جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عارف قزوینی, خنیاگر نغمه سکوت و آزادی


ابوالقاسم عارف قزوینی حدود سال ۱۳۰۰ ه ق در قزوین تولد یافت از کودکی با متون کهن و هنر خوشنویسی آشنا شد و از ۱۳ سالگی نزد حاجی صادق خرازی به آموختن آواز و شعر مناسب هر آواز پرداخت در تابستان ۱۳۱۶ ه ق به تهران آمده و مدتی در دربار مظفرالدین شاه مشغول فعالیت شد

ابوالقاسم عارف قزوینی حدود سال ۱۳۰۰ ه.ق در قزوین تولد یافت. از کودکی با متون کهن و هنر خوشنویسی آشنا شد و از ۱۳ سالگی نزد حاجی صادق خرازی به آموختن آواز و شعر مناسب هر آواز پرداخت. در تابستان ۱۳۱۶ ه.ق به تهران آمده و مدتی در دربار مظفرالدین شاه مشغول فعالیت شد.

با جنبش مشروطه و نهضت آزادی، به مشروطه خواهان پیوسته و با اشعار میهنی و تصنیف های وطنی، در مبارزات شرکت کرد.

طی این سال ها تصنیف های ساخته او با مضامین اجتماعی و سیاسی فراگیر شده و مردم آنها را می خواندند.

در اواخر عمر به ناچار، انزوا گزیده و به همدان رفت. سال های سکوت و انزوا، برای عارف، اندوهی عمیق به دنبال داشت تا سرانجام در دوم بهمن ماه ۱۳۱۲ (ه.ش) درگذشت. او را در جوار آرامگاه بوعلی سینا دفن کردند.

تصنیف ملی و میهنی _ عارف قزوینی:

تا قبل از عارف قزوینی، ساخت تصنیف با مضامین اجتماعی و نگاه وطن پرستانه، تقریبا بی سابقه است. البته حضور حماسه و سنت شاهنامه خوانی وجود دارد. در خود شاهنامه نیز روایت هایی از نوازندگانی که میل به تهییج و حماسه را تشدید می کند، وجود دارد. اما در موسیقی کلاسیک ردپای مشخصی از موضوع وجود ندارد.

ضمن آن که اساسا، هنر سنتی که در محدوده امر قدسی است، از مفاهیم و مضامین این چنین به دور است. اما تغییر شرایط و اوضاع زمانه را نمی توان انکار کرد.

آشنایی با ادبیات و فلسفه غرب، فضا را برای تغییر نگرش هنرمندان فراهم می کند، عارف نیز محصول این تغییر نگرش است. تصانیف او، تاریخ گویای انقلاب مشروطه و یک دوره ۱۵ ساله را شامل می شود.

این جریان با تصنیفی در دستگاه شور به مناسبت ورود فاتحین ملت به تهران آغاز می شود: (سال ۱۳۲۶ ه.ق)

ای امان از فراغت/مردم از اشتیاقت/از که گیرم سراغت

او که خاطرات تلخی از دوران استبداد داشت و شرایط استبداد را به چشم دیده بود، با زبان شعر و موسیقی به آزادی خواهان پیوست. تصنیف هایی را که با توجه شرایط اجتماعی آن روز و با مفاهیم ملی، میهنی و در ارتباط با وضع اجتماعی می ساخت، پس از چند بار اجرا، دهان به دهان می گشت و همه آن را می خواندند.

معروف ترین تصنیف عارف «از خون جوانان وطن» حدود سال ۱۳۲۸ (ه.ق) به یاد حیدرخان عمو اوغلی و به پاس بزرگداشت اولین قربانیان انقلاب مشروطه، سروده شد.

عارف در مورد هفتمین تصنیف سروده خود می نویسد: «این تصنیف در دوره دوم مجلس شورای ایران در تهران ساخته شده است. به واسطه عشقی که حیدرخان عمو اوغلی بدان داشت میل دارم، این تصنیف به یادگار آن مرحوم طبع گردد.»

از خون جوانان وطن لاله دمیده/ از ماتم سرو قدشان سرو خمیده

چه کج رفتاری ای چرخ/چه بد رفتاری ای چرخ

سر کین داری ای چرخ/نه دین داری نه آیین داری ای چرخ

این تصنیف نخستین بار در سال ۱۹۱۳ (م) در صفحه گرامافون با تار آرشاک خان و صدای خواننده ای به نام «زری» ضبط شد.

در سال ۱۳۳۷ شی، روح الله خالقی آن را برای ارکستر تنظیم و در برنامه ۲۴۶ گل ها با صدای «الهه» اجرا شد.

گروه پایور نیز در سال ۱۳۵۸ با صدای «محمد رضا شجریان» آن را در یک کنسرت، اجرا نمود.

دیگر تصانیف میهنی و اجتماعی عارف:

۱۳۲۸ ه.ق: تصنیف دشتی: «گریه را به مستی» که به مناسبت آن دستور دستگیری عارف صادر شد.

۱۳۲۹ ه.ق: تصنیف ابوعطا: «دل هوس سبزه و صحرا ندارد.» مربوط به دعوت عارف از آزادی خواهان برای فداکاری هنگامی که محمدعلی میرزا در قصد تصاحب مجدد سلطنت بود.

۱۳۳۶ه.ق: تصنیف دستگاه شور: «چه شورها» که به مناسبت طمع ترک ها به آذربایجان سروده و اجرا شد.

۱۳۴۰ه.ق: تصنیف دشتی: «گریه کن که گر»

این تصنیف را عارف به یاد دوست خود کلنل محمد تقی خان پسیان که در جریان انقلاب مشروطه در گذشت سرود. این تصنیف توسط عارف در زمستان سال ۱۳۰۱ (ش) در کنسرتی در سالن گراند هتل با صدایی پر احساس و تاثر انگیز اجرا شد.

گریه کن که گر، سیل خون گری ثمر ندارد/ ناله ای که ناید زنای دل اثر ندارد

البته عارف تصانیف دیگری نیز ساخته، اما به مهم ترین و مشهورترین آنها اشاره شد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.