یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
انتقال حس با تک موقعیت ها
یک دغدغه میتواند به یک اندیشه ختم شود. غور در یک اندیشه در حد اعلای خود میتواند ما را به یک جهان بینی برساند. اندیشه یا جهان بینیِ خاص میتواند در قالب یک اثر هنری هم نمود پیدا کند. اگر هدف این باشد بیشک این بار هم اندیشه و غور در یافتن زبان اجرایی مناسب و پیدا کردن پل ارتباطی صحیح با مخاطب (به مفهوم عام) میتواند راهگشا در انتقال آن نگره و جهان بینی باشد.
در ابتدای مطلب لازم است که صاحب این نوشتار این جملات کاملاً بدیهی را به کارگردان نمایش منتسب به کشور فرانسه (مهد تئاتر در امروزِ روز) یادآوری کند.
نمایش "در جستجوی تاریخ تولد و انقراض ماموت ها" شرکتکننده از کشور فرانسه در جشنواره بین المللی تئاتر فجر طی دو روز توانست پذیرای مخاطبان فارسی زبان کشورمان باشد. بیشک شناخت از کارگردان یک نمایش می تواند معیار انتخاب یک اثر در یک جشنواره باشد، اما به عنوان یک مخاطب شما می توانید نمایشی را برای پاسخگویی به یک کنجکاوی هم انتخاب کنید. به عنوان مثال نمایشی شرکتکننده از کشور دیگر (این دیگر میتواند فرانسه هم باشد) با نویسنده و کارگردانی هموطن میتواند محرکی برای دیدن آن اثر باشد.
این مقدمه بر خلاف رویه صاحب این قلم در نوشته هایی اینچنینی بیان شد تا بر ناتوانی نویسنده نوشتار در ارائه یک معرفی کلی از نمایش "در جستجوی ..."(به صورت خلاصه داستان و یا توصیف کلیت فضا یا موقعیت) صحه بگذارد.
ظاهراً چارهای نیست جز پناه بردن به پیشینه نمایش از زبان نویسنده و کارگردان اثر. نمایش "در جستجوی ..." گویا برداشتی آزاد از منطق الطیر عطار است که قرار است به زبان بدن و با تکیه بر موقعیت و تصویر به صحنه رود. با این توصیف میتوان اثر را در دو سطح به چالش کشید. ابتدا ارتباط مفهومی نمایش با منطق الطیر و بعد فرم اجرایی اثر که با اتکا بر بدن قرار است تصویرسازی کند. این که حکم بر ارتباط مفهومی میدهم به دلیل داعیه آشکار اثر در شکل است که نمودی از فضاسازی امروزی و مدرن چه در طراحی صحنه و لباس و انتخاب شخصیت و چه در انتخاب فرم نمایشی دارد. در رابطه با فرم نمایشی انتخاب شده توسط کارگردان هم باید گفت که ایشان در نشان دادن حضور بازیگران روی صحنه در ابتدای نمایش و خارج ساختن بازیگرانی که نقشی ندارند از محدوده نوری مشخص شده برای فضای صحنه، تعمد دارد. درست همانند شکلی که در نمایشهای سنتی ایرانی هم وجود دارد و البته این سبقه را با هیچ ترفندی نمیتوان به نمایش مورد ذکر الصاق کرد.
نمایش "در جستجوی ..." از تک موقعیتهایی تشکیل شده که گویا قرار نیست که حتی در قالب یک داستانک فرجام یابد. پس میتوان نتیجه گرفت که هدف از این تک موقعیتها انتقال یک حس و سرانجام تجمیع احساس و رهنمونی آن برای رسیدن به مفهومی واحد است.
آنچه قرار است اثر را به منطقالطیر عطار هم نسبت دهد میتواند همین مفهوم باشد. به عنوان مثال مفهوم"خودشناسی". تنها حقایق موجود در اثر که میتواند ما را به این مفهوم برساند تک جملاتی است که از زبان بازیگر خارج میشود، کاملاً مستقل از حسی است که تصویر ارائه میدهد. جملاتی همانند "من از چه میترسم؟ از خودم؟" یا "ما کی دوباره دور هم جمع میشویم؟ وقتی که جنگ تمام شد" که ارتباطی آشکار با اندیشه عطار در منطقالطیر دارد. یا مفهوم "سفر" را در تک موقعیتی از نمایش که چند پناهنده یا مهاجر را تصویر کند میتوان با ترفند وارونه سازی با اندیشه عریان منطقالطیر ارتباط داد. این همه آن چیزی است که به زحمت میتوان مستقل از اثر و تنها در بخشی از گفتار شخصیتها و تک موقعیتی خاص به منطقالطیر عطار نسبت داد.
آنچه که پیرامون ارتباط مفهومی اثر با منطق الطیر گفته شد در واقع یک نقض غرض است زیرا نمایش "در جست و جوی..." خود مسیر این نوشتار را اینگونه مشخص کرده که از تاکید بر بدیهیترین جملات شروع شود و به نقض غرض برسد و در پایان پاسخی برای یک کنجکاوی داشته باشد.
در ادامه هم چارهای باقی نمیماند که به همان فقدان اندیشه در یافتن زبان اجرایی و پل ارتباطی صحیح با مخاطب برسیم. ظاهراً تکلیف نزد کارگردان نمایش "در جست و جوی..." مشخص است. به نظر می رسد او عمل صحنهای را به شکلی نامفهوم ارائه می کند و بدین ترتیب مخاطب دچار سردرگمی می شود. این فرمولی شناخته شده است اما برای به چالش کشیدن این کارگردان خاص میتوان دست مایه های دیگری هم داشت. مثل اینکه ایشان باید حداقل با مفهوم زیبایی شناسی آشنایی نسبی داشته باشد. یا کارگردانی که زبان تصویر و بدن را برای اثرش انتخاب میکند حداقل باید با مفهوم خرق عادت و جذابیت در خلق تصویر و آناتومی بدن بازیگر آشنا باشد. این در حالی است که در مورد نمایش "در جست و جوی..." به راحتی میتوان حکم داد که تمام نشانههای مورد استفاده در این اثر دو شکل دارد. یا یک ایده اولیه بوده که به شکلی ناپخته ارائه میشود یا نشانهای گنگ است که مولفهای برای بازشناخت آن وجود ندارد. در مورد نشانههای اولیه نمایش، کارگردان اصرار عجیبی بر استفاده مکرر این نشانهها در طول اثر دارد. به عنوان مثال محدودهای که در جلوی صحنه توسط نور موضعی مشخص شده کارکردی نشانهای پیدا میکند، اما استفاده چندپاره از این نشانه صرفاً اتلاف وقت است؛ به دلیل آنکه حضور یک شخصیت در این محدوده با تعریفی که ارائه شده معنا را به مخاطب انتقال میدهد، پس دلیلی باقی نمیماند که ما این نشانه تصویری را به صورت کامل ببینیم. یا استفاده از پارچه قرمز رنگ نشانهای، بدیهی و اولیه است که قرار است به کمک تصویرسازی بیاید اما هیچ استفاده خلاقانه ای را در به کارگیری این نشانه نمیتوان دید. استفاده از زبانی دیگر غیر از زبان گفتاری نمایش، میتواند در حکم یک نشانه به کار گرفته شود؛ اما منطق استفاده از زبان فارسی در نمایش "در جست و جوی..." چیست؟ جز اینکه بر گنگی بیشتر اثر بیافزاید.
در کنار این نشانههای گنگ، نمایش هم ریشه در کلیت انتخاب و کنار هم قرار دادن این تک موقعیتها دارد. مثلاً موقعیت رینگ بوکس، یا شخصیتی که وضعیت آب و هوا و دستور آشپزی را در شمایل یک رهبر ارکستر بازگو میکند. فقدان منطق در کنار هم گذاشتن این تک موقعیتها راه را برای کنکاش در بازشناسی نشانهها میبندد و این منجر به بیمعنایی نشانه میشود.
این تنها بخشی از مواردی است که میتوان با تمسک به آنها از کارگردان نمایش "در جست و جوی..." سوال کرد. کارگردانی که فرمول شناخته شدهای در تئاتر امروز را به کار برده است. تمام آنچه که در قالب نگاهی به این نمایش هم گفته شد تنها میتواند پاسخگوی اذهان کنجکاوی باشد که نام دو کشور ایران و فرانسه را در پروسه خلق یک نمایش سهیم می دانند.
محسن حسن زاده
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست