱۳۷۶، ((آدم زنده)) را چاپ کرد و سال ۱۳۷۹ رمان ((درخت انجیر معابد)) را منتشر ساخت. احمد محمود برای این رمان دو جلدی بیش از ۵ سال وقت گذاشت تا توانست نظر منتقدان را به خوبی جلب کند.

در طول بیش از چهل سال داستان نویسی، ۶ رمان از او منتشر شد که هر کدام از آن ها یک شاهکار محسوب می شود. استاد محمود می توانست به جای این رمان ها، داستان های کوتاه بیشتری بنویسد. اما او به اعتلای رمان ایرانی می اندیشید و به این مهم نیز دست یازید. رمان هایی که هرکدام برای ماندگاری نویسنده شان کافی است.

عبدالرزاق پورعاطف