یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
مجله ویستا

تغییر اقلیم و گسترش چالش کم آبی


تغییر اقلیم و گسترش چالش کم آبی

تغییرات آب و هوایی دما و بارش بر بخش های مختلف اکوسیستم یک منطقه نظیر منابع آب, گونه های گیاهی و جانوری, محیط زیست, کشاورزی و سلامت جامعه اثر گذار است

تغییرات آب و هوایی (دما و بارش) بر بخش‌های مختلف اکوسیستم یک منطقه نظیر منابع آب، گونه‌های گیاهی و جانوری، محیط‌زیست، کشاورزی و سلامت جامعه اثر‌گذار است. در سال‌های اخیر، در دمای ثبت‌شده زمین روندی افزایشی مشاهده می‌شود به طوری که ۱۱ سال از ۱۲ سال منتهی به سال ۲۰۰۴، از گرم‌ترین سال‌های یک قرن گذشته بوده است. البته میزان تغییرات در تمام مناطق یکسان نبوده و در مناطقی حتی کاهش دما هم مشاهده شده است. توجه به این شواهد، اجماعی در جامعه علمی جهانی، مبنی بر رخداد پدیده‌ای جدید، تحت عنوان تغییراقلیم ایجاد کرده است. در محافل علمی نظریه‌های مختلفی برای توجیه این پدیده ارائه شده است، که از بین آنها، نظریه وقوع پدیده گلخانه‌ای در نتیجه افزایش گازهای گلخانه‌ای، از اعتبار و پشتوانه علمی دقیق‌تری برخوردار است.

برای سازگاری با شرایطی که پدیده تغییراقلیم بر سامانه‌های اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی تحمیل می‌کند، لازم است تغییراتی در فرآیندها، فعالیت‌ها و ساختارهای این سامانه‌ها ایجاد شود، به‌طوری که اثرات منفی آن کمتر شده و امکان استفاده از فرصت‌های مرتبط با تغییر اقلیم، ایجاد شود.

اثرات وارد بر منابع آب به‌عنوان بخشی از اکوسیستم که تحت تاثیر تغییراقلیم قرار ‌می‌گیرد، واضح است، اما آنچه کارشناسان و محققان به‌عنوان اثر بارز رخداد پدیده تغییر اقلیم معرفی می‌کنند، بالا‌رفتن عدم‌قطعیت‌ها در یک سامانه آبی است. این عدم‌قطعیت‌ها در بخش‌های مختلف یک سیستم آبی مانند بارش‌ها، آوردها و ... خود را نشان می‌دهد که منجر به افزایش عدم‌اطمینان در تامین منابع آب یک سیستم خواهد شد. با بروز عدم‌قطعیت در تامین منابع آب، برنامه‌ریزی و مدیریت منابع آب دچار مشکلات عدیده خواهد شد که خود چالش درون‌بخشی و بین‌بخشی را به دنبال خواهد داشت.

اثرات تغییر اقلیم و افزایش عدم‌قطعیت‌ها بر منابع آب، می‌تواند از چند جهت مورد توجه قرار گیرد. بخش هواشناسی شاهد اولین تاثیر این اثرات است. در این شرایط با افزایش دما و جابجایی زمان بارندگی‌ها از فصول سرد به فصول گرم، الگوی بارش‌ تا حدودی از برف به باران تبدیل می‌شود. این موضوع باعث کاهش ذخیره برفی و جابجایی رژیم آبدهی رودخانه‌ها می‌شود. به این ترتیب دبی پایه رودخانه‌ها و ظرفیت تنظیمی سدها پایین آمده و تعادل عرضه و تقاضای آب در سیستم آبی مختل می‌شود.

بر اساس تحقیقات انجام شده، چنانچه دمای هوا بین ۲ تا ۶ درجه‌ سانتی‌گراد افزایش یابد، میزان تبخیر سالانه در کشور ۶ تا ۱۲ درصد افزایش خواهد یافت. این موضوع همراه با تغییر الگوی بارش باعث کاهش پوشش گیاهی شده و تشدید شرایط حدی آب و هوایی نظیر خشکسالی‌ها و سیلاب‌ها‌، باعث افزایش فرسایش خاک و تولید بار رسوبی زیاد می‌شود. سرازیر شدن حجم زیادی از رسوبات به مخازن سدها، باعث کاهش حجم مفید سدها، اختلال در عملکرد دریچه‌های تحتانی، کاهش ظرفیت سرریز سدها (در زمان بروز سیلاب‌ها) و در نهایت کم شدن منابع آبی می‌شود و با تغییر در منابع آبی، برنامه‌ریزی و مدیریت آب در منطقه مورد چالش قرار می‌گیرد.

از طرف دیگر با کاهش دبی (میزان عبور آب)‌پایه ناشی از تغییراقلیم و افزایش غلظت آلودگی‌ها، ظرفیت خودپالایی رودخانه‌ها و به تبع آن کیفیت آب رودخانه‌ها به شدت کاهش پیدا می‌کند. همچنین محققان به تازگی نشان داده‌اند که ارتباط مستقیمی بین‌ افزایش دما و وقوع پدیده تغذیه‌گرایی مخازن وجود دارد و کیفیت آب مخازن در اثر تغذیه‌گرایی،کاهش می‌یابد.همچنین به دلیل تامین بخش اعظمی از آب مصرفی بخش کشاورزی به‌وسیله آب جاری در رودخانه‌ها، کاهش کیفیت آب‌های سطحی تاثیر مستقیمی بر عملکرد بخش کشاورزی خواهد گذاشت.

از جنبه‌های دیگر هم بخش کشاورزی نیز در دایره تاثیر پدیده تغییراقلیم قرار دارد به‌طوری که از یک طرف نیاز آبی گیاهان با افزایش دما افزایش می‌یابد و از طرف دیگر، تغییر در الگوی زمانی بارش‌ها، عدم‌قطعیت در تامین نیازهای آبی گیاهان در فصل کشت، توسط بارش‌های موثر را افزایش خواهد داد. با بروز این عدم‌قطعیت‌ها، نیاز تامین آب مصرفی بخش کشاورزی توسط منابع آب استحصال‌شده بالا خواهد رفت.در همین راستا به‌دلیل کاهش منابع آب در اثر کاهش ذخیره مخازن، با افزایش آلودگی آب رودخانه‌ها، عملکرد محصولات کاهش پیدا کرده و سبب از بین رفتن امنیت غذایی می‌شود. از طرف دیگر شور شدن خاک‌ در اثر افزایش تبخیر باعث تسریع فرآیند بیابان‌زایی و گسترش مناطق لم‌یزرع می‌شود.

در کنار این مساله، تضاد بین رهاسازی آب از مخازن به منظور تامین بخش‌های مصرف از جمله کشاورزی و هیدروانرژی، چالش‌های پیش‌روی مدیران و عدم‌قطعیت‌ها در بهره‌برداری از مخازن را افزایش می‌دهد. این مساله عدم‌اطمینان در تولید برق‌آبی را نیز افزایش و ظرفیت تولید برق‌آبی را به‌شدت کاهش خواهد داد. با توجه به اهمیت انر‌ژی برق‌آبی در تامین انرژی برق در ساعات اوج مصرف و تنظیم بار شبکه برق و نظر به رشد روزافزون تقاضای انرژی در صورت عدم اتخاذ راهکار مناسب، کشور وارد چالش بزرگی در زمینه تامین انرژی خواهد شد. کاهش تولید نیروگاه برق‌آبی به‌همراه کاهش بازدهی نیروگاه‌های دیگر در اثر تغییر اقلیم، باعث شده که بر اساس برآوردهای انجام‌شده در یک دوره‌ ۵۰ ساله، صنعت برق کشور برای جبران بار اضافی اعمال شده نیاز به سرمایه‌گذاری در حدود ۸ تا ۱۰ میلیارد دلار داشته باشد.

وجود تضاد‌های ذکر شده و اثرات دیگر پدیده تغییراقلیم، ایجاد مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را به دنبال خواهد داشت. در اثر این پدیده و بالارفتن عدم‌قطعیت‌ها در تامین منابع آبی، منابع درآمدی (کشاورزی، شیلات و صنایع) اقشار مختلف جامعه در معرض تغییر و خطر قرار خواهد گرفت که باعث به‌وجود آمدن چالش‌های اقتصادی خواهد شد.چنان‌که قابل تصور است به سختی می‌توان مولفه‌ای از یک سیستم آبی را یافت که متاثر از یا تاثیرگذار بر تغییرات مولفه‌‌های دیگر نباشد‌ که این خود نشان می‌دهد، به‌منظور بررسی دقیق تغییراقلیم و اثرات آن، تمام جنبه‌های یک سیستم آبی از مسائل اقتصادی‌ ‌ـ ‌اجتماعی گرفته تا بیوفیزیکی می‌بایست در ارتباط باهم دیده شود. رویکرد تفکر سیستمی و یکپارچه، به مدیران ابزاری توانا را خواهد داد تا با دیدن تغییر در تمام جنبه‌های یک سیستم در اثر تغییر در یک جنبه‌، سیاست‌ها و محورهای توسعه برای آینده را با نگاه توسعه پایدار مشخص کرده و برنامه‌ریزی برای آینده را بهتر انجام دهند.

امروزه در کشور، افزایش نیازهای شرب، صنعت و توسعه اراضی کشاورزی در برنامه‌های توسعه پیش‌بینی شده است. البته پژوهش‌هایی که در ارتباط با تغییر اقلیم صورت گرفته حاکی از آن است که منابع آبی کشور در معرض بحران‌های کمی و کیفی خواهد بود و بیلان آبی باید بر اساس مطالعات دقیق و پژوهش، محاسبه و در برنامه‌ها لحاظ گردد.

محمد تقی توکلی

کارشناس ارشد مدیریت منابع آب