جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

قاجارها و جزایر سه گانه


قاجارها و جزایر سه گانه

این سه جزیره كوچك كه هم اكنون موضوع مباحث مرزی میان ایران و امیرنشین امارات قرار گرفته اند, درحقیقت تا مدتها بخشی از مجمع الجزایر هرمز شناخته می شدند و كسی آنها را با اسامی مستقل نمی شناخت اما با كشف منابع نفتی در فلات قاره و نیز صف بندی بلوك شرق و غرب در خلال دهه های پنجاه تا نود میلادی و ایجاد شرایط جنگ سرد, هر وجب از سرزمینهای حوزه خلیج فارس ارزش طلا پیدا كرد و بر سر سابقه مالكیت برخی از جزایر آن ادعاهایی بروز نمود

این سه‌جزیره كوچك كه هم اكنون موضوع مباحث مرزی میان ایران و امیرنشین امارات قرار گرفته‌اند، درحقیقت تا مدتها بخشی از مجمع‌الجزایر هرمز شناخته می‌شدند و كسی آنها را با اسامی مستقل نمی‌شناخت اما با كشف منابع نفتی در فلات قاره و نیز صف‌بندی بلوك شرق و غرب در خلال دهه‌های پنجاه تا نود میلادی و ایجاد شرایط جنگ سرد، هر وجب از سرزمینهای حوزه خلیج‌فارس ارزش طلا پیدا كرد و بر سر سابقه مالكیت برخی از جزایر آن ادعاهایی بروز نمود. اصل ادعاها به حكومت موقتی و غیرمستقل طایفه‌ای به‌نام قاسمی‌ها بر برخی از جزایر و مناطق ساحلی خلیج‌فارس بازمی‌گردد كه داستان و حكایت مفصلی دارد و از نظر حقوق بین الملل ادعایی مهمل بشمار می‌رود اما به‌هرحال برای ما كه از طریق خلیج‌فارس به آبهای آزاد جهان دسترسی داریم و نیز مصمم به تشكیل بلوك قدرتمندی از كشورهای مسلمان می‌باشیم، ارزش ژئوپلیتیك سواحل و جزایر خلیج‌فارس نیازی به توصیه و تاكید ندارد. علاوه‌براین حفاظت از حدود و ثغور مرزی و حفظ تمامیت آنها ما را به شناخت هرچه‌بیشتر تاریخ و جغرافیای سرحدات بری و بحری ملزم می‌نماید و كوتاهی در این امر می‌تواند منافع ملی ما را خدشه‌دار سازد؛ تاریخچه مصور و مكتوب جغرافیای خلیج‌فارس عموما در عصر قاجار و در زمان توسعه قلمرو دریایی امپراتوری بریتانیا به ظهور رسید و مورد توجه و ثبت و ضبط قرار گرفت و به همین لحاظ دوره قاجاریه از لحاظ جغرافیای سیاسی ایران یك نقطه عطف مطالعاتی به شمار می‌رود. همچنین عمده‌ترین تغییرات سرزمینی ایران در این دوران به‌وجود آمد و همسایگان جنوبی ایران نیز عمدتا زاییده تحولات جهانی و منطقه‌ای عصر قاجار هستند.

شرح ماجراهایی كه بر سر تصاحب و تملك بنادر جنوبی ایران آمد و تجاوزاتی كه از سوی استعمارگران به این مناطق در دوره قاجاریه صورت گرفت گرچه حزن‌آور است اما شنیدنی و خواندنی می‌باشد؛ به‌ویژه سرگذشت سه جزیره ابوموسی و تنب كوچك و بزرگ كه هم‌اكنون یكی از مسائل مرزی و منطقه‌ای ما می‌باشد و در خور هرگونه پژوهش و مطالعه است. برای شما نیز بسیار جالب خواهد بود كه بدانید شاهان قاجار نیز به چه میزان درخصوص مساله جزایر سه‌گانه حساسیت داشته‌اند.

●موقعیت جغرافیایی جزایر سه‌گانه

جزایر واقع در خلیج‌فارس را می‌توان به‌واقع دنباله رشته‌كوههای ساحلی در این منطقه دانست كه امتداد آن وارد دریا شده است. بدین شكل كه قسمتهای مرتفع و بلند آن از آب بیرون آمده و قسمت زیرین این سلسله‌كوههای دریایی در زیر آب پوشیده مانده‌اند. این قسمت را می‌توان صخره‌های زیرآبی یا فلات قاره جزایر نامید. براساس تقسیم‌بندی دوره‌های زمین‌شناسی، جزایر خلیج‌فارس پس از تشكیل كوههای آلپ و دنباله آن در ایران یعنی البرز و زاگرس و سپس تشكیل خلیج‌فارس در اواسط دوره سوم زمین‌شناسی حدود سی‌میلیون سال پیش به وجود آمده و سر از آب بیرون آورده‌اند. بااین‌وجود، طبق بررسیهای به‌عمل‌آمده، جزایر واقع در خلیج‌فارس در یك زمان و همزمان با یكدیگر در عرصه آبهای منطقه ظاهر نشده‌اند. بر همین اساس است كه جزایر شمال خلیج‌فارس با جزایر جنوب آن از جهت زمین و خاك تفاوت دارند. جزایر شمالی، به‌خصوص جزیره قشم، از جنس آهك و جزایر جنوبی بیشتر از شن و ماسه می‌باشند. گرچه تعداد جزایر كوچك و بزرگ خلیج‌فارس بسیار بیشتر از آن چیزی است كه مردم می‌دانند یا در جراید به آنها اشاره می‌شود، بااین‌وجود تنها تعداد معدودی از این جزایر از ارزش و اهمیت نظامی، اقتصادی و ژئوپلتیكی برخوردارند؛ علاوه‌براین باید دانست كه تمام جزایر واقع در خلیج‌‏فارس متعلق به ایران نیستند. بااین‌وجود از میان جزایر كشورمان در خلیج‌فارس و به‌ویژه جزایر واقع در دهانه تنگه هرمز، آنهایی كه از موقعیت استراتژیك خاصی برخوردارند، عبارتند از شش جزیره: هرمز، هنگام، قشم، لارك، تنب بزرگ و ابوموسی.

●ابوموسی

این جزیره تقریبا در میان آبهای خلیج‌فارس، بین بندر لنگه و شارجه قرار دارد. فاصله این جزیره از بندر لنگه ۶۷ كیلومتر و از كرانه شارجه ۶۴ كیلومتر است. بنابراین می‌توان گفت جزیره ابوموسی كمی پایین‌تر از خط منصف خلیج‌فارس به طرف جنوب قرار دارد. اما اگر بخواهیم فاصله آن را نسبت به سایر جزایر ایرانی واقع در خلیج‌فارس كه همان امتداد سرزمین ایران است در نظر بگیریم، فاصله ابوموسی از ایران بسیار كمتر از شارجه خواهد بود. چنانچه فاصله ابوموسی تا جزیره سری ــ كه به اشتباه سیری خوانده می‌شود ــ ۴۵ كیلومتر و فاصله آن از تنب بزرگ و كوچك به‌ترتیب ۴۶ و ۴۴ كیلومتر می‌باشد. بدین‌ترتیب مشخص می‌گردد كه فاصله جزیره ابوموسی از ایران به مراتب كمتر از فاصله آن از امارات می‌باشد. محل دقیق واقع‌شدن جزیره ابوموسی بین ۰۱/۵۵ و ۰۴/۵۵ درجه طول خاوری نسبت به نصف‌النهار گرینویچ و ۵۱/۲۵ و ۵۴/۲۵ درجه عرض شمالی می‌باشد. این جزیره پستی و بلندی چندانی ندارد اما ناهمواریهای آن، هرچه به سمت شمال جزیره می‌رویم، بیشتر می‌شود، تااینكه در بخش شمالی به بلندترین نقطه جزیره یعنی كوه حلوا می‌رسیم. این كوه مخروطی‌شكل تیره‌رنگ فقط یكصدوده متر ارتفاع دارد. آب آشامیدنی ابوموسی از چاههای حفرشده در همین جزیره به دست می‌آید و به همین دلیل پوشش گیاهی درخورتوجهی، به‌ویژه به شكل نخلستان، در بخشهایی از ابوموسی مشاهده می‌شود. معروف‌ترین چیزی كه ابوموسی را به آن می‌شناسند، اكسید آهن است. هرچند جزیره ابوموسی به واقع وسعت چندانی ندارد، اما درخصوص وسعت آن اختلاف‌نظر زیادی مشاهده می‌شود. این اختلاف‌نظرها تا آنجا است كه وسعت ابوموسی را از هفت تا نود كیلومتر مربع نیز ذكر كرده‌اند. اطلاعات ارائه‌شده از سوی مركز آمار ایران، وسعت این جزیره را ۶۶ كیلومتر مربع برآورد كرده است. بااین‌وجود جزیره ابوموسی از دو جزیره تنب بزرگ و تنب كوچك بزرگتر بوده و می‌توان آن را با اتومبیل طی مدت نود دقیقه گردش كرد. در نیمه جنوبی جزیره كه تقریبا مسطح و پوشیده از شن و خاك است، دو لنگرگاه وجود دارد كه قایقهای ماهیگیری و كشتیهای بازرگانی می‌توانند در آنها پهلو گیرند. جزیره ابوموسی در طول تاریخ با نامهای بوموسی، بوموف و گپ سبزو نیز نامیده شده است. اما آنچه از منابع برمی‌آید، نام اصلی و تاریخی این جزیره بوموسی بوده است. گپ سبزو را بیشتر اهالی بندر لنگه بر این جزیره اطلاق می‌كنند. عده‌ای نیز بر این باورند كه نام تاریخی این جزیره بوموسی یا بوموسا می‌باشد كه اعراب عمدا آن را در جهت مقاصد خاصی به ابوموسی تغییر داده‌اند. به هر حال، این جزیره بیشتر به خاطر موقعیت استراتژیك آن مورد توجه می‌باشد. با این‌وجود از حیث اقتصادی نیز ابوموسی با منابع خاك سرخ شناخته می‌شود. اولین امتیاز بهره‌برداری از این منبع در اواخر قرن نوزدهم از سوی شیخ قاسمی بندر لنگه در ازای سالیانه ۲۵۰ لیره به یكی از اهالی بندر لنگه واگذار شد. این امتیاز پس از پایان خودمختاری قاسمیهای لنگه در سال ۱۸۸۷.م، به حاج معین بوشهری واگذار گردید. پس از آن نیز امتیاز فوق‌ به‌طورمتناوب بین بریتانیا و آلمان دست‌به‌دست شد. ذكر این نكته نیز ضروری به نظر می‌رسد كه جزیره ابوموسی از منابع نفتی نیز برخوردار است.

●تنب بزرگ

جزیره تنب بزرگ در جنوب جزیره قشم و در حد فاصل بندر لنگه و راس‌الخیمه قرار دارد. این جزیره بین ۱۶/۵۵ و ۱۹/۵۵ درجه طول شرقی نسبت به نصف‌النهار گرینویچ و بین ۱۵/۲۶ و ۱۹/۲۶ درجه عرض شمالی واقع شده است. تنب بزرگ از بندر لنگه كمتر از پنجاه كیلومتر فاصله دارد، در حالی‌كه مسافت آن از كرانه‌های راس‌الخیمه هفتاد كیلومتر می‌باشد. از سوی دیگر تنب بزرگ در كمترین فاصله خود با خاك ایران در ۳۱ كیلومتری جنوب جزیره قشم واقع شده است. به‌عبارت‌دیگر، تنب بزرگ در بخش شمالی خط میانه خلیج‌فارس واقع می‌باشد. این جزیره به شكل دایره بوده و وسعت آن چیزی در حدود دوازده كیلومتر مربع تخمین زده می‌شود. جزیره تنب بزرگ پوشیده از شنزار می‌باشد كه تقریبا خشك و بی‌آب و علف است. در بخش شمال جزیره تپه‌هایی وجود دارد كه مرتفعترین نقطه‌های آنها به ۵۳متر می‌رسد. تنب بزرگ به نامهای تمب گپ، تنب مار و تل‌مار نیز نامیده شده است. قول معروف آن است كه تنب یا تمب واژه‌ای فارسی (دری) یا تنگستانی به معنای تپه می‌باشد. بر همین اساس به گویش اهالی منطقه این جزیره تنب یا تمبو خوانده می‌شود. بخش جنوبی جزیره هموار و مناسب‌ترین لنگرگاه جزیره است. در این بخش همچنین برخی گیاهان صحرایی می‌روید كه به مصرف دامهای محلی می‌رسد. این جزیره تقریبا فاقد آب آشامیدنی است و آب آن از جزیره قشم تامین می‌گردد. هرچند در گذشته چند حلقه چاه آب نیمه‌شور در بخش جنوبی آن وجود داشت، اما همگی امروزه خشك شده‌اند. در شمال این جزیره دكل یك فانوس دریایی كه در سال ۱۳۳۲ احداث شده، به چشم می‌خورد. جالب است بدانیم كه با تمام تحریفات، به سادگی و با مراجعه به فرهنگ لغات زبان عربی می‌توان دریافت كه واژه «تنب» به هیچ‌ عنوان در لغت عرب وجود ندارد و این نام صددرصد فارسی و ایرانی بوده و از دوران هخامنشی به این سو در منطقه متداول بوده است.

●تنب كوچك

جزیره تنب كوچك در جنوب بندر لنگه و غرب جزیره تنب بزرگ قرار دارد. این جزیره بین ۸/۵۵ تا ۱۰/۵۵ درجه طول شرقی نسبت به نصف‌النهار گرینویچ و بین ۱۴/۲۶ تا ۱۵/۲۶ درجه عرض شمالی واقع شده است. این جزیره نیز همچون تنب بزرگ در بخش شمالی خط منصف خلیج‌فارس قرار دارد. چنانچه فاصله آن از تنب بزرگ دوازده كیلومتر و تا بندر لنگه پنجاه كیلومتر است. در حالی‌كه فاصله تنب‌كوچك تا كرانه‌های راس‌الخیمه نزدیك به ۹۲ كیلومتر می‌رسد. وسعت این جزیره نیز حدودا دو كیلومتر مربع برآورد شده است. از همین‌جا می‌توان علت نامیدن آن به تنب كوچك را دریافت. این جزیره تقریبا به شكل مثلث بوده و در حدود ۱۱۰۰ تا ۱۵۰۰ متر عرض دارد. در بخش شمال غربی آن تپه صخره‌ای تیره‌رنگی به چشم می‌خورد كه بلندترین نقطه آن از سطح دریا ۳۵متر می‌باشد. تنب كوچك دارای كرانه‌هایی با شیب تند و آب و هوای گرم و مرطوب است. تنب كوچك فاقد آب آشامیدنی و غیرمسكونی می‌باشد. در برخی مناطق آن تنها گیاهان مقاوم در برابر خشكی و شوری می‌رویند. تنها موجودات زنده این جزیره برخی پرندگان و مارها هستند و از همین رو آن را «تنب مار» نیز نامیده‌اند.

درخصوص آب و هوای این جزیره و همچنین در راستای اثبات ایرانی‌بودن مالكیت و نام جزایر تنب، به بخشی از یادداشتهای جیمزموریه كه در اوایل قرن نوزدهم از طریق خلیج‌فارس به ایران آمده بود اشاره می‌كنیم: «. . . روز بیست فوریه ما به نزدیكی دو جزیره به نامهای تنب بزرگ و كوچك رسیدیم. این دو جزیره نامی ایرانی دارند و مربوط به سرزمین ایران هستند. این جزایر سرزمینهایی لم‌یزرع می‌باشند. . . .»

ذكر این نكته ضروری است كه از نظر تقسیمات كشوری، جزایر تنب و ابوموسی قبل از اشغال توسط بریتانیا از توابع بندر لنگه به شمار می‌‌رفتند و معمولا حاكمان ایرانی لنگه مامورانی را از جانب خود برای اداره امور این جزایر منصوب می‌كردند. حتی در تمام طول مدت اشغال این جزایر توسط بریتانیا تا سال ۱۹۷۱، این جزایر كماكان در طرح تقسیمات كشوری جزو خاك ایران محسوب می‌شدند. در تمام اسناد و نقشه‌های به‌جای‌مانده پیش از سال ۱۹۷۱ ــ زمان بازگشت دوباره این جزایر به خاك وطن ــ آنها دنباله سرزمین اصلی ایران ترسیم شده بودند. پس از بازگشت این جزایر به خاك ایران در سال ۱۹۷۱، جزایر مذكور به صورت توابع استان هرمزگان درآمدند.

داود راكی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 8 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.