زندگینامه رضا داودنژاد

این بازیگر جوان با بازی در فیلم مصائب شیرین در نقش رضا, نامش را بر سر زبان ها انداخت

▪ نام اصلی: رضا

▪ نام خانوادگی اصلی: داودنژاد

▪ سمت (در بخش‌های): بازیگران، فیلمنامه و کارگردانی

▪ تاریخ تولد: ۱۳۵۹

▪ محل تولد: تهران

▪ ملیت: ایران

▪ مدرک تحصیلی: دیپلم

▪ فرزند علیرضا داودنژاد (نویسنده و کارگردان)

▪ برادرزاده محمدرضا داودنژاد (بازیگر)

▪ برادر زهرا داودنژاد (بازیگر و منشی صحنه)

▪ شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم«بی‌پناه» (علیرضا داودنژاد) در سال ١٣٦٥.

▪ بخشی از فیلم‌شناسی:

- ۱۳۸۴ چپ دست (آرش معیریان) بازیگر

- ۱۳۸۴ هوو (علیرضا داودنژاد) بازیگر

- ۱۳۸۳ هشت پا (علیرضا داودنژاد) بازیگر

- ۱۳۸۱ ملاقات با طوطی (علیرضا داودنژاد) دستیار کارگردان

- ۱۳۸۰ بانوی کوچک (مهدی صباغ زاده) بازیگر

- ۱۳۸۰ روزگار ما (رخشان بنی‌اعتماد، محسن عبدالوهاب و مونا زندی حقیقی) بازیگر

- ۱۳۷۹ بچه‌های بد (علیرضا داودنژاد) بازیگر-دستیار کارگردان- فیلمنامه نویس

- ۱۳۷۷ مصائب شیرین (علیرضا داودنژاد) بازیگر

چراغ جادو (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۷۹)

پشت کنکوری‌ها (مجموعه، پریسا بخت‌آور، ۱۳۸۱)

زندگی به شرط خنده (مهدی مظلومی، ۱۳۸۴)

▪ جوایز و انتخاب‌ها:

-کاندید لوح زرین بهترین فیلمنامه سال (بچه‌های بد)

- دو دوره منتخب سایت ایران اکتور (بهترین‌های سال)

▪ تصادف عجیب و غریب

این بازیگر جوان با بازی در فیلم مصائب شیرین در نقش رضا، نامش را بر سر زبان‌ها انداخت. رضا داودنژاد، پسر علیرضا داودنژاد، کارگردان نام آشنای سینماست. رضا فعالیت هنری را با بازی در فیلم‌های پدرش از سال ۱۳۶۵ یعنی زمانی که شش سال بیشتر نداشت، شروع کرد. او با بازی درفیلم مصائب شیرین توانست نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد در هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر شود و بعد با حضور در فیلم‌هایی چون بچه‌های بد، هشت پا، هوو، ملاقات با طوطی، تیغ زن و مرهم به کارگردانی پدرش همکار و دستیار پدر به حساب بیاید. رضا داودنژاد را بارها در کمدی‌های روتین شبانه دیده‌ایم. او توانسته استعداد خودش را در این ژانر نشان دهد و ثابت کند که توانایی بازی در مجموعه‌های کمدی را دارد. زندگی به شرط خنده، باغچه مینو، پشت کنکوری‌ها، نون و ریحون و… از دیگر کارهای اوست.

رضا با خونسردی کامل که بی‌شباهت به شخصیت فیلم‌هایش نیست، می‌گوید:«پنج سال پیش بود که من سر کار باغچه مینو بودم، آن زمان اجاره نشین بودم و صاحبخانه‌ام به من پیشنهاد داد که بیا و این خانه را به قیمت ۳۶ میلیون تومان از من بخر. منم جوانی کردم و این کار را نکردم و به جای آن رفتم یک خودرو پژو ۲۰۶ خریدم و دو برابر قیمت ماشین برایش لوازم و وسایل تهیه کردم. یعنی یک ماشین ۲۰۶ به قیمت همان خانه برای من هزینه برداشت و چون سرعت و رالی را دوست داشتم چند باری هم در مسابقات شرکت کردم و مقام آوردم و… . اما یک روز قرار بود با پدرم برویم شمال، با همدیگر راه افتادیم به سمت چالوس و من با سرعت نزدیک ۲۰۰ کیلومتر می‌رفتم و پدرم هم در حال کتاب خواندن بود و چیزی نمی‌گفت تا اینکه رسیدیم شمال و پدرم گفت: رضا می‌دونی چیه؟ تو را فقط دیوید کاپرفیلد از این ماشین می‌تواند نجاتت بدهد.»

رضا با همان هیجان ادامه می‌دهد:«این را پدرم گفت و رفت و من هم همچنان به سرعت و تند رفتن ادامه می‌دادم تا اینکه سه روز مانده بود فیلم هشت پا تمام شود، من در اتوبان همت با سرعت بالای ۲۰۰ کیلومتر چپ کردم. این در حالی بود که امیر نوری، بازیگر سریال طنز بدون شرح، هم کنار من بود و یک هفته قبل او نیز با فردی تصادف کرده بود و اصلا حال خوشی نداشت و نادم و پشیمان آمده بود تا با من درد دل کند. وقتی چپ کردیم ماشین هشت بار چرخید و ۱۸ متر گارد ریل را خراب کرد و آخر هم روی سقف ایستاد. دقیق یادم هست از جرقه‌هایی که بر اثر ساییده شدن ماشین با کف آسفالت ایجاد شده بود دستم سوخته بود، بعد که ما را از ماشین بیرون آوردند و ظاهر آن را دیدیم، تازه فهمیدیم که چه بلایی سرمان آمده و خدا چقدر به ما رحم کرده است، چون از ماشین چیزی باقی نمانده بود و ماشینی را که ۳۶ میلیون تومان خرجش کرده بودم فقط توانستم به زور به مبلغ سه میلیون تومان بفروشم.»