مشکلاتتون رو چه طوری حل می کنین؟

این دفعه می خوام سراغ بچه های خوب و عاقل برم و ازشون بپرسم اگه مشکلی براشون پیش اومد چه کار می کنن و چه طوری اونو حل می کنن؟ آیا زود از کوره در می رن و ناراحت می شن و عجولانه تصمیم …

این دفعه می خوام سراغ بچه های خوب و عاقل برم و ازشون بپرسم اگه مشکلی براشون پیش اومد چه کار می کنن و چه طوری اونو حل می کنن؟ آیا زود از کوره در می رن و ناراحت می شن و عجولانه تصمیم می گیرن یا با بزرگ ترها درمیون می گذارن و از اون ها برای رفع مشکلشون کمک می خوان.

ارغوان ۱۲ سال داره و می گه: من و دوستانم همیشه چه در زمان ناراحتی، چه شادمانی یار و غم خوار همدیگه هستیم و اگه مشکلی توی مدرسه پیش اومد همه با هم برای رفع مشکل راه حل مناسبی پیدا می کنیم اگه هم نیازی بود از بزرگ ترها کمک می گیریم.

او عقیده داره: دوستان خوب، دوستانی هستن که در زمان ناراحتی و مشکلات هم کنار هم باشن و همدیگر رو تنها نگذارن.

ایلیا ۱۱ سال داره و عنوان می کنه: چند روز پیش توی مدرسه برای دوستم مشکلی پیش اومده بود و به شدت گریه می کرد؛ من هم اونو دلداری دادم ولی برای حل مشکلش راه حلی به ذهنم نرسید و موضوع رو با معلممون درمیان گذاشتیم و به راحتی مشکل دوستم حل شد.

او ادامه می ده: از این که تونستم برای دوستم کاری انجام بدم و غصه و ناراحتی و گریه اش رو به خنده تبدیل کنم خیلی خوشحال شدم و فهمیدم لازمه که بچه ها حتما با بزرگ ترهاشون مشورت بکنن.

مهدیس ۱۰ ساله هم می گه: دیروز نمره امتحانم رو دیدم و از شدت ناراحتی گریه کردم و نمی دونستم چه طوری به خونه برم و برگه امتحانم رو به مامان و بابام نشون بدم. اون قدر ناراحت بودم که تو راه چند بار به زمین خوردم.

او اضافه می کنه: همش با خودم فکر می کردم اگه به حرف مامان و بابام در مورد خوب درس خوندن، گوش کرده بودم و بازیگوشی نمی کردم حالا دیگه این قدر ناراحت نمی شدم و با خوشحالی به خونه می رفتم. وقتی توی خونه با خواهر بزرگ ترم مشورت کردم، تصمیم گرفتم که ناراحتی مو کنار بگذارم و به جای غصه خوردن به حرف مامان و بابام بیشتر اهمیت بدم و درس هامو به موقع بخونم.

سروین ۹ ساله هم می گه: دیروز با دوست صمیمی و نزدیکم به شدت دعوا و قهر کردم و تا چند روز ناراحت و غمگین بودم و از این که نمی تونستم با اون حرف بزنم غصه می خوردم.

او ادامه می ده: بالاخره تصمیم گرفتم غرورم رو کنار بگذارم و به دوستم لبخند زدم و باهاش آشتی کردم. از اون روز به بعد من و دوستم تصمیم گرفتیم که دیگه هیچ وقت با هم قهر نکنیم و اگه قهر هم کردیم زود با هم آشتی کنیم چون خانوم معلم به ما یاد داده که ارزش دوستی خیلی زیاده.

خب بچه های خوب و مهربون بهتره وقتی براتون مشکلی پیش اومد، اول خوب فکر کنین و راه حل مناسبی رو پیدا کنین و بعد هم از مشکلات و ناراحتی هاتون درس عبرت بگیرین و بدونین حل هر مشکلی یک تجربه به تجربیات ما اضافه می کنه و دوستان خوب هم اون هایی هستن که در زمان ناراحتی ها و مشکلات همدیگر رو تنها نمی گذارن و بچه های عاقل هم همیشه از نصیحت ها و راهنمایی های بزرگ ترها استفاده می کنن تا شاد و موفق باشن.