جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تقابل دو مكتب الهی و دنیاگرایی در قرآن كریم


تقابل دو مكتب الهی و دنیاگرایی در قرآن كریم

قرآن كریم علاوه بر این كه, حاوی احكام و دستورالعمل های بسیار ارزنده ای است, در آن آیاتی به چشم می خورد كه كلیات این آیات, نمایان گر خط فكری خاصی است در این مقاله برآنیم تا به اختصار شاخص اصلی هر مكتب را بیان كنیم و با توجه به نگرش كلّی در آیات قرآنی به مقایسه بین آن دو بپردازیم

قرآن كریم علاوه بر این كه، حاوی احكام و دستورالعمل های بسیار ارزنده ای است، در آن آیاتی به چشم می خورد كه كلیات این آیات، نمایان گر خط فكری خاصی است. برای ما مسلمانان برگرفتن این نحوه نگرش قرآن، كه اجمالاً به دو مكتب الهی و دنیایی تقسیم می شود، بسیار حایز اهمیت است، به ویژه كه امروزه، مكاتب و افكار مختلفی با جلوه های بسیار پرهیاهو پا به عرصه وجود نهاده اند. قرآن كریم در ضمن آیات شریفه سوره «العصر»، این حقیقت را مطرح می فرماید كه همه افراد بشر به دلیل از دست دادن سرمایه عمر، در زیان هستند، اما در این میان، انسان هایی را كه به مكتب حق ایمان آورده و اعمالشان در خط نورانی اسلام قرار می گیرد، استثنا كرده، و خاطرنشان می سازد كه اگر در راه باطل قرار گیرند، در ضرر مطلق خواهند بود. اینك با توجه به این كه شرط رستگاری انسان، ایمان به مكتب حق و التزام به اصول عملی آن است، باید شناختی نسبت به این مكتب حاصل گردد تا انتخاب صحیح صورت گیرد. این انتخاب زمانی مقرون به موفقیت و مورد اطمینان خواهد بود كه راه های باطل نیز شناخته شود. چنین شناختی زمانی حاصل می شود كه دو دیدگاه فكری الهی و دنیایی در مقابل یكدیگر قرار گرفته و با مقایسه آن ها راه پرهیز از باطل شناخته شود.

در این مقاله برآنیم تا به اختصار شاخص اصلی هر مكتب را بیان كنیم و با توجه به نگرش كلّی در آیات قرآنی به مقایسه بین آن دو بپردازیم.

از منظر قرآن كریم، رستگاری و سعادت بشر در گرو دو چیز است: ایمان و عمل صالح. این هر دو اصل اساسی در مكتب الهی است. در مقابل، خسران و شقاوت بشر در پیروی از مكاتب مادی است. در جای جای قرآن كریم این دو مكتب در برابر یكدیگر قرار گرفته و به مقایسه بین آن ها پرداخته شده است. یكی مكتب الهی انبیا كه از زمان حضرت نوح(علیه السلام) به طور رسمی، آغاز۱ و تا زمان پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله)ادامه یافته است.۲ دیگری مكتب دنیاگرایانه، كه ساخته تراوشات ذهنی بشری و مبتنی بر نفی مبدأ و معاد است. البته، این مقایسه در قالب یك تقابل مبنایی در اصل و ریشه صورت گرفته است. از این رو، منظور ما از مكتب، اساس بینش هایی است كه نهایتاً به دو راه منجر می شود: در یك سو، مكتب الهی انبیا بر پایه حقّ و نور، و در سوی دیگر، مكتب دنیاگرایانه برپایه باطل و ظلمت. این مكتب ساخته وپرداخته انسان هاست. به همین دلیل، با گذشت زمان، كاستی های خود را نشان می دهد و تناقضات موجود در آن نمایان می شود. چه این كه آدمی با اطلاعات محدود خویش و با اندیشه های گره خورده به بسیاری از پایبندها و سنت های صحیح و سقیم، نمی تواند نگاهی جامع و به دور از هر نقص در مورد مسائل سرنوشت ساز در خصوص مسائل زندگی خود داشته باشد. این امر به زودی خود را در عمل نشان می دهد.

●مهم ترین شاخص های مكتب الهی انبیا

الف. محوریت خدای سبحان

اوّلین اصل مهم و اساسی در این مكتب، «محور بودن خدای سبحان» است; بدین معنا كه محور تقدس و ارزشْ خداست. پس این مكتب برپایه حقّ و نور است و محوریت خدای سبحان در تمام جهات زندگی، در سه مرتبه اندیشه، قلب و عمل مطرح است:

۱. محوریت خدا در مرحله اندیشه: در سوره «شعراء» از قول چند تن از پیامبران۳ فرازی به صورت مشترك تكرار شده است كه بیانگر محور بودن خدای سبحان در اصل دعوت این پیامبران می باشد، آن جا كه می فرماید:"از خدا بترسید و از من اطاعت كنید."۴

براساس این كریمه، خداوند در كانون تقدّس قرار گرفته و هیچ ذاتی در عرض او نخواهد بود. در منظر قرآن، "این بدان سبب است كه خدا حق است و آنچه جز او به خدایی می خوانند باطل است."(حج: ۶۲)

بنابراین، چون این مكتب بر محور خداست و تنها همو حقّ است، پس این مكتب الهی نیز بر پایه حقّ استوار می باشد.

۲. محوریت خدا در مرتبه قلب: محوریت خدا در مرتبه قلب بدین معناست كه آدمی در قلب خود به چیزی استقلالاً جز به خدا تعلّق نداشته باشد. مانند این كه «محبّت» به معنای تعلّق قلبی۵ به خداوند، در قرآن كریم مطرح گردیده، آن جا كه می فرماید: "به زودی خداوند قومی را كه (بسیار) دوست دارد و آن ها نیز خدا را دوست دارند و نسبت به مؤمنان سرافكنده و فروتن و به كافران سرافراز و مقتدرند، می آورد.» (مائده: ۵۴)

۳. محوریت خدا در مرتبه عمل: بالاترین مصداق این مرتبه از خدامحوری، موضوع «اطاعت» است و همان طور كه گفته شد، همه انبیای الهی در كنار اندیشه خدا محوری و خداترس بودن، در مقام عمل، قوم خود را به اطاعت از خود دعوت می كرده اند: «پس از خدا بترسید و از من طاعت كنید.» (شعرا: ۱۰۸)

البته، محور «اطاعت» خداست و به اذن او اطاعت انبیا و اولیای الهی، كه فرستادگان اویند، نیز واجب می باشد. همان طور كه می فرماید:" خداوند را اطاعت كنید و رسول او و اولوالامر خودتان را اطاعت كنید." (نساء: ۵۹)

بر این اساس اصل «اطاعت خدا» به طور مطلق است و اطاعت رسول خدا(صلی الله علیه وآله)و اولیای الهی، كه وابسته به اویند نیز به طور مطلق به اذن خدا واجب است.۶ از سوی دیگر، اطاعت فرزندان از پدر و مادر و اطاعت زوجه از زوج به دلیل فرمان خدا نیز فرض و واجب است.

بنابراین، با توجه به این كه خداوند حقّ است و محور و معیار سنجش ارزش، خدای سبحان است، «و الوزنُ یومئذ الحقّ ...» (اعراف: ۸) در نتیجه، هر آنچه در ارتباط با او و برای رضای او انجام گیرد، در مسیر نور است; چون محور تقدّس خداست و این اصلی اساسی در مكتب الهی است.

ب. اصل بودن حیات اخروی

دومین شاخص مكتب الهی، «اصل بودن حیات اخروی» است. همان طور كه قرآن كریم می فرماید: "و هر كه خواهان آخرت باشد در طلب آن سعی كند و مؤمن باشد، جزای سعیش داده خواهد شد." (اسراء: ۱۹)

اصل بودن حیات اخروی به این دلیل از آیه فوق به دست می آید كه تنها ایمان به آخرت مطرح نشده، بلكه برای تحقق آن همتی والا و روحیه ای عالی در پشت این اراده نهفته است كه تنها به حیطه فكر و اندیشه محدود نمی شود، بلكه تمام ذرات وجود انسان را در برگرفته و به حركت وا می دارد، تا نهایت سعی و تلاش خود را برای تعلق به حیات ابدی مصروف دارد.۷ این جاست كه وعده داده و می فرماید: "هر كس كشت آخرت را بخواهد، به كشته اش می افزاییم." (شوری: ۲۰)

نویسنده:مژگان سرشار


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.