شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا

دیوار بی اعتمادی همچنان بالا می رود


دیوار بی اعتمادی همچنان بالا می رود

روابط ایران و آمریکا از فردای روزی که سفارت این کشور در تهران به تصرف دانشجویان انقلابی ایران درآمد قطع شد و طی ۳۲ سالی که از قطع این روابط گذشته است به رغم برخی مقاطع که تلاش هایی برای برقراری دوباره رابطه و بنا بر برخی تعابیر برای کاهش ارتفاع دیوار بی اعتمادی بین ۲ کشور به عمل آمده است, اما این رابطه هیچ گاه برقرار نشد و دورنمایی از این که رابطه قطع شده دوباره برقرار شود هم دیده نمی شود

روابط ایران و آمریکا از فردای روزی که سفارت این کشور در تهران به تصرف دانشجویان انقلابی ایران درآمد قطع شد و طی ۳۲ سالی که از قطع این روابط گذشته است به‌رغم برخی مقاطع که تلاش‌هایی برای برقراری دوباره رابطه و بنا بر برخی تعابیر برای کاهش ارتفاع دیوار بی‌اعتمادی بین ۲ کشور به عمل آمده است، اما این رابطه هیچ گاه برقرار نشد و دورنمایی از این‌که رابطه قطع شده دوباره برقرار شود هم دیده نمی‌شود.

بخصوص این‌که بدبینی مقامات نظام جمهوری اسلامی به مقاصد آمریکایی‌ها در دو سه سال اخیر و مشخصا بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در ایران افزایش یافته است، چراکه ایران بصراحت آمریکا را به طراحی و اجرای سناریوی براندازی نرم یا همان انقلاب مخملین متهم کرد و فتنه برآمده بعد از انتخابات را مولود طراحی آمریکایی‌ها دانست که البته در رسیدن به هدف ناکام بوده است. از همین رو سمت و سوی روابط ایران و آمریکا نه‌تنها به سوی مثبت بودن پیش نرفته که در مقطع فعلی بدتر هم شده و ایران با صراحتی بیشتر از گذشته آمریکا را به طراحی سناریوهای چند لایه برای زمینگیر کردن نظام جمهوری اسلامی متهم کرده است.

بدون شک اتهاماتی که اخیرا آمریکایی‌ها علیه ایران مطرح و سپاه قدس را به طراحی ترور سفیر عربستان در آمریکا متهم کرده‌اند، یکی از پیچیده‌ترین مقاطع را در روابط غیردوستانه ۲ کشور برقرار کرده است. چرا که اتهام یادشده در شرایطی به ایران وارد شده است که اسناد و مدارک آمریکایی‌ها برای اثبات این اتهام به قدری ضعیف و غیرقابل باور است که حتی محافل آمریکایی ضد ایران را هم قانع نکرده است. با وجود این با تلاش آمریکایی‌ها از یک سو آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و در راس آن مدیرکل این آژانس زیر فشار شدید آمریکایی‌ها قرار گرفته است تا گزارش خصمانه علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران منتشر کند و از سوی دیگر هم سناریوی گزارشگر حقوق بشری علیه ایران با انتشار نخستین گزارش احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل درباره ایران منتشر شده است. تحرکات ۳ لایه فوق از سوی مقامات ایران این‌گونه ارزیابی شده است که دولت آمریکا طی ۳ دهه اخیر از هر فعالیتی برای براندازی یا دست‌کم تضعیف نظام جمهوری اسلامی فروگذاری نکرده است و به‌رغم این‌که آمریکا تمام راه‌ها را از طراحی حملات نظامی تا تحریم و.. در دستور کار قرار داده است ولی هیچ گاه به نتیجه نرسیده است و در حال حاضر به طراحی‌های تو در تو رو آورده تا بار دیگر بخت خود را برای ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی بیازماید. بختی که به تعبیر ایران از همان نطفه شکست‌خورده و آمریکا این بار هم دست به حماقتی زده که خروجی آن افزایش توان و تقویت نظام جمهوری اسلامی چه در داخل و چه در بازی‌های منطقه‌ای خواهد بود.

● ایران ـ کنترا، نخستین رسوایی آمریکایی‌ها

نگاهی به روابط تهران ـ واشنگتن در ۳ دهه گذشته نشان می‌دهد بخش اعظمی از مقطع تاریخی یاد شده در حالت تخاصم قرار داشته و هر گاه تلاش‌هایی هم برای کاهش دیوار بی‌اعتمادی و برقراری دوباره رابطه به عمل آمده است، خروجی بهتری از خصمانه‌تر شدن روابط نسبت به قبل ندارد.

در واقع طی ۳۲ سال گذشته تلاش‌هایی برای بهتر شدن رابطه برداشته شده است که شاید معروف‌ترین و نخستین گام موثر هم ماجرای مشهور ایران ـ کنترا باشد. البته قبل از این، سال ۱۳۵۸ جیمی کارتر تلاش کرد تا در بحبوحه گروگانگیری دیپلمات‌های آمریکایی و از طریق رایزنی با با برخی مقامات ایران، زمینه از سرگیری زودهنگام رابطه قطع شده را فراهم کند. لیکن نگاه بسیار منفی که در ایران به نیت آمریکایی‌ها وجود داشت مانع شروع هرگونه رابطه و حتی مذاکره‌ای شد تا این‌که ماجرای مشهور به ایران کنترا پدید آمد.

ماجرای ایران ـ کنترا به تمایل آمریکا برای معامله تسلیحاتی با ایران از ۲۰ آگوست ۱۹۸۵ تا ۴ مارس ۱۹۸۷ (۲۹ مرداد ۱۳۶۴ ـ ۱۳ اسفند ۱۳۶۵) بازمی‌گردد. در این ماجرا آمریکا از طریق نفوذ ایران سعی در آزادسازی گروگان‌های آمریکایی در لبنان کرد و در ازای آن برخی قطعات و ادوات جنگی و نظامی را که به‌دلیل تحریم امکان فروش آنها به ایران نبود، در اختیار ایران قرار داد. سیاستمدار آمریکایی به نام مک فارلین، مجری برنامه کاخ سفید برای برقراری رابطه با ایران بود که حتی هواپیمای حامل او با پرچم کشور ایرلند و بدون این‌که معلوم باشد این مقام آمریکایی در هواپیما حضور دارد همراه چند دیپلمات دیگر آمریکایی ۴ خرداد ۱۳۶۴ در فرودگاه مهرآباد هم بر زمین نشست، ولی مقامات وقت ایران به محض اطلاع از حضور مک فارلین در تهران دستور بازگشت دادند و او را به حضور نپذیرفتند. افشای این خبر باعث بروز تنش سیاسی در هیات حاکمه ایالات متحده و نهایتا استعفا و خودکشی ناکام مک فارلین در دوم فروردین ۱۳۶۶ شد و به این ترتیب نخستین تلاش آمریکایی‌ها برای برقرای رابطه غیررسمی با ایران به نتیجه نرسید.

● ایران در محور شرارت

روی کار آمدن دولت سیدمحمد خاتمی در سال ۷۶ یکی دیگر از مقاطعی بود که بظاهر زمینه را برای برقراری رابطه تهران ـ واشنگتن فراهم کرد، چراکه اواخر دولت هاشمی، روابط ایران با اتحادیه اروپا و آمریکا در پی پرونده مشهور به میکونوس به تقابل و تنش شدید کشیده بود و در آن شرایط، دولت خاتمی با شعار تنش‌زدایی و تعامل در عرصه سیاست خارجی بر سر کار آمد و بلافاصله تلاش‌ها برای کاهش آنچه دیوار بی‌اعتمادی بین ایران و آمریکا نامیده می‌شد، آغاز شد. لیکن تلاش‌های یاد شده به نتیجه دلخواه نرسید و حتی جورج بوش، رئیس‌جمهور وقت آمریکا ایران را همراه عراق و کره شمالی، در فهرست ادعایی محور شرارت قرار داد.

نکته: پرونده روابط ایران و آمریکا در دولت خاتمی علی‌رغم اتخاذ سیاست تنش‌زدایی و تعامل ازسوی این دولت با قرار گرفتن ایران در فهرست محور شرارت آمریکا بسته شد

در آن مقطع ابتدا سیدمحمد خاتمی طی مصاحبه‌ای با سی.‌ان.‌ان در پاییز ۷۶ سعی کرد موضعی مسالمت‌جویانه با آمریکایی‌ها در پیش گیرد و به دنبال آن هم دولت آمریکا طی سال‌های اول دولت خاتمی در واکنش به تحولات ایران از تصویب تحریم‌های تازه‌تر علیه ایران در سنا جلوگیری کرد و شرکت‌های نفتی توتال، پتروناس و گازپروم را از شمول قانون تحریم‌های داماتو معاف ساخت. با وجود این، فصل تعامل چندان به درازا نکشید. وقایع معروف ۱۱ سپتامبر باعث شد آمریکا دیدگاه‌های خود را در قبال ایران تغییر ماهوی بدهد و علی‌رغم این که ایران در سرنگونی دولت طالبان در افغانستان نقشی مثبت داشت، ولی کینه آمریکایی‌ها عمیق‌تر از آن بود که به شعار تنش‌زدایی و تعامل دولت وقت ایران علاقه همیشگی نشان بدهد.

۲۹ ژانویه ۲۰۰۲ میلادی جورج بوش، رئیس‌جمهوری ایالات متحده آمریکا در گزارش سالانه خود به مجلسین و مردم آمریکا برای اولین بار از اصطلاح محور شرارت استفاده کرد و ۳ کشور عراق، ایران و کره شمالی را اجزای اصلی این محور نامید. او علت این نامگذاری را حمایت آن کشورها از تروریسم و تلاش آنها برای دستیابی به سلاح‌های کشتار جمعی بیان کرد. در چارچوب این سیاست بود که جورج بوش، مقدمات اشغال نظامی عراق را طراحی کرد و اسناد نشان می‌دهد آمریکا بی‌میل نبود همین سیاست را هم در قبال ایران عملیاتی کند، ولی توانایی‌های نظامی ایران و آگاهی کامل آمریکایی‌ها از توان واکنش سریع ایران به هر نوع حمله‌ای، مانع تهاجم نظامی آمریکا به ایران شد. امری که بعدها در اسناد منتشر شده از سوی آمریکایی‌ها هم به آن اشاره شد.

به هر حال پرونده روابط ایران و آمریکا در دولت سیدمحمد خاتمی علی‌رغم اتخاذ سیاست تنش‌زدایی و تعامل از سوی این دولت با قرار گرفتن ایران در فهرست محور شرارت آمریکا پایان یافت و معلوم شد که نشان دادن نرمش برخلاف برخی تحلیل‌ها مانع از تداوم سیاست خصمانه واشنگتن علیه ایران نشد و حتی یکی از بدترین رفتارهای منفی دولت آمریکا با ایران در دوران سیاست تعامل به عمل آمد.

● سیاست خارجی تهاجمی فعال

سال ۱۳۸۴ صحنه سیاسی ایران با انتخابی غیرمنتظره همراه شد. محمود احمدی‌نژاد شهردار وقت تهران در انتخاباتی پرشور و حرارت برنده شد و از همان ابتدا سیاست خارجی تنش‌زدایانه دولت خاتمی را تعطیل کرد و در عوض سیاست خارجی تهاجمی فعال و حساب‌کشی از غربی‌ها و در راس آن آمریکا را در صدر سیاست‌های خود قرار داد. از سوی دیگر در دوره جدید موضوع فعالیت‌های هسته‌ای ایران بسرعت به کانون توجه غربی‌ها تبدیل شد چراکه دولت جدید ایران اعلام کرد به تعطیلی داوطلبانه فعالیت‌های هسته‌ای اعتقادی ندارد و نتیجه تعلیق موقت داوطلبانه در دولت قبلی هم نتیجه‌ای جز محرومیت بیشتر ایران از حق دستیابی به انرژی هسته‌ای ندارد. البته تعلیق هسته‌ای در اواخر دولت خاتمی شکسته شد لیکن شکسته شدن تعلیق کاملا تحت تاثیر فضای سیاسی جدیدی بود که بعد از پیروزی محمود احمدی‌نژاد ایجاد شد لیکن به همین دلیل پایان تعلیق فعالیت‌های هسته‌ای به حساب دولت احمدی‌نژاد نوشته شد و البته شکسته شدن تعلیق هم تاثیری اساسی را بر فضای روابط ایران و آمریکا بر جای گذاشت به گونه‌ای که از یک سو نشستن علنی نمایندگان ایران و آمریکا و چند کشور غربی دیگر پای میز مذاکره تا تهدیدات نظامی آشکار آمریکا علیه ایران را شامل می‌شد.

در این دوران دو اتفاق مهم رخ داد؛ آمریکا مرتبا از امکان به‌کارگیری نیروی نظامی برای انهدام فعالیت‌های هسته‌‌ای ایران سخن به میان می‌آورد و از سوس دیگر، نمایندگان ایران و آمریکا چند دور پای میز مذاکره نشستند تا درباره اوضاع عراق و بازگرداندن امنیت به این کشور مذاکره کنند. در همین حال ،مذاکراتی غیرمستقیم بین ایران و آمریکا در قالب جلسات گروه ۱+۵ به عمل آمد.

البته تغییر دولت آمریکا و روی کار آمدن اوباما با شعار تغییر، برخی امیدواری‌های اولیه را درباره احتمال برقراری تهران- واشنگتنایجاد کرد و این گونه تحلیل شد که آمریکا درصدد دوری از سیاست‌های دوران بوش است. لیکن عمر شعار تغییر اوباما دست‌کم در قبال ایران به درازا نینجامید و با دخالت‌هایی که آمریکا در ایران در پی انتخابات سال ۱۳۸۸ کرد، زمینه برای افزایش دیوار بی‌اعتمادی فراهم شد و می‌شود گفت هم‌اکنون ایران و آمریکا در یکی از پرتنش‌ترین دوران روابط پرفراز و نشیب خود به سر می‌برند.

عرفان پارسایی‌فر