شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مفهوم درماندگی آموخته شده
دانشآموزی که برای پیشبرد اهداف خود زحمت میکشد و تلاش بسیار میکند، انتظار دارد که در پایان مورد بازخورد مناسب قرار گیرد و در ازای زحمتی که کشیده است، از نتایج زحمت خود بهرهمند شود.
حال اگر به دلایلی این مورد صورت نپذیرد، دانشآموز منفعل شده و دیگر تلاشی از خود نشان نمیدهد و این بدترین حالتی است که ممکن است، به سراغ دانشآموز بیاید.
به طورکلی کودکی که شب تا دیروقت درس خوانده اســت، وقتی در ازای تلاش خود نمره مطلوب کسب نکند، ممکن است برای خود راهی جز گوشهگیری و انزوا نیابد.
درماندگی آموخته شده در حال حاضر به عنوان بیماری مزمن درآمده و دانشآموزان و دانشجویان را حیران و سرگردان کرده است. برای دستیابی به شناخت این گسست که یأس، بدبینی و بیاعتمادی عمومی را در پی داشته است، هر انسان فرهیخته و فرهنگدوست را به فکر و چارهجویی وامیدارد.
این گزارش تلاش دارد که به بررسی مفهوم درماندگی آموخته شده در میان دانشآموزان بپردازد و این پدیده را از منظر و دیدگاه صاحبنظران و محققان کالبدشکافی کند.
● مفهوم درماندگی آموخته شده چیست؟
مفهوم درماندگی آموختهشده (Learned helplesseness) تا حدودی توسط پژوهشگران به تصویر کشیده شده است. این مفهوم معرف منفیترین حالت درک از خود است.
درماندگی آموخته شده در حوزه تعلیم و تربیت به یادگیرندگانی اشاره میکند که کوشش را با پیشرفت مرتبط نمیدانند. آنها یادگیرندگانی هستند که فکر میکنند هر کاری انجام دهند به موفقیت دست نمییابند.
این موضوع که پیامدهای رفتار مستقل از رفتار فرد هستند، ابتدا توسط مارتین سلیگمن مورد پژوهش قرار گرفت.
سلیگمن مفهوم درماندگی آموخته شده را به عنوان حالت ویژهای که اغلب در نتیجه اعتقاد فرد مبنی بر اینکه رویدادها در کنترل او نیستند در او ایجاد میشود، تعریف کرد.
به سخن دیگر، بعد از یک رشته تجربه که در آن پاسخهای فرد در نتیجه رفتار او تغییر نمیکند، میآموزد که رفتار و نتیجه رفتار او از یکدیگر مستقل هستند. در آزمایشهای اولیه مربوط به درماندگی آموخته شده سگهایی که در معرض ضربه برقی (شوک الکتریکی) غیرقابل اجتناب قرار گرفته بودند، آموختند که هیچ یک از پاسخهای آنها، از جمله دم تکان دادن، پارس کردن، راه رفتن، پریدن و جز اینها سبب قطع شوک نمیشود.
بعد وقتی که این سگها در موقعیتی قرار داده شدند که در آن انداختن یک مانع باعث قطع شوک میشد، سگها ابتدا کمی به این طرف و آن طرف راه رفتند و بعد دراز کشیدند و به طور منفعل، خود را تسلیم شوک کردند. به بیان دیگر حیوانات پس از تجربه صدمه کنترلناپذیر، انگیزه پاسخ دادن را از دست دادند و جای آن را افسردگی و اضطراب گرفت.
افزون بر این حتی اگر یکی از پاسخها در رفع مشکل موفقیتآمیز بود، حیوان در یادگیری اینکه آن پاسخ مؤثر است ناتوان بود. پژوهشهای بعدی با انسانها، یافتههای آزمایش بالا را مورد تأیید قرار داد.
پژوهشهای دیگری در این زمینه به تأثیر ناکامی بر رفتار یک اردکماهی میپردازد. یک اردک ماهی را در آکواریومی قرار دادند که تعداد زیادی ماهی کپور در اطراف آن شناور بودند. وقتی اردک ماهی به وفور ذخیره غذایی در اطراف خود عادت کرد، میان او و ماهیهای دیگر یک دیوار شیشهای قرار دادند. وقتی اردکماهی گرسنه شد سعی کرد خود را به ماهیهای کپور برساند ولی مدام سرش به دیوار شیشهای برخورد می کرد. در وهله نخست نیاز او به غذا شدت یافت و اردک ماهی سختتر از پیش تلاش کرد به ماهیهای کپور دست یابد ولی بالاخره، شکست مکرر در وصول به هدف به اندازه کافی موجب ناکامی او شد به طوری که دیگر برای خوردن ماهیها کوشش نکرد. در واقع وقتی دیواره شیشهای را برداشتند و ماهیهای کپور دوباره در اطراف اردکماهی شروع به شنا کردند، دیگر هیچ فعالیت هدفنگری از طرف اردکماهی صورت نگرفت. بالاخره، اردکماهی درحالی که در میان وفور خوراکی قرار داشت از شدت گرسنگی جان سپرد.
تحقیقات فوق بیانگر برخی رفتارهای آسیبزای آموزشی پرورشی است که در محیطهای آموزشی رخ میدهند. آگاهی یافتن از نتایج این تحقیقات امکان بازنگری رفتارهای آموزشی و اصلاح آنها را فراهم میآورد.
● نتیجهگیری
اگر دانشآموز به این باور برسد که هیچ کاری از دستش برنمیآید تا موقعیت ناگوارش را تغییر دهد، حالت او را درماندگی آموخته شده، مینامند. میتوان وضع را این گونه توصیف کرد که شخص واقعاً ممکن است که در یک موقعیت ناراحتکننده قرار داشته و هیچ عملی از او نتوانسته است موقعیت او را تغییر دهد. در نتیجه از تلاش بازمانده و به این باور رسیده است که هیچ کاری از من ساخته نیست.
در چنین فرآیندی، دانشآموز اطمینان خود را از دست میدهد و به ناتوانی خود، اذعان میکند، و توان حرکت و خلاقیت از فرد سلب و او به موجودی بیتحرک، خنثی و فاقد معیار تبدیل میشود. اما اگر شرایط تغییر کند و شخص بتواند با انجام رفتاری موقعیت ناگوارش را تغییر دهد، این باور که کاری از او ساخته نیست باور غلطی خواهد بود. اگر شخص این باور غلط را تعمیم دهد و به این نتیجه برسد که مهارتهای لازم برای حل کردن مسائل زندگی را ندارد، ممکن است به افسردگی (depression) مبتلا شود این باور که شخص درمانده است، در صورتی که واقعاً درمانده نیست نشاندهنده همان چیزی است که «نورمن» استاد روانشناسی آن را رابطه ظاهری نه واقعی و «بندورا» آن را خود ناکارآمد تصور مینامد.
غلامرضا آتشدامن
کارشناس علوم تربیتی
منابع
۱- هرگنهان، بی آر – اُلسون، میتواچ (۱۳۸۵) مقدمهای بر نظریههای یادگیری، ترجمه علی اکبر سیف، چاپ دهم، تهران، نشر دوران.
۲- سیف، علیاکبر (۱۳۷۵) روانشناسی پرورشی، انتشارات آگاه
۳- پال، هرسی – بلانچارد، کنت (۱۳۷۷) مدیریت رفتار سازمانی ترجمه علی علاقهبند، انتشارات امیرکبیر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست