دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

آخرالزمان در راه است


روبرت مك نامارا وزیر سابق دفاع آمریكا و رئیس سابق بانك جهانی نگران است و می داند در چه وضعیت خطرناكی قرار گرفته ایم مشاوره های او به دولت كندی در زمان بحران موشكی كوبا بود كه از فاجعه اتمی جلوگیری كرد امروز, او معتقد است كه ایالات متحده دیگر نباید به سلاح های اتمی به عنوان ابزار سیاست خارجی متكی باشد چرا كه ابزاری غیراخلاقی, غیرقانونی و بی نهایت خطرناك است

روبرت مك نامارا (وزیر سابق دفاع ایالات متحده‌ی آمریكا در دولت جان اف كندی و رئیس سابق بانك جهانی) نگران است و می‌داند در چه وضعیت خطرناكی قرار گرفته‌ایم. مشاوره‌های او به دولت كندی در زمان بحران موشكی كوبا بود كه از فاجعه اتمی جلوگیری كرد. امروز، او معتقد است كه ایالات متحده دیگر نباید به سلاح‌های اتمی به عنوان ابزار سیاست خارجی متكی باشد. چرا كه ابزاری غیراخلاقی، غیرقانونی و بی‌نهایت خطرناك است. مك نامارا می‌گوید: «اینك زمان آن فرا رسیده است ـ یا بهتر بگویم حتی گذشته است ـ كه ایالات متحده از سیاست اتكا بر سلاح‌های اتمی به عنوان ابزار سیاست خارجی كه سیاست این كشور در زمان جنگ سرد بود، دست بردارد. من سیاست كنونی ایالات متحده در قبال سلاح‌های اتمی را غیراخلاقی، غیرقانونی و به لحاظ نظامی غیرضروری و بسیار خطرناك ارزیابی می‌كنم. در حال حاضر، خطر انفجار یا شلیك ناخواسته و تصادفی یك كلاهك هسته‌ای بسیار زیاد است، اما شاهد هستیم كه دولت بوش نه تنها قصد كاهش این خطرات را ندارد بلكه بر سیاست نگه داشتن زرادخانه‌ی هسته‌ای ایالات متحده به عنوان نقطه‌ی اتكای نیروی نظامی این كشور تأكید دارد. این سیاست در تضاد با اصول بین‌المللی قراردارد كه كشورها را از گسترش سلاح‌های اتمی منع می‌كند. سیاست اتمی آمریكا از زمانی كه من وزیر دفاع بودم تاكنون تفاوت چندانی نكرده است و تنها خطرناك‌تر و به لحاظ دیپلماتیك مخرب‌تر شده است. امروز، ایالات متحده تقریباً ۴۵۰۰ كلاهك هسته‌ای استراتژیك و تهاجمی را به صورت آماده‌باش در اختیار دارد. این تعداد در روسیه به سختی به ۳۸۰۰ عدد می‌رسد. تعداد كلاهك‌های هسته‌ای استراتژیك ارتش‌های بریتانیا، فرانسه و چین كمتر از این مقدار است و به حدود ۲۰۰ تا ۴۰۰ سلاح هسته‌ای در زرادخانه‌ی هر یك از این دولت‌ها می‌رسد. دولت‌های هسته‌ای جدید مانند پاكستان و هند هر یك كمتر از ۱۰۰ سلاح اتمی دارند. كره‌ی شمالی نیز ادعا می‌كند كه سلاح‌های اتمی تولید كرده و آژانس‌های اطلاعاتی آمریكا تخمین می‌زنند كه پیونگ‌یانگ مواد لازم برای تولید ۲ تا ۸ بمب اتمی را در اختیار دارد. قدرت تخریبی این سلاح‌ها چقدر است؟ قدرت تخریبی یك كلاهك هسته‌ای ایالات متحده ۲۰ برابر بمب اتمی است كه در هیروشیما انداخته شد. از ۸۰۰۰ كلاهك هسته‌ای فعال و آماده‌ی شلیك آمریكا، ۲۰۰۰ كلاهك در حالت ‌آماده‌باش كامل قرار دارد و ۱۵ دقیقه پس از اعلام هشدار، شلیك خواهند شد. طرز استفاده از این كلاهك به چه صورت است؟ دولت ایالات متحده هیچ گاه در زمان وزارت من یا بعد از آن اعلام نكرده است كه «شروع‌كننده‌ی جنگ اتمی» نخواهد بود. كشور ما همیشه آماده بود تا هر زمانی كه احساس خطر كند، آغازكننده‌ی استفاده از سلاح اتمی علیه هر دشمن اتمی و یا غیراتمی باشد و این تصمیم بر عهده یك نفر یعنی رئیس‌جمهور ایالات متحده‌ی آمریكاست. در طی ده‌ها سال، نیروی اتمی آمریكا كاملاً آماده بوده است كه با اولین حمله‌ی اتمی یا غیراتمی از سوی یك مهاجم، ضربات مهلكی را بر این دشمن وارد آورد. این سیاست آمریكا بوده و تا زمانی كه ما یك دشمن متخاصم بالقوه‌ی اتمی داریم و به عنوان نیروی بازدارنده‌ی اتمی، ادامه خواهد داشت. زمانی كه من وزیر دفاع بودم، فرمانده‌ی نیروی هوایی استراتژیك آمریكا یك خط تلفن شخصی در اختیار داشت كه هر جا كه می‌رفت آن را همراه خود می‌برد و ۲۴ ساعت روز، هفت روز هفته و ۳۶۵ روز سال، این تلفن با او بود. تلفن فرمانده‌ی نیروی هوایی كه مقر وی در شهر اوماها در ایالت نبرسكا واقع شده بود، با مركز فرماندهی دفاعی آمریكای شمالی كه كیلومترها در زیر كوهستان چینی در ایالات كلورادو قرار دارد، مرتبط بود و از آنجا نیز یك خط ارتباطی بین این پایگاه و رئیس‌جمهور آمریكا برقرار بود. رئیس‌جمهور نیز كدهای فعال‌كننده‌ی كلاهك‌های هسته‌ای را همیشه در اختیار داشت. یك افسر ارتش آمریكا این كدها را در یك كیف دستی كه آن را «فوتبال» نامیده‌اند همه جا برای رئیس‌جمهور حل می‌كرد. وظیفه فرمانده‌ی استراتژیك نیروی هوایی این بود كه به تماس‌های گرفته شده، قبل از به صدا درآمدن كمتر از ۳ زنگ این تلفن پاسخ دهد. اگر تلفن به صدا درمی‌آمد و او مطلع می‌شد كه یك حمله‌ی اتمی توسط موشك‌های بالستیك دشمن در راه است، تنها ۲ تا ۳ دقیقه فرصت داشت مطمئن شود كه آیا این هشدار حقیقت دارد یا خیر (در طی سال‌ها، ایالات متحده چندین هشدار نادرست دریافت كرده است) و اگر هشدارها درست بود، باید به این حملات پاسخ می‌داد. سپس تقریباً ۱۰ دقیقه زمان داشت تا رئیس‌جمهور را پیدا كند و جریان را به اطلاع او برساند تا رئیس‌جمهور نیز وضعیت را با ۲ یا ۳ مشاور نزدیك خود بررسی كند (این مشاوران، وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترك ارتش ایالات متحده هستند). سپس در این ۱۰ دقیقه، رئیس جمهور فرمان را به وزیر دفاع ابلاغ می‌داشت و كدها را در اختیار او قرار می‌داد تا كلاهك‌ها را به سمت دشمن شلیك كند. رئیس‌جمهور نهایتاً ۲ انتخاب داشت: سعی كند در برابر حملات ایستادگی كند و از خسارات شدید جلوگیری كند و در فرصت مناسب تصمیم بگیرد كه چه زمان موشك‌های اتمی را به عنوان اقدام متقابل به سمت دشمن پرتاب كند و یا فوراً فرمان شلیك موشك‌ها را صادر كند كه در آن صورت، صدها موشك به سمت اهداف نظامی و مراكز صنعتی دشمن شلیك می‌شد. به نظر می‌آید رقیب ما در مسكو نیز تمهیدات مشابهی را برنامه‌ریزی كرده بود و هنوز نیز وضعیت به همین صورت باشد. وضعیت شرح داده شده آن چنان عجیب به نظر می‌رسد كه باور آن مشكل است. هر روز، در حالی كه ما مشغول كارهای روزانه‌ی خود هستیم، رئیس‌جمهور موظف است، در مدت زمان ۲۰ دقیقه تصمیم بگیرد كه آیا باید یكی از مخرب‌ترین سلاح‌های جهان را استفاده كند یا خیر. برای اعلام جنگ علیه یك كشور نیاز به تصویب كنگره است ولی برپا كردن یك فاجعه‌ی اتمی تنها به تصمیم رئیس جمهور و مشاوران او بستگی دارد كه تنها در مدت ۲۰ دقیقه اتخاذ می‌شود. ۴۰ سال است كه شرایط به همین نحو است و تنها تغییرات ناچیزی صورت گرفته و هنوز هم رئیس‌جمهور كیف دستی موسوم به «فوتبال» را همه جا همراه خود می‌برد. من در زمان مسوولیتم توانستم بخش‌هایی از این سیاست خاطرناك را تغییر دهم. من و همكارانم آغازگر گفت‌وگوهای تسلیحاتی بودیم. تدابیر امنیتی ویژه‌ای را برای جلوگیری از اشتباه و شلیك ناخواسته‌ی كلاهك‌های هسته‌ای در نظر گرفتیم و سعی كردیم رئیس‌جمهور در تصمیم‌گیری‌ خود گزینه‌های دیگری غیر از شروع كردن و یا نكردن حمله تلافی‌جویانه‌ی اتمی پیش رو داشته باشد. یكی دیگر از اقدامات ما از بین بردن موشك‌های هسته‌ای آسیب‌پذیر در تركیه بود. هم‌اكنون آرزو می‌كنم كه ای كاش اقدامات مؤثر دیگری نیز انجام می‌دادند، ولی در آن زمان، ما در جنگ سرد بودیم و اختیاراتمان بسیار محدود بود. در آن زمان، ایالات متحده و هم‌پیمانان ما در ناتو، با تهدید از جانب پیمان ورشو و شوروی روبه‌رو بودند و بسیاری از هم‌پیمانان ما (و برخی دولتمردان ما در واشنگتن) قویاً اعتقاد داشتند كه ایالات متحده باید بر سیاست آغازگر بودن جنگ اتمی به منظور بازدارندگی روسیه تأكید ورزد. آنچه ما را به تعجب وامی‌دارد این است كه امروز كه بیش از یك دهه از پایان جنگ سرد گذشته است، سیاست اتمی آمریكا تغییری پیدا نكرده است و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز تأثیری در این سیاست نداشته است و برای جلوگیری از برپا شدن یك جنگ اتمی توسط ایالات متحده یا كشورهای دیگر تدبیری اندیشیده نشده است. حداقل كاری كه انجام آن ضروری به نظر می‌رسد، این است كه تلاش كنیم، سلاح‌های اتمی از حالت آماده‌باش كامل بیرون بیایند و نتوان تنها با فشردن یك دكمه و در مدت زمان كوتاه آنها را شلیك كرد. ژنرال جرج لی باتلر فرمانده‌ی نیروی هوایی آمریكا نیز بر اتخاذ چنین سیاستی تأكید كرده است. با اجرای این طرح، خطر شلیك تصادفی كلاهك‌های هسته‌ای به میزان قابل توجهی كاهش خواهد یافت. چنین اقدامی همچنین به دیگر كشورها نشان خواهد داد كه ایالات متحده سعی دارد اتكای خود به سلاح‌های هسته‌ای را كاهش دهد.دولت ما زمانی كه در مذاكرات پیمان عدم گسترش سلاح‌های اتمی (NPT) در سال ۱۹۶۸ شركت كرد، متعهد شد نهایتاً زمانی زرادخانه‌های هسته‌ای خود را از بین ببرد. در ماه می، دیپلمات‌های ۱۸۰ كشور جهان در نیویورك گرد هم آمدند تا NPT را مورد بازبینی قرار دهند و میزان پای‌بندی دولت‌ها را به این پیمان ارزیابی كنند. ایالات متحده با دلایل قابل قبولی تلاش كرد كه كره شمالی را متقاعد كند تا به این پیمان ملحق شود و همچنین مذاكراتی برای اعمال محدودیت بر برنامه‌های اتمی ایران انجام شد. آن دولت‌ها باید متقاعد شوند كه به تعهدهای خود پای‌بند باشند و نباید به بهانه‌ی استفاده‌ی صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای، سلاح اتمی تولید كنند. ولی از سوی دیگر، توجه بسیاری از كشورها به ویژه كشورهای جدیدی كه توانایی بالقوه تولید سلاح‌های اتمی را دارند، به ایالات متحده جلب شده است. نگهداری این حجم عظیم از سلاح‌های اتمی و تنظیم آن به حالت آماده‌باش كامل، نشان می‌دهد كه آمریكا به صورت جدی به سوی از بین بردن زرادخانه‌های هسته‌ای خود قدم برنمی‌دارد و این پرسش را برای دیگر كشورها مطرح می‌كند كه چرا تنها ما باید سلاح‌های خود را نابود كنیم و یا به فكر تولید سلاح‌های هسته‌ای نباشیم و آمریكا این اجازه را دارد تا هر مقداری سلاح در اختیار داشته باشد؟

مروری بر آخرالزمان

نیروی مخرب سلاح‌های اتمی به خوبی برای همه شناخته شده است، ولی حال كه ایالات متحده به این سلاح‌ها به عنوان سیاست خارجی‌اش اتكا دارد، بد نیست خطر این كلاهك‌های هسته‌ای را دوباره یادآوری كنیم. پزشكان جهان در گزارش سال ۲۰۰۰ خود با هدف جلوگیری از جنگ اتمی، اثرات مخرب یك بمب اتمی ۱ میلیون تنی (با قدرت تخریبی برابر با میلیون‌ها تن TNT) را شرح داده‌اند. هم‌اكنون در انبارهای اسلحه‌ی روسیه و ایالات متحده ده‌ها بمب از این نوع وجود دارد. درست در محل انفجار بمب اتم كه بیشترین تخریب روی می‌دهد، گودالی با عمق ۳۰۰ پا و پهنای ۱۲۰۰ پا ایجاد می‌شود. در عرض ۱ ثانیه، در جو زمین گلوله‌ای از آتش به پهنای نیم مایل به وجود می‌آید. سطح این گلوله‌ی آتشین، حرارت و نیرویی ۳ برابر حرارت و نور نقطه مشابهی در سطح خورشید را تولید می‌كند كه در چند ثانیه، اثری از حیات در زیر این گلوله آتشین باقی نمی‌ماند و سوختگی‌های شدیدی را به مردم تا شعاع ۳ مایلی وارد می‌كند. پس از ۱۲ ثانیه، موج انفجار ـ هوای فشرده ناشی از انفجار ‍ـ در شعاع ۳ مایلی، كارخانه‌ها و ساختمان‌ها را با خاك یكسان می‌كند. آوار ساختما‌ن‌ها كه توسط بادهای ناشی از انفجار كه ۲۵۰ مایل در ساعت سرعت دارد حمل می‌شود، در تمام منطقه جراحات مرگباری را به مردم وارد می‌كند. حداقل ۵۰% مردم منطقه فوراً از بین می‌روند و این جدا از مرگ‌های ناشی از تشعشعات اتمی و طوفان‌های آتشین پس از انفجار اتمی است. و البته، این وضعیت كاملاً فرضی نیست. بمب‌های اتمی كه تنها ۱ هفدهم یك بمب ۱ میلیون تنی مخرب بودند در آگوست سال ۱۹۴۷ توسط ایالات متحده علیه ژاپن استفاده شد. یك بمب اتمی در هیروشیما انداخته شد و حدود ۰۰۰/۸۰ نفر فوراً از بین رفتند و حدود ۰۰۰/۲۰۰ نیز بعدها در نتیجه‌ی اثرات این انفجار مردند. پس از آن نیز بمب مشابهی بر فراز شهر ناكازاكی انداخته شد. در تاریخ ۷ نوابمر سال ۱۹۹۵، شهرداری ناكازاكی خاطرات خود را از این حمله در برابر دادگاه عدالت بین‌المللی این گونه توصیف كرد: «ناكازاكی به شهر مرگ تبدیل شد و حتی صدای حشرات نیز به گوش نمی‌رسید. پس از مدتی، مردان، زنان و كودكان بی‌شماری در كنار رودخانه‌ی یوراكامی كه در نزدیك شهر ناكازاكی هست جمع شدند تا آب بنوشند. در حالی كه پوست بدن و صورت آنها مانند كاغذی لایه‌لایه شده بود و از صورت و بدنشان آویزان بود. آنها در حالی كه عاجزانه كمك می‌خواستند، یكی پس از دیگری در آب یا كنار رودخانه از بین می‌رفتند و توده‌های انبوه اجساد همه جا به چشم می‌خورد… چندین ماه پس از بمباران اتمی، ۷۴۰۰۰ نفر از بین رفتند و ۷۵۰۰۰ نفر نیز دچار صدمات جبران‌ناپذیری شدند. این جمعیت، دو سوم كل جمعیت ناكازاكی را تشكیل می‌داد كه قربانی این فاجعه شدند. فاجعه‌ای كه صحنه‌ای از آخرالزمان را پیش چشم مردمان این شهر به نمایش درآورد». چرا این مردم غیرنظامی كشته شدند؟ دلیل آن این بود كه غیرنظامیان كه ۱۰۰% قربانیان هیروشیما و ناكازاكی را تشكیل می‌دادند، در نزدیكی اهداف نظامی و صنعتی ژاپن ساكن بودند. نابودی آنها، با وجود این كه هدف این بمباران اتمی نبود، نتیجه‌ی اجتناب‌ناپذیر انتخاب این اهداف بود. در طول جنگ سرد نیز، بر اساس گزارش‌ها، ایالات متحده ده‌ها كلاهك هسته‌ای را تنها به سمت مسكو نشانه رفته بود و دلیل آن، وجود اهداف صنعتی و نظامی در این شهر بود. احتمالاً شوروی نیز بسیاری از شهرهای ایالات متحده را به عنوان هدف كلاهك‌های هسته‌ای‌اش انتخاب كرده بود. این گفته كه سلاح‌های اتمی ما فی‌نفسه مردم غیرنظامی را هدف قرار نمی‌دهند، بی‌معنی بوده و هست؛ چرا كه قدرت تخریبی عظیم بمب‌های اتمی علاوه بر اهداف نظامی، جان ده‌ها میلیون غیرنظامی بی‌گناه را نیز خواهد گرفت. به طور خلاصه، بمب‌های اتمی بدون تمایز میان اهداف نظامی و غیرنظامی منفجر می‌شوند، می‌سوزانند و با سرعتی كه از ادراك ما خارج است، تشعشع و موج انفجار ایجاد می‌كنند. امروزه ایالات متحده‌ی آمریكا و روسیه، با سلاح‌های اتمی خود كه در حالت آماده‌باش كامل قرار دارند و تنها با فشار یك دكمه فعال می‌شوند، هر دقیقه از زندگی ما در قرن بیست و یكم را تهدید می‌كنند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.