جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

شایسته سالاری


شایسته سالاری

واكنش مجلس به وزرای پیشنهادی به ویژه سه وزیر پیشنهادی برای مهمترین وزارتخانه اقتصادی كشور یعنی نفت, بار دیگر موضوع «شایسته سالاری» را در كانون توجهات محافل اجتماعی كشور قرار داده است

این كه شایستگی چیست، شاخص ها و معیارهای آن كدام است و چگونه و با چه مكانیزمی می توان به شناسایی و ارزیابی توانایی و شایستگی افراد برای مسئولیت های مختلف اقدام كرد؟ مقاله زیر تلاش كرده است به این سؤالات پاسخ دهد. با هم می خوانیم.در جهان امروز عامل انسانی به محوری ترین عامل توسعه كشورها تبدیل شده است. فناوری های نوین و شتاب تحولات و تغییرات، نیاز به نیروی انسانی متخصص و شایسته را بیش از پیش كرده است. این امر، بنگاه ها، سازمان ها و دولت ها را به سوی نظام و سیستمی شایسته سالار رهنمون می كند. در جوامع شایسته سالار، نگرش های خویشاوندسالاری، قبیله گرایی، حزب سالاری و غیره مطرود است و اعتقاد بر این است كه در صورت توجه به این نگرش های سنتی، جامعه عقب خواهد ماند و از گردونه ترقی و پیشرفت خارج خواهد شد. وجود نظام شایسته سالار در هر كشور باعث دوام، مقبولیت و مشروعیت حكومت می شود. نظام شایسته سالار، نظامی است كه در آن افراد مناسب در مكان و زمان مناسب منصوب شده و از ایشان بهترین استفاده در راستای اهداف فردی، سازمانی و اجتماعی به عمل آید. حركت در راستای شایسته سالاری و تغییر در نگرش ها كار ساده ای نیست اما تهدیدهایی كه در آغاز قرن بیست و یكم و با رشد روزافزون شتابی كه جهانی شدن به ضرورت تحول و تغییر تزریق می كند و با انقلاب رایانه ای كه دسترسی آسان و ارزان به انبوهی از اطلاعات و تجربیات موفق جهانی را امكان پذیر كرده است و نیز افزایش آگاهی مردم و ارتقای دانش عموم جامعه، استقرار نظامی شایسته سالار را در كشورها اجتناب ناپذیر می نماید. در قدم اول و برای شروع فرآیند شایسته سالاری، لازم است گردش اطلاعات و ارتباطات به طور شفاف درون جامعه صورت گیرد.

شایسته سالاری در حقیقت به كارگیری فرد مناسب در حرفه مناسب بر اساس تجربه، علم و دیگر موازین تعریف شده است و به عبارتی سپردن كار به كاردان، شایسته سالاری احترام به انسانیت خویشتن است. در شایسته سالاری باید به این نكته توجه شود كه شغل یا نقش مورد نظر با چه چالش هایی روبه روست. چه اقتضائاتی دارد و چه افرادی با كدام قابلیت های مهارتی می توانند به خوبی از عهده تصدی آن برآیند. از سوی دیگر باید قابلیت های فرد یا افراد مورد نظر شناسایی شود و بررسی گردد كه استعداد اكتساب چه قابلیت هایی را دارا هستند. با عنایت به این دو نكته می توان فرد شایسته برای شغل یا نقشی تعیین نمود.

فرآیند شایسته سالاری

شایسته سالاری را در قالب یك فرآیند می توان تعریف نمود. نخستین مرحله شایسته سالاری پنداری است. اگر ما شایسته سالاری را تبلیغ كنیم تا همه واقعاً از درون باور كنند و بخواهند و بر مبنای آن عمل كنند، عمده مشكل شایسته سالاری در ایران حل خواهد شد. مرحله دوم، شایسته خواهی است، یعنی فضای حاكم بر جامعه اعم از دولت و سازمان ها باید تمایل برای استفاده از افراد شایسته وجود داشته باشد. شایسته یابی سومین بخش این فرآیند است یعنی جامعه برای یافتن افراد شایسته تلاش كنند و این روحیه در حكومت جاری و ساری باشد. در مرحله چهارم شایسته گزینی مطرح می شود. این مرحله از اهمیت خاصی برخوردار است و معیارها و مكانیزم های علمی و ظریفی دارد. دستاورد این مكانیزم های گزینشی- چه به لحاظ رده شغلی و چه تناسب شغل و شاغل- قرار گیرند. این مرحله را شایسته گماری می گویند. ادامه این فرآیند به آینده كشور بازمی گردد و در مقیاسی كوچك تر به آینده سازمان ها بستگی دارد. سازمانی كه بخواهد در بازار رقابت باقی بماند و كشوری كه می خواهد در منطقه پیشتاز باشد باید شایسته پروری و شایسته داری را در برنامه های میان مدت و بلندمدت خود قرار دهد. یعنی باید تلاش كند تا شایستگی افراد به صورت مستمر بهبود یابد و نیز مكانیزمی برای نگهداشت آنها تدارك ببیند. برخی محققان، بعد دیگری نیز به مراحل فوق اضافه می كنند و آن را شایسته خروجی می نامند. آنها معتقدند كه باید افراد شایسته را بعد از بهره گیری از قابلیت ها و كارآمدی آنها و در پایان خدمت به نحو شایسته ای بدرقه كنیم.

از شایسته سالاری تا شایسته محوری

برخی معتقدند كه شایسته سالاری در یك بستر شایسته محور تجلی پیدا می كند. شایسته محوری را مفهومی گسترده تر از شایسته سالاری می دانند و شمول آن را به همه افراد جامعه نسبت می دهند و نه فقط رده های بالا و مدیریتی. شایسته محوری ایجاد شرایط مناسب برای توسعه و اثربخشی شایستگی های فردی است. یك فرد شایسته به خودی خود نمی تواند برای سازمان نقش مؤثر ایفا كند و اثربخش باشد، مگر این كه سازمان شرایط لازم را برایش فراهم كند. پس از یك سو سازمان باید برای مشاغل خود، مفاهیم شایستگی را تعریف كند و در مقابل كاركنان لازم است خود را در راستای این شایستگی ها توسعه دهند.

شایستگی

برای دستیابی به نظام شایسته سالار لازم است معانی، معیارها و ویژگی های افراد شایسته شناسایی و تعریف شود. به عبارتی مفهوم «شایستگی» مشخص گردد. سؤالاتی كه در این راستا وجود دارد این كه شایستگی چیست و مؤلفه های آن كدام است؟ آیا شایستگی در جوامع مختلف تفاوت دارد؟ مدیریت مبتنی بر شایستگی یعنی چه؟ و چگونه و با چه شاخص هایی می توان شایستگان را شناسایی و ارزیابی كرد؟ گرچه قدمت شایستگی را می توان تا روم باستان و در متون فلسفی افلاطون جست وجو كرد، اما به تدریج و در گذر زمان مفاهیم شایستگی ها و قابلیت ها به عرصه علم مدیریت راه یافت و در بعد انسانی و منابع انسانی تجلی پیدا كرد. هرچند فهرست شایستگی ها در فرهنگ ها و حكومت ها و سازمان دارای فصل ها و نقاط مشتركی است، ولی در عین حال متناسب با فرهنگ جامعه و سازمان می تواند رنگ تازه ای به خود بگیرد. شایستگی ها مجموعه ای از دانش، مهارت ها، خصوصیات شخصیتی، علایق، تجارب و توانمندی ها در یك شغل یا نقش خاص است كه موجب می شود فرد در سطحی بالاتر از حد متوسط در انجام وظیفه و ایفای مسئولیت خویش به موفقیت دست یابد. در واقع شایستگی ها الگویی را ارائه می كنند كه نشان دهنده فرد با عملكرد برتر در شغل محوله است و شایستگان آن بخش از نیروی فعال حرفه ای جامعه را تشكیل می دهند كه ضمن آن كه از دانش و تخصص و مهارت توانایی لازم برای انجام امور محوله برخوردارند، فرامهارت های مورد نیاز جهان امروز را نیز دارند.

تعاریف زیر برای شایستگی عنوان شده است:

- رفتار یا مجموعه ای از رفتارهای توصیف گر عملكرد عالی و شایسته در یك شغل خاص.

- طبقه بندی استانداردهای شغلی و انتظارات نیروی كار.

- همراه و همگام سازی افراد، تیم ها و مدیران با استراتژی های كسب و كاری سازمان.

- توانمندسازی، اعطای مسئولیت و همراه سازی رهبری، اعضای گروه و مدیران در توسعه عملكرد.

- توسعه ارزیابی متمركز و تصمیم های جبران خدمت منصفانه.

اصولاً شایستگی یك امر پویا و ناپایدار است و متناسب با تغییرات محیط، شرایط، ارزش ها، بینش ها و اهداف، تغییر می كند.

كانون ارزیابی

امروزه شایستگی فقط داشتن دانش، تخصص، مهارت و توانایی لازم برای انجام امور محوله نیست، بلكه در چارچوب تحولات جهانی نیاز به فرامهارت های مورد نظر جهان امروزه است. امروزه پرورش مدیران در كلاس جهانی، بحث روز دنیاست. انتخاب صحیح و مناسب افراد برای تصدی مسئولیت ها و مشاغل همواره از دغدغه های مسئولان و مدیران بوده است. بررسی این كه چه افرادی با كدام قابلیت های مهارتی می توانند از عهده یك مسئولیت برآیند و چگونه از شایستگی ها و قابلیت های افراد به طور كامل و اثربخش استفاده شود، ادبیات، ابزارها و فنون خود را دارد. از جمله مؤثرترین این ابزارها، تجارب جنگ های جهانی به ویژه جنگ جهانی دوم است كه منجر به رویكرد نوینی در این زمینه تحت عنوان «كانون های ارزیابی» شد.

در گذشته ارزیابی توانایی های بالقوه افراد به صورت سنتی صورت می گرفت و اغلب كارایی چندانی نداشته و موجب قضاوت های نادرست بوده است. این فرآیند به سال ۱۹۲۳ (در خلال جنگ جهانی اول) برمی گردد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.