دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

تحولات اقتصاد جهان از دریچه نفت


چه کسی تصور می کرد رؤیای ایجاد عراقی آزاد که در ذهن بوش بال و پر گرفته بود, چند ماه پس از حمله آمریکا به این کشور, به یک بمب ساعتی مرگبار برای حیات دولت بوش تبدیل شود بمبی که حتی عربستان هم با آن همه ثروت و ذخایر نفتی نتواند آن را خنثی کند

در شمارش عوامل افزایش بهای نفت تا مرز 50 دلار درهر بشکه، می توان به چند عامل آشکار اشاره کرد:

ناتوانی یا تمایل نداشتن اوپک در پاسخ گویی به رشد تقاضای جهانی، بحران یوکوس در روسیه، رفراندوم اخیر در ونزوئلا، مشکلات قومی قبیله ای در نیجریه، عطش سیری ناپذیر چین به نفت، مشکلات مربوط به صندوق بازنشستگی و انفجارهای پیاپی در خطوط لوله نفت عراق. اما آیا واقعیت افزایش بهای نفت را همین عوامل تشکیل می دهند؟

متوسط قیمت نفت در آمریکا در هفته های پایانی آگوست، از مرز 47 دلار گذشت. در همین زمان قیمت نفت برنت دریای شمال 44 دلار و 44 سنت و سبد نفت خام اوپک به 41 دلار و 64 سنت در هر بشکه و با مجموع رشد 4 درصدی نسبت به هفته های پیشین خود رسید. اوپک در گزارش های اخیر خود وضع اقتصاد جهانی را بسیار نگران کننده اعلام کرده و میزان مبادلات کنونی اوپک در باقی مانده سال 2004 و 2005 را بیش از معمول پیش بینی کرده است. طبق بررسی های 55 کارشناس اقتصادی وال استریت ژورنال، قیمت نفت به 60 دلار در هر بشکه نیز خواهد رسید.

اما حقیقت این است که برای استراتژی دولت بوش، نفت ارزان قیمت یک موهبت است. طبق گزارش های محرمانه دیک چنی از انرژی آمریکا که در ماه می 2001 منتشر شد، در سال 2020 آمریکا حدود 66 درصد نفت خود را از محل واردات آن تامین خواهد کرد؛ در حالی که میزان واردات نفت آمریکا در سال 2001 حدود 55 درصد بود. در این گزارش آمده که نفت در سیاست خارجی و بازرگانی آمریکا در اولویت نخست قرار دارد به همین دلیل روسیه، آسیای مرکزی، کشورهای حاشیه دریای خزر و خلیج فارس و آفریقای غربی اهمیت ویژه ای برای این کشور دارند. شاید این گزارش نیز در بلند مدت نیز بتواند توجیهی برای حمله آمریکا به عراق محسوب شود.

و اکنون اوج تولید نفت

طبق برآوردها، قیمت نفت در حال حاضر نسبت به پیش از یازده سپتامبر 2001 حدود 136 درصد افزایش یافته است. آفریقا با دارا بودن 5 درصد از جمعیت جهان، بیش از 26 درصد مصرف جهانی نفت را به خود اختصاص داده است.

طبق گزارش آژانس بین المللی انرژی (IEA) مصرف جهانی نفت در حال حاضر 2/81 میلیون بشکه در روز برآورد شده است. اما به گزارش همین سازمان، تقاضای جهان تا پایان سال 2005 به 84 میلیون بشکه در روز خواهد رسید. گزارش چند ماه پیش این آژانس حاکی از رشد تقاضای جهانی نفت تا 6/82 میلیون بشکه در سال 2005 بود در حالی که یک سال پیش، این میزان برای سال 2007 یا 2008 حدود 84 میلیون بشکه در روز پیش بینی شده بود.

درسناریوی خوش بینانه ای که تحلیل گران نفتی دوبی آن را ارائه کرده اند، میزان رشد تقاضای جهانی نفت در سال 2020 تا حدود 120 میلیون بشکه در روز تعیین شده است. اما چیزی که با افزایش رشد تقاضای نفت در جهان نمود می یابد، فروکش کردن میزان کل ذخایر نفتی اثبات شده جهان تا سال 2050 است. در مسیر وقوع چنین رویدادهایی بر سر ذخایر نفتی است که کارشناسان نفتی نقطه ای را برای وجود این ذخایر تعریف کرده و از آن به عنوان «اوج تولید نفت» یا در مفهوم کلی «اوج عرضه نفت» یاد می کنند. اگر این مسئله را به شکل یک منحنی در نظر بگیریم، منحنی عرضه نفت به شکل بازگشت ناپذیری سیر نزولی و منحنی بهای نفت تا 100 دلار در هر بشکه سیر صعودی خواهد داشت.

در این میان نظر کالین کمپبل، دارنده دکترای زمین شناسی از دانشگاه آکسفورد انگلستان و مدیر اجرایی سابق شرکت های نفتی بی پی، تگزاکو، آرامکو، با نظر دیگران کاملاً متفاوت است؛ به گونه ای که آشكارا هنگام اوج تولید نفت را در زمان کنونی و سال 2005 کاملاً محسوس می داند. وی با اطمینان می گوید نیمی از ذخایر نفتی اثبات شده جهان به مصرف رسیده است و قیمت نفت در خاورمیانه بازهم چند برابر خواهد شد. آنچه احتمال خطای پیش بینی های کمپبل را می کاهد، افزایش قیمت نفت تا پایان سال 2005 با کاهش میزان تولید آن و کاهش تدریجی سالانه 3 درصد از ذخایر نفتی جهان همراه است. کارشناسان آژانس بین المللی انرژی در اروپا نیز وخامت بازار نفت و محدودیت تأسیسات و امکانات تولید نفت در جهان را تأیید می کنند. به گفته یکی از کارشناسان این آژانس، نفت در بازار فراوان است و عرضه آن نسبت به تقاضا اولویت بیشتری دارد اما انتقاد اصلی درباره وخامت اوضاع بازار نفت به دلالان و محتکران نفتی معطوف است که با بر افراشتن پرچم «کمبود ذخایر نفتی» سبب افزایش قیمت این محصول می شوند. حقیقت آنقدرها هم روشن نیست. در مقایسه با سال 2003، تقاضای نفت در چین 5/2 میلیون بشکه در روز افزایش یافته است. به گفته تحلیل گران نفتی دوبی، ظرفیت تولید مازاد نفت از ماه جولای حداکثر 2/1 میلیون بشکه برآورد شده است. تولید کنونی اوپک 1/29 میلیون بشکه در روز است. به این ترتیب کشورهای غیر عضو اوپک نظیر روسیه و نروژ نیز برای کاهش قیمت نفت، باید تولید خود را افزایش دهند. در این میان تولید نفت در میدان های نفتی دریای شمال به اوج خود رسیده است. شرکت نفت یوکوس روسیه با تولید 2 درصد نفت جهان (7/1 میلیون بشکه) در روز به علت نپرداختن مالیات های عقب افتاده خود تحت پیگرد بوده و مجبور به کاهش میزان تولید نفت است. ونزوئلا که پنجمین صادر کننده بزرگ نفت، هشتمین تولید کننده بزرگ نفت در جهان و تنها عضو اوپک از آمریکای لاتین است، تأمین کننده 15 درصد نیاز نفتی آمریکا محسوب می شود. مثل سایر تولیدکنندگان بزرگ نفت در جهان، ونزوئلا نیز از افزایش بهای نفت بی بهره نمانده و با برنامه ریزی های انجام شده تا پایان سال 2004 بیش از 10 درصد رشد اقتصادی خواهد داشت.

هنگامی که بهای نفت به بشکه ای 45 دلار رسید، علی النعیمی، وزیر انرژی عربستان، اعلام کرد این کشور تولید نفت خود را تا 3/1 میلیون بشکه در روز افزایش خواهد داد که البته بسیاری از کشورها این موضوع را جدی نگرفتند، زیرا او در اوایل جولای بهای عادلانه نفت را 35 دلار در هر بشکه اعلام کرد و قول افزایش تولید خود را در ماه سپتامبر تا 10 میلیون بشکه در روز داد. از همه مهم تر بحث انگیز بودن میزان ذخایر نفتی عربستان است. برآوردهای آرامکو عربستان، میزان ذخایر نفتی این کشور را 5/257 میلیارد بشکه نشان می دهد. اما تحلیل گران نفتی دوبی همان میزان پیش بینی شده سداد الحسینی، معاون مدیر اجرایی سابق آرامکو، در نشریه نفت و گاز را ملاک میزان ذخایر نفتی عربستان قرار داده اند. سداد الحسینی، میزان ذخایر اثبات شده عربستان را تنها 130 میلیارد بشکه اعلام کرده بود. طبق برآوردها در دوبی، ریسک ژئوپلتیک استخراج هر بشکه نفت در عربستان 8 تا 12 دلار است. به عقیده این تحلیل گران، تاسیسات مهم نفتی عربستان از جمله رأس التنوره و ابکیاک، بزرگ ترین مجموعه پالایشی نفت جهان، هدف خوبی برای انجام حملات تروریستی محسوب می شود. اما ارزیابی کارشناسان نفتی خلیج فارس از هزینه تولید هر بشکه نفت در عراق رقم یک دلار و پنجاه سنت را نشان می دهد، ضمن این که این میزان برای عربستان سعودی دو دلار و پنج سنت و برای آمریکا یا دریای شمال چهار دلار برآورد شده است. البته هزینه تولید نفت در عراق می تواند به نود و هفت سنت نیز برسد، اما عمر طولانی و گاه بیست ساله تأسیسات نفتی این کشور و تحریم های اقتصادی وارد شده که بازسازی آنها ناممکن است، از علت های دست نیافتن به این هدف است. به عقیده ولید خدوری، سردبیر ارشد مجله میس، میزان صادرات نفت عراق پیش از تحریم این کشور 5/3 میلیون بشکه در روز بود و برای افزایش کنونی صادرات آن تا میزان یاد شده باید سه میلیارد دلار هزینه کرد. تحقق این امر نیز پس از استقرار صلح و امنیت در عراق، نیازمند سرمایه گذاری دست كم دو یا سه ساله است. به گفته سایر تحلیل گران نفتی دوبی، برای صادرات پنج میلیون بشکه در روز، سرمایه گذاری 10 میلیارد دلاری به مدت بیش از شش سال، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. به این ترتیب، کشف کل ظرفیت تولید نفت در عراق پنجاه میلیارد دلار هزینه و بیش از یک دهه زمان می طلبد. نتیجه گیری میس از مباحث مطرح شده این است که بخش نفت عراق در ده سال آینده توان تولید زیادی را نخواهد داشت. تشکیلات و زیر ساخت های قدیمی نفتی این کشور در بهترین وضعیت خود ، توان تولید بیش از 8/1 میلیون بشکه در روز را نخواهند داشت. این در حالیست که حتی تحت نظارت سازمان ملل نیز، صادرات این کشور حداقل 5/2 میلیون بشکه در روز بود.

از دید آمریکا ضرورت کنترل نفت عراق به شدت با مسئله حفظ قدرت دلار آمریکا عجین شده و جدایی ناپذیر است. البته قدرت و نفوذ دلار آمریکا با بستن موافقتنامه سری میان آمریکا و عربستان در دهه 1970 تضمین شده است. در این موافقتنامه واحد پول فروش نفت اوپک دلار تعیین شد. اما در نوامبر سال 2000 صدام حسین فروش نفت عراق را با واحد یورو آغاز کرد و سود فراوانی هم به دست آورد. شاید یکی دیگر از علت های حمله آمریکا به عراق همین موضوع باشد.در تحلیل اخیری که در گلدمانی به چاپ رسیده آمده است : اوپک مبادله نفت با واحد یورو را آغاز کرده و قیمت گذاری آن را با این واحد پولی حداقل به صورت ضمنی به انجام رسانده است. اما شرایط فروش نفت خام با واحد پول یورو هنوز رسماً اعلام نشده است.

بسیاری از فعالان امور نفتی بر این باورند که در صورت بازسازی زیرساخت های نفتی عراق، این کشور، حیاتی دوباره می یابد و احتمالاً از عربستان سعودی به عنوان بزرگ ترین تولید کننده نفت جهان پیشی خواهد گرفت. به نظر می رسد مسئله پذیرش ناپذیر برای بسیاری از فعالان نفتی، پاسخ گو نبودن میزان تولید نفت با میزان پیش بینی ناپذیر تقاضای نفت از سوی چین، آمریکا و هند است. اما باید در نظر داشت که میزان مصرف نفت در بیش از بیست سال گذشته، سریع ترین رشد را داشته و اوپک نیز از سال 1979 بالاترین سقف تولید نفت را به خود اختصاص داده است. چین که دومین مصرف کننده بزرگ نفت در جهان پس از آمریکا است، با رشد مصرف 7/2 درصدی از نیمه اول سال 2004 نسبت به سال 2003، 40 درصد افزایش واردات داشته است. طبق اظهارات منابع رسمی اطلاعاتی در چین، تولید نفت در چین روند کندی دارد، برای مثال، با افزایش میزان مصرف نفت، تولید مهم ترین میدان نفتی این کشور موسوم به داکینگ تا 7 درصد در سال سیر نزولی داشته است. این میدان 50 درصد نیاز چین به نفت را تأمین می کرد. به همین علت، وابستگی به صنایع پتروشیمی و نفت اکنون برای چین به کابوس شبانه تبدیل شده و این کشور را به پذیرش هر گونه معامله ای با کشورهای حاشیه خلیج فارس، آسیای مرکزی به ویژه قزاقستان، روسیه و آمریکا وادار کرده است. گفت وگوی رسمی محافل چینی را ذخیره سازی انرژی و مطالعه روی اشکال انرژی جانشین تشکیل می دهد. مصرف نفت چین در سال 2003، 6 میلیون بشکه در روز و از این میزان 6/2 میلیون بشکه آن وارداتی بوده است. هند در سال گذشته 4/2 میلیون بشکه در روز نفت مصرف کرده که از این میزان6/1 میلیون بشکه آن وارداتی بوده است. به گفته شرکت نفت دولتی هند، میزان نفت وارداتی این کشور امسال 11 درصد افزایش خواهد یافت. افزایش قیمت نفت به بشکه ای 50 دلار و روند احتمالی صعود آن تا 60 دلار، برای کشورهای وارد کننده نفت که تقریباً تمام کشورهای جهان را در بر می گیرد، یک چالش بزرگ محسوب می شود. این مسئله سبب افزایش هزینه های اشتغال و در بسیاری موارد از میان رفتن فرصت های شغلی فراوان و افزایش میزان بیکاری می شود.

اما آیا راه مؤثری برای جلوگیری از افزایش بهای نفت وجود دارد؟ یکی از راه هایی که تاکنون مذاکره و بررسی شده و نتایج خوبی هم در پی داشته است، انعقاد توافقنامه های تجارت آزاد (FTA) و حذف تعرفه محصولات نفتی است. هند تاکنون حقوق گمرکی محصولات نفتی را حذف كرده و دو کشور ژاپن و کره جنوبی نیز برای انعقاد موافقتنامه های تجارت آزاد مذاکراتی داشته اند و قرار است تا پایان سال 2005 موافقتنامه ای را در این چارچوب به امضا برسانند. از جمله این موافقتنامه ها حذف تعرفه محصولات نفتی نظیر گازوییل است.

تأثیر افزایش بهای نفت بر تولید ناخالص ملی

افزایش بهای نفت برای آسیا به ویژه چین و هند که به نفت وارداتی وابسته هستند، به معضل بزرگی تبدیل شده است. مطالعات اخیر آژانس بین المللی انرژی نشان می دهد که در صورت افزایش ده دلاری هر بشکه نفت خام، رشد ناخالص ملی آسیا تا 8/0 درصد تنزل خواهد داشت. در میان کشورهای آسیایی چین شاهد 8/0 درصد و هند شاهد یک درصد کاهش رشد ناخالص ملی خود خواهد بود. ژاپن با این که تمام نفت مورد نیاز خود را از محل واردات تأمین می کند، به دلیل وابستگی نداشتن به نفت تنها با 4/0 درصد کاهش رشد ناخالص ملی روبه رو خواهد شد. گزارش آژانس انرژی و منابع طبیعی ژاپن حاکی از آن است که وابستگی این کشور به نفت از 77 درصد در سال 1973 به 49 درصد در حال حاضر رسیده است. تمرکز بر فعالیت های بخش صنعتی در کاهش میزان مصرف نفت و انرژی و درنتیجه میزان وابستگی ژاپن به نفت بسیار مؤثر بوده است.

آنچه تقریباً حتمی به نظر می رسد، به پایان رسیدن عمر کوتاه نفت ارزان قیمت است. اما در ذهن جهانیان همچنان پرسش های بی پاسخ فراوانی وجود دارد. میزان ذخایر نفتی اثبات شده خاورمیانه چقدر است؟ میزان ذخایر نفت روسیه در چه سطحی است؟ ذخایر اثبات شده و واقعی کشورهای حاشیه دریای خزر چه میزان برآورد شده است؟ میزان ذخایر نفتی تا چه مدت پاسخ گوی نیاز جهانیان خواهد بود؟ و ...

منبع: آسیا تایمز آن لاین