شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا

بی صدا فریاد کن


بی صدا فریاد کن

مهدی فخیم زاده چندی است که ساخت مجموعه دیگری را در ژانر پلیسی و با نام «بی صدا فریاد کن» به پایان رسانده است

● تحلیلی بر آثار مهدی فخیم زاده کارگردان سینما و تلویزیون

مهدی فخیم زاده چندی است که ساخت مجموعه دیگری را در ژانر پلیسی و با نام «بی صدا فریاد کن» به پایان رسانده است.بی شک با داشته ها و دانشی که از ساخت دو مجموعه پیشین او یعنی «خواب و بیدار» و «حس سوم» در این ژانر از او سراغ داریم تصور کیفیت و سازوکارها و ساختار مجموعه بعدی مهدی فخیم زاده «بی صدا فریاد کن» چندان دور از ذهن نیست.

اما درک و شناخت کامل و جامع از وجوه کاری و قابلیت های منحصر به فرد او در عرصه های مختلف از جمله ژانر پلیسی، ملودرام، کمدی و دیگر گونه های فیلمسازی لزوم بررسی آثار این کارگردان با نگاهی کوتاه و اجمالی بر پرونده و سابقه کاری مهدی فخیم زاده را طلب می کند. یکی از باهوش ترین و خوش فکرترین فیلمسازان حرفه یی و تجاری سینما و تلویزیون ایران که همواره می کوشد در خلق آثارش مخاطب و خواست های او و وجود تجربه نشده آثارش را به ورطه آزمون بگذارد مهدی فخیم زاده است.کارگردانی که در کارنامه کاری خود فیلم های موفق و پرفروشی مانند «تشریفات»، «مسافران مهتاب»، «خواستگاری»، «تاواریش»، «همسر» و سریال های «ولایت عشق» و «خواب و بیدار» را دارد.

فصل سوم فعالیت و آثار فخیم زاده به حضور تلویزیونی او بازمی گردد. این حضور اگر چه به لحاظ زمان و تعداد، اثر قابل قیاس با کارهای سینمایی او نیست اما فصلی مجزا و شگرف در آثار او به حساب می آید. فخیم زاده در شرایطی از سینما فاصله گرفت که مخاطب سینما را به خوبی شناخته بود و تماشاگران سینما نیز با آثار او ارتباط خوبی برقرار می کردند زیرا فیلم هایی مانند«همسر» و «تاواریش» فروش بالایی داشتند. پس او در اوج فعالیت های سینمایی به قصد حضور موثرتر در تلویزیون سینما را ترک کرد.

فخیم زاده در این باره می گوید؛ «من در سال های ۷۲ و ۷۳ وضعیت مناسبی در سینما داشتم و اگر هر کس دیگری در آن زمان جز آقای حیدریان از من می خواست به تلویزیون بیایم، نمی پذیرفتم. اما به او نمی شد نه گفت. اساساً رابطه حیدریان با بچه های سینما از جمله من متفاوت بود. پس وقتی ایشان گفتند برو سر سریال «تنهاترین سردار» من فقط این جمله را گفتم؛ وقتی در ارشاد بودید هر اتفاقی که می افتاد حق را به کارگردان ها می دادید. او گفت این قضیه متفاوت است و پای یکی از ائمه در میان است. من هم دیگر هیچ بحثی با او نکردم.»

● نخستین گام «تنهاترین سردار»

«تنهاترین سردار» سریالی بود که به خاطر مشکلات نامعلوم متوقف شده بود که البته تا آن تاریخ توقف و طولانی شدن کارهای تاریخی در تلویزیون موضوعی طبیعی به نظر می رسید زیرا تجربه کارهای تاریخی در تلویزیون نیز منحصر به آثاری مانند«سربداران»، «گرگ ها» ، «کوچک جنگلی»، «هزاردستان» و «امام علی» می شد که البته سریال امام علی(ع) تا آن زمان همچنان در حال تولید بود اما اکثر سریال های مذکور هم در حین ساخت بارها متوقف شده بودند و یا زمان تولیدشان به درازا کشیده شده بود.

در چنین شرایطی فخیم زاده برای یک اثر سترگ و مهم انتخاب شد. این اثر به زعم بسیاری از صاحب نظران سینمایی از نظر ساختار، شکل اجرایی، دکوپاژ فیلمبرداری و دکور اثری قابل تامل و تحسین برانگیز بود اما از آنجا که سریال «امام علی» که همزمان با این سریال تولید شده بود و پیش از آن به پخش رسید، ذائقه مخاطب را نسبت به گونه سریال سازی تاریخی مذهبی تغییر داده بود، باعث شد عظمت سریال «تنهاترین سردار» برای مخاطب کهنه شده و به چشم نیاید. فخیم زاده خود در این باره می گوید؛ «بارها گفته ام که اگر جای سریال «امام علی(ع)» و «تنهاترین سردار» عوض می شد مسلماً «تنهاترین سردار» همه توقعات را برآورده می کرد. اما سریال «امام علی(ع)» که آمد بازی عوض شد زیرا با مخاطب به شکل عام برخورد کرد و نگاه به مسائل مانند چگونگی حضور زن در آثار تاریخی را نیز تغییر داد و همین کار باعث بحث برانگیز شدن خود اثر و مخالفت ها و موافقت های فراوانی با آن شد.

او علت موفقیت داوود میرباقری را در جسورانه بودن اثرش می داند و عنوان می کند سریال «امام علی(ع)» کار بسیار شجاعانه یی بود. حتی به تهور نزدیک بود اما اگر من به جای میرباقری بودم، کاری را که او انجام داد انجام نمی دادم. او روی نقطه یی دست گذاشته بود که برای من وحشتناک بود. برای مثال نقش قطام و برخوردهایی که بین او و آدم های داستان وجود داشت حتی در سینمای آن زمان هم سابقه نداشت چه رسد به تلویزیون زیرا در همان سال ها بخشنامه یی آمده بود که نمای درشت گرفتن از بازیگران زن را ممنوع اعلام کرده بود. پس کاری که میرباقری کرد، خیلی شجاعانه بود.

اما من به شدت محتاطانه عمل کردم زیرا من به خواست شخص دیگری سر کار «تنهاترین سردار» آمده بودم و دورخیزی هم نداشتم. ولی ظاهراً هدف میرباقری از همان آغاز جلب نظر مخاطب عام بود. البته او دو تجربه تلویزیونی هم داشت که یکی از آنها «گرگ ها» بود. از سوی دیگر من و میرباقری در کار نمایش، در دو طیف کاملاً متفاوت و با نگاه خاص خودمان قرار داشتیم.به هر حال «تنهاترین سردار» توانست آن طیف از مخاطبانی را که برنامه های مناسبتی را دنبال می کردند، با خود همراه کند اما در جذب مخاطب عام ناموفق بود و در سایه سنگین سریال تلویزیونی «امام علی(ع)» قرار گرفت.

● ولایت عشق تجربه یی موفق

سریال تلویزیونی «ولایت عشق» دومین ساخته تلویزیونی فخیم زاده، حکایتی دیگر داشت و با اقبال عمومی روبه رو شد. به طوری که این اثر جایزه مخاطبان خارج از کشور را هم کسب کرد و در نظرسنجی صدا و سیما استقبال خوبی را نشان داد.بخشی از موفقیت این سریال به جلوه های بصری و زیبایی شناسی اثر باز می گشت که شامل شگردها و جنبه های تکنیکی آن می شد که ابداعات منحصر به فرد او برای نشان دادن امام رضا(ع) به شکل عینی، یکی از این شگردها به حساب می آمد.

او این بار شجاعانه تر از داوود میرباقری که در «امام علی(ع)» توانست شمایلی از حضرت امام علی(ع) را نشان دهد عمل کرد و چهره یی نورانی و جنبه یی عینی را برای این شخصیت خلق کرده و در میان بازیگران، مناسب ترین فرد را نیز برای ایفای این نقش انتخاب کرد؛ «فرخ نعمتی» بازیگر بلندقامتی بود که در لانگ شات ها به خوبی دیده و حضورش احساس می شد. حرکت های آرام و باطمانینه و صدای پخته، حرفه یی و پرطنین او که مدتی طولانی از آن استفاده نشده بود رویکردی بود که در خلق شخصیت وارسته یی چون امام رضا(ع) بسیار کارساز شد.یکی دیگر از وجوه مهم و تاثیرگذار این سریال، خلق شخصیت های قصه و به خصوص پررنگ شدن نقش شخصیت های زن داستان و قهرمانان سریال در بیان روایت های حاشیه یی و کشمکش های دراماتیک به جای حوادث اصلی و آشنای مخاطب بود.

به عبارت دیگر فخیم زاده کوشید بخشی از تاریخ را که بیان آنها بیشتر حالت روایی داشت از داستان حذف کند چرا که این موارد به خاطر آنکه شبهاتی بر آن وارد بود، ممکن بود باعث انحراف اذهان عمومی شود. بنابراین شخصیت های ساختگی یی را در آن گنجاند که داستان ها را بدون آنکه به مسیر تاریخ لطمه وارد کنند، هدایت کنند.

او در این باره می گوید؛ «من در طول ساخت «ولایت عشق» به این فکر کردم و گفتم کسی مثل من که به امام رضا(ع) اعتقاد دارد، نباید کاری کند که در پایان کار اعتقادات یک میلیون بیننده سست شود چرا که این وسیله (تلویزیون) می تواند در صورت بی دقتی و سهل انگاری، مخاطبانش را به ورطه اشتباه بکشاند زیرا طرح موضوع در این رسانه حکم بخشنامه را پیدا می کند. حتی در مورد سریال «خواب و بیدار» هم گفتم حاضر نیستم به هر قیمتی حتی تعطیل شدن کارم پلیس ۱۱۰ را تبلیغ کنم. من قصه یی می گویم که به پلیس نیاز دارد. در اینجا اسمش پلیس ۱۱۰ است چرا که اگر تماشاگر تصور کند که می خواهم برای پلیس ۱۱۰ تبلیغ کنم پس می زند.»

● یک اثر پلیسی متفاوت

در سال های اخیر و در آثار تلویزیونی و سینمایی معمولاً با پلیسی روبه رو هستیم که جایگاهش چندان برای ما آشنا و باورپذیر نیست زیرا نگاه سازندگان این آثار به پلیس، نگاهی توریستی، غربی و وارداتی است چون به زعم خودمان آنها را ایرانیزه می کنیم، ماهیت خود را از دست می دهند و تنها لایه رویی و جنبه شعاری پیدا می کنند یا بنابر گفته مهدی فخیم زاده جنبه تبلیغاتی به خود می گیرند و به ورطه مستقیم گویی گرفتار می آیند. او درباره نگاهش به جایگاه پلیس در کشور و تفکرش در ساخت سریال های پلیسی می گوید؛ «به هر حال پلیس ها هم اشتباه می کنند. اما کسی به عمد خطا نمی کند.

از طرف دیگر بدی و پلیدی و نامردی هم در جامعه وجود دارد. اما هنوز به درستی به آن پرداخته نشده است. وقتی من رفتم پیش حیدریان، گفت یا کار پلیسی نساز یا اگر می سازی، کاری کن که مردم از حضور چنین پلیسی احساس امنیت کنند و کسی که خطاکار است یا تمایلی به خطا دارد بترسد، از این رو در تمام مدت کار سعی کردم پلیسی خلق کنم که در عین دوست داشتنی بودن در برخورد با خطاکارها خشن باشد.»

مهدی قنبر


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.