چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

گوشت تلخی درمان دارد, بی خیالی اما


گوشت تلخی درمان دارد, بی خیالی اما

ایستگاه اول ـ برای ما ایرانی ها, کشورهای ترکیه و امارات متحده عربی به عنوان مقصد گردشگری نام آشناتر است تا فرانسه اما برای بقیه مردم دنیا, قضیه فرق می کند و کسی نمی تواند ادعای جهانگردی کند و این کشور را ندیده باشد تا آنجا که به گواه فرانسوی ها, هر سال به طور متوسط بیش از ۴۰ میلیون نفر گردشگر به این کشور سفر می کنند و از هر چهار نفر, سه نفر حتما سری به پاریس, پایتختش می زنند

ایستگاه اول ـ برای ما ایرانی ها، کشورهای ترکیه و امارات متحده عربی به عنوان مقصد گردشگری نام‌آشناتر است تا فرانسه. اما برای بقیه مردم دنیا، قضیه فرق می‌کند و کسی نمی‌تواند ادعای جهانگردی کند و این کشور را ندیده باشد تا آنجا که به گواه فرانسوی‌ها، هر سال به طور متوسط بیش از ۴۰ میلیون نفر گردشگر به این کشور سفر می‌کنند و از هر چهار نفر، سه نفر حتما سری به پاریس، پایتختش می‌زنند.

گرچه شمار گردشگران فرانسه میلیونی است، متولیان سفر از بررسی سطح رضایت گردشگرانی که به این کشور سفر می کنند، غافل نیستند و به همین علت هرچند وقت یک بار وضع گردشگران را در کشورشان سنجش می کنند.

بر اساس همین سنجش ها، متولیان گردشگری در فرانسه باخبر شده اند که به خیال بیشتر گردشگرانی که به این کشور سفر می کنند، فرانسوی ها گوشت تلخ هستند و بی حوصله و سرد به گردشگران پاسخ می دهند و نمی توانند با آنها ارتباط صمیمانه ای برقرار کنند.

فرانسوی ها می دانند که یکی از منابع اصلی درآمدشان همان گردشگران دوربین به دست و ذوق زده هستند،برای مثال در پاریس از هر ده شغل، یکی مستقیما با گردشگری در ارتباط است.

این آمارها متولیان گردشگری در فرانسه را به این نتیجه رسانده است که باید هرچه سریع تر، هموطنانشان را خوش خلق کنند،گرنه ممکن است ناخرسندی گردشگران باعث شود آنها بار دیگر به فرانسه نیایند یا این کشور را به رفقایشان پیشنهاد نکنند در حالی که از دید کشورهای توسعه یافته، هر گردشگر علاوه بر این که بالفعل درآمدزاست بلکه وسیله ای برای تبلیغ جذابیت های کشور میزبان است.

متولیان صنعت گردشگری، فرهنگسازی برای خوش برخورد شدن را از پاریس با انتشار جزواتی شش صفحه ای برای مشاغل گوناگون آغاز کرده اند. در این جزوات، سلام و احوالپرسی به شش زبان زنده دنیا و شیوه ارتباط برقرار کردن با مردم کشورهای مختلف توضیح داده شده است.

ایستگاه دوم ـ همه اینها را گفتیم که برای مقایسه وضع گردشگری کشوری که در چند دهه گذشته از نظر شمار گردشگران در دنیا همیشه در جایگاه اول یا دوم بوده است، دستمان باز باشد.

ایران کشوری است با جاذبه های گردشگری فراوان و شمار گردشگران خارجی بسیار اندک، البته حتما می دانید که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری هنوز حتی ساز و کار معینی برای تخمین شمار دقیق گردشگران خارجی به کشورمان ندارد، اما درک وضع بحرانی صنعت گردشگری در کشورمان حتی بدون آمار ممکن است و فقط کافیست در شهرهایی که روزگاری دور، قطب های گردشگری به حساب می آمدند چرخی بزنید تا بفهمید تعداد خارجی ها تا چه حد کاهش یافته است.

بدتر این است بیشتر ایرانی ها حتی برای برخورد با آن شمار اندک گردشگران خارجی هم آموزش ندیده اند، یاد نگرفته اند مطابق با فرهنگ مردم کشورهای دیگر با آنها برخورد کنند، از زبان های خارجی حتی در حد سلام و احوالپرسی هم چیزی نمی دانند و حتی لبخندی معمولی را هم از مهمان های غریب مانده شان، دریغ می کنند.

اخلاق ناخوش به کنار، کم نیست گزارش هایی که نشان می دهد در برخی شهرهای مقصد گردشگری ارائه دهندگان خدمات سعی می کنند محصولاتشان را به قیمت بیشتری به گردشگران بفروشند و چگونه می شود از آنها انتظار مهمان نوازی داشت وقتی حتی به هموطنان خودشان هم که مسافر شهرشان می شوند، رحم نمی کنند و به روش های گوناگون سرشان کلاه می گذارند؟

ایستگاه سوم ـ آدم ها دقیقا به همان اندازه که تلاش می کنند، به دست می آورند و این یعنی طبیعتا فرانسوی هایی که نگران دل نازک گردشگران میلیونی شان هستند و راه هایی برای اصلاح رفتارشان، فکر می کنند در آینده نیز با افزایش شمار گردشگرانشان روبه رو می شوند و ما که با دیدن هر گردشگری، ابتدا به کیف پولش فکر می کنیم و پی سود لحظه ای می رویم و برایمان مهم نیست گردشگر خارجی با شادی کشورمان را ترک کند یا دل آزرده، روز به روز بیشتر با کاهش شمار گردشگران مواجه می شویم.

حقیقت، تلخ و گزنده است، اما به هر حال به دروغ های شیرین و نرم می ارزد و نهیبی است برای ما تا چشم هایمان را باز کنیم و یک بار دیگر و پیش از آن که دیر شود به فرصت هایی که مثل ابر در گذرند، نگاهی بیندازیم.

مریم یوشی زاده