چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
تشییع نخل بر شانه های غمزده

استان یزد یکی از شهرهایی است که مردمانش به تقوا و ارادت به خاندان عصمت و طهارت(ع) شهرهاند تا جایی که این شهر را دارالمومنین نامیدهاند.
در ایام محرم و صفر، یزد و تمام روستاها و شهرستانهای اطراف آن سیهپوش میشوند و مردم با آداب و رسوم خاصی به عزاداری و عرض ارادت به سرور و سالار شهیدان و ائمهاطهار(ع) میپردازند. گزارش زیر نگاهی است به عزاداریهای محرم و صفر در زارچ یزد و شهرها و روستاهای اطراف آن.
شهر پر از شیون و زاری عزاداران حسینی است. مردم ۱۰ شب و روز است که در رثای بزرگ پرچمدار آزادی و آزادگی و یاران وفادارش در سوگ و ماتم نشستهاند. مرثیه میخوانند و مویه میکنند. گوشه گوشههای شهر، مجلس عزا و ذکر و یاد حماسه بزرگ عاشورا برقرار است و حسینیهها مساجد و منازل در یاد جانفشانی حماسهسازان کربلا سیاهپوش شدهاند. انبوه سوگواران گروه گروه و دسته دسته خود را به میدان مرکزی شهر یعنی حسینیه بزرگ میرسانند. همان جایی که ۱۰ شب گذشته هزاران نفراز عزاداران در زیر خیمه عزای حسینی تا پاسی از شب به سوگواری و نوحه سرایی میپرداختند و به سخنان گویندگان در ذکر مصایب و مناقب اهل بیت گوش فرا میدادند. همه ساله یک سخنران ویژه از خارج استان به این محفل بزرگ و کمنظیر دعوت میشود. لحظه به لحظه شمار زن و مرد و پیر و جوان فزونی میگیرد. همه از گوشه و کنار ایران به زادگاه و سرزمین آبا و اجدادی خود آمدهاند تا در جوار فامیل و دوستان و بستگان در برپایی خیمه عزای اباعبدالله الحسین سهمی جستجو کنند. اینجا هیچکس تماشاگر نیست. حتی طفلان شیرخواره در نقش اول ظاهر میشوند. گویی اینجا کربلاست. همه جا پر از غوغاست.
در دو گوشه حسینیه، گنبدهای بزرگترین مساجد شهر خودنمایی میکند. مسجد جامع و مسجد صاحبالزمان(عج) از پررونقترین مساجد شهر به حساب میآیند. انبوه نمازگزاران در روز و شب، چشمان مومنان را نوازش میدهد و دل آنها را به وجد میآورد. عقربههای ساعت کندتر از همیشه در حرکتند. سایه و غبار غم بر سر و رو و دست و پا و شانه همه سنگینی میکند. همه صحنه حماسی و تراژدی بزرگ عاشورای سال ۶۰ را در ذهن خود مرور میکنند. خورشید به وسط آسمان غمبار شهر نزدیک و نزدیکتر میشود. صدای اذان ظهر عاشورا که در فضا طنینانداز میشود، همه به یاد میآورند که حسین در صحرای تفتیده کربلا و زیر باران تیر دشمنان به نماز ایستاده است و به بزرگی و وحدانیت خدا شهادت میدهد و در برابر او سر تعظیم فرود میآورد تا در برابر هیچ طاغی یاغی تسلیم نشود و برای احیای دین جدش از همه هستی خود در میگذرد تا درس عبودیت و آزادگی را به همه آحاد بشر بیاموزد.
زن و مرد در صفوف فشرده در سراسر حسینیه بزرگ به نماز میایستند و با تکبیرهالاحرام امام جمعه مراسم کمنظیر عزاداری عاشورای حسینی در شهر زارچ در آستانه و دروازه شهر تاریخی و دارالعباده یزد کلید میخورد و مانور بزرگ عبودیت و عشق آغاز میشود. بسیاری از کسانی که موفق به یافتن مکانی برای اقامه نماز در حسینیه نمیشوند، خود را به یکی از مساجد میرسانند تا به دعوت حق، لبیک بگویند و به امام و قائد خویش در ظهر عاشورا اقتدا کنند.
امام سر از آخرین سجده نماز عصر برمیدارد. همه با هم این فراز از زیارت عاشورا زمزمه میکنند. السلام علیک یا ابا عبدالله و علیالارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا مابقیت و بقی اللیل و النهار ولا جعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علیبنالحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.
اشک در چشمها حلقه زده است. سینهها مملو از اندوه و غم است. هیأتهای سینهزنی و زنجیرزنی یکی پس از دیگری وارد حسینیه میشوند. امسال همه بدون نشان و بیرق معینی یکنوا و یکصدا فریاد «واحسینا» سر میدهند و نمودی از وحدت و همبستگی عزاداران حسینی را به نمایش میگذارند. همزمان در حسینیه اعظم سرچشمه زارچ مراسم سوگواری آغاز شده است و مردم الله آباد در ورودی شهر زارچ با نماز جماعت ظهر عاشورا عزاداری محلی را به پایان بردهاند و به گروه عزاداران در حسینیه بزرگ زارچ میپیوندند. در پی آنها بسیاری از مردم سرچشمه نیز گروه گروه همراه با هیأت عزاداری و تعزیه به انبوه جمعیت ملحق میشوند.
کمتر کسی از جمعیت۲۰ هزار نفری زارچ هست که بدون عذر در حسینیه بزرگ حضور نیافته باشد. هزاران نفر از دیگر مردم عزادار از مرکز استان و سایر شهرها به انبوه عزادارن حسینی در این میدان پیوستهاند. بسیاری از دوستان و آشنایان که ممکن است سالیان متمادی، آنها را ندیده باشی در میان موج جمعیت عزادار، چشمان تو را به دیدن خود روشن میسازند. این یک سنت حسنه است که در بسیاری از شهرها و روستاهای کشور جاری و ساری است و مردم ترجیح میدهند که برای عزاداری تاسوعا و عاشورای حسینی به زادگاه خویش عزیمت کنند و علاوه بر سوگواری، صله ارحام و دید و بازدید آشنایان و بستگان را از یاد نبرند.
نکته: نخل برداری یا نقل برداری نمادی از تشییع پیکرهای مطهر سید و سالار شهیدان روی دست و شانههای غمزده عزاداران حسینی است که در استان یزد و برخی شهرهای دیگر کشور به شیوههای مختلف برگزار میشود
در میان شیون و زاری جمعیت، از ضلع جنوبی حسینیه و کنار مسجد جامع، هیات کفنپوشان حسینی با شمایلی منحصر به فرد در حالی که سادات و بزرگسالان در جلوی صف قرار دارند، وارد میشوند. آنها گویا یک خط سفید بر موج دریای انسانهای سیاهپوش و عزادار ترسیم میکنند و هیجان سوگ و ماتم حسینی را به اوج میبرند. در پی این سفیدپوشان جان برکف که زمزمه «یا لیتنا کنا معکم» را در دل و فریاد و شیون «یاحسین» برلب دارند، ارکستر سنتی موزیک عزا می نوازد و طبل و شیپورها به صدا در میآیند و سنجها بر هم میخورند و همه نگاهها را به خود جلب میکنند. گویی خبری در راه است.
صدای طبل و شیپور و سنج، از آغاز مراسم تعزیهخوانی و نمایش حماسه و فداکاری دلباختگان طریق الهی و سالار و سرور شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام و شقاوت و بیرحمی یزیدیان دنیاپرست دینفروش و بیوفایان اهل کوفه خبر میدهد. نا گهان هر گوشه حسینیه به صحنهای از نمایش صحنههای مصاف حق و باطل در صحرای کربلا و ظهر روز عاشورا تبدیل میشود.
هر یک از تعزیه خوانان در هیأت و نقشی ظاهر شدهاند. سرخپوشان در نقش اشقیا به صحنه میآیند. خولی در هیاتی متفاوت بر شتری سوار است و تیر سه شعبه زهرآلود را در کمین گذاشته است تا زیر گلوی علی اصغر را نشانه رود. علی اکبر در میان حسینیه به خاک میغلتد و صدای «واابتا» یش بلند میشود. عباس علمدار، مشک بر دوش راهی شریعه فرات میشود و قاسم و طفلان مسلم نیز صحنه دیگر از تعزیه خوانی را تابلو کردهاند. نقش شمر از همه برجستهتر است. بیش از ۵۰ سال پیر غلامی از خیل غلامان و دوستداران حسین همه ساله در این حسینیه و سایر مجالس عزا، اوج شقاوت کوفیان را به تصویر میکشید و اشک غم بر گونهها سرازیر میکرد ولی امسال جایش بین تعزیهخوانان خالی است و به این زودی کسی قادر نیست آن موقعیت و جایگاه را از آن خود کند. گروهی در نقش سپاهیان کوفه خودنمایی میکنند و هر از گاهی به خیمههای سفیدی که در دو طرف حسینیه برافراشته شده است حملهور میشوند تا صحنه هجوم کوفیان به خیام حرم را در ذهن و قلب عزاداران حک کنند و آن را ماندگار سازند. ناگهان سپاه سواره کوفیان دور خیمهها حلقه میزنند و لحظهای بعد، ستون دود و آتش در دو سوی حسینیه بزرگ به آسمان بلند میشود و از پایان رسیدن رویارویی سرخپوشان و سبز جامگان و آغاز دوران اسارت و البته آغاز دوره آزادگی اهل بیت و رنج و درد و غم بیپایان زنان و دختران بازمانده نهضت بزرگ عاشوراییان به خیل عزادارانی که دیده از اشک پر دارند، خبر میدهد.
اندک اندک میدان از حضور تعزیهخوانان حسینی خالی میشود و بخش دیگری از عزاداری بینظیر مردم این سامان آغاز میشود. این مرحله از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام را به نمایش میگذارد. دهها خودروی سبک و سنگین برخی از این صحنهها را در حسینیه به گردش درمیآورند. در زمانهای دور، این کار به عهده مردمی بود که روی شانههای خود، تختها را به حرکت درمیآوردند. نخستین صحنه، دفن شهدای کربلاست که همت و فداکاری زنان بنی اسد را به تماشا میگذارد و رقت قلوب و اندوه دوباره دلها را بر میانگیزد. در روز سیزدهم محرم، تعزیه مفصل این صحنه در همین حسینیه به اجرا در میآید.
مجلس یزید، کاخ ابن زیاد، تنور خولی، دیرراهب، خرابه شام، بازارشام، کاروان اسرا که کودکان را بر شتران برهنه نشان میدهد، بخشی از این صحنههای غمانگیز نمایش وقایع پس از عاشورا هستند تا این کلام امام زینالعابدین علیه السلام را تداعی کند که وقتی از حضرتش پرسیدند یابن رسول الله در این سفر کجا بر شما سختتر گذشت، سه بار فرمود: الشام. الشام. الشام.
دور سوم گردش خودروها در حسینیه به پایان خود نزدیک میشود. مردم در نقطه شمال شرقی حسینیه متراکم میشوند. گویندهای پی در پی از پشت میکروفن از مردم میخواهد تا از اطراف نخل فاصله بگیرند و کف و صحن حسینیه را از سنگریزه و دیگر موانع خالی کنند. تا لحظاتی دیگر، باشکوهترین صحنه عزاداری چند ساعته مردم در این ماتمکده بزرگ شروع میشود.
نخل برداری یا نقل برداری نمادی از تشییع پیکرهای مطهر سید و سالار شهیدان روی دست و شانههای غمزده عزاداران حسینی است که در استان یزد و برخی شهرهای دیگر کشور به شیوههای مختلف برگزار میشود.
جوانان عزادار با پاهای برهنه ساعتی است که دستان و شانههای خود را به زیر ستونهای نخل بردهاند تا با رسیدن لحظه مقرر با چشمی اشکبار و دلی غمزده به یاد ظهر عاشورا با فریاد «یا حسین» صحنه با شکوه دیگری از عزای حسینی را به نمایش بگذارند. گوینده مرتب از پشت بلندگو میگوید قبل از خالی شدن حسینیه از آخرین هیات نمایش و تعزیه، از حرکت نخل خودداری کنید و ناگهان با فریاد «یا حسین» نخل روی دستان و شانههای عزاداران به حرکت در میآید. انبوه مردم از زن و مرد که ساعتهاست در انتظار این مراسم نمادین تشییع بزرگ شهیدان کربلا به انتظار ایستادهاند، در جلو و عقب و دو سوی نخل بر سر و سینه زنان و فریادکنان ۳ بار به گرد حسینیه بزرگ می چرخند و در گوشهای دیگر، مردم با ذبح دامهای مختلف به ادای نذورات خود مشغولند. در جای جای شهر مردم به طبخ غذا پرداختهاند تا از عزاداران در قبل یا بعد از مراسم پذیرایی کنند.
ساعتی دیگر، حسینیه بزرگ از انبوه جمعیت تهی میشود و شام غریبان از راه میرسد و چه اندوهبار است وقتی دستههای کوچک عزادار بیهیچ آلایش و پیرایش و علم و پرچمی به هر نقطهای که مجلس عزای حسینی بر پا بوده است، سر میزنند و اشعار آغاز دوران اسارت و رسالت بازماندگان قافله کربلا را زمزمه میکنند.
شام غریبان حسین امشب است / اول درد و محن زینب است
و ما اکنون باید جایگاه خویش را در این قافله بزرگ که در مسیر تاریخ در حرکت است، روشن کنیم که اگر همچون حسینیان به صف شهیدان نپیوستهایم، رسالت بزرگ پیامرسانی عاشورا و عاشوراییان را از یاد نبریم که برای رستگاری در دنیا و آخرت یا باید حسینی رخت بر بست یا زینبی زیست و زندگانی کرد.
روحالله رحیمیزارچی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست