شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
اهمیت بیان دلیل در تصمیمات اداری
یکی از حساس ترین و مهمترین کارها قضاوت و داوری است و همواره وقتی سخن از قضاوت می شود، ذهن به سمت دادگاه و دادگستری میرود، درحالیکه مراجع اداری و غیرقضایی نیز وجود دارند که به قضاوت و داوری در امور مربوط به خود می پردازند.
قانون اساسی کشورمان برای صیانت از اصل منزلت و رفتار منصفانه در اصل ۱۶۶ دادگاهها را ملزم به اعلام دلایل و مستندات احکام خود نموده است؛ لکن در خصوص مراجع اداری چطور؟! آیا این مراجع نیز ملزم به بیان دلایل تصمیمات خود هستند؟ به نظر میرسد قاعده عامی در این خصوص در قوانین کشور وجود ندارد و در برخی موارد به طور خاص این موضوع مورد اشاره قرار گرفته است؛ برای مثال در قانون اجرای سیاست های کلی اصل ۴۴، آمده است، اگر مقامات به درخواست فعالیت اقتصادی بخش خصوصی پاسخ منفی بدهند، باید دلایل خود را بیان نمایند. اما در مواردیکه این امر مورد اشاره خاص قرار نگرفته است، به نظر نمی رسد مراجع اداری الزامی به بیان دلایل تصمیم خود داشته باشند!
این در حالی است که باید توجه داشت که بیان دلایل تصمیم مزایای فراوانی دارد، از جمله اینکه وقتی فرد دلیل رد درخواست خود را بداند، ممکن است بتواند با ارائه استدلال نظرمقامات تصمیم گیرنده را تغییر دهد که این امر به منصفانه تر شدن این داوری و افزایش اطلاعات مرجع اداری تصمیم گیرنده منجر خواهد شد، دیگر اینکه هنگامی که شخص دلیل رد درخواستش را بداند، بهتر با این موضوع کنار می آید و در حقیقت در بسیاری از موارد توجیه میشود، چراکه شاید وی از آن زاویه ی خاص به درخواست خود ننگریسته باشد، از طرف دیگر بیان دلایل رابطه ی تنگاتنگی با تجدیدنظرخواهی و تقاضای بازنگری دارد، چرا که اگر فردی بخواهد از تصمیم یک مرجع اداری در رد تقاضایش به دیوان عدالت اداری شکایت نماید، باید دلیل رد را بداند وگرنه تقریبا در عمل چنین تجدیدنظرخواهی ای به سبب آنکه شاکی نمیداند به چه چیزی اعتراض نماید، به نتیجه نخواهد رسید.
از طرفی نیز بیان دلایل سبب تقویت و استحکام بیشتر تصمیمات میشود و مقام اداری نمیتواند هر تصمیمی را بنا به سلیقه ی خود بگیرد. بنابراین باید این اصل کلی را پذیرفت که در جاییکه تصمیم مرجع اداری واجد جنبه های محرمانگی نیست، لازم است که دلایل تصمیماتش را نیز بیان نماید. البته بعضا استدلال میشود در دادگاه بیان مستندات و استدلال الزامی است و دلیل آن اینست که قاضی باید فقط قانون را فارغ از ملاحظه ای اجرا نماید، در حالیکه در تصمیمات اداری چون منافع عمومی نیز مورد توجه قرار میگیرد، مقتضی است انعطاف پذیر باشد، اما این امر منافاتی با بیان دلایل تصمیم ندارد. در برخی کشورها نیز قوانینی تصویب شده است که مواردی را که مقام اداری باید دلایل تصمیم خود را بیان کند، مشخص کرده است. برای مثال در قوانین اسپانیا گفته شده است در جایی که مقام اداری تصمیمی می گیرد که برخلاف رویه ی معمول در آن موضوع است، دلیل این تصمیم را نیز باید بیان نماید؛ همچنین در مواردی که موضوع به حقوق شخصی افراد مربوط است نیز بیان دلایل لازم است.
بنابراین به طورکلی بیان دلایل تصمیم هرچند که به لحاظ قانونی الزامی نباشد، امری مثبت است که به پذیرش و استحکام تصمیمات و آرای اداری منجر میشود.
نویسنده: خدایار سعیدوزیری ـ روزنامه آفرینش
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات انتخابات مجلس مجلس شورای اسلامی انتخابات مجلس دوازدهم ایران ستاد انتخابات کشور مجلس مجلس دوازدهم رهبر انقلاب دولت رئیس جمهور دولت سیزدهم
تهران هواشناسی فضای مجازی سیل ترافیک مدارس شهرداری تهران قتل پلیس آموزش و پرورش سازمان هواشناسی ازدواج
چین قیمت خودرو خودرو گاز قیمت طلا مالیات نمایشگاه نفت قیمت دلار بانک مرکزی پالایش و پتروشیمی مسکن دلار
نمایشگاه کتاب کتاب سینما رضا عطاران نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون سینمای ایران حضرت معصومه (س) مهران مدیری دفاع مقدس
فناوری مغز دانش بنیان
فلسطین اسرائیل سازمان ملل رژیم صهیونیستی آمریکا جنگ غزه روسیه حماس رفح اوکراین حمله به رفح نوار غزه
فوتبال پرسپولیس سپاهان استقلال لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ باشگاه پرسپولیس لیگ برتر ایران بازی باشگاه استقلال
هوش مصنوعی فیبرنوری ناسا اپل ایلان ماسک سامسونگ گوگل
ویتامین توت فرنگی آسم روغن زیتون هندوانه کبد چرب