پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا

اگر کار تبلیغات یک کار بزرگ نیست, پس چیست


تبلیغات فقط نتیجه ی رشد کاپیتالیسم نیست بلکه, مسئول پیدایش بالاترین سطح استاندارد زندگی بشر است که تاکنون دنیا به خود دیده همچنین دنده ای از چرخ دنده های اقتصاد بزرگ دنیای کنونی است

این کاری است که هیچ‌گاه حوصله‌تان را سر نمی‌برد. در حالی‌که هفته‌ی گذشته را برای کارهای تبلیغاتی یک شرکت بیمه صرف کرده‌اید، این هفته را با تولید یک آگهی برای تبلیغ موادغذائی پشت سر خواهید گذاشت. با کار کردن بر روی موضوع کاری صدها شرکت، با صدها نوع کار آشنا خواهید شد. هر بخشی که در یک آژانس تبلیغاتی وجود دارد، در جهت توسعه‌ی بازار برای محصول، قطعی‌تر کردن اهداف کاری و سمت و سو دادن به پولی است که در جهت تثبیت نام شرکت مشتری، خرج می‌شود. اما این را باید دانست که تبلیغات، هیچ‌گاه نمی‌تواند یک محصول بد را نجات دهد. تبلیغات فقط نتیجه‌ی رشد کاپیتالیسم نیست بلکه، مسئول پیدایش بالاترین سطح استاندارد زندگی بشر است که تاکنون دنیا به‌خود دیده. همچنین دنده‌ای از چرخ‌دنده‌های اقتصاد بزرگ دنیای کنونی است. قبل از اینکه خواندن این اثر را آغاز کرده باشید، به احتمال زیاد یکی از نوشابه‌های رژیمی که تا کنون نوشیده‌اید، به یاد دارید. این نوشابه‌های رژیمی، خود داستان کامیابی یکی از آژانس‌های تبلیغاتی است که موفق به تثبیت نام و محصول خود ”دایت کولا“ (cola-Diet) در بازار شد. نوشابه‌ی رژیمی کولا در یک لحظه خلق نشد و صاحب کارخانه‌ی کوکاکولا هم هیچ‌گاه چنین فکر نکرد که این محصول را تولید کرده، منتظر خرید مردم خواهد بود. حقیقت این است که بررسی شرایط بازار، تعیین جایگاه محصول در آن، نام‌گذاری، بسته‌بندی و پروژه‌ی شناساندن نام محصول که میلیون‌ها دلار هزینه به همراه داشت، هم کارخانه‌ی کوکاکولا و هم آژانس تبلیغاتی آن (SSCB) را خسته کرد؛ اما سرانجام این نام تجاری را به موفقیت رساند. چه قبول کنید چه نکنید، تبلیغات در اقتصاد مبتنی بر رقابت، امروزه عنصری کلیدی است و در دنیای تجارت، جایگاه غیرقابل انکاری دارد. در حال حاضر، استفاده از تبلیغات برای بسیاری از صنایع و شرکت‌ها یک اصل گریزناپذیر است. کارل آلی (Carl Ally)، از بنیانگذاران یکی از بزرگترین آژانس‌های تبلیغاتی در دهه‌ی هفتاد، چنین می‌گوید: آن دسته از کارهای تبلیغاتی که به موفقیت‌های بزرگ دست یافته‌اند و آنهائی‌که به کلی شکست خورده‌اند زیاد نیستند؛ بسیاری از کارهای تبلیغاتی نه خوبند و نه بد بلکه، بین این دو دسته هستند. در حقیقت، کامل بودن در هر کاری، موفقیت است.

چرا هیچ‌کس کالای X را انتخاب نمی‌کند؟

یک صفحه‌ی سفید و بزرگ در مقابلتان قرار دارد، باید در یک زمان محدود آن را پر از اندیشه‌های جالب و قابل توجه کنید که مصرف‌کننده از میان هزاران آگهی تبلیغاتی، کار شما را دیده و بعدها به‌یاد آورد. شما به سفارش ناشر، رمان عاشقانه نمی‌نویسید؛ یا برای یک سریال تلویزیونی، به خلق یک داستان خنده‌دار دست نمی‌زنید. در پشت این‌کار، حقیقتی نهفته است: هیچ‌کس علاقه ندارد بداند شما روی کاغذ چه نوشته‌اید! مردم نه تنها به نفرت از تبلیغات دچار نشده‌اند بلکه، همانند پشه‌ها در مقابل د.د.ت (D.D.T) نسبت به تبلیغات مصونیت یافته‌اند. این بی‌تفاوتی مردم در مقابل تبلیغات، نمایانگر عصبانی بودنشان از آن است. اگر باور نمی‌کنید، یک روز به سینما بروید تا ببینید پیش از آن‌که فیلم آغاز شود، چقدر آگهی‌های تبلیغاتی پخش می‌شود و تماشاچیان هم چقدر غر می‌زنند. در این حالت، آگهی‌ای که شما ساخته‌اید در موقعیت بازیگر یک نمایش کمدی می‌ماند که قبل از شروع یک کنسرت بزرگ موسیقی، روی صحنه رفته است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.