یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
مجله ویستا

به رئیس جمهور بگوییدجنگ تمام شده است


همانند سرباز ژاپنی گم شده پس از جنگ جهانی دوم در یك جزیره, پرزیدنت بوش آخرین نفری خواهد بود كه بفهمد, اگر نگوییم برای عراقی ها, جنگ برای ما آمریكایی تمام شده است او همواره از مزرعه تگزاس خود به ما می گوید كه «ما جنگ را ادامه خواهیم داد» آقای سفید پوست, منظورت از «ما» چیست هنگامی كه شهروندان آقای بوش چه رسد به متحدینش مایل نیستند با وی همراهی كنند, آقای رئیس جمهور نیز نمی تواند در عراق بماند

در آخرین نظرسنجی كه از سوی «نیوزویك» انجام گرفت، تنها ۳۴ درصد مردم آمریكا موافق عملكرد بوش در عراق بوده اند و این مقایسه ای است با حامیان ۳۲ درصدی «لیندون جانسون» برای پیاده كردن نیروهای آمریكا در مارس ۱۹۶۸ در ویتنام. (روی هم رفته، درصد حامیان دو رئیس جمهور - یعنی ۴۱ درصد برای جانسون و ۴۲ درصد برای بوش در دو مقطع مشابه هست). در ۳۱ مارس ،۱۹۶۸ درصد حامیان جانسون كمتر شد و با آغاز طولانی مدت رهایی آمریكا از باتلاق ویتنام، وی اعلام كرد كه دیگرنامزد ریاست جمهوری نخواهد شد.

مغزهای معیوب راستگرایان، به عنوان استراتژیستهای ارشد جنگی بوش، از رامسفلد گرفته تا «ریچارد مه یرز» اخیراً سعی كرده اند تا مارك تازه ای كه رامسفلد لقب «مبارزه جهانی علیه افراط گرایی» داده است، به جنگ عراق بچسبانند.

این مبارزه ای است كه شما با مردم تان می كنید. هنگامی كه مدیران جنگ به استفاده از واژه زیبایی برای این جنگ مرگبار كردند، از همان ابتدا پیدا بود كه جنگ عراق بدون در نظر گرفتن مردم آمریكا ادامه پیدا می كند. جنگ عراق در ماه جاری با صدای ناگهانی در «اوهایو» در هم شكسته شد. قبرستان تاریخی «سینناتی» در این ایالت وجود دارد. این جایی بود كه بوش در ۷ اكتبر ۲۰۰۲ سخنرانی شوم خود را انجام داد و به دنبال آن، كنگره اقدام به تصویب آغاز جنگ علیه عراق كرد. این سخنان متعفن ناشی از توهم، نیمی درست و نیمی غلط و اعتیاد آور بود. بوش گفت: «ما می دانیم كه در یك دهه گذشته، القاعده و عراق در سطح بالایی با هم در ارتباط بوده اند». این سخنان غلو آمیز مبتنی بر اسناد كمیته امنیتی سنای آمریكا بود كه بعدها مشخص شد با واقعیت فاصله زیادی دارد. او گفت كه «اگرصدام بتواند یك مقدار ناچیز اورانیوم غنی شده به دست آورد، در كمتر از یك سال به سلاح هسته ای دسترسی پیدا خواهد كرد». شورای امنیت ملی آمریكا در گزارش اول اكتبر ،۲۰۰۲ به نقل از تحقیقات وزارت امورخارجه، ادعای پیگیری اورانیوم در آفریقا از سوی عراق را به شدت مشكوك ارزیابی كرده بود.براساس اینگونه گزارش های غلط بود، (یعنی عراق هم در حادثه ۱۱سپتامبر دست داشته و هم در پی ضربه زدن به آمریكا از داخل) كه جوانان محترم و شجاع آمریكایی به جنگ در عراق فرستاده شدند. در این میان، تنها در عرض سه روز از آغاز ماه جاری، ۱۹سرباز ذخیره از گردان كلولند ایالت اوهایو در عراق كشته شدند. همانطور كه آنها پرپر می شدند، یك سرباز ذخیره دیگر اوهایو كه قبلاً در عراق خدمت كرده، نزدیك بود كه در انتخابات كنگره در جنوب اوهایو برنده شود. پائول هكت، یك دموكرات كه بوش را «جوجه عقاب» می خواند، ۴۸ درصد آرای منطقه را به دست آورد و تا پیروزی فاصله زیادی نداشت. منطقه ای كه دژ مستحكم محافظه كاران بود و جورج بوش مبارزات انتخاباتی ۲۰۰۴ را از آنجا آغاز كرد. هم اكنون نه تنها «چاك هگل» نامزد محافظه كاران بلكه همه جمهوریخواهان نگران شده اند. «نیوت گینگریچ» از سران این حزب، پیش تازی هكت در انتخابات را «یك بیدار باش» خواند.

نیویورك پست: روزنامه ای به شدت طرفدار جنگ عراق، در سرمقاله خود با عذر خواهی از بوش می نویسد: آیا بوشی وجود ندارد كه به نوعی به كشته شدگان جنگ و خانواده هایش در اوهایو احترام بگذارد؟

سناتور «جورج آلن» یكی از وفاداران بوش از «ویرجینیا»، به بوش، به عنوان اقدامی تشریفاتی و كسب محبوبیت، پیشنهاد دیداربا خانم «سیندی شیهان»، مادر یكی از سربازان كشته شده در عراق از «كرافورد» داد. تنها به كسی چون بوش كه كلاً از واقعیت به دور است، باید گفته شود كه یك رئیس جمهور راحت طلب نمی تواند با هدایت دوربینهای تلویزیونی دل یك خانواده داغدیده را به دست آورد.

چنین الزامات سیاسی هستند كه جنگ را به سرعت به پایان می رساند. چنین چیزی برای یك جنگ، غیرضرور، كه نطفه آن از ابتدا با سیاست اجین شده بود، اجتناب ناپذیر است. جنگ عراق پیش از ۱۱سپتامبر ایده دولت بوش بود. ساعاتی پس از آن ضربه سهمگین ۱۱سپتامبر، به گفته «ریچارد كلارك»؛ «علیه همه دشمنان»، رامسفلد عراق را به عنوان میدان جنگ نام برد. عراق، نه به خاطر اینكه دشمن از آنجا به آمریكا حمله كرده، بلكه به عنوان«هدف بهتر» تا افغانستان سایه بان تروریستی، انتخاب شده است. حذف صدام به عنوان صیقل دهنده شعار توخالی «جنگ پرزیدنت» بوش، لازمه پیروزی رقص «جنگ افزارهای پیشرفته» تا تعطیل كردن القاعده و دود كردن رهبرانش «زنده و یا مرده»، آسانتر بود. همانطوركه سیاست برای انتخاب جنگ یك انگیزه بدی است، موتوری معركه برای اداره جنگ است. بوش درمصاحبه سال پیش با «تیم راسرت» گفته بود «آن چیزی كه در جنگ ویتنام موجب شد تا من با مشكل مواجه شوم، سیاسی بودن آن جنگ بود. درسی اساسی كه از آن جنگ گرفتم این بود كه تصمیمات نظامی را سیاسی نكنم.» ولی بوش به طور فاجعه آمیزی، آن درس بزرگ را نادیده گرفت. او به رامسفلد اجازه داد تا «اریك شینسكی» رئیس ستاد ارتش را، پس از آن كه این ژنرال جرأت كرد تا واقعیت را مبنی بر اینكه «برای آزادی عراق چند صد هزار نیرو نیاز است» فاش كند، آشكارا توبیخ كند. هم اكنون روزی است كه برای تأمین امنیت در عراق با شكست مواجه شده ایم و این كشور را به بهشتی برای تروریستها تبدیل كرده ایم. كشوری كه پیش از ۱۱ سپتامبر چنین نبود.

بوش همیشه «جبهه مركزی جنگ علیه ترور» را به یادمان می آورد تا شاید این امر بتواند موجب فراموشی ما شود. درحالی كه این او بود كه بی باكانه چنین جبهه ای را برویمان گشود.پایان بازی برای دخالت آمریكا در عراق همراه با تأسفی دیگر در طول داستان غم انگیز جنگ عراق خواهد بود. برای خروج نیروهای آمریكا از عراق، بوش می گوید «اینكه فرمانده كل قوا كه بخواهد پایان جنگ در عراق را زمانبندی كند، بی معنی خواهد بود». بوش در روزی چنین حرفی بیان كرد كه ۱۴ نفر از سربازان اوهایو در «حدیثه» عراق بر اثر بمب گذاری به قتل رسیدند. اما همین طور كه بوش از عدم انعطاف پذیری در خروج از عراق صحبت می كرد، ژنرال جورج كیسی فرمانده واقعی جنگ، آشكارا زمانبندی خروج بخشی از نیروهای آمریكا در بهار آینده را اعلام كرد. زمان تعیین شده مصادف با انتخابات دور بعدی در عراق است. و این انتخابات دیگری است كه دولت بوش در سر دارد. به نظر می رسد كه حفظ دموكراسی عراق از اولویت كمتری نسبت به حفظ سناتور «سنتروم»، سناتور جنجال آفرین، و یا سایر خطرهایی كه حزب جمهوریخواه برای گرفتن رأی مردم در انتخابات ۲۰۰۶ با آن مواجه است، برخوردار می باشد. «لوس آنجلس تایمز» هفته پیش گزارش داد كه در عراق چیز مهمی ازقبیل تیراندازی اساسی برای انجام نشست اضطراری برای پایان اجباری جنگ، عدم برگزاری انتخابات دیگر در عراق، مطرح شدن گروه تروریستی دیگر و یا بروز جنگ در «فلوجه» (جایی كه شورشیان بار دیگر دور هم جمع شده اند)، رخ نداده است تا سرنوشت جنگ در آمریكا تغییر یابد. شهروندی كه در اوایل جنگ از او خواسته شده بود به جای فداكاری، كاهش مالیات را بپذیرد، انگیزه ای ندارد كه هم اكنون فداكاری كند. برای بالا بردن امنیت عراق، در حال حاضر نه داوطلبی در كار خواهد بود و نه پول مورد نیاز تا بتوان با آنها بر تعداد سربازان آمریكایی در آن كشور افزود. در حال حاضر، به جای پیروزی، چه چیزی پیش روی عراق است، چیزی كه هیچگاه بوش به روشنی اذعان نكرده است، اما نوعی از خروج نیروها از عراق كه ممكن است تداعی كننده عقب نشینی جانسون در سال ۱۹۶۸ از ویتنام باشد، مانند مذاكره با عناصری از شورشیان اهل سنت و متعاقب آن تبلیغات گسترده در باره آمادگی نیروهای محلی برای آموزش نیروهایی كه بعداً به دام گرگها می اندازیم، در حال شكل گیری است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.