دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
اندر حکایت شعر موج نو
▪ یک: این روزها بازار چاپ کتب شعری داغ است که عمدتاً اشعار ترجمه شده و نو جایگاه خاص خودشان را دارند. هرچند در میان اشعار نوی به چاپ رسیده، بسیار دیده می شوند اشعاری که از محتوا و صلابت زبانی و ریتمی خوبی برخوردارند و باید آنها را در زمره اشعار ماندگار به حساب آورد. اما هستند اشعاری که در قالب، زبان و محتوا بسیار ضعیف هستند و این قبیل اشعار عمدتاً با سرمایه خود شاعر و در تیراژهای دو تا سه هزار تایی به چاپ می رسد که نوبت چاپ آنها هم در همان اولین نوبت به پایان می رسد.
▪ دو: چندی پیش در یکی از مجلات مصاحبه با یک شاعر جوان را می خواندم که او به ضرورت سرایش شعرش و نیز چاپ آن اشاره کرده بود. گویی این شاعر جوان را که اشعارش به ظاهر به سبک شعر موج نو بود، به دنبال یک سلسله خواهش ها و شاید هم اصرار و پافشاری ها دست به سرایش و چاپ اثرش زده بود. چون لابه لای صحبت هایش واژگانی چون «چاره ای نبود...»، «باید می سرودم...»، «باید چاپ می شد...»، «هنگام چاپ کردن راه پس نبود...» بسیار به چشم می خورد. مشتاق شدم تا چند قطعه از اشعارش را بخوانم. اما آن چند قطعه کوتاه را هرچه خواندم و هر چقدر در معانی آن غور کردم، چیزی دستگیرم نشد. پس در عالم حیرت و تعجب تصمیم گرفتم مقاله ای را در باب شعر موج نو به نگارش درآورم تا این گونه بسیاری از ابهامات از بین برود.
قبل از آن که به سراغ شعر موج نو برویم، بهتر است نکاتی را در باب شعر نیما و پس از آن بیان کنیم و سپس راجع به شعر موج نو سخن بگوییم. همانطور که می دانیم از عمر شعر نوی نیمایی کمتر از صد سال می گذرد و طی این مدت دچار تغییرات اساسی و عمده ای شده است. به طور کلی شعر نو در سه محور حرکت می کند؛ شعر نوی نیما با شاعرانی شاخص چون «سهراب سپهری»، «مهدی اخوان ثالث» و شعر سپید با شاعرانی چون «علی موسوی گرمارودی» و شعر موج نو با شاعرانی چون «احمدرضا احمدی»، در این میان شعر نوی نیما وزن دارد. به سنت شاعران کهن، به زیبایی کلام و عمق محتوا قائل است. اما مصراع ها کوتاه و بلند است و قافیه در آن جایگاهی ندارد، چون این شعر از «نیما یوشیج»:
«می درخشد شب تاب (فاعلاتن فعلن) نیست یک دم شکند خواب به چشم کس و لیک (فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن) غم این خفته چند (فعلاتن فعلن) خواب در چشم ترم می شکند (فاعلاتن فعلاتن فعلن)»
از آن طرف شعر سپید است که مشهور به شعر بی وزن می باشد. در آن قافیه کمتر به کار می رود و کاربردش بستگی به احساس و اندیشه شاعر دارد. هرچند وزن عروضی ندارد، اما ریتم موسیقی خاص در آن برقرار است که همین امر آن را از نثر جدا می سازد، بندها در آن نظم خاصی ندارند؛ و نیز کوتاه و بلندی مصراع ها هم از نظم ثابتی برخوردار نیستند. قافیه و ردیف را نیز معنا و احساس و اندیشه گوینده تعیین می کند و محدودیت های شعر کلاسیک و آزاد را ندارد. از همه جالب تر آن که زبان محاوره و فرهنگ عامه مردم در آن بسیار است، چون این قطعه شعر از «علی موسوی گرمارودی» در توصیف خصایص امام علی(ع): «پیش از تو هیچ اقیانوسی را نمی شناختم/ که عمود بر زمین بایستد/ پیش از تو، هیچ خدایی را ندیده بودم/ که پای افزاری وصله دار به پا کند/ و مشکی کهنه بر دوش کشد/ و بردگان را بردار باشد...»
نوع سوم شعر که مورد بحث ماست، شعر موج نو می باشد. زایش این نوع شعر سال ۱۳۴۰ هجری شمسی است که در پیدایش آن افرادی چون «احمدرضا احمدی» با سرایش مجموعه شعری چون «طرح» تأثیرات فراوانی داشته اند. اما نقطه آغازین این نوع شعر، فردی به نام «تندرکیا» بود که با انتشار بیانیه ای با عنوان «جنبش ادبی شاهین» به تصور خودش به حیات شعر سنتی خاتمه داد و با نام نهادن اشعار منثورش تحت عنوان «شاهین» خودش را مبدع شعر موج نو دانست.
البته ناگفته نماند افراد دیگری چون «علی شیراز» با نام مستعار «شین. پرتو» نیز پس از بازگشت از فرانسه با سرودن مجموعه هایی نظیر «سمندر» و «دختر دریا» نشان دادند که این نوع شعر، تحت تأثیر اشعار سپید فرانسوی است. اما اوج این حرکت به ظاهر ادبی، تلاش های شخصی به نام «هوشنگ ایرانی» بود که به خاطر آشنایی با ادبیات اروپا مجموعه اشعاری به اسم «بنفش تند بر خاکستری» و «شعله ای پرده را گرفت و ابلیس به درون آمد» باعث تعجب و حتی انتقاد همگان شد، آن طور که پس از گذشت سال ها، شعر «کبود» او که به نام «جیغ بنفش» مشهور شد، انتقادات بسیاری را بر خود داشته است. باید گفت نام موج نو را شخصی به نام «فریدون رهنما» با وام گرفتن از نام سینمای نوی فرانسه که آن روزها در ایران طرفدارانی داشت، براین گونه شعری نهاد.
هرچند گفته می شود شعر موج نو، نه آهنگ دارد، نه قافیه و نه وزن عروضی و فرق آن با نثر در تخیل شعری است و نیز این شعر به دشواری و پیچیدگی مشهور است، اما سوای آنچه عنوان شد، در این نوع شعر و با توجه به اشعار اغلب شاعران آن، ویژگی های دیگری نیز نمودار است، ویژگی هایی چون جدا بودن زبان و کلمات از خود کلمات، به آن صورت که لزومی ندارد کلمات در دل شعر عمق معنایی داشته باشند، همچنین ایجاد فضای کلی و ذهنی در کلمه به کلمه شعر که همین موضوع باعث می شود تا اغلب هواداران این قالب شعری بر نظریه «هنر برای هنر» تأکید کنند؛ یعنی به زبان ساده تر در این نوع شعر، در بسیاری موارد دیده می شود شاعر برای آن که اجتماع گرا باشد و به این فکر که مخاطب از شعر او چه می فهمد، فردگراست است و به قولی فرمالیسم یا شکل گرایی را بر محتواگرایی اش ترجیح می دهد. از آن طرف بسیاری از کارشناسان شعر و ادب براین عقیده اند که درست است از ویژگی های شعر موج نو، دشواری و پیچیدگی کلام است، اما همین امر باعث می شود برخی از شاعران این نوع ادبی حرف های عجیب و غریب، پیچیده، معماگونه وحتی غیرمتعارف را بیان کنند؛ چنانچه مخاطب پس از خواندن این قبیل اشعار به جز اشباح و اشیای نامشخص و بی شکل چیزی در ذهن خود تداعی نمی کند.
جالب تر آن که برخی از شاعران حوزه شعر نو تصور می کنند هرچقدر کلام به سوی پیچیدگی رود و هر چقدر تعقیدات لفظی و معنوی؛ استعمال انواع اضافه ها زیادتر شود، این خودش کمال و پختگی شعر است و این خود نوعی برداشت شعری از مکتب دادائیسم است، یعنی سخنی بر زبان جاری شود تا این گونه هرکسی نتواند معنا و مفهوم این سخن را بشناسد و شعر برای خواص می شود آن هم خواصی که با شاعر هم عقیده باشند. یکی از علل پیدایش شعر موج نو و در لفافه سخن گفتن شاعران این قالب شعری جو حاکم بر دهه سی بود که شاعران را مجبور می کرد به نوعی به شکل تقلیدی شعر بگویند و یا این که به خاطر فضای سانسور دوران ستمشاهی، اغلب شاعران تلاش می کردند تا ابهام گویی را در شعر خودشان گسترش دهند. پس در این دوران است که برخی شاعران تصور می کنند تنها راه نجات از این فضای ایجاد شده پناه بردن به دنیای گنگ و پر از ابهام این نوع شعر است.
به هر شکل شعر موج نو، یکی از قالب های شعری است که این روزها برای خودش طرفدرانی دارد. هرچند برخی از شاعران این نوع شعر حرفی برای گفتن ندارند و تنها با واژگان نامربوط می خواهند حرفی زده باشند. چه خوب است قبل از آن که کتاب شعری به زیر چاپ برود و به دنبالش در شکل کلان توزیع شود، ضمن بررسی محتوای شعر، ساختار نیز هدف بررسی قرار گیرد تا این چنین پهنه شعر وادب فارسی و آن همه افتخارات ادبی گذشته، با ورود اشعاری گنگ، نامفهوم و به طورکلی ضعیف زیرسؤال نرود و طراوت ادبیات فارسی همچنان بپاید.
شهاب الدین مهاجر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست