جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا

نیروی شگرف منظومه هایی با فرم عامیانه


نیروی شگرف منظومه هایی با فرم عامیانه

تاملی بر شبانه «یه شب مهتاب»

قصه گفته‌ می‌شود، شنونده آن را می‌شنود و می‌خواهد آن را برای دیگران تعریف کند، این تعریف‌کردن اگرچه در حکم تکرار همان قصه است اما همواره چیزی جدید به آن اضافه می‌شود زیرا شنونده‌ای که بعدا قصه‌گو می‌شود می‌خواهد تجربه خود را به تاروپود تجربه نسل‌های قبل گره بزند. جهان بدون قصه ناممکن است و قصه بدون انتقال، قصه نخواهد بود، به این‌سان قصه‌ها انتقال می‌یابند تا در نقالی‌های بعدی بدل به روح و جان زمانه خود شوند. گذر زمان به قصه‌ها وافسانه‌ها نیرویی عظیم می‌دهد، این نیروی عظیم، نیروی ناگفته‌ای است که در قصه‌ها جمع می‌شود، بنابراین قصه‌ها و افسانه‌ها به انتظار می‌مانند تا که بازگو شوند اما تنها به آن شرط که قصه‌گویی وجود داشته باشد که قادر به قصه‌گفتن باشد و شنونده‌ای که قادر به شنیدن باشد، شنونده‌ای که خود قصه‌گوی بعدی می‌شود.

در اینجا قصه‌هایی که عامیانه‌اند و یا در فرم عامیانه ارایه می‌شوند گاه از چنان پتانسیلی برخوردارند که تضمین‌کننده ادبیاتی واقعی‌اند. احمد شاملو از جمله قصه‌گویانی است که به قصه‌ها و عامیانه‌های گذشتگان گوش فرا می‌دهد و گاه شعرهایی با فرم عامیانه می‌سراید تا در عین افزودن چیزهایی به آن، آن شعرها را به تنش‌های اجتماعی دوران خود گره بزند. منظومه‌های شاملو از مهم‌ترین بخش‌های شعری شاملو هستند که متاثر از ادبیات عامیانه سروده شده‌اند، منظومه‌های «قصه دختران ننه دریا»، «بارون»، «یه شب مهتاب» و مهم‌تر از همه «پریا» از جمله این مواردند. نگارنده تاملی کوتاه به شبانه «یه شب مهتاب» سروده احمد شاملو دارد. شبانه «یه شب مهتاب» سروده احمد شاملو (۱۳۳۳) فرم و زبانی عامیانه دارد.

شاعر اگرچه از کلمه‌هایی استفاده می‌کند که آن را در حوزه کودکان قرار می‌دهد اما در عین بیان آرزوی کودک واجد آرزوهای گسترده بشری نیز است. راوی در شبی مهتابی امر «آمدن ماه» به عنوان یک رخداد را بر عهده «خواب» وامی‌گذارد، به بیان دیگر «خواب» در خدمت درک گسترده‌تر میل و آرمان اساسی رویابین قرار می‌گیرد تا تحقق خواست او را میسر کند. شاعر در این شرایط با رد قاطعانه این نظر که آدمی برای گریز از واقعیت باید به خواب ـ رویا ـ پناه برد بر نقش رویا به عنوان واسطه تحقق آرزوی خود تاکید می‌کند.

در اینجا رویای «وساطت یافته» راوی را ناگزیر می‌سازد تا امکانات رهایی را در شبی تاریک و زمستانی به تصور درآورد. منظومه «یه شب مهتاب» از چهاربخش تشکیل شده و در هر بخش شاعر بر وساطت خواب برای خروج از زندان ـ زیرا که راوی زندانی است ـ تاکید می‌کند. شروع هر بند از این منظومه با شعر یه شب مهتاب / ماه میاد تو خواب، شروع می‌شود. در این منظومه راوی سفرهای خود را شرح می‌دهد، از جاهایی می‌گوید که گذرش افتاده و از کوچه‌ها، دره‌ها و صحراها سخن می‌گوید راوی همچنین از پری‌ای سخن می‌گوید که ترسون و لرزون از پشت بیشه‌ها بیرون می‌آید تا موی پریشون خود را در چشمه‌ای زلال شونه کند و از تنهایی سترون اما پرامید درخت بیدی سخن می‌گوید که تنها «چکه‌های ستاره» می‌توانند تنهایی او را به شادی پیوند با جهان بدل کنند. در بند پایانی منظومه «یک شب مهتاب» خوشبینی مسیانیک راوی باعث می‌شود که در شعرش از لفظ معنادار «آخرش» استفاده کند. آخرشی که می‌تواند تمامی رنج‌ها و اسارت راوی را در آن روز موعود که آخر فرا می‌رسد توجیه کند.

«آخرش یه شب / ماه میاد بیرون / از سر اون کوه / بالای دره / روی این میدون / رد می‌شه خندون»۱

پاره پایانی این منظومه باز تاکید مجدد شاعر بر آمدن ماه است «پاره پایانی شعر با کمی فاصله معنادار از طرح کلی آن رویای کودکی را به یقینی زیبا پیوند زده است که با پایان گشوده، آمدن ماه را به یقین حتمی نزدیک می‌کند هرچند این یقین به آینده‌ای نامشخص واگذار می‌شود؛ یه شب ماه میاد / یه شب ماه میاد»۲

نادر شهریوری(صدقی)

پی نوشت:

۱) شبانه یه شب مهتاب، احمد شاملو.

۲) امیرزاده کاشی‌ها، پروین سلاجقه، ص ۲۹۷.